شهید ِوحدت حوزه و دانشگاه

شهيد آيت ا... دکتر محمد مفتح، با "مفتاح" دين، خانه دانش را گشود. او که "فاتح" دانشگاه به روى "فيضيه" بود و دريچه قلب دانشجو را به روى علوم حوزه "فتح" كرد. وي با تدريس در دانشگاه، نشاى مكتب را در مزرعه دانشگاه، "افتتاح" نمود. بزرگواري که، خرمن خرمن، دانشى را كه در حوزه از علوم اهل‏بيت(ع) و معارف قرآن آموخته بود، به عنوان رسالت و مسؤوليّتى خدايى، به محافل علمى و دانشجويى منتقل ‏كرده و آن را از محدوده حوزه به گستره جامعه منتشر مى‏كرد.

آري، پيوند روحانى و دانشجو، آميختن دين و دانش و تعهّد و تخصّص را به بار مى‏آورد. در سايه اين پيوند، جامعه از دانش بى‏دين و تمدّن بى‏اخلاق و رفاه بى‏معنويّت و فرهنگ بدون مكتب و زندگى جدا از خدا نجات مى‏يابد.

وحدت حوزه و دانشگاه، تجسّم "عينيّت ديانت و سياست" است. لذا سالروز شهادت آيت ا... دکتر مفتح روز "وحدت حوزه و دانشگاه" ناميده شده است.

اشاره

شهيد آيه الله دكتر مفتح در زمره عالمانى است كه عمر شريف خويش را در راه احياى معارف اسلامى و نشر فرهنگ اهل بيت به كار گرفته و در سنگرهاى گوناگون به ستيز با جهل و تباهى و ستم پرداخته اند. آن اسوه فضيلت براى آنكه دانشگاه را از تهاجم فرهنگى استعمار و علفهاى هرز طاغوتى نجات دهد، چشمه هايى از ارزشهاى والاى دينى را در اين كانون انديشه جارى ساخت و در عصرى كه نغمه جدايى دين از دانش ساز گرديده بود و شب پرستان كوردل با تبليغات نفاق افكنانه خويش بذر تنافر و ضديت بين حوزه دانشگاه مى پاشيدند، نامبرده اين دو كانون را به هم پيوند داد و فرهنگ حاكم بر دانشگاه را كه ارمغان غرب بود متحول ساخت و باورهاى دينى را بر فضاى آن حاكم نمود و به مصداق " زكاه العلم نشره" جرعه هايى از انديشه هايى را كه در حوزه آموخته بود به كام دانشجويان شيفته فضيلت سرازير نمود. اين نوشتار گذرى دارد بر زندگى و آثار آن شهيد دانشمند.

از ولادت تا تحصيل

روحانى فرزانه و عالم متعهد مرحوم حاج شيخ محمود مفتح از واعظان مشهور همدان بود در نهايت اخلاص و صداقت روزگار مى گذراند و چون وى در ادبيات عرب و فارسى تبحر داشت، اشعار زيادى در مدح و منقبت و رثاى اهل بيت سروده كه ضمن زيبايى هاى لفظى از مضامين عالى و تاريخ صحيح ائمه و احاديث معتبر سرچشمه گرفته بود. وى علاوه بر سخنورى و وعظ در حوزه علميه همدان به تدريس مشغول بود. در سال 1307 ش. در خانه چنين اديب فاضل و وارسته فرزندى ديده به جهان گشود، كه او را محمد ناميدند. دانش طلبى در سايه معنويت و تربيت و در پرتو فضيلت از همان دوران صباوت، حلاوت جان اين كودك گرديد. او روى آوردن به علم و آراسته گرديده به صفاتى پسنديده را از پرى عالم و مادرى نيكو سرشت در كلاس با صفاى خانواده آموخت، از هفت سالگى پايش به مدرسه گشوده شد و در زمينه ادبيات از پدر اديب و شاعر خويش بهره مند گرديد.

شهيد مفتح پس از فراگيرى مقدمات علوم عربى، فقه و بخشى از منطق نزد پدر و اساتيد وقت حوزه همدان به سال 1322 ش. به آشيانه اهل بيت - قم مقدس- مهاجرت نمود و در مدرسه دارالشفاء و در حجره اى محقر و نمناك اقامت گزيد و همچون ديگر جويندگان معارف دينى با جديت و اهتمامى در خور اهميت به كسب علوم و مكارم پرداخت .

ذوق سرشار و استعداد عالى به همراه كوشش پرجوش و وجود اساتيد برجسته سبب آن گرديد تا مفتح به صور شگفت انگيز و شايان توجهى دروس حوزه از جمله رسائل، مكاسب و كفايه را طى سالهاى 1324 - 1322 ش. فرا گيرد و خود در زمره اساتيد حوزه علميه قم قلمداد گردد.

ايشان عرفان و دروس خارج فقه و اصول را در عالى ترين سطح نزد رهبر كبير انقلاب حضرت امام خمينى (ره) فرا گرفت. مرحوم مفتح علاوه بر روابط شاگردى و استادى، با امام پيوندى صميمانه داشت و آن روح قدسى به ايشان علاقه و عنايت داشتند و در مدتى كه امام امت در نجف به سرمى بردند وى به طريقى با رهبر و اسوه خويش ارتباط برقرار كرد. پيامى كه حضرت امام به مناسبت شهادت اين دانشور ارزشمند صادر نمودند، مبين اين رابطه است .

 

 

Dr Mofateh1

 

دكتر مفتح در آن اختناق خطرناك رژيم ستم شاهى، چه در برنامه هاى علمى و پژوهشى و چه جلسات سخنرانى و تلاشهاى تبليغى اصرار و ابرام داشت كه نام امام خمينى (قدس سره) مطرح شود و در مسجد قباى تهران صريحا و بدون هيچگونه واهمه اى در سالهاى قبل از انقلاب نام آن بزرگوار را بر زبان جارى مى ساخت.

دكتر مفتح بخشى از كتاب رسائل شيخ انصارى را نزد آيه الله مجاهد تبريزى و دروس خارج خصوصا بخشى از اصول را در محضر آيه الله العظمى بروجردى (ره) فرا گرفت.

همچنين در فلسفه و حكمت نزد فيلسوف جليل القدر، اما مجهول القدر علامه طباطبائى تلمذ نمود. مدتى از محضر فقيه اهل بيت عليهم السلام آيه الله العظمى سيد محمد رضا گلپايگانى (ره) استفاده كرد. بخشى از دروس فلسفه و عرفان را نزد آيه الله حاج ميرزا ابوالحسن رفيعى اصفهانى آموخت. آيه الله سيد محمد حجت پرتوى از انديشه هاى فقهى خود را به اين شاگرد وارسته انتقال داد. دكتر مفتح به موازات علوم حوزوى تحصيلات دانشگاهى را پى گرفت و به دريافت مدرك دكترا در رشته الهيات و معارف اسلامى نائل آمد. در فقه نيز آنچنان تبحرى بدست آورد كه عنوان با صلابت اجتهاد را برازنده خويش ساخت. پايان نامه تحصيلى وى در مقطع دكترا با عنوان حكمت الهى در نهج البلاغه بدليل ژرفايى مطالب و عمق مفاهيم با درجه بسيار خوب مورد قبول دانشگاه واقع شد.

پرتو انديشه

دكتر مفتح پس از درك محضر اساتيد وقت حوزه و كسب معارف اسلامى در سطوح عالى، بعد از اندك مدتى خود به تدريس كتاب منظومه حاج ملا هادى سبزوارى پرداخت و در شرح و توضيح اين اثر مطالبى را تحت عنوان "روش انديشه" به رشته تحرير در آورد كه در حوزه اشتهار يافت.

وى از ابتداى تدريس در دبيرستان دين و دانش قم به روشن نمودن اذهان دانش آموزان در خصوص مباحث دينى و سياسى و اجتماعى پرداخت و با همكارى شهيد مظلوم دكتر بهشتى و حضرت آيه الله خامنه اى به مناسبت تقويت پيوند دانش آموزان، فرهنگيان و دانشجويان با روحانيون اقدام به تأسيس كانون اسلامى دانش آموزان و فرهنگيان در قم نمود. اين كانون اولين مجتمع اسلامى زنده بود كه در آن گروههاى مختلف جمع مى شدند و جلوه اى بود از هماهنگى همه قشرهاى جامعه بر محور اسلام عزيز و بينش پر جوشش اسلامى.

دبيرستان دين و دانش پايگاه مهمى براى تلفيق دين و سياست و نيز مركزى براى انس دين و دانش بود تا از اين رهگذر نسل جوان با معارف دينى آشنا شده و طلاب حوزه با مسائل روز ارتباط يابند و وحدت ميان روحانيت و اقشار فرهنگى تحقق يابد.

به لحاظ مقبوليت و محبوبيتى كه شهيد مفتح بين طلاب و دانش آموزان كسب كرده بود، ساواك جهنمى با آن تشكيلات عريض و طويل به وحشت افتاد و براى خنثى كردن فعاليت هاى وى به كيدى ضعيف دست زد و شهيد مفتح را سال 1347 از آموزش و پرورش اخراج و به نواحى بد آب و هواى جنوبى تبعيد نمود. در سال 1348 كه زمان تبعيد آن شهيد بزرگوار به سر رسيد و بايد به قم باز مى گشت از ورود نامبرده به اين شهر مقدس جلوگيرى كردند و او را ناگزير به اقامت در تهران نمودند.

شهيد مفتح عقيده داشت براى تحول در انديشه هاى مردم لازم است كه آنان را از دره نادانى به قله آگاهى رسانيد، به عقيده وى هر مسلمان علاقمند و وظيفه شناس بايد در دو جبهه مبارزه كند، در يك جبهه با دشمنان اسلام و در جبهه اى ديگر با جهل و خرافه پرستى. وى با اينكه يكى از برجسته ترين اساتيد حوزه و دانشگاه بود و در اين دو پايگاه حساس و نيز در دبيرستانهاى قم به تدريس مشغول بود، به منظور آگاهى دادن به توده مردم و بيدار كردن و به حركت درآوردن آنان تلاشهاى وسيع داشت و به هيچ عنوان برنامه هاى تبليغى خود را رها نمى كرد، خصوصاًَ در ايام ماه مبارك رمضان، محرم و صفر در نقاط مختلف كشور اين فعاليت او مضاعف مى گشت. در ايام تبعيد كه در زاهدان اقامت داشت از وعظ و ارشاد مردم غافل نبود.

دكتر مفتح مسافرتهاى تبليغى خود را به منبرهاى افشاگرانه و روشنفكرانه تبديل ساخته بود و سخنانش بدليل آنكه تأثير عميق و وسيعى در اذهان و افكار مردم داشت و براى دستگاه سفاك پهلوى خطر آفرين بود، بارها از سوى ساواك باز داشت گرديد و سخنرانى هايش تعطيل مى شد. وى در شهرهاى مختلفى از جمله آبادان، اهواز، خرمشهر، دزفول، اصفهان، شيراز، كرمان، بندرعباس، زاهدان، همدان، كرمانشاه، سارى، بابل، املش، آمل، چالوس، مشهد و... تلاشهاى تبليغى وسيعى داشت.

در دانشكده الهيات

غناي علمي استاد، تبحر و تسلط ايشان به علوم جديده و قديم، بيان شيوا و قلم قدرتمند ايشان، دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را بر آن داشت تا به طور رسمي از ايشان دعوت به عمل آورد تا به تدريس در آن محل بپردازد. شهيد مفتح به شوق همكاري با استاد شهيد آيت الله مطهري تدريس در دانشكده الهيات را پذيرفت و از سال ۱۳۴۹ در تهران اقامت گزيد.

مسجد جاويد؛ سنگر مبارزه با ظلم و الحاد

شهيد آيت الله دكتر مفتح با قبول امامت مسجد جاويد در سال ۱۳۵۲ هسته اي ديگر را در جهت تجمع نيروهاي مسلمان مبارز و سنگري براي ارائه اسلام راستين و جبهه اي براي مبارزه با رژيم پهلوي ايجاد كرد. وي ابتدا اقدام به تشكيل كتابخانه اي در مسجد كرد و سپس با تشكيل كلاسهاي مختلف از جمله اصول عقايد، فلسفه، اقتصاد، تفسير قرآن، نهج البلاغه، عربي، تاريخ اديان، جامعه شناسي و... براي دانشجويان و نيز كلاسهاي ديگري در سطح دانش آموزان اقدامي مؤثر براي بالابردن سطح آگاهي هاي مذهبي به صورتي منظم و سيستماتيك و همچنين ايجاد زمينه براي آشنايي در جهت پيشبرد انقلاب اسلامي نمود تا اين كه در سوم آذر ماه ۱۳۵۳ با دستگيري شهيد آيت الله مفتح و آيت الله العظمي سيد علي خامنه اي مسجد جاويد تعطيل شد . شهيد مفتح حدود ۲ ماه در زندان رژيم زير شديدترين شكنجه ها به سر برد .

مسجد قبا ؛ قلب تپنده انقلاب

حدود ۲ سال پس از آزادي از زندان شهيد آيت الله دكتر مفتح امامت مسجدي در نزديكي حسينيه ارشاد را پذيرفت و آن مسجد را ?قبا? ناميد و بدين صورت مسجد قباي ديگري در راستاي مسجد قبا در صدر اسلام بنياد نهاده شد تا سنتهاي اصيل رسول خدا و خاندان پاكش را احيا كند.

وي اين مسجد را به عنوان بزرگترين سنگر در جريان مبارزات انقلاب اسلامي درآورد. جمعيتهاي چندين صدهزار نفري كه در سالهاي ۵۶ و ۵۷ در سخنراني هاي ماه مبارك رمضان در مسجد گرد مي آمدند، تا آن زمان بي سابقه بود و رعب و وحشت زيادي در دل رژيم منفور پهلوي ايجاد مي كرد.

فعاليت در لبنان؛ اقدامي عملي در تعميق و گسترش انقلاب اسلامي

در جريان جنگهاي داخلي لبنان كه رژيم صهيونيستي اشغالگر با همكاري رژيمهاي مرتجع منطقه براي سركوبي شيعيان و فلسطينيهاي مسلمان به پا خاسته مقيم لبنان برپا كرده بود، شهيد آيت الله دكتر مفتح اقدام به جمع آوري اعانه به مقدار زياد كرد و آنها را به لبنان فرستاد. او معتقد بود اساسي ترين كار براي پيشرفت هرچه بيشتر شيعيان لبنان، بالاتر بودن سطح آموزش و فرهنگ آنان است، عليهذا براي جنگ زدگان لبنان دو برنامه كوتاه مدت و درازمدت داشت. در برنامه كوتاه مدت سعي بر آن داشت تا مخارج تحصيلي كودكان شهداي لبنان را تأمين كند و در اين راه موفق شد عده زيادي از بازماندگان شيعيان جنگ زده را با تأمين مخارج تحصيل و پوشاك و غذا راهي مدارس بكند. هدف وي از اجراي برنامه درازمدت اين بود كه يك مركز و مجتمع آموزشي شيعي در لبنان ايجاد كند و با اين اقدام دست به اساسي ترين كار در جهت از بين بردن عقب افتادگي شيعيان لبنان زد.

نماز عيد فطر؛ نقطه عطفي در حركت انقلاب

شهيد مفتح در رمضان سال ۱۳۵۶ اقدام به تشكيل جلسات سخنراني در مسجد قبا نمود و از كساني كه رژيم، آنها را از انجام سخنراني منع كرده بود دعوت كرد و با اين عمل قدم مؤثري را در جهت رسوا كردن رژيم برداشت.

پس از روزهاي سازندگي ماه رمضان ۵۶ شهيد آيت الله دكتر مفتح اعلام كرد كه نماز عيد فطر را در زمينهاي قيطريه خواهد خواند.

ساعت ۸ صبح پنجشنبه ۱۶ شهريور دكتر مفتح به زمينهاي قيطريه آمد و مشاهده كرد كه سر تا سر زمين توسط نيروهاي مسلح ارتش شاهنشاهي اشغال شده است.

در اوائل راه ،ارتش شروع به شليك تير هوايي و گاز اشك آور به سوي جمعيت مؤمن و مبارز كرد اما مردم با روشن كردن آتش و سوزانيدن مقوا در اطراف شهيد مفتح مانع از آسيب رساني گاز به ايشان شدند.

نظاميان شاه به كمي پائين تر (خيابان دكتر شريعتي، سر راه شهيد كلاهدوز) حمله كردند و دكتر مفتح را با سرنيزه و قنداق تفنگ به سختي مجروح و مضروب كردند به طوري كه امكان حركت از وي سلب شد.

شهيد مفتح كه صبح جمعه ۱۷ شهريور براي مداوا و پانسمان زخمهاي ناشي از تظاهرات ديروز به بيمارستان رفته بود، موقع بازگشت به منزل به وسيله ساواك دستگير شد.

بدين ترتيب در اولين ساعات حكومت نظامي وي با تن و بدني مجروح دستگير و روانه زندان كميته ضد خرابكاري شاه گرديد.

بعد از ۲ ماه كه رژيم سابق در اثر اوجگيري انقلاب ناچار به گشودن در زندانها شد شهيد آيت الله دكتر مفتح از زندان آزاد شد.

 

 

Dr Mofateh2

 

پس از انقلاب

كوشش هاي شبانه روزي استاد مفتح، پس از انقلاب با شدتي بيشتر دنبال شد، لياقت و جديت و كارداني ايشان ناشي از ايمان و اعتقاد عميقشان به انقلاب اسلامي بود.

وي علاوه بر عضويت در شوراي انقلاب با درخواست دانشجويان دانشكده الهيات و بعد از مشورت با استاد مطهري سرپرست دانشكده الهيات شدند و علاوه بر اين سرپرستي كميته منطقه ۴ تهران نيز برعهده وي بود.

دكتر مفتح در ادامه ساليان دراز كوشش و تلاش براي وحدت فيضيه و دانشگاه كه اسلام بر جامعه حاكم و كشور تحت رهبريهاي حضرت امام به پيش مي رفت به كوشش خود در اين زمينه افزود. در سالگرد شهادت آيت الله حاج سيدمصطفي خميني اقدام به تشكيل سمينار وحدت حوزه و دانشگاه در دانشكده الهيات نمود كه اين اولين سميناري بود كه تحت اين عنوان برگزار مي شد.

شهادت، تأكيدي بر وحدت حوزه دانشگاه

ساعت۹ صبح روز سه شنبه ۲۷آذرماه:۱۳۵۸

دانشجويان همه به سر كلاس درس رفته اند ماشين استاد جلوي در دانشكده متوقف مي شود. استاد به همراه دومحافظشان شهيد جواد بهمني و شهيد اصغر نعمتي پياده مي شوند و به طرف در دانشكده مي آيند.

حياط خلوت دانشكده فرصت مناسبي براي از خدا بي خبران آلت دشمن فراهم مي آورد، بر اثر شليك تير ضاربين يكي از پاسداران شهيد مي شود. چندگلوله نيز به استاد اصابت مي كند و او خود را به داخل حياط و سپس سالن دانشكده مي رساند اما ضارب با استفاده از خالي بودن حياط دانشكده ايشان را تعقيب و مقابل در سالن وي را با شليك چندتير از پاي درمي آورد. بقيه گروه در بيرون دانشكده با تهديد مردم مانع از كمك رساني آنها مي شوند.پاسدار دوم نيز مجروح و در بيمارستان معالجات اثري نمي بخشد و حدود ساعت۲ بعدازظهر خبر شهادتشان را از راديو پخش مي كنند.دست سرنوشت تصوير خونين و زيبايي از وصلت روحاني و دانشجو ترسيم كرده بود.

«عمامه اي خوني در دل دانشكده»

و بار ديگر طنين نداي «فزت ورب الكعبه» در كشور خون وشهادت

تشييع پيكر پاك و مطهر استاد و ۲پاسدار از ساعت۸ صبح روز چهارشنبه ۵۸‎/۹‎/۲۸ از محل مسجد دانشگاه تهران با حضور ميليوني امت شهيدپرور و مسؤولان برگزار و به قم منتقل مي شود.

در قم نيز با حضور حضرت آيت الله العظمي امام خميني، مراجع تقليد، علما و فضلا و روحانيون و مردم شهيدپرور قم پيكرمطهر و پاك استاد شهيد آيت الله دكترمفتح در مقبره اي در صحن مطهر حضرت معصومه (س) در كنار ۲پاسدار شهيد اصغر نعمتي و جواد بهمني، به خاك سپرده مي شود.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31