شهید بهشتي و فرهنگ نقد

Beheshty5

شهيد بهشتي به ترويج فرهنگ نقد در جامعه معتقد است و آن را جزء جدايي ناپذير آزادي مي داند اما براي نقد نيز ويژگي هايي قايل است و هر نقدي را تجويز نمي كند.او معتقد است:" هر انساني در اظهار نظر نسبت به مسئولان در هر موقعيت و مقام كه باشد آزاد است با رعايت دو شرط:

1-اظهار نظر و مطلبي كه درباره آنها مي كنند و مي گويند راست باشد،دروغ پردازي و شايعه سازي پيرامون آنها نكنند،تهمت نزنند،برچسب هاي باطل نزنند و راست بگويند.

2-با زبان و بيان دلسوزانه و بي غرضانه بگويند،نه با زبان و بيان و عبارت هاي مغرضانه و كينه توزانه.شما در باره هر مسئولي در هر موقعيتي كه باشد آنچه را مي دانيد مي توانيد بگوييد.همه زنان و مردان جمهوري اسلامي ايران اعم از مسلمان وغير مسلمان در اظهار نظر پيرامون شخصيت و طرز كار مديران و مسئولان جامعه در هر در جه كه باشد آزادانه با رعايت اين دو شرط كه دروغ نگويند و بيانشان بيان نصيحت و دلسوزي و ارشاد باشد. انتقاد اگر داريد بكنيد ولي راست بگوييد.اگر تو بيايي راست بگويي،انتقاد سالم،سازنده بدون بغض و تهمت و بدون نيش زدن.انتقاد بدون اينها در جمهوري اسلامي آزاد است.من اعلام مي كنم هر كس به هر عنوان بخواهد جلو انتقاد سازنده يعني همان امر به معروف ونهي از منكر عمومي اسامي را در اين پديده جمهوري اسلامي بگيرد از راه اسلام منحرف است و به عنوان مسلمان از او بيزارم".(بهشتي اسطوره اي بر جاودانه تاريخ.دفتر سوم.1116-1118-:1361)

"در جامعه اسلامي نه تنها نمي توان به صرف داشتن عقيده اي،معترض صاحبان آن عقيده شد و از آنان سلب امنيت كرد،بلكه هر كس در بيان عقايد و نشر افكار خود نيز آزاد است،مشروط بر آنكه هدفش روشن شدن حقيقت و رفع ابهام علمي و فكري باشد.اما هيچ كس حق ندارد به بهانه آزادي نشر عقايد به تضعيف جامعه اسلامي بپردازد و از آزادي بيان و مطبوعات سوء استفاده كند.اسلام به شدت مخالف نشر مغرضانه و گمراه كننده افكار و عقايد ضد اسلامي و نيز نشر مطالب توهين آميز به مقدسات اسلامي است".(خطيبي كوشك،محمد.بررسي تطبيقي جامعه اسلامي و جامعه مدني.زمزم هدايت قم1384 ص45)

انتقاد از حكومت يا شخص رهبر مادامي كه موضوع انتقاد حفظ شود محدوده خاصي ندارد.قلمرو انتقاد در اسلام به گونه اي است كه حتي معصومان(ع) توهين و اهانت مخالفان و منتقدان را تحمل مي كنند و بالاتر از آن اصحاب و پيروان خويش را به بردباري و صبوري تشويق مي كردند كه نمونه هاي آن در سيره ائمه(ع) بسيار است.پس به صرف انتقاد كه احيانا با توهين همراه مي شود نمي توان منتقد را حبس كرد،چرا كه موجب سد راه انتقاد مي شود.تنها محدوديت انتقاد قلب ماهيت انتقاد يعني تبديل آن به توطئه است.احزاب مخالف حق ندارند به بهانه آزادي در صدد تضعيف نظام و براندازي و توطئه بر آيند كه چنين آزادي در هيچ حكومتي حتي دموكراسي به مخالفان داده نمي شود.مبناي فقهي اين محدوديت وجوب حفظ نظام ديني است كه مورد اتفاق فقهاست.نمونه تاريخي اين موضوع تخريب مسجد ضرار به دستور پيامبر اسلام(ص) است زيرا اين مسجد به محلي براي فتنه انگيزي عليه نظام اسلامي تبديل شده بود.از نگاه وي مردم از هر طبقه و گروه نسبت به مديران و كارگزاران نظام در هر رتبه اي كه باشند حق پرسش و انتقاد دارند و هيچ نيرو و نهادي نمي تواند آزادي آن ها را سلب يا محدود كند،مگر اينكه مرتكب دروغ و تهمت و فساد انگيزي شوند.(او به تنهائي يك ملت بود.دفتر اول واحد فرهنگي بنياد شهيد1361)

همچنين هشدار مي دهد كه انتقاد از مسئولين آري اما دروغ بستن و تهمت زدن به مسئولان نظام ممنوع.وي خطاب به مردم مي گويد كه هرگز اجازه ندهيد مسئوليني كه روحيه انتقاد پذيري ندارند روي كار بيايند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31