شهریار صنعت هسته ای

Shahriariشهید دکتر مجید شهریاری استاد فیزیک هسته ای دانشگاه شهید بهشتی و شهریار صنعت هسته ای کشورمان؛ شخصیتی است که بعد از شهادتش بیشتر مورد توجه علاقه مندان به علم و دانش قرار گرفت. کسی که در گمنامی به تحقیقات و پیشرفت های علمی برای ایران اسلامی مشغول بود و نتیجه تحقیقات و تلاش و جهاد علمی اش امروزه به عنوان برگ برنده ای در اختیار مذاکره کنندگان هسته ای کشورمان است.

خانم دکتر بهجت قاسمی، همسر و همکار شهید شهریاری که در روز حادثه با وی همراه بوده و در اثر انفجار مجروح شده است قدری از خاطرات خود با شهید شهریاری می گوید:

اوایل ازدواجمان بود. نیمه های شب از خواب بیدار می شدم می دیدم مجید نیست می رفتم می دیدم در اتاق مشغول نماز شب است. این رویه مجید بود، بسیار به ندرت اتفاق می افتاد نماز شب مجید قضا شود، بویژه در ماههای آخر به شدت در نماز شب گریه می كرد و صدای الهی العفو شبانه او همچنان در گوش من زنگ می زند.

همسر دكتر شهریاری تواضع و حجب و حیای او را مثال زدنی می خواند و می گوید به جرأت می گویم در تمام زندگی مشتركمان كلمه ای از مجید دروغ نشنیدم. به همین دلیل است كه می گویم اگر مجید شهید نمی شد عجیب بود.
همسر استاد شهریاری كه در دانشگاه هم همكار او بوده است گفت: مجید آنقدر انسان با اخلاقی بود كه علاوه بر بعد علمی از نظر اخلاقی هم همكاران و دانشجویان از او درس می گرفتند و من چون همكار مجید بودم این مطلب را عملاً در دانشگاه مشاهده می كردم به همین دلیل اگر یك مجید شهریاری از دست ما رفت در آینده ای نزدیك شهریاری های فراوانی تربیت خواهند شد.

همسر شهید شهریاری می افزاید؛ مجید واقعاً آماده شهادت بود چون وقتی زندگی این مرد را مرور می كنم می بینم رویه مجید در زندگی هیچ سرانجامی جز شهادت نداشت.

محسن شهریاری؛ فرزند شهید، دانشجوی رشته برق در دانشگاه صنعتی شریف است. محسن خصوصیات بارزی مانند سربه زیر بودن و رک گویی دارد و دغدغه ای جز زنده نگه داشتن شخصیت پدرش ندارد:

فرزند شهید شهریاری در مورد روز حادثه می گوید: اکثر روزها به همراه پدر تا دانشگاه می رفتم و بعد خودش سرکار می رفت. آن روز کلاسم دیر شروع می شد و به همین دلیل به همراه او نرفتم.
مادرم پیش از روز حادثه شاید یک یا دو روز به همراه پدر می رفت (در حدی کم که حتی تعداد روزها را به خاطر ندارم) ولی روز حادثه به دلیل اینکه ماشین مادرم پلاکش زوج بود با ماشین پدر رفت.

در زمان حادثه، موتوری که بمب را به ماشین پدر چسباند، کلاه کاسکت به سر داشت و قابل شناسایی نبود. بمب در حین حرکت به ماشین وصل شد البته در آن زمان به دلیل ترافیک مقداری سرعت خودرو کم بوده است. راننده متوجه می شود و به پدر و مادرم می گوید که از ماشین خارج شوند. مادرم به دلیل اینکه عقب نشسته بود، توانست سریع پیاده شود، ولی متأسفانه پدر که سمت راست نشسته بود، وقتی می خواسته کمربند را باز کند، کمربند باز نمی شود. مادر هم که می خواست در را برای پدر باز کند، بمب به سمت صورتش منفجر می شود. الحمد الله اوضاع جسمی مادرم زود خوب شد. آسیب حیاتی ندیده بود. استخوان پای چپ او از زیر زانو خرد شده، ولی عصب پا آسیب ندیده بود.

محسن شهریاری در مورد معنویت پدر شهیدش ناگفته های زیادی را بازگو می کند:
پدرم ارادت خاصی نسبت به آیت الله جوادی آملی داشت. مادر بزرگم تعریف می کند که اگر تلویزیون روشن می شد و تفسیر ایشان پخش می شد، حتما آن برنامه را کامل گوش می داد. از همان ابتدا که تفسیر قرآن آیت الله جوادی آملی شروع شد، پدرم بر پیگیری آن تأکید داشته است.

این اواخر نیز که CD و لوازم صوتی همراه آمده بود، در زمان هایی که کار فکری نداشت، این تفاسیر را گوش می داد. پدرم به کلاس های اخلاق استاد طیب نیز می رفت که در مورد محبت اهل بیت و اخلاق اسلامی بود.

از آن زمان که خاطر دارم نماز شب پدرم ترک نمی شد. هر شب قرآن می خواند و خیلی به مستحبات تأکید داشت. مادر بزرگم می گفت: پدر از پنج سالگی نمازهایش را کامل می خواند و روزه می گرفت. از دوران کودکی تزکیه نفس را شروع کرده بود و تا همین اواخر نیز حفظش کرد. پدرم شعرهای حافظ را خیلی دوست داشت.

ما در خانه پدر را زیاد نمی دیدیم و بیشتر سر کار بودند. پدرم همیشه لبخند روی صورتش بود. گاهی با هم شوخی می کردیم، ولی سر کار همه چیز را جدی می گرفت. در داخل کلاس، معلمی دقیق بود؛ ولی خارج کار از جدی بودن فاصله می گرفت.

سردار نقدی و خاطره ای ناگفته از دانشمند شهید مجید شهریاری:

سالها قبل که مسئول تحقیقات صنعتی و دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح بودم به اقتضای شغلم به بسیاری از دانشگاهها، مراکز پژوهشی و علمی کشور می رفتم، از جمله روزی به دانشگاه شهید بهشتی رفتم. وارد آزمایشگاه شدم، دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول فعالیت پژوهشی بودند. با دیدن دانشجویان دختر که در آزمایشگاه لیزر و هسته ای با دستگاههای ظریف و حساس آنجا چادر بر سر داشتند خیلی خوشحال و در عین حال متعجب شدم.

با دیدن این صحنه که در چنین رتبه علمی با برترین کشفیات و پژوهش های علمی، اینقدر به مسائل دینی توجه می شد کنجکاو و علت را جویا شدم. چون این موضوع نمی توانست از روی اجبار باشد آن هم در محیط خاص آزمایشگاه.

وقتی از مسئولین دانشگاه پرسیدم پاسخ دادند: استاد این دانشجویان فردی مؤمن و از بچه های جنگ است که نفوذ کلام او و ارتباط صمیمی اش با دانشجویان، الگویی از او ساخته که تمامی دانشجویان او به مسائل دینی و رعایت احکام شرعی علاقمند شده اند تا آنجا که دختران همگی داوطلبانه چادر بر سر دارند و...

بله وقتی پیگیر شدم دیدم آن استاد دکتر مجید شهریاری است. دانشمند عزیزی که در راه اعتلای علمی کشورمان جان عزیز خود را تقدیم کرد.

اما چرا این دانشمند شهید مدت دو سال از زندگی خود را شبانه روز وقف رسیدن به غنی سازی اورانیوم با غنای 20 درصد کرد؟

غنی سازی در این مقیاس نیاز ایران به کشورهای غربی برای تامین سوخت نیروگاه مهم تهران و در نتیجه نیاز بیماران به رادیو دارو را مرتفع می ساخت. با رسیدن به تکنولوژی غنی سازی با این درجه از خلوص ایران می توانست براساس اختیاراتی که معاهده ان پی تی برای کشورهای عضو در نظرگرفته با فروش سوخت 20 درصد کسب درآمد کند. همانند آرژانتین که اواخر دهه 60 شمسی در ازای 100 کیلو اورانیوم 20 درصد رقمی معادل 5 میلیون دلار از ایران دریافت کرد.

ایران با استفاده از اورانیوم 20 درصد می‌توانست غنی سازی در سطح بالاتر را نیز تجربه کند. مثلا برای سوخت برخی زیردریایی ها و کشتی ها غول پیکر نیاز به اورانیوم 45 تا 50 درصد است.

برای به دست آوردن اورانیوم در مقیاس بالاتر باید اورنیوم با غنای 20 درصد فرآوری شود و این امکان وجود ندارد که بتوان به یک باره اورانیوم 5 درصد را به اورانیوم بالاتر از 20 درصد رساند. اورانیوم 20 درصد قابلیت اقتدار هسته ای ایران را بالاتر می برد و در چانه زنی های بین المللی دست بالا با ایران خواهد بود.

موضوع دست پیدا کردن ایران به توانایی غنی سازی اورانیوم 20 درصد اما به سال 87 باز می گردد. آن زمان که راکتور تحقیقاتی تهران که مصرف صرفا تحقیقاتی و پزشکی داشت و ایزوتوپ های دارویی تولید می کرد با بحران اتمام «سوخت» مواجه شده بود.

راکتوری که سال 1967 میلادی توسط آمریکا در مرکز تحقیقات اتمی تهران ساخته شده بود و ایران، پس از انقلاب سوخت مورد نیاز این راکتور را از آرژانتین وارد می کرد.

سوخت راکتور تهران در نتیجه قراردادی میان ایران و آرژانتین در سال 1987 از اورانیوم 93 درصد به اورانیوم 20 درصد تغییر پیدا کرد و این کشور از همان سال که 116 کلیوگرم اورانیوم 20 درصد در اختیار ایران گذاشت و به فروشنده ای ثابت برای تهران تبدیل شد.

خرید سوخت برای راکتورهای تحقیقاتی فرآیند پیچیده و مشکلی نبود حتی ایران در بحبوحه جنگ با عراق توانست سوخت مورد نیاز خود را وارد کند تا اینکه در سال 1387 پس از اعلام نیاز ایران به آرژانتین برای دریافت اورانیوم 20 درصد با مداخله آمریکا، این کشور از در اختیار گذاشتن اورانیوم خودداری کرد.

ایران در آنزمان در شرایط حساسی قرا گرفته بود. از یک سو خاموش شدن هسته مرکزی راکتورتهران به علت نبود سوخت یک گام به عقب بزرگ در موضوع هسته ای به حساب می آمد و فعال کردن آن پروسه خاص خود را داشت، از سوی دیگر کشورهای غربی نیز با علم به احساس نیاز ایران به دنبال کسب امتیازات حداکثری و خالی کردن انبارهای ذخیره اورانیوم 3.5 و 5 درصد ایران بودند. از این دو مهم تر در صورت عدم تدبیر مناسب و از کار افتادن راکتور تهران تهیه رادیو دارو برای بیماران خاص متوقف و با توجه به نیاز همیشگی این بیماران به داروهای هسته ای عملا کشور با یک بحران مواجه می شد.

البته بنا بر گفته مقامات ایرانی، مسئولان وقت از همان سال 87 که خطر اتمام سوخت راکتور تهران را احساس کردند به فکر تامین سوخت 20 راکتور تهران بودند . به همین منظور تکمیل تاسیسات هسته ای فردو را سرعت بخشیدند.

شهریور سال 88 بود که مقامات ایران پس از انتشار اطلاعاتی در رسانه ها مبنی بر وجود تاسیسات هسته ای زیرزمینی در ایران اعلام کردند که در چارچوب معاهده ان پی تی و ده ماه قبل از این تاریخ با اطلاع آژانس انرژی اتمی، تاسیسات جدیدی را در کارخانه ای نزدیک به قم برای غنی سازی اورانیوم در نظر گرفته و در حال تکمیل آن هستند.

البته آنزمان هیچ کس نمی دانست این تاسیسات قرار است در آینده ای نزدیک تبدیل به مرکز اصلی غنی سازی اورانیوم 20 درصد شود. حدود دو ماه بعد ، یعنی 27 آبان ماه 1388 اولین مذاکرات کارشناسی برای تهیه سوخت راکتور تهران در وین برگزار شد و بدون دستیابی به نتیجه مشخصی پایان یافت.

9 روز پس از این جلسه، شورای حکام انرژی اتمی، قطعنامه ای علیه اقدام ایران در ساخت و تکمیل تاسیسات فردو به تصویب رساند. همزمان تلاش های ایران برای خرید سوخت 20 درصد و یا توافق با 6 کشور برای تامین سوخت راکتور تهران بی نتیجه بود تا اینکه رئیس جمهور وقت در 18 بهمن همان سال با اشاره به تعلل غرب برای در اختیار گذاشتن سوخت 20 درصد دستور تولید این سوخت توسط دانشمندان ایرانی را صادر کرد.

در شهریور ماه 89 ایران اعلام کرد موفق به تولید 25 کلیوگرم اورانیوم 20 درصد در نطنز شده است. ایران ماهانه می توانست یک تا دو کیلوگرم اورانیوم 20 درصد تولید کند. پیش از این و در بهمن ماه 88 ایران از عزم خود برای تولید اورانیوم 20 درصد خبر داده بود و دوربین های آژانس نیز چرخش سانترفیوژها به منظور تولید اورانیوم با این غلظت را ثبت می کردند اما کشورهای غربی با توجه به تعداد کم سانترفیوژها در نطنز و همچنین پیچیدگی غنی سازی 20 درصد در مقیاس صنعتی این موضوع را جدی نمی گرفتند.

با این حال ایران به فناوری غنی سازی 20 درصد دست پیدا کرده بود. شهید شهریاری توانسته بود با اتصال دو آبشار 164 سانترفیوژی به یکدیگر (328 سانترفیوژ) و دستیابی به فرمول پبچیده تزریق اورانیوم 5 درصد به اولین سانترفیوژ این دستاورد را برای ایران به ارمغان آورد. دکتر شهریاری همچنین با پی بردن به فرمول ساخت صفحات سوخت که برای تبدیل شدن اورانیوم 20 درصد به سوخت، وجود این صفحات لازم و ضروری بود عملا ایران را در تولید سوخت 20 درصد خودکفا کرد.

این دانشمند هسته ای 8 آذرسال 89 توسط تیم های تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی ترور شد. پیش از شهید شهریاری، و در دی ماه سال 88 دکتر علیمحمدی از دانشمندان هسته ای کشور و از همکاران وی توسط عوامل موساد به شهادت رسیده بود.

مردادماه 1390 مهندس داریوش رضایی نژاد و 22 دی ماه همان سال مهندس مصطفی احمدی روشن که گفته می شد از دانشمندان جوانی بوده که در پروژه فردو فعالیت می کرده، ترور شده و به شهادت رسیدند.

آژانس انرژی اتمی سه روز پیش از اعلام خبر ترور احمدی روشن و در تاریخ 19 دی 1390 در اطلاعیه ای اعلام کرد که «ایران اورانیوم با غلظت 20 درصد را در تاسیسات فردو آغاز کرده است.»

علی اکبر صالحی پس از شهادت دکتر شهریاری گفته بود: «برای ساخت صفحات سوخت، ما نیاز به تکنولوژی جدیدی داشتیم. اصلا ما چرا تقاضای سوخت کرده بودیم؟ برای اینکه بلد نبودیم بسازیم! و خب در محاسبات هسته‌ای کسی را نداشتیم و همچین محاسباتی نیز پیش از این انجام نشده بود. اما شهید شهریاری با اعتماد به نفسی که داشت، و ما هم با اعتقادی که به ایشان داشتیم، این کار را به ایشان واگذار کردیم و ایشان هم به خوبی آن را انجام دادند. یعنی اگر در آن زمان شهید شهریاری می‌گفت که من مثلاً ۱۰ میلیارد تومان دستمزد می‌گیرم تا این کار را انجام دهم، ما مجبور بودیم که بدهیم؛ هر چه می‌گفت، مجبور بودیم که بدهیم برای اینکه کس دیگری نبود که این کار را انجام دهد. تنها کسی که در مملکت می‌توانست این کار را انجام دهد، شخص شهید شهریاری بود ولاغیر.»


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31