در موضوع تروریسم یکی از مباحث چالشبرانگیز، «تعریف تروریسم» است. بهطوریکه در فرهنگها و قوانین کشورهای مختلف، و بعضاً در یک کشور، تعاریف متفاوتی از تروریسم وجود دارد. برای مثال، سازمان ملل، آمریکا و اتحادیه اروپا هرکدام تعریف جداگانهای از تروریسم دارند و بر اساس آن تعاریف، فهرست متفاوتی از افراد و گروههای تروریستی ارائه میکنند. در محیطهای آکادمیک کشورهای غربی نیز تروریسم را به انحاء مختلف تعریف کردهاند. تروریسم در این تعاریف عبارت است از:
1. الگوي نظاميافتهاي از رفتار خشونتآميز که به نوعي طراحي شده است تا جمعيتي مورد تهديد واقع شوند و بدين ترتيب، سياستهاي دولت خاصي تحت تاثير قرار گيرد؛
2. عملي نهادينهشده ولي نامتعارف، که بهمنظور تاثيرگذاري بر رفتار سياسي معيّني انجام ميشود و با کاربرد تهديد يا خشونت همراه است؛
3. تقريبا ارتکاب هر عمل غيرقانوني که براي نيل به اهداف سياسي انجام شود؛
4. استفاده از زور، خشونت يا تهديد بهمنظور کسب اهداف سياسي از طريق ايجاد وحشت، ارعاب و قواي قهريه.
در آمریکا 30 نهاد دولتی شامل نهادهای مربوط به بخش کشاورزی، آموزشوپرورش، کار، خزانهداری و امنیت اجتماعی، بودجه «امنیت داخلی» دریافت میکنند و تلقی آنها از امنیت داخلی، که بر اساس مقابله با «تروریسم داخلی» تعریف شده و تروریسم با هم یکسان نیست. به چند مورد از تعاریف نهادهای مسئول امنیت داخلی در آمریکا از تروریسم توجه کنید:
وزارت دفاع آمریکا: تروریسم عبارت است از«استفاده غیرقانونی یا تهدیدآمیز از زور و یا خشونت توسط سازمانی رادیکال علیه افراد یا اموال، به قصد ارعاب و اجبار دولتها و جوامع، اغلب با اهداف سیاسی یا ایدئولوژیک.»
دفتر تحقیقات فدرال آمریکا: تروریسم عبارت است از«استفاده غیرقانونی و یا تهدیدآمیز از زور و یا خشونت توسط سازمانی رادیکال علیه افراد یا اموال، به قصد ارعاب دولتها و جمعیت غیرنظامی یا بخشی از آن، در پیشبرد اهداف سیاسی یا اجتماعی.»
وزارت امور خارجه آمریکا: تروریسم عبارت است از «استفاده یا تهدید به استفاده از زور برای مقاصد سیاسی در نقض قوانین داخلی یا بینالمللی.»
در بیان مقام معظم رهبری، تروریسم تعریف روشنی دارد و بنابراین نمیتوان آن را برای دستیابی به اهداف خاص دستکاری کرد یا به طور مغالطهآمیز به کار برد. در اندیشه ایشان تروریسم يعنى اينكه «مجموعهاى، سازمانى، گروهى يا دولتى بخواهد كار خود را با ايجادِ ترور و وحشت و قتل و ناامنى پيش ببرد.» (1)
مفهوم ترور اول بار پدید آمد تا اقدامات انقلابیون را در جریان انقلاب فرانسه توصیف کند. در راستای تلاش رهبران انقلاب برای ایجاد حاکمیت سیاسی و حقوقی تک آهنگ، ترور در مقام «اصل، نظام و ابزار طراحی شده توسط دولت برای تنبیه و تقاص مخالفین و درسآموزی به آنها» کارکرد داشت. بنابراین، فهم ابتدایی از ترور، مشخصاً همان چیزی است که امروزه از ترور دولتی استنباط میشود. اگرچه درطول زمان، مفهوم ترور بازتعریف شده است و ادبیات تروریسم معمولاً به گروههایی اشاره میکند که بخشی از ساختار دولتی نیستند. تروریسم امروزه به روشی از خشونت گفته میشود که از نظر «جامعه بینالمللی» غیر مشروع هستند.
همانند تعریف تروریسم، تعریف «تروریسم دولتی» نیز از اجماع لازم در میان صاحبنظران امر برخوردار نیست. تروریسم دولتی در ایده آمریکا تقریباً غیرممکن است و نمایندگان ایالات متحده در سازمان ملل برای دههها اصرار داشتند که سازمان وارد آن بحث نشود؛ اما در اندیشه مقام معظم رهبری، دولتها نیز میتوانند مرتکب تروریسم شوند، که مصداق بارز آن رژیم صهیونیستی است:
«البته دولت تروريست هم داريم كه به كارش «تروريسم دولتى» اطلاق مىشود. امروز واضحترين نمونه دولت تروريست، رژيم غاصب صهيونيست است. وقتى به يك روستا حمله كنند، مردها، زنها و بچهها را به رگبار ببندند و يا مردها را بكشند و زنهاى تنها و بىپناه را در بيابان رها كنند و به آنها بگويند «هرجا مىخواهيد برويد» و سپس همه خانهها را آتش بزنند، يكى از بارزترين مظاهر تروريسم رخ مىنمايد.» (2)
مقام معظم رهبری همچنین بازی کشورهای غربی در پیداکردن مصداق برای تروریسم دولتی و چشم پوشی آنها بر جنایاتی که رژیم صهیونیستی روزانه مرتکب میشود، محکوم میکنند:
«جالب اينجاست كه چندى پيش، رؤساى هفت دولت صنعتى جهان، نشستند، ريش جنباندند و راجع به تروريسم حرف زدند. آيا شما نمىدانيد كه امروز مظهر تروريسم كيست؟! آيا شما انصاف داريد؟! آيا شما نسبت به افكار عمومى جهان، اندكى ملاحظه داريد؟! آيا شما كه اينقدر مدعى حقوق بشر هستيد، انسانها را داراى عقل و تشخيص مىدانيد؟! امروز مظهر تروريسم دولتى و دولت تروريست در دنيا كيست؟ آن دولتى كه هر روز به لبنان حمله مىكند و به كشتار و آدمربايى مىپردازد كيست؟ كيست كه دولتش، از اوّل براساس ترور، ايجاد وحشت و كشتار و قتل عام به وجود آمده است؟ آيا غير از دولت اسرائيل، دولت ديگرى هم هست كه از اين ويژگيها برخوردار باشد؟ دنبال تروريسم دولتى مىگرديد؟ بفرماييد: اسرائيل! چرا در مقابل اقدامات تروريستى اين دولت ساكت مىمانيد و حتّى از آن حمايت مىكنيد؟! چرا دروغ مىگوييد؟! دولت غاصبِ اسرائيل، بلايى جهانى است.» (3)
اِشکال مفهوم تروریسم
در اندیشه مقام معظم رهبری، مفهوم تروریسم، که غربیها خود واضع و معرف آن بودهاند، ذاتاً دچار اشکال است؛ آمریکا و دیگر سردمداران استکبار، تروریسم را به نحوی معنا کردهاند كه فیالمثل، كشتار دستهجمعى و قتلعامِ مردم در اردوگاههای فلسطینى صبرا و شتیلا در یك شب، تروریسم به حساب نمىآید، ولی مردم فلسطین كه براى دفاع از سرزمین و استیفای حق پامالشده خود قیام مىكنند، تروریست محسوب میشوند:
«چند سال قبل، گروه زیادى از مردم قاناى لبنان در مقابل دفتر نمایندگى سازمان ملل در این كشور براى شكایت جمع شده بودند؛ اما هلیكوپترهاى اسرائیلى آمدند و چند صد نفر آدم را كه در میانشان زن بود، مرد بود، بچه بود، گرسنه بود، تشنه بود به رگبار بستند و همه را كشتند! آمریكاییها این را تروریسم نمىدانند! بارها به لبنان آمدهاند و افرادى را ربودهاند و یا كشتهاند؛ اما هیچكدام از اینها مصداق تروریسم نیست! دولت غاصب صهیونیستى رسماً تصویب كرد كه باید عناصرى از فلسطینیها ترور شوند، حتّى اسم ترور را آوردند، ترور هم كردند؛ ماشینشان را منفجر كردند و افراد متعددى را كشتند؛ اما هیچكدام از اینها مصداق تروریسم نیست.»
مثال دیگری که ایشان اشاره میکنند، حمله موشکی ناو هواپیمابر آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران در آسمان خلیج فارس است. در تاریخ سوم جولای 1988 (12تیر1367) ناو هواپیمابر آمریکایی«یو.اس.اس وینسنس» به حریم آبهای ایران تجاوز کرده، با شلیک دو موشک زمین به هوا ، هواپیمای مسافربری ایران، پرواز شماره 655 را که به مقصد دبی در حال پرواز بود، با 290 نفر مسافر و خدمه متلاشی نمود. هیچکدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند و حتی ویل راجرز، فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود مدال گرفت. (4)
کلمة حق یراد بهاالباطل
در اندیشه مقام معظم رهبری عباراتی نظیر حقوق بشر، دموکراسی و مبارزه با تروریسم مفاهیم شریفی هستند که آمریكا و همدستانش توانستهاند زورگوییهاى خود را در لباس آن بر دنیا تحمیل كنند:
« ...آمریكا و همدستانش توانستهاند زورگوییهاى خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل كنند. آنها میگویند «حقوق بشر»، و منافع غرب را اراده میكنند؛ میگویند «دموكراسى»، و دخالت نظامى در كشورها را به جاى آن مىنشانند؛ میگویند «مبارزه با تروریسم»، و مردم بىدفاع روستاها و شهرها را آماج بمبها و سلاحهاى خود میسازند.» (5)
«... ادعاى قانونگرایى مىكنند، ادعاى حقوق بشر مىكنند، ادعاى طرفدارى از مظلوم مىكنند. خب، اینها حرفهاى قشنگى است، اینها حرفهاى جاذبهدارى است؛ اما حقیقت چیز دیگرى است... .» (6)
«... انقلاب[اسلامی ایران] را به انحصارطلبى متّهم مىكنند، براى اینكه انقلاب از سر راه انحصارطلبى آنها برخیزد. دنیا را به عنوان دهكده جهانى معرفى مىكنند، براى اینكه كدخدایى این دهكده را در اختیار بگیرند. شعار وحدت فرهنگى و جهانىگرى فرهنگى مىدهند، براى اینكه فرهنگ خودشان را بر تمام فرهنگهاى عالم مسلّط كنند.» (7)
«... امنیت در سطح دنیا و در سطح بینالمللى، براى ملتها امر مهمّى است. امروز در دنیا حرفى رایج شده كه به نظر ما از آن حرفهاى درست است؛ ولى متأسفانه، مثل خیلى از حرفهاى درست، آدمهاى نادرست این حرف را به زبان مىآورند و اطمینان انسان را سلب مىكنند. این حرفِ درستِ رایج در دنیا، مبارزه با تروریسم است.»(8)
تناقض در گفتار و رفتار
مقام معظم رهبری خطاب به مردم جهان تأکید میکنند ایستادگی مردم ایران در مقابل قدرتهای جهانی از این امر ناشی میشود، که ایران برخلاف زورگویان مسلط بر دنیا، از «منطق» برخوردار است. به اعتقاد ایشان یکی از نتایج برخورداری از منطق، این است که یک نظام بر حرف و ایده قانع کنندهای که دارد استوار میماند و بر اساس آن عمل میکند. در نقطه مقابل، ایشان نشانه غیرمنطقی بودن یک نظام را تناقض در حرف و عمل آن میدانند. ایشان در توضیح غیرمنطقی بودن نظام استکبار، به برخی تناقضات در گفتار و رفتار دولتمردان آمريكایى و ديگر تبعه آنها از غربىها اشاره میکنند:
«ادعا ميكنند ما متعهد به حقوق بشريم. بله، آمريكایىها پرچم حقوق بشر را بلند كردهاند، ميگويند ما متعهد به حقوق بشريم؛ آن هم نه فقط در كشور خودشان (كه آمريكا باشد)، در همه دنيا. خب، اين حرفى است، ادعایى است؛ در عمل چه؟ در عمل، بيشترين ضربه را اينها به حقوق بشر ميزنند؛ بيشترين اهانت را به حقوق انسانها در كشورهاى مختلف و نسبت به ملتهاى مختلف، اينها ميكنند. زندانهاى مخفىشان در سرتاسر دنيا، زندانشان در گوانتانامو، زندانشان در عراق (ابوغريب)، حمله آنها به مردم غيرنظامى در افغانستان، پاكستان و مناطق گوناگون؛ اينها نمونهاى از حقوق بشر ادعایى آمريكایىهاست! هواپيماهاى بدون سرنشينشان راه مىافتد، هم جاسوسى ميكند، هم مردم را زير فشار قرار ميدهد؛ كه روزانه خبرش را شما از افغانستان و پاكستان ميشنويد. البته همين هواپيماهاى بدون سرنشين، به قول يكى از مجلات آمريكایى كه همين چند روز قبل از اين نوشته بود، در آينده مايه دردسر خود آنها خواهد شد.
ميگويند ما متعهد به عدم تكثير سلاح هستهاى هستيم. بهانه حمله به عراق هم در يازده سال قبل، همين بود كه گفتند در عراق رژيم صدام دارد سلاح هستهاى درست ميكند. البته رفتند و پيدا هم نكردند و معلوم شد دروغ بوده است. ميگويند ما متعهديم كه سلاح هستهاى تكثير نشود؛ در عين حال از يك دولت شريرى كه هم داراى سلاح هستهاى است، هم تهديد به سلاح هستهاى ميكند (يعنى دولت صهيونيستى) دفاع ميكنند، حمايت ميكنند. آن حرفشان است، اين عملشان است.
ميگويند ما متعهد به گسترش دموكراسى در دنيا هستيم (حالا كارى نداريم كه دموكراسىِ خود آمريكا چه جور دموكراسى است؛ در اين زمينه بحث نميكنيم) با اين ادعا، با كشورى مثل جمهورى اسلامى كه روشنترين و واضحترين مردمسالارىها و دموكراسىها را در اين منطقه داراست، دائم معارضه و مقابله ميكنند؛ در عين حال پشت سر كشورهایى در اين منطقه مىايستند و با كمال پررویى از آنها حمايت ميكنند كه بوى دموكراسى را استشمام نكردهاند و يك بار ملتشان رنگ انتخابات و رأى و صندوق رأى را نديدهاند. اين هم تعهدشان نسبت به دموكراسى است! ببينيد فاصله قول و عمل چقدر است.
ميگويند ميخواهيم مسائلمان را با ايران حل كنيم. اين حرفى است كه بارها ميگفتند، اخيراً بيشتر هم ميگويند. ميگويند ميخواهيم مذاكره كنيم و مسائلمان را با ايران حل كنيم (اين حرفشان است) اما در عمل متشبث به تحريم ميشوند، متشبث به تبليغات دروغ ميشوند، حرفهاى ناشايسته ميزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهورى اسلامى و ملت ايران دمبهدم منتشر ميكنند.»(9)
به اعتقاد مقام معظم رهبری، سران دنیا با هدف پركردن جیبهاى كمپانىداران و سرمایهداران بزرگ، زیر نام نیك شعارهاى توخالى و دروغین، فجایع عظیم در دنیا رقم میزنند:
«... جنگطلبند، اسم صلح را مىآورند و زیر تابلوى صلح مىایستند؛ براى انسانها و بشر هیچ حق و اعتبارى قائل نیستند، زیر تابلوى حقوق بشر قرار مىگیرند؛ اهل تجاوزند، تجاوز جزو سیاستهاى اصلى كارهایشان است، ادعاى مقابله با تجاوز مىكنند؛ ... از ترور استفاده مىكنند، سازمانهاى تروریستی به وجود مىآورند، شركتهاى تروریست استخدام مىكنند... در عین حال یك ظاهر آرام، اتوكشیده، ادكلنزده، با الفاظ مناسب، مىآید در مقابل چشم مردم ظاهر مىشوند، به عنوان رئیسجمهور فلان كشور؛ با افكار عمومى مردم بازى مىكنند، فریب مىدهند؛ اصلًا مبناى كار بر فریبكارى است.»(10)
مقام معظم رهبری با اشاره به جنایتهایی که جرج بوش در دوران ریاست جمهوریاش تحت عنوان مبارزه با تروریسم در دو کشور اسلامی عراق و افغانستان مرتکب شده بود، به اوباما که آن روزها تازه با شعار «تغییر» روی کارآمده بود توصیه کردند «تغییر واقعی»، عوض کردن سیاستها و رفتارهایی است که ملتهاى منطقه را از آمریكا متنفر كرده است:
«در افغانستان نگاه مىكنید مىبینید هواپیماهاى جنگىِ آمریكایى مردم را، صد نفر، صد و پنجاه نفر، نه یكبار و دوبار و ده بار، در طول این چند سال مرتب بمباران مىكنند و به قتل مىرسانند. خب، مگر تروریستها چه كار مىكنند؟ این همین كارى است كه تروریستها مىكنند؛ منتها تروریستها یك نفر، دو نفر، ده نفر را مىكشند، شما صد نفر، صد و پنجاه نفر را یكجا مىكشید. این چه جور مبارزه با تروریسم است؟ در عراق عناصر تروریستِ بعثى را طبق اطلاعات مسلّم ما پشتیبانى و همراهى كردند، در حالى كه شعار مبارزه با تروریسم مىدادند!»
ایشان به اوباما گوشزد کردند که با نطق و شعار چیزی تغییر نمیکند:
«... ملتهاى مسلمان هم مىدانند كه صداقت دولتمردان آمریكا آن وقتى مشخص مىشود كه در عمل به تغییر دست بزنند؛ و الّا اگر در عمل به تغییر دست نزنند، صد تا نطق هم كه بكنند، حرفهاى شیرین و زیبا هم كه به امت اسلامى تحویل بدهند، اثرى نخواهد كرد، تغییرى به وجود نخواهد آمد.»(11)
مقام معظم رهبری سررشته ترورها و عملیات خشونتآمیز غیرانسانى در بسیارى از نقاط منطقه را در دست سرویسهاى امنیتى مستكبرین میدانند:
«اشغالگران عراق در بسیارى از عملیات تروریستى كه جان مردم بىگناه را هدف قرار مىدهد، متهم درجه اول هستند. آن كسانى كه دم از مقابله با تروریسم مىزنند، كورترین و سیاهترین شیوههاى تروریستى را اداره و هدایت مىكنند.»(12)
مقام معظم رهبری با اشاره به این که تروریسم را خود غربیها راه انداختهاند، ادعای غربی ها در احقاق حقوق بشر و مبارزه با تروریسم رابه چالش می کشند. ایشان توضیح میدهند كسانى مانند بنلادن كه نامشان مدتها در مقام معروفترین تروریستهاى دنیا در سرلوحه اظهارات آمریكایىها بوده، «مستقیم و غیر مستقیم ساخته و پرداخته سازمان جاسوسى آمریكا هستند».(13)
در اندیشه مقام معظم رهبری، براى یك نظام و یك رژیم سیاسى، ضعف حقیقى و افول قدرت وقتى شروع مىشود كه این رژیم و این نظام، استدلال سیاسى و قانعكننده براى كار خود نداشته باشد و حقانیت سیاسى خود را از دست بدهد.لذا یکی از رفتارهای آمریکا را که توجیهی برای آن ندارد حمایت از تروریستهای صهیونیست میدانند:
« اینها اینقدر مست قدرت و شهوتند كه نمىفهمند ضعف استدلال و فقدان حقانیت سیاسى آنها در دنیا، با آنها چه دارد مىكند. به جنایتكار صهیونیست،یعنى شارون تبریك مىگوید كه تو احمد یاسین را كشتى یا شهید رنتیسى را ترور كردى...! شیخ احمد یاسین، پیرمرد فلجِ روى چرخ نشسته، مگر غیر از زبان و غیر از فكر كار دیگرى مىتوانست بكند؟ شما كه مىگویید ما با آزادى بیان و آزادى فكر موافقیم. او را مىزنند شهید مىكنند، و او (دولت آمریکا) تبریك مىگوید!»(14)
معیار دوگانه
مقام معظم رهبری معتقد است؛ تعریف «بد» و «خوب» توسط آمریکا امری كاملاً گزینشى و یك طرفه است:
«آمریكا و همدستانش منافع خود را به نام «قوانین بینالمللى»، و سخنان تحكمآمیز و غیرقانونى خود را به نام «جامعه جهانى» بر ملتها تحمیل میكنند و با شبكه رسانهاىِ انحصارىِ سازمانیافته، دروغهاى خود را راست، و باطل خود را حق، و ظلم خود را عدالتطلبى وانمود میكنند و در مقابل، هر سخن حقى را كه افشاگر فریب آنهاست، دروغ، و هر مطالبه برحقّى را یاغیگرى مینامند.»(15)
مقام معظم رهبری خطاب به مسئولین و نهادهای تصمیمگیر در آمریکا، اعم از دولت اوباما که آن زمان تازه بر سرکار آمده بود و کنگره ایالات متحده، یکی از علل نفرت کشورهای دنیا از آمریکا را به کارگیری معیارهای دوگانه عنوان میکنند:
«یكجا یك جوان فلسطینى كه از شدت فشار ناگزیر مىشود یك حركت شهادتطلبانه انجام دهد، سیل تبلیغات را بر سر او مىریزید، اما از طرف دیگر رژیم صهیونیستى كه در ظرف بیست و دو روز آن فاجعه را در غزه به وجود مىآورد، جنایتهاى او را ندیده مىگیرید؛ آن جوان را تروریست مىخوانید، این رژیم تروریست را مىگویید ما به امنیتش متعهدیم.»(16)
مقام معظم رهبری بیان میکنند رسانههای مسلط دنیا اخبار روز را براساس مصلحتاندیشی و با استفاده از شیوههاى پیچیده و بسیار پیشرفته رسانهاى منعکس میکنند. در نتیجه «دروغهاى بزرگ مثل حقیقت در امواج رادیویى، تلویزیونى، اینترنتى و غیره منعكس مىشود.» بنا به نظر ایشان، مصلحت رسانهها اقتضا مىكند كه اسلام را مساوى با تروریست بدانند و متقابلا آمریكا را مظهر حقوق بشر و دموكراسى به حساب آورند:
«... ناگهان در سطح دنیا مسئله اول مىشود آنفولانزاى مرغى؛ كه شاید تلفاتش در همه دنیا به هزار نفر هم نمىرسد. در همان حال صد و بیست هزار شهروند عراقى غیر مسلح كه بهوسیله آمریكاییها یا مرتبطین تروریستشان از بین مىروند، مسكوت مىماند... . در قضیه فلسطین اگر یك انفجار در منطقهاى از فلسطین اتفاق بیفتد كه عدهاى صهیونیست در آن زخمى شوند، به عنوان یك فاجعه بزرگ در دنیا منعكس مىشود؛ اما متقابلا كشتار هرروزه فلسطینیها، هر روزه بدون مبالغه، بهوسیله سربازان و اعلام رسمى ترور فعالان فلسطینى از سوى رهبران دولت اسرائیل، مسكوت مىماند و منعكس نمىشود.»(17)
مقام معظم رهبری معتقدند تروریسم مورد نظر استکبار به دو قسم میباشد: «تروریسم خوب» و «تروریسم بد» و ملاک خوب و بد بودنشان هم این است که آیا در خدمت منافع آمریکا هست یا نیست. ایشان یکی از مواردی که تروریسم در نظر آمریکاییها «خوب» جلوه میکند را گروهک تروریستی منافقین میدانند:
«پرچم مبارزه با تروریسم را به دست گرفتهاند و هنوز هم بدون خجالت، ادّعاى خود را تكرار مىكنند؛ اما با منافقین كه دستشان به خون ملت ایران و كردهاى عراق و شیعیان این كشور آغشته است، كه در قضیه انتفاضه سال 1369 عراق، كه صدام شیعیان را در جنوب عراق و در مناطق زیادى از این كشور قتل عام كرد، منافقین در كنار صدّامیها با شیعیان جنگیدند، همكارى کردند! ترور، كار آنهاست؛ خودشان هم اقرار و به آن افتخار مىكنند؛ دنیا هم اینها را تروریست شناخته است؛ اما آمریكا اینها را زیر بال گرفت! معلوم شد تروریسم بد است، آن وقتى كه نوكر آمریكا نباشد؛ اما اگر تروریسم نوكر آمریكا شد، نه، خیلى خوب است و هیچ اشكالى هم ندارد! این، بوته آزمایش است؛ نشان مىدهد كه مبارزه با تروریسم یعنى چه؛ دموكراسى یعنى چه.»(18)
در نظر مقام معظم رهبری، مبارزه با تروریسم و دفاع از صلح در خاورمیانه به بهانههایى براى خشونتطلبى و زورگویى آمریكا و پوششى براى سلطهطلبى و دستاندازى به منافع و منابع حیاتى ملتها تبدیل شدهاند:
«شوخى زشتى است كه بانى بیشترین ترورها، و به راهاندازندة بیشترین كودتاها، و تولیدكننده مهلكترین سلاحها، و پشتیبانىكننده خطرناكترین تروریستها، مدّعى رهبرى مبارزه بحق جهانى با تروریسم باشد. و طعنهزنىِ وقیحانهاى به حقیقت است كه كشتار زن و مرد و كودك فلسطینى و خراب كردن خانه فلسطینیان بر سرشان و بیرون راندن آنان از میهن آباء و اجدادیشان، طرفدارى و دفاع از صلح نام گیرد.»(19)
در اندیشه مقام معظم رهبری، معیاری که مبارزه حقطلبانه ملت فلسطین برای بازگشت به سرزمین خود و بازپسگیری خانهاش را «تروريسم» مىداند، اما به خباثت صهيونيستها نسبت به مبارزين فلسطينى تروريسم نمیگوید، دوگانه و دور از حقیقت و انسانیت است. ایشان نحوه ترور سيد عباس موسوى را واضحترین نوع ترور و محکوم نکردن آن از سوی آمریکاییها را طرفداری از ترور میدانند:
«صهيونيستها وارد كشور لبنان مىشوند و انسان والا و شايستهاى مثل سيد عباس موسوى را به شهادت مىرسانند. تنها خود او را نمىكشند؛ بلكه زن و كودك او را هم مىكشند، بىآنكه آنها در ميدان جنگ بوده باشند. آنها در اتومبيل بودند و در جادهاى تردد مىكردند. آمريكاييها اين جنايت را محكوم نمىكنند! پس معلوم مىشود كه شما طرفدار ظلم هستيد. چرا اين را انكار مىكنيد؟ شما طرفدار خباثت، تجاوز و ترور هستيد. ترور از اين بالاتر و واضحتر نيست.»(20)
مقام معظم رهبری همچنین به نحوه ربایش «شیخ عبدالکریم عبید»، امام جمعه «جبشیت»، روستایی در جنوب لبنان که زادگاه «شیخ راغب حرب»، از اعضای حزب الله لبنان که به شیخالشهدای مقاومت اسلامی لبنان معروف میباشد، اشاره کرده، آن را نمونه بارز اقدام تروریستی میدانند:
«در همين قضاياى لبنان، بزرگترين خباثت را آمريكا نسبت به مردم لبنان و مردم مسلمان انجام مىدهد. اسرائيل را كه دستنشانده خودشان است، به گروگانگيرى و آدمربايى تشويق مىكنند كه بلند شود با هليكوپتر به يك كشور ديگر بيايد و داخل يك شهرِ مربوط به يك كشور ديگر بنشيند و صريحاً و علناً يك روحانى محترم را از داخل خانهاش بربايد و ببرد! ديگر از اين تروريسم و گروگانگيرى، زشتتر و واضحتر در دنيا هست؟! كدام دولتى چنين كارى را انجام مىدهد؟ ولى ديديم كه اسرائيل كرد. چنين كارى، جز به تشويق آمريكا و خاطرجمعى اسرائيل از آمريكا ممكن نبود.»(21)
تقسیم بشریت به شهروندان درجه یك و دو و سه
مقام معظم رهبری در توضیح معیار دوگانه آمریکا در معرفی خوب و بد میافزایند:
«جان انسان در آسیا و آفریقا و آمریكاى لاتین، ارزان و در آمریكا و غرب اروپا گران قیمتگذارى میشود. امنیت آمریكا و اروپا مهم، و امنیت بقیه بشریت بىاهمیت دانسته میشود. شكنجه و ترور اگر به دست آمریكائى و صهیونیست و دستنشاندگان آنها صورت گیرد، مجاز و كاملاً قابل چشمپوشى است. زندانهاى مخفى آنها كه در نقاط متعددى در قارههاى گوناگون شاهد زشتترین و نفرتانگیزترین رفتارها با زندانیان بىدفاع و بىوكیل و بىمحاكمه است، وجدان آنان را نمىآزارد.»
ترور، کار موجودات بیمنطق
در اندیشه مقام معظم رهبری، در دنيای امروز كسى به ترور متوسل مىشود كه منطق ندارد. جمهوری اسلامی که از «سلاح برّای فکر و اندیشه» برخوردار است و به گفته خود غربیها، شعارهای آن، کشورهای اسلامی را به حرکت درآورده، به ترور احتیاج ندارد. ایشان ترور را دستاویز دولتی مانند رژیم صهیونیستی یا گروههایی مانند منافقین میدانند که فاقد فکر و اندیشه هستند:
«ترور، دستاويز كسى است كه فكر ندارد. ترور، مستمسك منافقِ روسياهى است كه در ميان ملت ايران جايى ندارد. هرچه هم از اين كارها بيشتر بكنند، نفرت ملت ايران از آنها بيشتر مىشود. آنها هستند كه به ترور احتياج دارند. دردِ چنين موجودات بيچارهاى، هيچ علاجى ندارد؛ مگر با ترور، قدرى تشفّىِ خاطر پيدا كنند. صهيونيستها كه در دنيا حرف حساب ندارند، مجبورند از طريق ترور كارشان را پيش ببرند.»(22)
تز تروریستی «خسارت جانبی»
در ماه اوت 1998 (مرداد 1377) چندین بمبگذاری در سفارتخانههای آمریکا در «دارالسلام»؛ بزرگترین و ثروتمندترین شهر کشور تانزانیا و «نایروبی»، پایتخت کنیا، صورت گرفت که در نتیجه آن بالغ بر 220 نفر کشته شدند. آمریکا بن لادن را عامل اصلی بمب گذاری ها معرفی کرد. در پاسخ به این حملات، بیلکلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا، دستور حمله موشکی به یک کارخانه ساخت مواد شیمیایی در سودان را صادر کرد. کلینتون ادعا داشت که این کارخانه در جهت تولید سلاحهای شیمیایی فعالیت میکند. در ادامه همین عملیات، آمریکا 75 موشک کروز به یک پایگاه آموزش تروریست در افغانستان شلیک کرد که باعث مرگ 20 نفر غیرنظامی گردید. بعدها تأیید شد که کارخانه بمباران شده در سودان نه تنها سازنده سلاحهای شیمیایی نبوده، بلکه یک واحد شیمیایی غیرنظامی و تحت نظارت سازمان ملل بوده است.
رهبر معظم انقلاب،2 شهریور 1377، در دیدار با رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، با اشاره به اینکه ایشان «اسامه بنلادن» را نمیشناسند، اعلام کردند از نظر ایران حملات آمریکا به کشورهای اسلامی به همان اندازه محکوم است که کشتار غیرنظامیان در دارالسلام و نایروبی. ایشان به شیوهای که آمریکا در از بین بردن مخالفینش پی میگیرد، به طور جدی انتقاد میکنند:
«به عنوان حمله به دشمن، به یك عدّه انسان بىدفاع حمله مىكنند؛ دهها موشك پرتاب مىكنند؛ یا در سودان كارخانهاى را از بین مىبرند؛ معلوم نیست چه تعداد انسان را از بین مىبرند و نابود مىكنند؛ فقط به این عنوان كه ما تشخیص دادیم، یا حدس زدیم، یا فهمیدیم كه دست دشمن ما در اینجاست!»
ایشان عمل بر اساس منطق خسارت جانبی را جنایت و مصداق تروریسم دولتی میدانند:
«این روش غلطى است؛ این یك جنایت است. هركس مرتكب این جنایت شود، محكوم است. دولت آمریكا هم محكوم است؛ او یك تروریسم است. حركت او، یك حركت تروریستى است؛ تروریسم دولتى است. جرمش هم بزرگتر از این است كه افراد غیر مسئول مرتكب كارهاى تروریستى شوند.»(23)
دگردیسی تروریسم
در اندیشه مقام معظم رهبری پیشرفت تکنولوژی و پیدایش سلاحهای کشتار جمعی یکی از تفاوتهای تروریسم عصر حاضر با ترورهای گذشته میباشد:
«تروریسم پدیدهای تازه و محصول دورانهای اخیر نیست، ولی پیدایش سلاحهای هولناك و آسانشدن كشتارهای جمعی و فاجعهبار، این پدیده زشت را صدها برابر مهیبتر و خطرناكتر كرده است.»
مقام معظم رهبری ورود به چرخه سیاستگذاری را تفاوت دیگر تروریسم دوران کنونی با اقدامات تروریستی در گذشته میداند:
«نكته مهم و تكاندهنده دیگر، محاسبات شیطانی قدرتهای مسلّطی است كه بهرهبرداری از تروریسم را به مثابه ابزاری برای رسیدن به هدفهای نامشروع، وارد چرخه سیاستها و برنامهریزیهای خود كردهاند.(24)
سیاهه اقدامات تروریستی آمریکا
مقام معظم رهبری در پیامی به همایش بینالمللی مبارزه جهانی با تروریسم که 3خرداد1390 به میزبانی تهران برگزار شد، به رفتارهای تروریستی رژیم صهیونیستی در درون و بیرون فلسطین و اذعان بیشرمانه سردمداران آن رژیم، به تاریخ تروریستیاش اشاره میکنند. ایشان همچنین اشارهای نیز به سیاهه رفتارهای تروریستی و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی رژیم ایالات متحده آمریكا از تروریستهای سازمانیافته در كشورهای منطقه آسیای غربی داشتند:
«حملات مرگبار هواپیماهای بدون سرنشین به خانوارهای بیدفاع در روستاها و مناطق محروم در افغانستان و پاكستان كه بارها جشن عروسی آنها را به عزا مبدّل كرده است، جنایات بلكواتر در عراق و كشتار شهروندان و نخبگان عراقی، كمك به گروههای بمبگذار در ایران و عراق و پاكستان، ترور دانشمندان هستهای در ایران با همكاری موساد، سرنگون كردن هواپیمای مسافری ایران در خلیج فارس و كشتن حدود سیصد كودك و مرد و زن مسافر و... گوشههایی از این سیاهه ننگین و فراموشنشدنی است.»(25)
قتل عام اعضای فرقه داوودیه (26)که به واقعه «واکو» معروف شده، یکی از بحث برانگیزترین وقایع تاریخ ایالات متحده است که برخی معتقدند لکه ننگی در تاریخ حقوق بشر آمریکا محسوب میشود. این واقعه که با محاصرهای ۵۰ روزه همراه بود، سرانجام با یک آتش سوزی خاتمه یافت که ۷۶ نفر از جمله ۲۰ کودک و دو خانم باردار در جریان آن کشته شدند.
رهبر معظم انقلاب به این جنایت در مقام یکی از اقدامات تروریستی دولت آمریکا اشاره میکنند:
«كسانى كه اهل خبر و مطبوعاتند، به یاد دارند كه چند سال قبل در ایالات متّحده جماعتى را زنده زنده در آتش سوزاندند! هفتاد، هشتاد مرد و زن و كودك را در آمریكا در همان جایى كه به خیال خودشان سگها و حیوانات حقوق دارند و اگر كسى به گربه یا سگ خود در خانه ظلم كند، ادّعا مىكنند كه علیه او اعلام جرم خواهد شد، در روز روشن و مقابل چشم مردم دنیا در آتش سوزاندند! همین كشور، از تروریستترین كشورها و دولتهاى دنیا یعنى صهیونیستها صریحا حمایت مىكند... .»(27)
«ویلیام بلوم»(28)، درباره دخالت سازمان سیا آمریکا در کشور گواتمالا مینویسد:
«سیا در این کشور علیه دولت منتخب و مترقی «یاکوب آربنز»، کودتایی را سازماندهی میکند و این آغاز 40 سال حکومت نظامی، شکنجه، آدمربایی، اعدام دسته جمعی و ظلم و ستم غیر قابل تصور در آنجاست. حاصل کار، بیش از 200 هزار نفر قربانی بود... .»
مقام معظم رهبری دخالتهای جنایتبار سازمان سیا در نقاط مختلف عالم را نیز از موارد سیاهه اقدامات تروریستی آمریکا بر میشمارند:
«متأسفانه امروز، بزرگترین جرائم استكبار جهانى این است كه دروغگویى، فریب، تقلّب و باطلگرایى را با رفتار خود در دنیا توسعه و رشد مىدهد و ترویج مىكند. الان شما ملاحظه كنید در حكومتهاى مستكبر دنیا كه دولت آمریكا در رأس همه حكومتهاى مستكبر است، كسانى هستند كه بیشترین ترور را در اطراف دنیا كردهاند. همین اواخر نقل شد كه یكى از سیاستمداران آمریكایى ادعا كرده است كه كشتهها و مفقودینى كه در گواتمالا، دنیا را به خودشان متوجّه كرده بودند، كار «سیا» است. سازمان جاسوسى آمریكا، تكتك انسانها و مخالفین سیاسى را شكار، نابود و مفقود كرده است و حالا كشف مىشود!»(29)
«... سازمانهاى جاسوسى غربى، طبق اعترافهاى خودشان، جزءِ قلمهاىِ درشتِ تروريستى در دنيا به شمار مىروند. چقدر اينها با نظامها و دولتهاى مردمى مبارزه كردند! اين تروريسم نيست!؟»(30)
رهبر معظم انقلاب اسلامی، سازماندهی فعالیتهای تروریستی در داخل ایران و حمایت از گروههای تروریستی داخل کشور (مشخصا گروهک تروریستی منافقین) را از دیگر موارد سیاهه اقدامات تروریستی آمریکا و متحدینش دانسته و تأکید میکنند آنها حق ندارند ایران و کشورهای دیگر را به تروریسم محکوم کنند:
«تهمت به تروريسم را، كسانى به ايران اسلامى مىزنند، كه خود از دولت تروريست صهيونيستى بيشترين پشتيبانى را كرده و گروههاى تروريست ضدانقلاب ايرانى را در زير چتر حمايت خود قرار مىدهند و حقوقبگيران آنان صدها بار در داخل ايران اسلامى بمبگذارى كرده و هزاران نفر از مردم عادى و عناصر انقلابى و مرد و زن و كودك بىگناه را به قتل رساندهاند.» (31)
«... آن كوردلانى كه در ميدان راهآهن تهران بمب گذاشتند و مرد و زن و كودك و بزرگ را تكّهپاره كردند؛ كسانى كه در نماز جمعه تهران بمب گذاشتند و جوانان و مردان ما را قطعهقطعه كردند، بدون اينكه آنها گناهى داشته باشند؛ كسانى كه در مركز حزب جمهورى اسلامى بمب گذاشتند و هفتاد و دو تن از اصيلترين و شيواترين چهرههاى اين كشور را نابود كردند و داغ آنها را به دل اين ملت گذاشتند، تروريست هستند... . اينها كجايند؟ از چه كسانى كمك و حمايت مىگيرند؟ آنها در همين كشورهاى اروپايى هستند؛ آنها در آمريكا هستند؛ آنها در اروپا هستند. تروريستها زير سايه همان كسانى زندگى مىكنند كه ادعاى مخالفت با تروريسم را مطرح مىكنند!» (32)
روز 7تير1360 بر اثر انفجار بمب نيرومندي در سالن اجتماعات حزب جمهوري اسلامي، آيتالله سيد محمد حسيني بهشتي، رئيس ديوان عالي كشور همراه با دهها تن از شخصيتهاي سياسي و مذهبي كشور به شهادت رسيدند. اين حادثه از جمله اقدامات تروريستي سازمان مجاهدين خلق (منافقين) در سالهاي اوليه پس از پيروزي انقلاب محسوب ميشود. مقام معظم رهبری حمایت آمریکا از منافقین و پذیرفتن آنها در ایالات متحده را ترویج تروریسم دانسته، آن را محکوم میکنند: «كسانى كه در حادثه هفتم تير و ديگر حوادث انقلاب به شهادت رسيدند و خونشان ريخته شد، نفوس زكيهاى از افراد بشر و انسانهاى ممتاز جامعه بودند. در بين اينها، علما و دانشمندان و مبارزان قديمى و تودههاى مردم و انسانهاى فداكار و كسانى كه براى ملت و كشور و آرمان و انقلابشان فداكارى مىكردند، وجود داشتند. كشتن آنها طبق كدام ميزان از موازين مجاز است، و چه كسى مىتواند كُشندگان آنها را تروريست نداند و جنايتكار نخواند و محكوم نكند؟ اين، يك حقيقت روشن است.»(33)یکی از دیگر جنایاتی که این گروههای ترویستی در داخل کشور مرتکب شدند و با سکوت دولتهای غربی مدعی حقوق بشر همراه شد، بمبگذاری در حرم مطهر امام رضا (علیهالسلام) در سال 1373 است.
در ساعت 14:30، 30خرداد1373، بمبی به وزن 5 كیلوگرم در محل روضه منوره حرم حضرت امام رضا(ع) منفجر شد. در اثر انفجار این بمب حدود 300 نفر کشته و عده زیادی مجروح شدند و ننگ و نفرت ابدی ملت مسلمان ایران نصیب تروریستهای مزدور استکبار شد.
مقام معظم رهبری علت دشمنی مستکبرین عالم با جمهوری اسلامی و ارتکاب چنین جنایاتی را پایبندی آن به «اسلام، استقلال و مصالح ملت» دانسته، سکوت مدعیان حقوق بشر در برابر این اقدامات را محکوم میکنند:
«...فشار ایجاد كردند، خباثت كردند، ایذاء كردند، كارهاى ناجوانمردانه انجام دادند، حتى فعالیتهاى تروریستى در داخل كشور را سازماندهى كردند، از تروریستهایى كه علیه جمهورى اسلامى فعالیت مىكردند، با زبان، عمل و با سكوت رضایتآمیز حمایت كردند، آن واقعه ددمنشانه را در مشهد به وجود آوردند و دولتهاى مدعى حقوق بشر و مخالف با تروریسم، كلمهاى در محكومیت آن سخن نگفتند... .»(34)
مقام معظم رهبری میفرمایند؛ رژیم آمریکا ملت ایران را به طرفدارى از تروریسم و نقض حقوق بشر و تولید یا فروش سلاح متهم مىكند، در حالی که:
«بیشترین ترورها را در طول سالهاى متمادى به راه انداخته، بیشترین دشمنى را با حكومتهاى مستقل آسیا، آفریقا و آمریكاى جنوبى سازماندهى كرده، مرتجعترین حكومتهاى كودتایى و تحمیلى را زیر حمایت خود گرفته، پرشمارترین سلاح مرگبار را به سراسر جهان فرستاده، خطرناكترین تروریستها را به دست خود به میدان گسیل داشته یا در دامن خود بزرگ كرده، بیشترین افراد غیر نظامى را به خاك و خون كشیده، مظلومترین ملت جهان یعنى ملّت فلسطین را از طبیعىترین حقوق انسانى محروم دانسته و به درّندهترین رژیمهاى جهان یعنى رژیم صهیونیستى بیشترین كمك را كرده است... .»(35)
ایشان روشی را که آمریکاییها برای نیل به اهدافشان در مناطق مختلف در پیش گرفتهاند از مصادیق بارز تروریسم میدانند: «روشهاى خود آمريكاييها، يعنى دخالتشان در كشورها، ربودن افراد و اشخاص مخالف، كشتن افراد، دخالت سازمان جاسوسى سيا در كشورهاى مختلف و ايجاد كودتاهاى نظامى و از بين بردن حكومتها و دولتهاى ضعيفى كه آمريكا با آنها مخالف بوده است، همه از قلمهاى درشت تروريسم است.»(36)
وضعیت حقوق بشر در آمریکا
مقام معظم رهبری با محکوم کردن استکبارگری، مستعمرهپرورى، جنگطلبى، اشغال نظامى و فتنهانگیزى آمریکا، به جهانیان اعلام میکنند: «امروز آمریكا متهم است و ملتها مدعى آمریكا هستند.» ایشان به سردمداران آمریکا هشدار میدهند، نمیتوانند خودشان را در جایگاه مدعى بگذارند و ملت ایران را در جایگاه متهم قرار دهند. مقام معظم رهبری ناامنی و وضع اسفبار حقوق بشر در آمریکا را یادآوری میکنند:
«در یكسال (سال 2003) سیزده میلیون بازداشت شهروندان آمریكایى را خودشان گزارش كردند! مجوز شكنجه مىدهند، مجوز شنود تلفن مىدهند. بعد از حادثه 20 شهریورِ چند سال قبل، اینها چند میلیون نفر را بازجویى كردند. یك چنین فضاى ناامن در داخل آمریكا؛ در خارج هم كه زندانهاى ابو غریب و شكنجهها و زندان گوانتانامو و زندانهاى مخفى كه در اروپا و در نقاط دیگر دارند. آنها باید جواب بدهند. آنها متهمند، آنها نقض حقوق بشر مىكنند؛ آن وقت مىشوند مدعى حقوق بشر، و ملت ایران را هرجا را كه میلشان بكشد، مىخواهند به محاسبه بكشند كه شما نقض حقوق بشر كردهاید! تروریسم را آنها دارند ترویج مىكنند. این كارها جنگ روانى است كه آنها دارند انجام مىدهند.» (37)
نیتخوانی آمریکا از لشگرکشی به افغانستان به بهانه جنگ با ترور
رهبر معظم انقلاب هدف اول آمریکا از لشگرکشی به افغانستان را حضور در آسیاى میانه و شبهقاره، با بهانه نبود امنیت میدانستند: « اولا قرائن نشان مىدهد كه دولت آمریكا در صدد است همان كارى را كه در خلیج فارس كرد، در این منطقه هم بكند؛ یعنى بیایند در آسیاى میانه و شبه قاره مستقر شوند و دست و پاى خود را باز كنند و به بهانه اینكه در اینجا امنیت نیست، حضور داشته باشند.»
ایشان دومین هدف آمریکا را تسویه حساب با حامیان فلسطین پیشبینی کردند:
« ثانیا قصدشان این است، با كسانى كه در قضیه فلسطین، از این مردمِ مظلوم دفاع كردند، تسویهحساب كنند. بقیه مسائل، صورت ظاهر قضایاست؛ باطن قضایا اینهاست.»(38)
پی نوشت
1. بيانات در دیدار اقشار مختلف مردم، 29تیر1373.
2. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، 29تير1373.
3. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، 29تير1373.
4. بيانات در ديدار خانوادههاى شهداى نيروهاى مسلح، 4مهر1380.
5. بيانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 9شهريور1391.
6. بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون، 22آذر1388.
7. بيانات در جمع دانشجويان و اساتيد دانشگاه صنعتى اميركبير،9ا سفند1379.
8. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، 29تير1373.
9. بيانات در ديدار مردم آذربايجان در آستانه سالروز قيام 29بهمن1356 مردم تبريز، 28اسفند1391.
10. بيانات در ديدار فرماندهان ارشد نظامي و انتظامي، 22فروردين1389.
11. بيانات در بيستمين سالگرد رحلت امام خميني (ره)، 14خرداد1388.
12. بيانات در مراسم مشترك نيروهاى مسلح استان كردستان، 23ارديبهشت1388.
13. بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان و كاركنان نيروي هوايي ارتش، 19بهمن1383.
14. بيانات در ديدار جمعي از كارگران و معلمان، 12ارديبهشت1383.
15. بيانات در شانزدهمين اجلاس سران جنبش عدم تعهد، 9شهريور1391.
16. بيانات در جمع زائران و مجاوران حضرت امام رضا (ع)، 1فروردين1388.
17. بيانات در ديدار مديران و برنامهسازان رسانههاي كشورهاي مختلف، 26ارديبهشت1385.
18. بيانات در ديدار جمعي از كارگران و معلمان، 10ارديبهشت1382.
19. پيام به كنگره عظيم حج، 30بهمن1380.
20. بيانات در خطبههاى نمازجمعه، 7فروردين1371.
21. بيانات در ديدار جمع كثيرى از خانوادههاى معظّم شهدا و ايثارگران، 23مرداد1368.
22. بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم، 29تير1373.
23. بيانات در ديدار رئيسجمهور و اعضاى هيأت دولت، 2شهريور1377.
24. پيام به همايش بينالمللي مبارزه جهاني با تروريسم، 3تير1390.
25. پيام به همايش بينالمللي مبارزه جهاني با تروريسم، 3تير1390.
26. فرقه داووديه يک شاخه پروتستان است که در سال 1830 در آمريکا توسط فردي بنام «ويليام ميلر» که کشاورزي انگليسي بود، پايهگذاري شد.
27. بيانات در ديدار زائرين و مجاورين حرم مطهر رضوي، 1فروردين1376.
28.نويسنده و محقق انگليسي و نويسنده کتاب «سرکوب اميد؛ دخالتهاي نظامي آمريکا و سازمان سيا از جنگ جهاني دوم به بعد».
29.بيانات در ديدار كارگزاران نظام، 19آذر1375.
30.بيانات در خطبههاى نماز عيد فطر، 4فروردين1372.
31.پيام به كنگره عظيم حج، 28ارديبهشت1372.
32.بيانات در خطبههاى نماز عيد فطر، 4فروردين1372.
33.بيانات در مراسم بيعت خانواده شهداي هفتم تير1368.
34.بيانات در ديدار كارگزاران نظام، 4شهريور1373.
35.پيام به مناسبت راهپيمايى 22بهمن1380.
36. بيانات در خطبههاى نمازجمعه، 14خرداد1372.
37. بيانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى، 1فروردين1381.
38. بيانات در ديدار خانوادههاى شهداى نيروهاى مسلح، 4مهر1380.
میثم حدادیان، ماهنامه راهنما(مطالعات بینالمللی تروریسم)