سودجویی از دوگانه انگاری برای حصول به یک هدف شوم

Motaahar8

با تشدید منازعات میان واشنگتن و تهران، هر روز موضوعات متفاوتی از احتمال شکل گیری نبرد نظامی احتمالی میان دو سوی بحران و امکان ایجاد شرایط مذاکره میان آنها با وساطت طرف سوم به عنوان میانجی در رسانه ها در حال گمان زنی است.

رسانه های منتسب به جریانات ضد انقلاب نیز از این حیث مستثنی نبوده و نیستند؛ اگرچه هر کدام از گروهک های ضد انقلاب در این بازی راه اندازی شده روانی چه در قالب نبرد نظامی و چه در شکل دیپلماتیک آن یعنی مذاکره اهداف و برنامه هایی دنبال می کنند اما نکته جالب در این باره این است که بیشتر این گروهک ها به استثنای تشکیلات رجوی بیشتر تمرکز خود را بر روی یکی از این گزینه ها و پردازش آن از بعد منافع گروهی خود معطوف کرده اند؛ از این رو هزینه ها و انرژی سازمانی شان را بر یک وجه از این جنگ روانی متمرکز کرده اند.

اما تشکیلات مجاهدین خلق با یک رویکرد هوشمندانه و هدفمند در این باره، یک سیاست دوگانه در ظاهر مجزا اما در عمل مکملی را در پیش گرفته است. بطوریکه از یک سو بر طبل و کوس جنگ می کوبند و از سوی دیگر با بزرگ نمایی دلایل و زوایای مذاکره که از آن به عنوان یک بدیل پیش روی نظام اسلامی به دلیل وحشت زدگی ساختار سیاسی از شرایط موجود نام می برد، درصدد مسموم سازی فضای های موجود داخلی و خارجی است.

واقعیت امر این است که فرقه رجوی امیدی فراوانی به حمله و تجاوز نظامی ایالات متحده آمریکا به ایران اسلامی بسته است؛ بطوریکه از نظر کادر رهبری این تشیکلات تبعیدی، تقابل های ایدئولوژکی میان دو طرف ایرانی و آمریکایی و سود بردن از وضعیت چالشی که این روزها با عملکرد تهاجمی کاخ سفید به یک حالت تنشی و تهدیدی تبدیل شده است می تواند راهگشای اهداف آنها باشد. به عبارت بهتر اینکه با استناد به دایره المعارف تقلیدی آنها، تقابل امیریالیسم و ارتجاع می تواند در راستای منافع آنها باشد. از این رو از هیچ گونه تلاشی (از فروش اطلاعات تا خیانت به کشور برای ایجاد اخلال در مسیر توسعه) در این باره در سال های گذشته دریغ نکرده است؛ بطوریکه این مساعی و تلاش ها در یکسال اخیر به سبب رابطه نزدیک آنها با افرادی از کاخ سفید مانند جان بولتن مشاور امنیت ملی کاخ سفید و رودی جولیانی وکیل شخصی و مشاور غیر رسمی ترامپ شدت بیشتری پیدا کرده است و همواره در کوشش بوده اند با ترغیب و تطمیع کاخ سفید از طریق این افراد به اهدافشان یعنی حمله به ایران برای ساقط سازی نظام سیاسی دست یابند. با این رویکرد راهبردی در فلسفه فکری – عملی تخریب گرانه این تشکیلات است که این روزها آنها در رسانه های خود با راه اندازی هیاهوی روانی جنگ و سم پاشی های تبلیغاتی در این باره، درصدد ترزیق ترس و وحشت زایی در جامعه برای برهم زدن آرامش عمومی و ثبات و امنیت موجود در جامعه هستند.

از سوی دیگر با پیش کشیدن مقدمات مذاکرات و دروغ پراکنی های مرتبط در این باره می خواهند بسترهای شکاف میان مردم و نظام اسلامی را پایه گذاری کنند. در واقع بذرافشانی فتنه مذکور به مراتب خطرناک تر از آنچه است که این فرقه در راستای دروغ پردازی های از جنگ و نبرد نظامی احتمالی ساخته و پرداخته کرده و می کنند.

بطوریکه آنها با بازنمایی های دروغین از مذاکره دو هدف عمده را دنبال می کنند؛ اول اینکه می خواهد روند بی اعتمادی در میان مردم نسبت به کارگزاران نظام اسلامی فراهم آورند و با شکل گیری نطفه بی اعتمادی به سمت برنامه و هدفِ معرفی ساختار فکری و سازمانی خود به عنوان یک آلترناتیو یا جایگزین گام بردارند. دوم اینکه، سیاست مذکور تشکیلات رجوی با دارا بودن این مفروض و غرض از این امر که مذاکره برای نظام اسلامی یک شکست محسوب می شود در حال هدف گذاری است؛ واقعیت این است که آنها از این طریق درصدد جا انداختن این موضوع در عرصه داخلی هستند که ساختار سیاسی کشور به پایان راه رسیده است. از این رو به تبع این سیاست با اغفال سازی و تهییج دروغین، مدعی آنند که در این شریط همگان باید به جبهه آنها بپیوندند؛ در واقع آنها با این اقدامات رسانه ای در ذیل مطرح سازی موضوع مذاکره، هستی شناسی نظام اسلامی را نشانه گرفته اند و این بدان معنا است که منافقین با سیاست پیاده سازی گام به گام و مرحله ای، به سوی نبرد موجود گام برداشته اند.

به واقع گروهک رجوی با اذعان به ضعف معرفتی هر یک از دو گزینه مذکور، تلاش دارد هر یک آنها را به عنوان پشتیبان دیگری و همسو با هم بکار ببرد. بطوریکه با استفاده از ابراز دوگانه ترغیب خارجی به حمله و تجاوز و تخریب روحیه انسجام و همدلی مردم – نظام در عرصه داخلی، فضا و شرایط لازم را برای کنش و فعالیت سازمانیِ خود فراهم سازد. از این رو راه های دوگانه مذکور را به منظور تخریب نظام اسلامی بکار بسته است و این دو راه را به عنوان شمشیر دولبه ای در نظر گرفته است، از این رو عزم خود را جزم کرده است تا از هر طریقی و با هر ابزاری این شمشیر را بر سر و پیکره ایران، ایرانی و نظام اسلامی فرو آورد و ضرباتی را بر آن وارد سازد ولو به قیمت نابودی ایران.

در واقع از دیدگاه تشکیلاتی رجوی ها، رفتن نظام اسلامی به سمت هر کدام از موقعیت های مذکور یک خود زنی تلقی می شود که نهایتاً به سود آنها تمام خواهد شد. اما نکته مهم در این باره، جریان سازی های رجوی ها از مناسبات مذکور برای ضربه زدن به ایران به عنوان یک موجودیت جغرافیایی است نه شکل سیاسی آن. پس با عنایت به نیات متجاهرانه و مقاصد شوم این فرقه برای ایران و ایرانی باید هوشیار بود و در برابر اعمال و افعال آنها در قالب رسانه ای چشم و گوش بسته نبود و دست و پا بسته و اهمال کارانه عمل نکرد. با این حال باید توجه داشت که مطالبه هوشیاری اجتماعی – مردمی و همت عمومی برای آگاهی یابی از اهداف و مقاصد منافقین، در یک وضعیت اولی تر تدابیر ساختاری - نهادهای ذیربط را در این مورد با جدیت ویژه ای می طلبد.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31