زندگی و مبارزات آیت الله مدنی (17)

Madani06

فصل هفتم

آیت الله مدنی در تبریز

1- مقابله با حزب جمهوری خلق مسلمان

یکی از گروه هایی که بعداز پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل شد، حزب جمهوری خلق مسلمان ایران بود.این حزب که تحت رهبری معنوی آیت الله سید کاظم شریعت مداری بود شکل گرفت ونقطه ی اصلی فعالیت این حزب در تبریز بود. فعالیت این گروه که بیشتر جنبه ی تفرقه افکنانه داشت باعث ایجاد اختلاف میان نیروهای انقلابی در تبریز شده بود. تسلط اعضای اصلی آن حزب بر برخی از کمیته های انقلاب اسلامی تبریز باعث درگیری میان کمیته های طرفدار امام وحزب جمهوری ونیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با کمیته های طرفدار آن حزب شده بود.اوج این اختلافات در پاییز 1358 بود. در آن مقطع، آیت الله شهید قاضی طباطبایی – نماینده ی امام وامام جمعه ی تبریز – بود ورهبری نیروهای طرفدار امام در تبریز رابرعهده داشت. ولی قدرت روز افزون طرفداران حزب خلق مسلمان ایران وتسلط آنها بر مراکز حساس قدرت لزوم تقویت طرفداران امام را ایجاب می کرد در این زمینه ، افراد دیگری هم بودند که هم از عملکرد حزب خلق مسلمان ناراضی بودند وهم چندان دلخوشی از آیت الله قاضی نداشتند ودر صدد حضور روحانی دیگر در سمت امامت جمعه ورهبریت معنوی تبریز بودند. این عوامل دست به دست هم داد تا آیت الله مدنی که آن روزها امام جمعه ی همدان بود به تبریز عزیمت کند. این عزیمت بنا به درخواست جمعی از متدینان تبریز وبا صلاحدید امام صورت گرفت. امام در حکمی که به آیت الله مدنی دادند قید فرمودند:

بسمه تعالی

جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سید اسد الله مدنی- دامت برکاته-

مقتضی است جنابعالی به تبریز مسافرت بنمایند وبه اوضاع کمیته ها وزندانی ها رسیدگی فرموده ووضع شهر وادارات رانیز بررسی ودر بهبود آنها اقدام نمایید. ودر ضمن اهالی محترم را به اتحاد ویگانگی دعوت نموده واز اختلاف وتفرقه برحذر دارید ودر این موقع حساس به وضع خطیری که دارند ووظیفه ای که از این جهت به عهده دارند آنها را آشنا سازید، از خدای تعالی عظمت اسلام ومسلمین وموفقیت همگان را خواستارم.

روح الله الموسوی خمینی»

دشمنان انقلاب اسلامی ونیز کسانی که فکر می کردند با ورود آیت الله مدنی به تبریز می توانند مراکز قدرت را در آن شهر به قبضه ی خود درآورند شایعاتی را منتشر کردند مبنی بر اینکه آیت الله مدنی با آیت الله قاضی اختلاف دارند وورد آیت الله مدنی باحکم امام به عنوان اهرمی جهت حمله به آیت الله قاضی قرار دادند، ولی چنان که از حکم امام مشاهده شد،حضرت امام (ره) آیت الله مدنی را جهت همکاری با آیت الله قاضی در مقابله با ضد انقلاب به تبریز اعزام کردند. آیت الله قاضی که از این توطئه ها نیک آگاه بود در اعلامیه ای که صادر کردند فرمودند:

« برادرم آیت الله مدنی وارد منزل اینجانب می گردد.»

وبه این ترتیب هرگونه شائبه ی اختلاف نظر میان خود وآیت الله مدنی را از میان برد.شهید بزرگوار آیت الله مدنی نیز پس از ورود به تبریز واستقرار در منزل آیت الله قاضی عزم راسخ خود را در مبارزه با ضد انقلاب به همگان نشان داد.در مدت حضور آیت الله مدنی در تبریز این دو روحانی با همکاری وهمدلی به مبارزه با تحرکات ضد انقلاب وحزب خلق مسلمان ایران پرداختند. حتی آیت الله قاضی برای اینکه هرگونه شائبه را در این باره از بین ببرند، اقامه ی نماز جمعه را در هفته ی اول ورود آیت الله مدنی به تبریز به ایشان واگذار کردند تا نشان دهند که این دو استوانه ی مستحکم انقلاب در تبریز متحد ومؤتلف با هم هستند. در این میان البته ضد انقلاب بیکار نبود ومدام با نفوذ در بیت های آن دو بزرگوار به اختلاف افکنی میان آنان مبادرت می کرد وبا بدگویی از هر یک از طرفین پیش فرد دیگر این گونه القا می کردند که رقابتی میان آنان است. ولی آن دوهوشیار تر از همیشه توطئه ها را خنثی می کردند، اما زمانی که منافقین وضدانقلاب از همکاری این دو به هراس افتادند به مقابله با هر دو پرداختند. آیت الله مدنی پس از مدتی همکاری با آیت الله قاضی به همدان بازگشت. چند روزی بیشتر نگذشته بود که با شهادت آیت الله قاضی(10 آبان 1358) توسط منافقین وضد انقلاب به تبریز بازگشت . حضرت امام در پیامی که به مناسبت شهادت آیت الله قاضی فرستادند تأکید کردند :

« ملت عزیز وبرومند ایران وآذربایجان غیرتمند عزیز باید در این مصیبت های بزرگ که نشانه ی شکست حتمی دشمنان اسلام وکشور وعجز وناتوانی وخود باختگی آنان است هرچه بیشتر ومصمم ودر راه هدف اعلای اسلام وقرآن مجید بر مجاهدت خود افزوده واز پای ننشینند تا احقاق حق مستضعفین از جباران زمان بنمایند.»

امام (ره) طی حکمی آیت الله مدنی را به عنوان نماینده ی خودش در آذربایجان وامامت جمعه ی تبریز منصوب کردند. متن فرمان امام به این صورت بود:

« خدمت جناب مستطاب سیدالعلما الاعلام،حجت الاسلام آقای حاج سید اسدالله مدنی- دامت افاضاته-

با اینکه شهر همدان به وجود جنابعالی احتیاج داشت، مع ذلک به احتیاج مبرمی که شهر تبریز، بلکه آذربایجان به جنابعالی دارد واز طرف جمعی تقاضا شده است ، مقتضی است جنابعالی مدتی در تبریز اقامت نمایید وبه مسائل ومشکلات آنجا رسیدگی فرموده ونظارت بر کمیته های انقلاب وهمینطور دادگاه انقلاب اسلامی فرموده وآنها را ارشاد فرمایید. جنابعالی منصوب به اقامت نماز جمعه ، این فریضه ی بزرگ اسلامی- سیاسی- اجتماعی نیز می باشید. امید است مردم عزیز وغیرتمند تبریز وآذربایجان در پشتیبانی شما کوشا باشند.

از خداوند تعالی عظمت اسلام را خواستار وجبران فقدان فرزند عزیز اسلام وسلاسه ی طیبه ی رسول اکرم،مرحوم شهید طباطبایی معظم را امیدوار است.»

بنابراین آیت الله مدنی این بار به عنوان نماینده ی امام وامام جمعه ی تبریز به تبریز بازگشت. حزب خلق مسلمان که آن روزها در تبریز جولان می کرد نیز از شهادت آیت الله قاضی سوءاستفاده کرده درصدد تسلط بر تبریز برآمد. آیت الله شریعت مداری که ادعا می کرد مقامات استانهای آذربایجان شرقی و غربی باید با صلاحدید ایشان انتخاب شوند بلافاصله آقای سید یوسف حکم آبادی را به امامت جمعه ی تبریز منصوب کرد. آیت الله مدنی که از این اقدام آیت الله شریعت مداری مطلع شد ونیز جهت رعایت احترام وی به قم رفت وبا او دیدار کرد تا اگر توصیه یا سفارشی داشتند از محضرشان استفاده کنند. اما ایشان ضمن اظهار کم لطفی ، این مطلب را که مقامات آذربایجان باید با صلاحدید او انتخاب شوند واو سید یوسف حکم آبادی رابه امامت جمعه ی تبریز برگزیده اند، به طور صریح به آیت الله مدنی گفتند، ولی آیت الله مدنی امام را به عنوان رهبر ومقتدا می دانست وبا حکمی که از معظم له داشت بی اعتنا به این اظهارات والبته با علم بر اینکه با ورودش به تبریز وارد عرصه ی کارزاری سخت علیه حزب خلق مسلمان خواهد شد، وارد تبریز شد. آیت الله مدنی بلافاصله پس از ورود به تبریز به اقامه ی نماز جمعه پرداخت وهمگان را به وحدت تحت رهبری امام (ره) فراخواند.

مدت کوتاهی از ورود ایشان به تبریز نگذشته بود که یکی از مقاطع حساس عمر انقلاب اسلامی رقم خورد وآن همانا به رأی گذاشته شدن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود. این قانون که آیت الله مدنی خود از تصویب کنندگان آن بود در مجلس خبرگان قانون اساسی به تصویب نمایندگان مردم رسیده بود ومی باید به رأی عموم گذاشته می شد. برخی از مراجع عظام تقلید آن را توشیح وتأیید کرده بودند ، ولی برخی دیگر از مراجع روی بندهای آن قانون حرف داشتند، وبه عبارت دیگر آن را تأیید نکرده بودند. آیت الله شریعت مداری یکی از آن مراجع بود که قانون اساسی مصوب نمایندگان ملت را به دلیل برخی از مصوباتش که آنها را نمی پذیرفت، امضا نکرد. حزب خلق مسلمان ایران آن را بهانه قرار داده وبه مجلس خبرگان قانون اساسی ونیز قانون اساسی حمله کردند. آن حزب تبلیغات گسترده ای را در این زمینه آغاز کرده بودند. آیت الله مدنی که از این قضیه به خوبی آگاه بود سعی می کرد تا برگزاری رفراندوم قانون اساسی در فضایی آرام برگزار شود، ولی حزب خلق مسلمان با توجه به نظرات انتقادی آیت الله شریعت مداری، به تحریم آن مبادرت ورزید. در تبریز رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی علی رغم تحریم حزب خلق مسلمان ونیز متشنج بودن اوضاع که با ممانعت مردم از حضور در پای صندوق های رأی تؤام می شد، در نهایت برگزار شد وتعداد 389063 نفر از مردم به آن قانون رأی اعتماد دادند. آیت الله مدنی آن روزها در تبریز در حضور مردم در پای صندوق های رأی نقش زیادی داشت.

هنوز چند روزی از تصویب مردمی قانون اساسی نگذشته بود که تبریز بار دیگر شاهد یکی از رخدادهای حیات سیاسی خود شد. شایعه ی حمله به بیت آیت الله شریعت مداری در قم وکشته شدن یکی از پاسداران منزل او، باعث ایجاد فضایی متشنج در تبریز شد. قضیه از این قرار بود که یکی از پاسداران منزل آیت الله شریعت مداری در حادثه ای مشکوک به قتل رسید. تصویب قانون اساسی وانتقاد آیت الله شریعت مداری به آن معلوم بود که این موضوع را بهانه ی خلق یک بحران در کشور قرار می دهد. امام که از این قضیه آگاه بودند، بلافاصله در قم نزد آیت الله شریعت مداری رفتند وضمن ابراز تأسف دستور بررسی آن را صادر کردند، ولی حزب خلق مسلمان ایران در تبریز با صدور اطلاعیه هایی، مردم را به حضور در راهپیمایی اعتراض آمیز به این موضوع فرا خواند. این اقدامات حزب خلق مسلمان ایران باعث شد تا تظاهراتی در تبریز صورت گیرد. آنان کار را به جایی رساندند که آیت الله مدنی را تهدید کردند در صورت حضور در محراب عبادت کشته خواهد شد. ولی آیت الله مدنی علی رغم این تهدیدات در نماز جمعه حاضر شد. اعضای حزب خلق مسلمان محراب عبادت را به آتش کشیدند ولی شجاعت آیت الله مدنی آنان را به عقب نشینی وادار کرد. آیت الله مدنی بااعلام اینکه تا من زنده ام ودر این شهر نماینده ی امام هستم نماز جمعه را برگزار می کنم نقشه های آنها را خنثی کرد. این در حالی بود که کمیته های طرفدارآیت الله شریعت مداری با حمله وهجوم به کمیته های طرفدار امام، تلاش وسعی شان را در سلطه بر تبریز تداوم می دادند و تنها آیت الله مدنی بود که در مقابل آنها ایستادگی می کرد. تحرکات اعضای حزب خلق مسلمان باعث تسخیر سازمان رادیو وتلویزیون تبریز ونیز مراکز دولتی شد. تسخیر رادیو وتلویزیون به خصوص تأثیر زیادی داشت وعلت آن هم این بود که پس از آن مدام اعلامیه های آیت الله شریعت مداری وگروه های چپ ومارکسیستی چون سازمان فدایی خلق از تلویزیون پخش ومردم بیشتر تحریک وتهییج می شدند وپس از آن بود که شورای انقلاب تصمیم گرفت هیأتی را به تبریز بفرستد تا با مذاکره با اعضای حزب مذکور بحران را رفع نمایند. آیت الله محمد رضا مهدوی کنی ، دکتر یدالله سحابی ودکتر ابوالحسن بنی صدر روانه ی تبریز شدند وپس از مذاکره با حزب خلق مسلمان تبریز به توافقاتی دست یافتند.از طرف دیگر، گروهی دیگر از اعضای شورای انقلاب به قم رفتند وبا آیت الله شریعت مداری دیدار کردند. هیئت اعزامی به تبریز در جلساتی که با حضور روحانیون ونیز مسئولین سیاسی تبریز در منزل آیت الله انگجی تشکیل شد به بررسی اوضاع پرداختند. در این دیدارها علما ونیز شخصیت های طرفدار آیت الله شریعت مداری بر قطعنامه ی هشت ماده ای مردم تبریز که در آن بر تعیین مقامات محلی با صلاحدید آیت الله شریعت مداری ، اصلاح موارد مورد نظر آیت الله شریعت مداری در قانون اساسی ، لزوم انتخاب شورای کمیته های انقلاب اسلامی تبریز با رأی مخفی مردم ، برکناری افرادی که دخالت آنها در ایجاد درگیری بین مردم ثابت شده است، دستگیری وتعقیب مسببین، جلوی رادیوی تبریز وقطع تبلیغات ناروا از تلویزیون تبریز شدند. این در حالی بود که ارسال تلگراف هایی از سراسر کشور به آیت الله شریعت مداری بر لزوم انحلال حزب خلق مسلمان ایران ونیز دستور او مبنی بر عدم دست اندازی طرفدارانش به نهادها وارگان های دولتی ارسال می شد. پس از آن حضرت امام آیت الله اشراقی را به نمایندگی از طرف خود به تبریز فرستاد وآیت الله شریعت مداری هم آیات جعفر سبحانی وسید یونس عرفانی را به تبریز اعزام نمود وآنان پس از سه روز اقامت در تبریز ودیدار با مردم به تهران بازگشتند.

بعد ها فهمیده شد این تظاهرات که نه به طرفداری از آیت الله شریعت مداری که به طرفداری از شاه وبختیار صورت گرفته بود. چراکه به تدریج شعارها رنگ حمایت از شاه وسلطنت به خود گرفت وطرفداران شریعت مداری در هیاهوی طرفداران شاه گم شدند. آیت الله مدنی در مصاحبه ای مطبوعاتی که همراه آیت الله سید حسین موسوی تبریزی – رئیس دادگاه وقت انقلاب اسلامی تبریز- درباره ی این تظاهرات گفتند:

« همه دیدند وشاهدند که اینها به نفع شاه وبختیار شعار می دادند وعکس امام را پاره کرده شیشه ها را می شکستند وهر کس را که می خواست مغازه اش را باز کند شیشه ی مغازه اش را می شکستند.

 

Madani08

ایشان سپس به هشدارهای روحانیت مبارز تبریز نسبت به این جریان اشاره کردند وتأکید کردند که:

ما قبلاً اعلامیه صادر کرده بودیم. روز شنبه اول وقت برای ایجاد آگاهی بین مردم که این دسیسه ی دشمنی است ودشمن می خواهد تفرقه ایجاد کند. این اعلامیه که به امضای دیگر روحانیون مبارز آذربایجان چون آیات انگجی وشربیانی رسیده بود هشدار داده بود که:

« شما متحد شوید تا دشمن مشترک را از بین ببریم.»

این تظاهرات با درایت آیت الله مدنی وروحانیت مبارز تبریز تا حدودی خنثی شد تا اینکه با صدور اعلامیه ی آیت الله شریعت مداری این جنجال کاملاً فروکش کرد وپس از آن بود که حزب خلق مسلمان ایراد انحلال خود را اعلام کرد وبدین ترتیب یکی از گروه هایی که تهدیدی برای نظام اسلامی بود از بین رفت.

 

 

زندگی و مبارزات آیت الله مدنی (16)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31