در مورد نحوه آشناییتان با شهید آیت توضیح بدهید.
ایشان استاد حقوق دانشکده حقوق بودند و جامعهشناسی تدریس میکردند. ما هم در آن زمان دانشجو ایشان بودیم.
چه سالی؟
سال 51. در آن زمان بسیاری از اساتید خودفروخته و تحت تأثیر وعده و وعیدهای شاه بودند. دانشگاه به طور کلی از حالت سیاسی خارج شده بود؛ اما دکتر آیت از این جهت متفاوت و یک استاد برجسته و مبارز بود. اظهارنظرها و موضعگیریهای ایشان همه نشان از مخالفت با رژیم داشت. طبعاً ما هم که آن روزها انقلابی بودیم، به ایشان گرایش پیدا کردیم. درس ما هم که جامعهشناسی بود که اساساً یک درس سیاسی است.
اگر خاطرهای از آن دوران دارید، بفرمایید؟
ما در واحدهایی که با ایشان داشتیم، اکثراً نمرههای بسیار بالا میگرفتیم. یادم هست یک روز امتحان جامعهشناسی داشتیم و من در پاسخ به سؤالات دکتر آیت، تمام نقطه نظرات ایشان را نوشتم. بعد در برگه امتحانی نوشتم با اجازه استاد و شروع کردم به رد کردن تمام نظرات ایشان. جالب اینکه اصلاً به ایشان برنخورد و به نظرات من احترام گذاشت و نوشت نمره شما بالاتر از بیست است! خب واقعاً کدام استادی هست که از او انتقاد کنی و این طور برخورد کند؟ دکتر آیت در آن دوره از این جهت ممتاز بود.
ساواک به واسطه فعالیتهایتان در دانشگاه با شما برخوردی نکرد؟
چرا ما را در دانشگاه دستگیر کردند. البته طبیعی هم بود، چون همه میدانستند که ما مخالف رژیم هستیم. دکتر آیت را هم به همین دلیل از دانشگاه اخراج کردند. البته ایشان پس از چندی به دعوت آقای محمدباقر لیبیسی رئیس دفتر آقای ناطق نوری در دوران وزارت کشور، به دارالتبلیغ قم رفت که زیر نظر آقای شریعتمداری اداره میشد و چند صباحی برای طلاب جامعهشناسی تدریس کرد. البته بعد از مدتی، از آنجا هم به دستور آقای شریعتمداری اخراجش کردند!
در مورد شخصیت ایشان به نکاتی اشاره کنید.
آدم بسیار شجاع و صریحی بود. در زندگی شخصی بسیار سادهزیست بود. وقتی چیزی را تشخیص میداد، هیچکس جلودارش نبود. نفاق را برنمیتابید و بسیاری از افرادی را که بعدها به مقامی رسیدند، قبول نداشت. قبل از این که بنیصدر به آن روز بیفتد، او ردش میکرد.
اختلافش با بنیصدر بر سر چه بود؟
اختلاف آیت با او مثل اختلاف شهید بهشتی یا اختلاف مقام معظم رهبری با بنیصدر بود. بنیصدر قانون اساسی مبتنی بر اسلام را قبول نداشت و چون لیبرال و سکولار بود، دلش میخواست ایران مثل فرانسه باشد. به همین دلیل هر چه در توان داشت به کار برد که به آن نتیجهای که میخواست برسد. در جنگ تا سال 60 که فرمانده کل قوا بود، هیچ پولی به سپاه نداد، چون با او مخالف بودند.
اینها را خیلیها میدانستند؛ اما آقای آیت تندتر از همه صحبت میکرد، به خصوص در زمانی که او هنوز در قدرت بود و هنوز جانشینی فرماندهی کل قوا از او سلب نشده بود. دکتر آیت، بنیصدر را نماد لیبرالیسم میدانست. جبهه ملی و نهضت آزادی، چون هر دو از دور خارج شده بودند، به بنیصدر دل بسته بودند. مشاورین برجسته بنیصدر، همه از نهضت آزادی بودند که در سخنرانی معروف روز 14 اسفند هم همگی در کنار بنیصدر به دریف ایستادهاند. آقای آیت تیزتر از بقیه بود و زودتر و بهتر از بقیه بنیصدر را شناخت، به همین دلیل اسناد حاکی است که دستور ترور شهید آیت را خود بنیصدر به منافقین داد و در واقع آنها با هم به این جمعبندی رسیدند که بزرگترین مزاحم آنها آقای آیت است.
شما قطعاً جلسه اعتبارنامه شهید آیت را به خاطر دارید. از ناگفتههای آن جلسه بگویید؟
آقای آیت موقعی که نطق میکرد، خیلی تند بود. موقعی که میخواست بین طرح و لوایح حرف بزند، با بهانه و بی بهانه، با ارتباط و بی ارتباط، علیه لیبرالها و بنیصدر حرف میزد. معلوم است که آنها نمیخواستند او را تحمل کنند. زبانش تند بود و به همین دلیل دوستان کمی داشت. بررسی اعتبارنامه آیت بهانه بود و در واقع جلسه محاکمه او بود که در تاریخ هم ماند.
در ابتدای شروع کار مجلس، به بهانه بررسی اعتبارنامه دکتر آیت، یک جنگ لفظی جدی بین لیبرالها و حزباللهیها شروع شد. ظاهر قضیه این بود که میخواستند اعتبارنامه آیت را بررسی کنند؛ اما تیزبینها و واقعگراها میدانستند پشت سر این موضع مسائل مهمتری هست. آیت به عنوان سخنگوی ضدیت با لیبرالیسم نباید در مجلس باشد. هواداران آقای آیت هم میگفتند اتفاقاً به همین دلیل که از او میترسند و دارند با او مبارزه میکنند، باید در مجلس باشد تا بالاخره از او بترسند.
با گذشت 30 سال از ترور شهید آیت، هنوز ابهاماتی در مورد ترور ایشان وجود دارد. به نظر شما چرا تا کنون به این ابهامات پاسخی داده نشده است؟
این را باید از قوه قضائیه بپرسید. دقیقاً نمیتوانم به سؤالتان جواب بدهم. شنیدم که طرح ترور در دفتر بنیصدر تهیه شده بود؛ اما چیزی که روشن است و به طور مشخص میشود گفت، این است که ترور کنندهها منافقین بودند و دستور را هم خود بنیصدر داده بود. آنها در دفتر روزنامه انقلاب اسلامی، پروندههایی علیه مخالفینشان داشتند که برجستهترین آنها آیت بود.
حرف آخر
شهید آیت بسیار نترس و بیباک بود و همین بیباکی هم کار دستش داد. ایشان حق استادی گردن ما داشت. شهید آیت حق به گردن انقلاب و خط امام دارد. در برابر لیبرالیسم ایستادن خیلی شجاعت میخواست، چون همه چیز دست آنها بود: از وزارت خارجه تا وزارت داخله، از ارتش تا بودجه، همه چیز دست بنیصدر بود. یک گروه مسلح هم داشت به نام منافقین که هر کس را که مخالف بود، سوراخ سوراخ میکردند. آیت میدانست که او را میکشند و وقتی هم شهید شد، کسی تعجب نکرد.
منبع: شاهد یاران
بیشتر بخوانید:
سرنوشت اعضای دخیل گروهک منافقین در کشتار حج 66
کارنامه جنایتکارانه گروهک منافقین پاکشدنی نیست