مواضع دکتر شهید بهشتی در برابر منافقین (2)

Beheshty1

شب و روز زحمت مي كشيد

خاطره از : آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب

در مجلس خبرگان مي ديدم آيت الله بهشتي چگونه شب و روز زحمت مي كشيد ، خالصاً لوجه الله . اگر او نبود بسياري از مشكلات دامنگير اين ملت شده بود . دولت موقت مي خواست مجلس خبرگان را بر هم بزند . اما اين استوانه اسلام نگذاشت و براي تصويب ولايت فقيه پافشاري فرمود . چيزي كه خون اين عزيزان را براي گروهك هاي منافق مباح كرد ، اسلام آنها بود .

 

اشكال اول ثابت شد

خاطره از : حجت الاسلام و المسلمين جواد اژه اي

اواخر ارديبهشت و اوايل خرداد 1358 در يكي از جلسات عصر چهارشنبه يكي از اعضاي منافقين از شهيد بهشتي سؤال كرد ، شما چه اشكالي به سازمان (منافقين) داريد ؟ ايشان فرمودند : دو اشكال اساسي دارم ، اول اين كه اينها دروغ زياد مي گويند و ديگر اين زير بناي ايدئولوژيك سازمان اسلامي نيست و بعد اضافه كردند : من اين را در هفته قبل كه آقاي مسعود رجوي به اينجا آمده بود ، به ايشان هم گفتم .

هفته بعد همان جوان گفت با برادر مسعود صحبت كردم ، گفت : من اصلاً به منزل آقاي بهشتي نرفته ام كه ايشان چنين صحبتي را با من بكنند . ايشان با خنده اي مليح فرمودند : اشكال اول كه دروغگويي است ثابت شد ، در مورد دوم هم مي شود بحث كرد !

 

راست مي گويند !

خاطره از : محد حسن اصغرنيا

پس از مراجعت آقاي بهشتي از آلمان كه با ماشين ايشان از يك جلسه در مكتب قرآن كه شب هاي يكشنبه در خيابان ايران تشكيل مي شد به خانه برمي گشتيم ، چون همسايه ايشان در قلهك بودم ، از من پرسيد فلاني چه خبر ؟

گفتم اعضاي سازمان مجاهدين خلق (منافقين) در سطح دانشگاه شايعاتي عليه شما پخش كرده اند كه آقاي بهشتي ماشين گران قيمتي خريده و در خانه اش مبلمان و لوسترهاي لوكس و گران قيمت وجود دارد .

ايشان خنده اي كرد و گفت : راست مي گويند ، من در منزل لوستر و مبلمان دارم ، ولي اينها همان وسايلي است كه سالها در هامبورگ داشته ام و آنها را به ايران آورده ام و هيچ چيز جديدي به زندگي من اضافه نشده است .

 

 

كينه اي از كسي به دل نداشت

خاطره از آيت الله احمد جنتي :

آقاي بهشتي هيچگاه از كسي كينه اي به دل نداشت . من مي ديدم بعضي از ايشان در عمل دشمني مي كردند . پشت سر ايشان حرف مي زدند و ايشان هم اين را مي دانست ، ولي وقتي آنها را مي ديد به گونه اي در آغوش خود مي گرفت و فشار مي داد و مصافحه مي كرد كه گويي قديمي ترين و صميمي ترين دوستان او هستند .

به اين امر از جهت ديگري هم مي توان نگاه كرد كه ايشان نسبت به افراد حسن ظن زيادي داشت و خود من اين حسن ظن را در آقاي بهشتي افراطي مي دانستم و گاهي هم به ايشان مي گفتم : شما زياد خوش بين هستيد و متأسفانه همين خوش بيني هم باعث شهادت ايشان شد .

چون شنيده ام به ايشان گفته بودند كلاهي ملعون كه آن بمب را در حزب گذاشت ، آدم درست و سالمي نيست و شنيده ام پدر كلاهي هم به آقاي بهشتي گفته بود فرزند من آدم سالمي نيست ؛ ولي ايشان كه به جذب افراد مي انديشيد و نوعاً نسبت به جذب جوان ها خوش بين بود ، به او پاسخ داده بود شما با افكار جوان ها آشنا نيستيد .

 

درباره هيچ كس قبل از تحقيق قضاوت نكنيد

خاطره از حجت الاسلام و المسلمين مسيح مهاجري ، ماهنامه 15 خرداد ، ش 2 ، ص 42 .

روز هفتم تير 1360 و حدود 2 ساعت قبل از فاجعه انفجار در آخرين جلسه شوراي مركزي حزب من به آقاي بهشتي عرض كردم : جمعه در يكي از شهرها سخنراني داشتم ، عده اي از جوان ها آمدند و از من خواستند پيغام شان را به شما برسانم ؛ آنها مي گفتند : ما بر اثر تبليغات منافقين و بني صدر نسبت به آقاي بهشتي بدبين شده بوديم و پشت سر ايشان حرف هايي زده ايم و عليه ايشان تبليغات سوئي كرده ايم ؛ حالا قضايا روشن شده و ما به اشتباه خودمان پي برده ايم و مي خواهيم از آقاي بهشتي حلاليت بطلبيم ، شما از طرف ما از ايشان عذرخواهي كنيد و خواهش كنيد ما را ببخشند .

آقاي بهشتي متأثر شدند و در حالي كه با متانت به من نگاه مي كردند گفتند : به اين جوان ها بگوييد بهشتي همه شما را بخشيده است ، ولي از شما مي خواهد كه از اين به بعد فريب دروغگويي ها و تهمت زدن ها را نخوريد و درباره هيچ كس تا خودتان تحقيق نكرده ايد ، قضاوت نكنيد .

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31