| وقتی استاد مطهری متوجه شدند که این مطالب و جزوه ها خیلی در حال گسترش هستند و اگر دیر شود امکان انحراف بسیاری از جوانان وجود دارد ، این بود که چند بار به این عده (اکبر گودرزی و اطرافیانش) تذکر شفاهی دادند و آنها را به مناظره دعوت کردند و البته آنها هیچگاه نیامدند |
تفکر گروه فرقان ، شخص گودرزی ، بسیار متأثر از دیدگاه های سازمان مجاهدین خلق و آثار دکتر شریعتی بود . آنگونه که از جزوات فرقان مستفاد می شود بسیار متأثر از این دو منبع بودند . گاهی جملات قصاری از قول کشته شدگان منافقین یا از قول دکتر شریعتی نقل می کردند و آن جملات را روی جلد جزوه های خود چاپ می کردند
عمده تفاسیری را که گودرزی بیان کرده بود ، منبعث از تفکرات مارکسیستی بود . یعنی نگرش این گروه همانند مجاهدین خلق بر اساس نگرش مارکسیستی به اسلام و قرآن بود و آن تز معروف «زر و زور و تزویر»، «ملک و مالک و ملا»، «سرمایه و دولت و دین» و از این قبیل را بسیار پرورش می دادند .
تفاسیر او خام و ناپخته بود، گودرزی می خواست تمام آیات قرآن را بر اساس «ماتریالیزم تاریخی» و این که زیربنای حرکت ها و نهضت های تاریخی «اقتصاد» است ، (همان حرفی که مارکسیست ها می گفتند) تفسیر نماید و به این نحو می خواست تطبیقی بین اسلام و مارکسیسم ایجاد کند .
مثلاً ادعا داشتند که از آنجا که مارکسیسم از طبقه مستضعفان سخن رانده و از حکومت مستضعفان حمایت کرده است ، بنابراین اسلام و مارکسیسم در محتوا یکسان هستند ، ولی شکل ها و قالب های آنها متفاوت است .
علاوه بر این گروه از آنجا که یک دید مادی داشت و همه چیز را از زاویه مادی تجزیه و تحلیل می کرد ، خیلی از آیات قرآن را که جنبه «ماوراء الطبیعی و ملکوتی» داشت به شکل مادی توجیه می کردند . اگر در قرآن کلمه ملائکه آمده آن را به باد و باران و توفان و .... تعبیر می کردند و بر این که موجودات غیر مادی و مجردی در عالم ماوراء الطبیعه وجود داشته باشند یا واسطه فیض الهی هستند ، آن را بر اساس باورهای مادی تجزیه و تحلیل می کردند .
یا مثلاً معجزات حضرت موسی (ع) و عصا و اژدها در قرآن منظور آن بوده که منطق موسی (ع) بر منطق فرعون غلبه کرد و یا معجزه حضرت عیسی (ع) نظیر زنده کردن مرده ها یا شفای بیماران را ، قدرت روحی حضرت عیسی (ع) تفسیر می کردند و این قبیل از امور غیر مادی را از دریچه مادی نگریسته و توجیه می کردند .
اتفاقاً این نوع برداشت به علت شکل ظاهراً علمی و ماتریالیستی در دانشگاه ها بسیار نفوذ کرده و با اقبال دانشجویان زیادی مواجه شده بود و علت آن هم این بود که این تفاسیر دارای نثر خاصی بود که انقلابی پسند بود و خیلی از انقلاب و تحول دم می زد .(1)
واکنش استاد مرتضی مطهری :
این جزوات دست به دست بین دانشجویان می گشت و با استقبال خوبی هم روبرو شده بود و به عنوان جزوه های انقلابی در حال پیشروی بود . وقتی استاد مطهری متوجه شدند که این مطالب و جزوه ها خیلی در حال گسترش هستند و اگر دیر شود امکان انحراف بسیاری از جوانان وجود دارد ، این بود که چند بار به این عده (اکبر گودرزی و اطرافیانش) تذکر شفاهی دادند و آنها را به مناظره دعوت کردند و البته آنها هیچگاه نیامدند .
تا این که دانشگاه ها شاهد رشد روز افزون و گسترده تر این تفاسیر شد و به همین مناسبت استاد مطهری مقدمه چاپ هشتم کتاب علل گرایش مادی گری را به عنوان «ماتریالیزم در ایران» نگاشتند و در آنجا ایشان هشدار دادند که ماتریالیزم در ایران اخیراً دست به توطئه جدیدی زده است .
زیرا استاد معتقد بودند که گروه گودرزی آلت دست مارکسیست ها هستند و در واقع می خواهند محتوای نهضت اسلامی را از بین ببرند و یک محتوای مادی به آن بدهند و در آن مقدمه عنوان داشت که اینها شروع به تفاسیر مادی از قرآن کرده اند و به این وسیله می خواهند جوان مسلمان ایرانی را به سمت خودشان جلب نمایند .
چرا که با گفتار شفاف و آشکار نمی توانند اعلام کنند که تعالیم ما همان تعالیم مارکسیسم است ، بنابراین مورد اقبال جوانان واقع نمی شوند ، پس سعی کرده اند تا در پوشش آیات قرآن ایده های خود را مطرح نمایند و به این شکل امکان فریب دادن و جذب جوانان مذهبی و انقلابی هم فراهم شود . (2)
افشای ارتباط سفارت آمریکا با گروه فرقان:
در پی اشغال سفارت آمریکا دانشجویان پیرو خط امام در تاریخ 12 اسفند 1358 سند زیر را که دلالت کافی بر ارتباط وثیق دستگاه سیاست خارجی آمریکا به این گروه دارد ، افشا و اعلام کرد:
محرمانه
از سفارت آمریکا در تهران
به وزارت امور خارجه و فوری
یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی که یک طلبه قدیمی است ، سال گذشته مرکز بحث های ایدئولوژیک برای شاگردانش بود ، یک دید خلاصه ای از فرقان دارد .
یازده نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند که تعداد اعضای گروه فرقان 40 الی 50 نفر می باشد . آنها ترکیبی از چپ گراها و راست گراها ولی بیشتر آنها نامتعال هستند به جز بعضی از افراطیون اغلب اصول اسلامی را قبول دارند و احساس می کنند که ترور راهی است که آنها از دست روحانیونی که با نظرات آنها هماهنگی ندارند ، خلاص می شوند .
یکی از اعضای فرقان افتخار می کرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفته ای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند . اشکال در این است که گروه در این موقعیت چه می تواند باشد به توافق نرسیدند . منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است، توجه شان را به اهداف داخلی معطوف کرده اند .
پیوند و ارتباط گروه فرقان با سفارت آمریکا از طریق «ویکتور تام ست» برقرار می شد که در جریان گروگان گیری جزء سه نفری بود که به وزارت امور خارجه پناهنده شده و در اختیار وزارت امور خارجه بودند ، که دادستان انقلاب اسلامی طی نامه ای به وزارت امور خارجه از آن وزارتخانه می خواهد که نام برده را جهت بازجویی برای روشن شدن وضعیت ارتباط سفارت آمریکا و سیا با گروه فرقان در اختیار دادستانی قرار دهند .
اما وزیر خارجه وقت ، صادق قطب زاده (3) از تحویل تام ست به دادستانی که در هنگام اشغال سفارت در وزارت امور خارجه به سر می برد ، امتناع کرد . ویکتور تام ست از فعالان جاسوسی در ایران بود و در این زمان یکی از حلقه های ارتباط سیا و آمریکا با گروه فرقان به شمار می رفت.(4)
پی نوشت:
1. علی مطهری ، روزنامه یا لثارات ، 11 اردیبهشت 1381 ، ص 6
2. همان
3. متأسفانه صادق قطب زاده به رغم سوابق انقلابی و اعتماد مردم و امام خمینی به وی و داشتن مسئولیت های کلیدی و حساس نظیر ریاست رادیو و تلویزیون و وزارت خارجه، پیوندهایی با سازمان سیا و کاخ سفید داشته است که هامیلتون جردن، رئیس دفتر کاخ سفید ، ارتباط های وی را با خویش در کتاب بحران آورده و توضیح داده است که قطب زاده به رغم روشن شدن ناکامی های نیروهای ضد انقلاب بر علیه انقلاب اسلامی ، در سال 1362 اقدام به سازماندهی کودتای شبکه نیما علیه امام و انقلاب اسلامی کرد که ناکام ماند و قطب زاده دستگیر ، محاکمه و ضمن پذیرش رهبری کودتا به اعدام محکوم شد
4. احمد نوروزی ، ناگفته هایی از زندگی سپهبد ولی الله قرنی ، ص 330 .
