| کلیه ترورهایی که بعدها صورت می گیرد با اجازه از رهبر گروه ، گودرزی بوده است و اعلامیه های ترور را خود گودرزی نوشته است. گروه بعد از مدتی با استفاده از پول هایی که از بانک ها به سرقت برده بودند، اقدام به خرید باغی در کرج برای انبار تدارکات می نماید |
اکبر گودرزی که بنیانگذار اصلی تشکیل این گروه است ، از حدود سال های 1351 – 1352 برای تحصیل علوم دینی از زادگاهش به شهر خوانسار می رود و یکی دو سال بعد به قم مسافرت کرده در اواخر سال 54 به تهران آمده و در مدرسه چهل ستون مسجد جامعه بازار به تحصیل مشغول می شود . او از ابتدا در کنار دروس طلبگی ، مطالعات تفسیری را هم شروع می نماید .
در تهران به دعوت افراد مختلف و ائمه جماعات مساجد برای تشکیل کلاس های آموزش قرآن فعال می شود . در این کلاس ها وی به تدریس آموزش ابتدایی قرآن برای نوآموزان و تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی و بررسی آیات قرآن برای بزرگ سالان می پردازد . در همین جلسات با افرادی که بعدها در تشکیل گروه فرقان نقش پیدا می کنند ، آشنا می شود .
مدتی بعدگودرزی به مدرسه شیخ عبدالحسین می رود که ماندن در آنجا زیاد طول نمی کشد و به دلیل دیدگاه هایی که مطرح می کند از مدرسه اخراج می شود . در همین ایام شخصی به نام مصطفی جوادی از گودرزی دعوت به عمل می آورد که در هیئت آنها شرکت کند و به دنبال آن از مدرسه شیخ عبدالحسین به خانه جوادی نقل مکان می کند . زمانی که گودرزی در مدرسه برای تشکیل کلاس به مسجد خمسه قلهک دعوت می شود ، در مسجد با عده ای دیگر آشنا می شود که بعدها از فعالان گروه فرقان می شوند .
در پی آن وی جلسات بسیار هم برای خانم ها در منازل تشکیل می دهد . به طور کلی دو مرکز فعالیت گودرزی یکی در غرب تهران و دیگری شمال تهران (قلهک) بود که اعضای گروه غالباً از این دو محل بوده اند . در همین ایام که گودرزی به این دو محل رفت و آمد می کرده است ، هم زمان به نوشتن به اصطلاح تفاسیر قرآن هم مشغول بوده است که آنها را تحت عنوان پیام قرآن منتشر می ساخت .
پس از پایان جلسات مسجد خمسه قلهک ، در سال 56 ، محمد متحدی و عباس عسگری و شاه بابابیک از گودرزی دعوت می کنند که جلسات در منزل آنها ادامه پیدا کند . در همین جلسات درباره تکثیر نوشته ها و صحبت های گودرزی صحبت می شود و موضوع را با شخصی به نام دکتر ملکی مطرح می کنند که وی قبول می کند که در سفری به خارج از کشور آنها را به چاپ برساند که این کار عملی می شود ، ولی کافی نبوده است .
لذا مصمم می شوند که دستگاه چاپ و تکثیر تهیه نمایند و در خانه عباس عسگری مبادرت به چاپ و تکثیر نوشته های گودرزی کنند ، از جمله کارهای آن زمان ، تفسیر سوره های کهف ، مریم ، طه ، انبیاء و کتاب های توحید و ابعاد گوناگون آن بوده است .
ادامه جلسات گودرزی در غرب تهران به همین شکل که در قلهک بوده ادامه پیدا می کند . پس از مدتی تصمیم می گیرند خانه ای اجاره نمایند که افرادی مثل حمید نیک نام ، بهرام آذر تیموری ، سعید واحد ، رضا یوسفی ، علی اسدی ، محسن سیاه پوش با گودرزی در آن خانه جلسات را ادامه می دهند و این گروه نیز مبادرت به تکثیر نوشته ها و جزوات گودرزی می نمایند که تفسیر سوره های نجم ، طه ، قمر و ... کار اینها بوده است .
این ایام مصادف می شود با مرگ دکتر شریعتی که گروه فرقان مبادرت به پخش اعلامیه ای تحت عنوان " فاجعه بار " پیرامون مرگ دکتر شریعتی می نمایند . در این اطلاعیه مجید شریف واقفی به عنوان شهید چهارم ایدئولوژیک و دکتر شریعتی به عنوان شهید پنجم ایدئولوژیک شیعه مطرح می شوند .
اعلامیه بعدی تحت عنوان " شهید ، برهان خداوند " در دی ماه سال 1356 انتشار می یابد و در آن نسبت به اعلامیه مشترک استاد شهید مطهری و بازرگان پیرامون اندیشه دکتر شریعتی موضع گیری می نمایند .
روابط گودرزی با افراد ذکر شده به طور نیمه مخفی ادامه پیدا می کند و به کارهای چاپ و تکثیر مبادرت داشته اند . پس از این که کتاب های توحید و ابعاد گوناگون آن و اصول تفکر قرآنی چاپ می شود ، ادعا می کنند که مرحله تبیین ایدئولوژی به پایان رسیده است . سپس در رابطه با بعد عملی جریان تصمیم به نشر اعلامیه ای تحت نام " فرقان " می گیرند که منعکس کننده موضع و دیدگاه های گروه است .
در اسفند ماه 1356 اولین نشریه فرقان چاپ می شود و پاز آن به کار سازماندهی و تشکیلات می پردازند و گودرزی در این زمان لباس طلبگی خود را ترک می کند ، در سال 1357 به پیشنهاد دکتر ملکی برای تبلیغ این اندیشه ضاله به خارج از کشور سفر می کند و از طریق مرز بلوچستان به پاکستان می رود . حدود دو ماه در کراچی ساکن می شود . گودرزی در صدد مسافرت به لبنان بوده است که موفق نمی شود ، چون خود را سرگردان می بیند به ایران بر می گردد .
پس از بازگشت با افراد گروه ارتباط می گیرد و خانه ای در خیابان گرگان تهران اجاره می کند. به اتفاق حسن اقرلو که نقش نویسندگی مطالب گودرزی را به عهده داشته است ، در آنجا ساکن می شود . افراد دیگر گروه هم که نقش نویسندگی مطالب گودرزی را به عهده داشته اند در آنجا ساکن می شوند . عده ای دیگر از افراد گروه ، خانه های متعدد اجاره نموده و مبادرت به چاپ و تکثیر جزوات می نمایند که این ایام با پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط رژیم شاهنشاهی هم زمان می شود .
در جریان حمله به پادگان ها و مراکز نظامی تعریف شده توسط مردم ، افراد گروه فرقان اسلحه و مهمات قابل توجهی به دست آوردند و آنها را به خانه تیمی منتقل نمودند . به دنبال دستیابی به سلاح ، به پیشنهاد گودرزی ، گروه برای تأمین امکانات و نیازمندی های مالی ، اقدام به سرقت مسلحانه از بانک ها کرد .
در ادامه حوادث یکی از عناصر جلسات مسجد خمسه قلهک از طریق محمد متحدی با گودرزی تماس می گیرد و پیشنهاد سفر به ارومیه را مطرح می کند که سعید مرآت (دانشجوی دانشکده کشاورزی ارومیه) به اتفاق اکبر گودرزی با آقای حسنی در ارومیه برای تأمین اسلحه تماس می گیرد که با امتناع آقای حسنی مواجه می شود . لکن سعید مرآت از گودرزی می خواهد که کتب و جزوات گروه را همراه با امکانات چاپ و تکثیر به ارومیه بفرستد که این کار عملی شده و سعید مرآت در رابطه با عباس عسگری قرار می گیرد و محور فعالیت در آذربایجان می شود .
در این مرحله طی جلساتی که گودرزی با عباس عسگری و متحدی داشته اند تصمیم می گیرند علاوه بر نشریه فرقان ، که منعکس کننده دیدگاه های گروه است ، در بعد عملی نیز مبادرت به کارهایی از جمله ترور افراد و رهبران انقلاب اسلامی بنمایند . (بعداً مشروحاً بررسی خواهیم کرد)
کلیه ترورهایی که بعدها صورت می گیرد با اجازه از رهبر گروه ، گودرزی بوده است و اعلامیه های ترور را خود گودرزی نوشته است . گروه بعد از مدتی با استفاده از پول هایی که از بانک ها به سرقت برده بودند ، اقدام به خرید باغی در کرج برای انبار تدارکات می نماید .
در همین مسیر تشکیلات شهرستان ها را محمد متحدی سازماندهی می نماید و عباس عسگری مسئول تشکیلات تهران می شود و در زمینه آموزش جزوات گروهی به افراد فعال می شوند .
جریان فرقان در زمینه های نظامی ، سیاسی و اجتماعی در نیمه اول سال 1358 فعالیت زیادی انجام می دهد که عهده آنها در زمینه دیدگاه ها ، عقاید و عملیات تروریستی متعدد بوده است.
دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (۱۷)
