دركوران مبارزات مردمي انقلابيون راستين!چه مي كردند؟

آیا انقلاب مصادره شده است(20)

بخشي از پيام امام در شهريور 1352:

«... اين شاه است كه نفت ايران را به دشمنان اسلام و بشريت تسليم كرده تا در جنگ با مسلمين و اعراب غيور به كار برند و با قرارداد رسواي اخير و افزايش استخراج نفت، به مبارزه عليه كشورهاي نفت خيزي كه مي خواهند از حربه نفت عليه آمريكا استفاده كنند برخاسته است...»(89)

بخشي از پيام ديماه 1352 امام:

«... از ثمرات ديگر اين انقلاب ننگين(انقلاب سفيد) است مصونيت بخشيدن به نظاميان آمريكايي و بستگان آنها... مسلط ساختن غارتگران آمريكايي و صهيونيست بر كليه شئون نظامي، سياسي، تجاري، صنعتي، زراعي و بازارها... و اكنون نيز خواب تازه اي براي ملت ايران ديده و با خريد اسلحه و مهمات سرسام آور از آمريكا به مبلغ دو ميليارد دلار... ملت ايران را به خطر نابودي و سقوط اقتصادي تهديد مي كند...»(90)

موضع گيري قاطع امام در مقابل حزب رستاخيز اين ترفند رژيم شاه را نيز در اذهان عموم مي شكند. فتواي امام در اواخر سال 53 منتشر مي شود:

«... نظر به مخالفت اين حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان ايران، شركت در آن بر عموم ملت حرام و كمك به ظلم و استيصال مسلمين است و مخالفت با آن از روشن ترين موارد نهي از منكر است و چون اين نغمه تازه كه به دستور كارشناسان يغماگر براي اغفال ملت از مسايل اساسي از حلقوم شاه برخاسته تا كشور را بيش از پيش خفقان زده كند و... بر مراجع اسلام است كه ورود در اين حزب را تحريم كنند و نگذارند حقوق ملت مسلمان پايمال شودو بر ساير طبقات... است كه با مبارزات پي گير و همه جانبه و مقاومت منفي خود، اساس اين حزب را ويران كنند و مطمئن باشند كه رژيم در حال فروريختن است و پيروزي با آنهاست.»(91)

نتيجه بلافصل پيام امام در حوزه علميه قم برپايي پرشورسالگرد 15 خرداد در مدرسه فيضيه بود كه به يكي از طولاني ترين و خونين ترين درگيري هاي روحانيون و كماندوهاي شاه انجاميد كه 3 روز 15 و 16 و 17 خرداد 1354، مدرسه فيضيه را به يك ميدان جنگ مبدل ساخته بود. پس از دو روز محاصره مدرسه و قطع آب و برق، صدها كماندو از زمين و هوا به فيضيه يورش بردند و اين درگيري ها 45 شهيد و زخمي و حدود 500 بازداشتي برجاي گذارد. در همان روزها راديو بي بي سي اين قيام طلاب انقلابي حوزه علميه قم را بزرگترين اعتراض عليه رژيم در چند سال اخير دانست.(92)

Enghelab

امام خميني در پيامي اين حادثه را «مايه اميد و طليعه درخشان آزادي» خواندند. اين تنها گوشه اي ازمبارزات پيگير امام و يارانشان در روحانيت مبارز عليه رژيم شاه تا مقطع سال 56 و فراگير شدن مبارزه بود و اين به جز دهها كلاس و حوزه و كانون مخفي آموزشي و تربيتي بود كه توسط روحانيون مبارز براي پرورش جوانان مبارز و انقلابي درسراسر ايران برپا گشت (كه بعضاً هم توسط ساواك كشف و تعطيل مي شد مانند جلسات مكتب قرآن دكتر بهشتي) و هزاران مسلمان مبارز را در مقطع سال 56 تحويل نهضت امام دادند.

اما آن انقلابيون راستين موردنظر آقاي ملكي چه كردند؟

الف) سازمان مجاهدين خلق ايران از سال 1344 به صورت محفل هاي بحث و كتاب خواني و آموزش ايدئولوژي به وسيله برخي جوانان سرخورده از مبارزات جبهه ملي و نهضت آزادي شكل گرفت و تا سال 50 با همين رويه به گفته حسين روحاني (از اعضاي مركزي قديمي سازمان) 100 تا 200عضو گرفت منتها قبل از انجام هر عملي و حتي پيش از آنكه نام «مجاهدين خلق» را به خود بگيرد در شهريور 1350بعد از تعقيب و مراقبت گسترده اي از سوي ساواك كشف و حدود 100تن از اعضاي اصلي آن، بدون آنكه كوچكترين مقاومتي از خود نشان دهند، در عرض چند هفته دستگير شدند. اگرچه سال قبل از آن براي آموزش نظامي برخي افرادش، تعدادي را راهي جنوب لبنان و اردوگاه هاي سازمان آزاديبخش فلسطين كرده بود.

به هرحال پس از دستگيري گسترده اعضاي سازمان، بقاياي آن تصميم به عمل نظامي گرفتند تا هم به عنوان پيشتاز مبارزه مسلحانه از «چريك هاي فدايي خلق» كه سال قبلش با حمله شكست خورده اي به پاسگاه سياهكل به اصطلاح تاج شروع مبارزه مسلحانه را برسر خود گذاشته بودند!! عقب نمانند و هم دستاويزي براي آزادكردن رفقاي خود بيابند كه دو عمليات آنها (گروگان گيري پسر اشرف و انفجار دكل برق جشن هاي شاهنشاهي) به دليل خام دستي و بي تجربگي با شكست مواجه گرديد و تعدادي ديگر از اعضا و رهبران سازمان دستگير شدند.

عليرغم اعدام 9نفر از رهبران سازمان (كه اينك از سوي اعضاي خارج كشور خود به عنوان «مجاهدين خلق» نام گرفته بود) در بهار سال 51، باقيمانده آنچه در بيرون بود به رهبري احمد رضايي (كه خود در بهمن 50 كشته شد) و برادرش رضا رضايي كه به دليل برخي خدمت ها از زندان آزاد شده بود (قبلا ً تصور مي شد كه از زندان فرار كرده ولي با اسناد به دست آمده مشخص شد كه با هماهنگي ساواك و براي لودادن اسلحه هاي سازمان آزاد شده ولي با كشته شدن احمد رضايي، همكاري اش با ساواك را قطع كرد و رهبري سازمان را برعهده گرفت) خود را بازيافت و عملياتي را عليه رژيم شاه سازمان داد كه 22مورد در اسناد ساواك تا پايان سال 54 ثبت شده است (93) ازجمله:

انفجارات براي استقبال از نيكسون در خرداد 51 مثل منفجر كردن اتومبيل ژنرال پرايس مستشار نظامي آمريكا در ايران، انفجار جيپ ارتشي در 8مرداد 51، انفجار در سفارت اردن، انفجار در ساختمان پان آمريكن، انفجار در شركت نفتي شل، انفجار بمب صدادار در هتل اينترناسيونال، ترور سرهنگ دوم لوييس هاوكينز، انفجار در لژ مخصوص سينما شهر قصه!!، انفجار در شركت نفت ايران و پان آمريكن و محوطه خارجي سفارت انگليس، انفجار مقر گارد دانشگاهي صنعتي آريامهر، انفجار در ساختمان شركت جنرال، بمب گذاري در كارخانه نخ ريسي مشهد، انفجار در پاسگاه ژاندارمري كاروان سراسنگي، انفجار بمب در تأسيسات برقي كارخانه ايرانا، بمب گذاري در دفتر مجله هنر و سينما، ترور سرتيپ زندي پور، ترور استوار حمزه موسوي پور، انفجار در سينما كريستال مشهد، بمب گذاري در كارخانه نخريسي مشهد، ترور مترجم ايراني سفارت آمريكا (كه به اشتباه انجام شد!!)، ترور رضا خالقي راننده وزارت دربار!!!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

89- صحيفه نور- جلد اول- انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي

90- همان

91- همان

92- به نقل از ضميمه كتاب قيام خونين 15 خرداد 42 به روايت اسناد- دهنوي- مؤسسه خدمات فرهنگي رسا- 15 خرداد 1360

93- كتاب نهضت امام خميني- دفتر سوم: تأليف سيد حميد روحاني- مؤسسه چاپ و نشر عروج- چاپ پنجم- 1382


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31