همانگونه که در قسمت قبل عنوان شد، مهاجران جدید قاره آمریکا با اذیت و آزار بومیان آمریکای شمالی آنان را از زادگاه خود راندند و خود را متولیان سرزمین جدید دانستند. آنها برای امر تولید و کشاورزی در سرزمین جدید خود را نیازمند کارگرانی با دستمزد خیلی کم میدیدند که این مهم نهایتا با نظام بردهداری و واردکردن سیاهپوستان آفریقایی به قاره آمریکا و استفاده از آنان بهعنوان برده و بدون دستمزد حاصل شد.
در فاصله بین قرون 16 تا 19، هر آمریکایی یک سیاهپوست را برای انجام امور روزمره خود در اختیار داشت. در طی این مدت، تجارت برده و بردهداری در آمریکا توسط تجار اروپایی رونق بسیار داشت، تجار اروپایی با فروش اجناسی چون پارچه در آفریقا و خرید سیاهپوستانی که بهانحاءمختلف در اختیارشان قرار میگرفتند، آنها را در آمریکا به مردم، کشاورزان و کارفرمایان میفروختند و بدین ترتیب سود کلانی را به دست میآوردند همین سود سرشار تجار اروپایی خود شکلدهنده بهنظام بردهداری در کشوری بود که تا به امروز نیز بقایای آن در رفتارهای تبعیضآمیز سیاستمداران نسبت به نژادهای مختلف مشاهده میشود. چراکه آنان تحت تأثیر نظامی قانونی بودند که مبتنی بر نژاد بناشده بود. نژاد سفید نژاد برتر و نژاد سیاه نژاد فروتر شناخته میشد.
آمریکاییان از همان نخستین روزهایی که سیاهان آفریقایی را برای کار در مزارع به خدمت گرفتند، با آنها بهصورت برده رفتار کردند؛ زیرابه عقیده سفیدپوستان آمریکایی، سیاهان ذاتاً بیلیاقت و پست آفریدهشدهاند، و به همین جهت فقط برای کار کردن، کشته شدن و خدمت به سفیدپوستاناند.[1] بهگونهای که کشتن و به دار آویختن سیاهان بیگناه آفریقایی توسط سفیدپوستان امری عادی و رایج بود.
درواقع سیاهپوستان آفریقایی انسانهایی بودند که قربانی سودگرایی تجار اروپایی و خودخواهی آمریکائیان شده بودند. علیرغم میل باطنی خود از خانه و وطن آفریقائیشان دورافتاده و در آمریکا بالاجبار برای آمریکائیان کار میکردند و بعضاً در جنگهای داخلی میجنگیدند. مسائل مربوط به این سیاهان و خشونت اعمالشده بر آنان یکی از تاریکترین بخشهای تاریخ آمریکاست. بهگونهای که « در 11 ایالت در جنوب آمریکا، بردهداری یک عرف رایج اجتماعی و اقتصادی محسوب میشد، بهنحویکه در سال 1860 جمعیت بردگان در ایالاتمتحده به چهار میلیون افزایشیافته بود».[2]
در اینجا نکته قابلتوجه، خشونت اعمالشده بر انسانهایی است که ناخواسته در موقعیت نژاد فروتر قرارگرفتهاند و از این طریق مورد آزار و اذیت و سفاکی اربابان سفیدپوست قرار میگیرند. آنها از هرگونه حقوق فردی و اجتماعی محروم بودند. بهعنوانمثال حق مالکیت، مشارکت در امور اجتماعی و اجازه حمل سلاح که ابتداییترین حق ر آمریکائی است را دارا نبودند. ضمن آنکه روزبهروز کار بیشتر و در قبل آن خشونت بیشتری را نیز متحمل میشدند.
هرچند سیاهان نیز در مقابل جنایتهای وحشیانه سفیدپوستان همچنان ساکت ننشتند و با راهحلهایی چون فرار و شورش توانستند مقاومت خود در مقابل این سفاکان را پایدار نمایند تا در نهایت به قانون لغو بردهداری در آمریکا دست یابند. اما نکته قابلتأمل تاریخ ضد حقوق بشری در آمریکا و خشونت و سفاکی بر انسانهایی است که ناخواسته از سرزمین خود دورافتاده و در جایگاه برده قرارگرفته بودند. امروزه نیز باوجود لغو قانون بردهداری هنوز نتوانستهاند تبعیضهای نژادی حاصل از قرنها نظام بردهداری را از جامعه آمریکا بزدایند.
نویسنده: معصومه طالبی، بنیاد هابیلیان
پی نوشت:
[1] . سیاهان آمریکا و اسلام سیاسی، مجله پگاه حوزه، شماره99، 4 مرداد 1382، قابل بازیابی در سایت www.hawzah.net
[2] . فروپاشی نظام بردهداری، روزنامه دنیای اقتصاد، 11 تیر 1394