روز چهارشنبه هفته گذشته وقوع حملات تروریستی گروه تکفیری داعش در ایران در محل مجلس شورای اسلامی و مرقد مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، که 17 شهید و بیش از 50 زخمی بر جای گذاشته است، کشور را به شوک فرو برد. با توجه به اینکه این حوادث در نوع خود بینظیر بوده و تاکنون شاهد چنین عملیاتی از سوی این گروه تروریستی در قلب پایتخت ایران نبودهایم، حادثه اخیر اهمیت فراوانی مییابد.
در همین ارتباط، نگاهی به روند تحولات و اظهارات بازیگران مهم منطقهای به درک و فهم ما کمک شایانی خواهد کرد. از یکسو حوادث تروریستی تهران در شرایطی رخ داد که پیشتر داعش تهدیداتی را مبنی بر حمله به ایران و کشتار شیعیان مطرح کرده بود. از سوی دیگر نیز حامی اصلی این گروه تکفیریسلفی یعنی نخبگان سیاسی عربستان سعودی بویژه محمد بن سلمان جانشین ولیعهد عربستان و عادل الجبیر در هفتههای گذشته به ترتیب تهدید کرده بودند که جنگ را به داخل ایران منتقل خواهند کرد و ایران میبایست به خاطر مداخلات خود در منطقه تنبیه و مجازات شود.
علت اقدامات داعش در ایران را میبایست از دو منظر مورد مداقه قرار داد: نخست از بین رفتن آرمان ایجاد یک خلافت اسلامی در منطقه و همچنین ناکامیهای پیاپی آنها در عرصه میدانی در سوریه و عراق که سیر تحولات حکایت از شکست و تسلیم نهایی آنها در آینده نزدیک دارد. دوم، ناتوانی و عجز کشورهای حامی گروههای تروریستی بویژه عربستان سعودی که مدتهاست در یک جنگ نیابتی با ایران بهسر میبرد و تلاش دارد از هر ابزار ممکن جهت مقابله با قدرت و نفوذ فزاینده ایران در منطقه استفاده نماید. شکست گروههای تروریستی و تحت حمایت این کشور در سوریه و عراق رهبران ریاض را بر آن داشته تا ترتیبات جدیدی را جهت مقابله با ایران و ضربه زدن به این کشور اتخاذ نماید. در همین زمینه سکوت رسانههای عرب منطقه و حتی ادعای برخی از آنها مبنی بر ساختگی بودن حوادث تروریستی تهران خود تامل برانگیز است. علاوه بر موارد فوق، حضور اخیر ترامپ در منطقه و تشکیل ائتلاف آمریکاییاسلامی در ریاض را نیز میبایست بهنوعی درحوادث ایران تاثیرگذار دانست. حمایت قاطع ترامپ از آل سعود چراغ سبز لازم را برای ماجراجوییهای بیشتر عربستان در منطقه فراهم ساخت.
با عنایت به اقدامات تروریستی داعش در ایران و همچنین تغییرات سریع تحولات ژئوپلیتیک در منطقه غرب آسیا، بنظر میرسد دو اقدام همزمان میبایست مورد توجه و عنایت رهبران و نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد: نخست، کنش نرم افزاری در قالب تقویت چند جانبه گرایی در عرصه دیپلماسی؛ و دوم، بهبود ظرفیتهای سخت افزاری جهت مقابله میدانی شدیدتر با گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه.
در عرصه دیپلماسی ایران میبایست زمینه همکاری ضد تروریستی را با کشورهای منطقه مانند پاکستان، افغانستان، عراق، ترکیه و حتی قطر تقویت نماید. کشورهایی که در حال حاضر از روابط مناسب دیپلماتیک با ایران برخوردارند و از سوی دیگر نیز به انحاء مختلف با گروههای رادیکال و جهادی در ارتباطند. همچنین، ایران میبایست همکاریهای اطلاعاتی خود را با کشورهای اروپایی نظیر انگلستان و فرانسه که حوادث تروریستی را در کشورهایشان تجربه کردند تا حد ممکن افزایش دهد. اما در زمینه میدانی و عملیاتی نیز ایران باید تا حد امکان اقدامات جدیتری را جهت مقابله و ریشهکنی گروههای تروریستی اتخاذ نماید. حملات تروریستی ایران نشان داد که اگر با گروهها و جریانات تروریستی در خارج از مرزهای کشور مقابله نشود، آنها قادر خواهند بود که امنیت ملی ایران را با چالش جدی مواجه سازند. در چنین شرایطی است که ارزش شهدای «مدافع حرم» بیش از پیش نمایان میگردد.