« حزب کمونیست کارگری از چه بیم دارد »

Dozdan

پس از خواندن اطلاعیه شماره 4 خزب کمونیست کارگری د رمورد جداشدگان از سازمان مجاهدین که در کمپ بسر می برند ، اولین سئوالی که در باره فعالیتها و داد وبیدادهای این گروه و محفل ساختگی آنان ، بنام فدراسیون همبستگی در ذهن بوجود می آید این است که چرا آنان دایه از مادر مهربانتر شده و خود را صاحب صلاحیت بیشتری برای تصمیم گیری برای این افراد می دانند ؟!!

در این اطلاعیه ضمن هشدار نسبت به بازگشت 14 تن از اعضای مجاهدین به ایران ، به سازمانها و مجامع بین المللی !!! آمده است :

بدون شک انتخاب بازگشت براى اين افراد انتخابى سخت و در حد خودکشى بوده است. اين افراد بيش از دو سال در انتظار يافتن راهى براى خروج از عراق و انتقال به کشور امن سوم بودند. ... و در نهايت مجبور به بازگشت به جمهورى اسلامى شده اند.

سران دروغگو و شانتاژ گر و بی اطلاع حزب کمونیست ، مانند گذشته که با دروغ و تزویر وارد این موضوع شدند ، این بار نیز کار خود را با دروغ پیش می برند ، آنها حتی اطلاع ندارند که بسیاری از این 14 تن که بازگشته اند ، کمتر از یک ماه در کمپ بوده اند و آنچنان در جهنم فرقه رجوی به ستوه آمده بودند که دیگر هیچ توهم و ادعایی در مورد شرایط ایران، نتوانسته است آنها را فریب دهد.چند تن دیگر از آنان که برای مدتی حدود یک سال در کمپ بوده اند نیز ، در واقع این مدت را مهلتی برای فروریختن دیوارهای ذهنی که سران منافقین با تبلیغات ضد ایرانی خود برای آنان ایجاد کرده بودن می دانند که در نهایت با استفاده از این مهلت خود را بازیافته و توانسته اند در این مورد آزادانه و مختارانه تصمیم بگیرند.

اما با این همه دروغگویی ، باز هم این سئوال به قوت خود باقی است که علت این همه پافشاری آنان برای جلوگیری از بازگشت این افراد به ایران چیست ؟!!

آنچه تا کنون این دار و دسته برای پناهندگان انجام داده اند، کاری فراتر از صدور چند اطلاعیه و تولید یک نشریه الکترونیکی نبوده است ، که آن هم در هیچ کجا تأثیری نگذاشته است !!!

همانها ، اطلاع واثق دارند، افرادی که به ایران بازگشته اند ، حتی یک لحظه نیز زندان و بازداشت نداشته و صلیب سرخ از وضعیت آنها مطلع می باشد ، پس به چه دلیل بازهم پرداختن به این موضوع را جزیی از مبارزه می دانند!

این سئوال هنگامی پررنگ تر می شود که آنان ناخواسته حساسیتهای اصلی خود را در این باره عیان می کنند.دست اندرکاران این حزب ، نگرانی اصلی خود را از استمرار این روند این گونه بیان می کنند:

بازگشت اين ١٤ نفر به ايران يک هشدار مهم به تمامى سازمانها احزاب و نهادهاى مترقى و انسانى است... قطعا اولين اقدام جمهورى اسلامى پس از بازگشت اين افراد، گرفتن مصاحبه هاى اعتراف گونه به سبک شوهاى تلويزيونى اعتراف گيرى از فعالين سازمانهاى اپوزيسيون در دهه ٦٠ ميباشد.

حزب کمونیست کارگری و سازمان مجاهدین دو روی یک سکه می باشند ، سکه ای که بر روی آن دروغ و توطئه و جنایت ضرب شده است .

همان اتفاقی که در مورد اعضای سازمان مجاهدین در شرف تکوین است ،که چشم آنان را بر روی حقایق باز می کند ، به طریق اولی در اعضای این حزب نیز کارگر افتاده است و از این رو است که با سراسیمگی و اضطراب فراوان ، دقیقاً به مصاحبه های روشنگرانه این افراد پس از مراجعت به ایران اشاره می کند که هم چون تیری بر پیکر بدخواهان ایران و دروغگویان می نشیند و رسوا کننده ی رفتار ضد انسانی و کریه این گروهها است .

بنا براین ، شکی نیست که انگیزه ی اساسی آنان در دخالت در این امر و تلاش برای سنگ اندازی در مسیر بازگشت اعضای جدا شده به وطنشان ، قبل از هر چیز ناشی از منافع حزبی و نگرانی از ایجاد شکاف در بین اعضای فریب خورده این گروهک است .

حزب کمونیست کارگری، برای مقابله با بحران ریزش نیرو ، به آزادی سکس و رفتار زننده و آزادی کار و کاسبی، در بین اعضای خود مبادرت کرده است و با گرد آوری کمونیست های فسیل شده و هیستریک که نه درد ِ کارگر دارند و رنج کارگر را دیده اند ، در اروپا به خوش نشینی مشغول هستند و هر از گاهی برای دلخوشی خود جیغ و دادی به راه می اندازند که به درستی مورد تمسخر کل مردم جهان قرار می گیرد.

 

راه برد اصلی سران این گروهک ، جلوگیری از نشر و شیوع موج جدید بازگشت به خویشتن است که در بین عناصر فعال گروهها و تعدادی زیادی از ایرانیان که سالها پیش به خارج از کشور پناه بردن می باشد.

کمونیستهایی که به تاریخ پیوسته اند ، برای نجات خود و گرفتن حق پناهندگی از کشورهای غربی ، دست به هر کاری می زنند و حتی در خیابانها برهنه می شوند تا جلوی آزادی و تفکر مردم را بگیرند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31