آیتالله بهشتی در زمان حیات پربرکت خود مباحث علمی و بسیار دقیقی را پیرامون اسلام و مسلمانان مطرح کردهاند که به علت غنای والای آنها همواره مورد بحث و استفاده اقشار مختلف بوده است. این نظریات از 2 حیث حائز اهمیت هستند؛ |
«بهشتی خود یک ملت بود. مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود». این تنها بخشی از سخنان حضرت امام خمینی(ره) درباره آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی(ره) است؛ مجاهدی که به عنوان مصداق بارزی از یک اسلامشناس انقلابی، همواره در راه دفاع از اصول آیین احمدی تلاش کرده و با فداکاری در کنار امام خمینی(ره) مرزهای کیان اسلام را استوار کرد. وی از جمله عالمانی بود که در بسیاری از علوم تبحر و تخصص داشت و به درس و بحث میپرداخت چرا که وی هم در حوزه و هم در دانشگاه صاحب کرسی علمی و استادی بود. اما در میان فضل و دانش والای سیدمحمد بهشتی نقطهای نورانی خودنمایی میکند و آن فهم والای وی از اسلام ناب محمدی (ص) است چنانکه وی از نظریهپردازان اسلامی دوران انقلاب به شمار میآید.
آیتالله بهشتی در زمان حیات پربرکت خود مباحث علمی و بسیار دقیقی را پیرامون اسلام و مسلمانان مطرح کردهاند که به علت غنای والای آنها همواره مورد بحث و استفاده اقشار مختلف بوده است. این نظریات از 2 حیث حائز اهمیت هستند؛ نخست آنکه ایشان نگاهی ویژه و متفاوت به قرآن، سنت و برخی مسائل تاریخی صدر اسلام به عنوان منابع جهتدهنده به زینت مسلمانی در دنیای امروز داشتهاند که دین را از متنی تاریخمند به متنی تاریخساز تبدیل میکند و نکته دیگر آنکه نگرش منظومهای ایشان به دین و معارف برخاسته از آن (که در تلاش موفقیتآمیز، دست به تألیف مولفههای گوناگون زد) عرفان و عبادت را به عرصه عمل در بستر اجتماع وارد میکند و میان ایمان و زیست مصلحانه پیوندی استوار برقرار میسازد.
در نگاه ایشان اسلام دارای اقسام گوناگون و پیروان متفاوتی است، چنانکه معتقد است:«اول اسلام، اسلام جستوجوگران راستین است، کسانی که در دلهایشان عشق حق میتپد و سالها به این سو و آن سو رفتهاند و جستوجو کردهاند تا گمشده خود را پیدا کنند. دوم، اسلام مردمان اُمی است که خود 4 دستهاند: عدهای به سبب نارضایتی از وضع قبلی خود به اسلام گرویدهاند، عدهای در عین داشتن نارضایتی جاهطلب هم هستند و حاضرند حتی به خاطر جاهطلبی خود خطر هم بکنند. عدهای دیگر فرصت طلبانند که حتی حاضر به دادن هزینه هم نیستند و در کمینگاه خود منتظر فرصتند و دسته آخر جزو حزب بادند و زندگی راحت و بیدردسر خود را در زیر پرچم اسلام میبینند. اسلام سوم، اسلام اقلیمی است. مسلمانان پدر و مادری که به جهت مسلمان زادهای به صورت شناسنامهای مسلمان شدهاند که حال اگر درست تربیت شوند به گروه اول میپیوندند و اگر نشوند، در یکی از 4 گروه دسته دوم قرار میگیرند».
لذا با توجه به این بیان باید گفت که آسیب جامعه امروز ما حاضر شدن اکثریت مردم در دسته سوم است چرا که اسلام خانوادهای، دردی است که اغلب جامعه را دچار تباهی میکند. بسیاری از افراد به 4 گروه دومین اسلامی میپیوندند که در ظاهر مسلمانند ولی از اسلام هیچ بویی نبردهاند. آنها در باطن به اسلام ایمان ندارند چرا که معیار ایمان واقعی، تسلیم در برابر خدا و گذشتن از مال و جان در این راه است ولی آنها برای مطامع شخصی مسلمان شدهاند. از اینرو باید بپذیریم که ورود همه به دسته اول، یعنی اسلاممداران راستین، امر بسیار محالی است، هر چند تلاش در این راه و ایجاد هرگونه تغییر و رشدی به سمت ایدهآل پسندیده است. لذا این تلاش و ایجاد رشد پدید نخواهد آمد، مگر در قالب نظامی هدفمند و نهضتی مستمر و پویا که بتواند با شناساندن وجوه اسلام ناب هدایتگر جامعه به سوی اسلام راستین باشد.
در نگاه شهید بهشتی این نهضت یا نظام هدفمند، حرکتی است که جامعه را به سوی سعادت سوق میدهد، هرچند بسیار سخت، مشقتآور و کند باشد. ایشان معتقدند این سختی و کندی نباید انگیزهها را کم کند، لذا باید با تمام قوا حرکت کنیم و بدانیم انسانسازی هر چند کُند ارزش دارد. تلاش ایشان در زمان پیروزی انقلاب اسلامی نیز موید همین مطلب است. حضور در مناظرههای مختلف داخلی و خارجی و بحث با نمایندگان مکاتب مختلف فکری – عقیدتی از جمله مارکسیستها، سخنرانی در محافل دانشجویی و آکادمیک چون انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا و انبوه جزوات و کتب فراوان باقیمانده از ایشان، مصداقهای مجاهدت مخلصانه شهید بهشتی در راه اعتلای انسان در مکتب اسلام است. بر همین اساس و با تاسی از سیره رفتاری آن شهید عالیمقام، همه افراد جامعه بویژه مسؤولان و صاحبنظران باید تلاش کنند با تبیین اصول اسلام، مبارزه با فساد و تهاجمهای غربی و مقابله با حرکتهای منافقان داخلی، با بینشی عمیق و همتی مضاعف جامعه را به سوی اسلام راستین هدایت کنند و آن را از آفات آخرالزمان مصون بدارند.
*دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور