بررسي فقهي اقدامات تروريستي در جوامع اسلامي(5)

Qoran

ب) اقدامات تروريستي عليه كفار

موضوع ديگر قابل بحث در اين زمينه حكم ترور عليه كفار در كشورهاي اسلامي يا غير اسلامي است . آيا جايز است كه برخي مسلمين اقدام به قتل يا جرح يا ديگر اعمال خشونت بار عليه كفار كنند ؟‌ و آيا مي توان عده اي را براي ترور رؤساي كفر فرستاد ؟‌

پاسخ به اين مسئله به رابطه مسلمين و كفار بر مي گردد . از ديدگاه اسلام ، كفار به دو دسته كلي تقسيم پذير هستند :‌ 1) كفار ذمي ، 2) كفار حربي .

1. كفار ذمي : شامل اهل كتابي است كه با دولت اسلامي قرارداد پرداخت جزيه (به جاي پرداخت زكات و خمس و ...) منعقد مي كنند و در دارالاسلام و تحت لواي حكومت اسلامي مي توانند زندگي كنند .

از تبعه دولت اسلامي محسوب شده در نتيجه از حقوق اجتماعي برخوردارند . ايشان محقوق الدم بوده و هر گونه تعرض به جان و مالشان حرام است ، چرا كه تأمين امنيت ايشان بر عهده دولت اسلامي است . در نهايت اقدام به هر گونه عمل تروريستي عليه ايشان در حكم عمل تروريستي عليه مسلمين بوده و حرام مي باشد .

2. كفار حربي : كفاري از اهل كتاب يا غير ايشان كه در دارالحرب زندگي مي كنند و دو دسته هستند : يا در حال جنگ با مسلمين به سر مي برند و يا در حال صلح يا امان به سر مي برند.

 

1) در حال جنگ

يكي از كساني كه مهدور الدم بوده و واجب القتل به شمار مي روند كفاري هستند كه در جنگ با مسلمين به سر مي برند و هر اقدام شرعي در جهت غلبه بر آنها جايز است . لذا در ميدان جنگ و در سرزمين ايشان مي توان به هر طريق اقدام به مبارزه با آنها كرد .

اينگونه اقدامات كه در مقوله جهاد مي گنجد در نظر اسلام جايز است ، منتها بايد بر طبق قوانين جنگ در اسلام باشد ، از جمله اين كه قتل زنان ،‌ كودكان ، سالخوردگان و ديوانگان جايز نيست و استفاده از سلاح هاي ممنوعه و ناجوانمردانه چون سم يا سلاح هاي شيميايي و آسيب به محيط زيست و ... ممنوع است ،(1) لذا اگر قتل و جرح و ديگر اقدامات خشن در قالب غدر يا ديگر اقدامات مخالف شرع باشد ، ممكن است ترور محسوب شده و جايز نباشد .

 

در فقه اسلامي براي جنگ ، احكام دقيق ، عادلانه و انسان دوستانه اي مقرر شده است كه در بعد انساني و جنبه هاي بشر دوستانه در زمان معاصر خود همتايي نداشته و تنها محتواي آن با حقوق بشر دوستانه عصر حاضر در حقوق بين الملل مدرن قابل مقايسه است . حقوق بشر دوستانه را مي توان يكي از عناصر ذاتي و اصول بنيادين نظام حقوقي اسلام دانست كه داراي مفهومي ژرف و جذاب است .

اگر به كنوانسيون هاي 1949 ژنو و پروتكل هاي الحاقي آن بنگريم قواعد اساسي مربوط به جنگ ، شيوه ها و روش هاي جنگ ، حفظ مردم غير نظامي ، حمايت از اهداف غير نظامي و رفتار با آسيب ديدگان و كشته شدگان ، حقوق اسيران و مانند آن را مشاهده مي كنيم كه در فقه اسلامي تمامي اين امور به طور دقيق تبيين شده است .

قواعد اسلامي پيرامون جنگ بر گذشت ،‌ رحم و همدردي مبتني است ، ارزش و كرامت انسان از اصول مسلم اسلامي است كه در جنگ حائز اهميت است و رسماً مثله كردن ، شكنجه و هر شكل ديگر از رفتار تحقير آميز دشمن را منع مي كند .

مطابق حقوق بشردوستانه اسلامي افراد غير نظامي در منازعات مسلحانه بايد تفكيك شوند و خصومت فقط بين نيروهاي مسلح مجاز است . تمامي حملات كور و بدون هدف و تهديد به ايجاد وحشت و ترور و عمليات تلافي جويانه بر عليه غير نظاميان و جمعيت غير نظامي ممنوع است .

در فقه اسلامي حمايت ويژه اي از بعضي طبقات غير نظامي چون اطفال ، زنان ، سالخوردگان ،‌ افراد مريض ، روحانيان پيش بيني شده است و بر اساس فقه اسلامي ، جنگجويان حق ندارند در مقام انتقام جويي به مجازات دسته جمعي مبادرت ورزند .

فقه اسلامي در باب رفتار با مجروحان و اسيران جنگي ، قواعد انسان دوستانه روشني دارد و براي آن حقوق خاصي قائل است ؛ همچون رعايت احترام و منع شكنجه ، حفظ وحدت خانوادگي ،‌ تضمين حق ارتباط با خانواده ، آزاد سازي از روي عطوفت و رأفت .

انديشه اسلامي همواره بر آن است كه از ميزان وحشي گري در جنگ ها بكاهد ، از اين رو حق انتخاب سلاح را محدود نموده و تحديد تسليحات از قواعد مسلم حقوق جنگ است كه در فقه اسلامي به اجمال مورد توجه قرار گرفته است ، مثلاً استفاده از سم به دليل اين كه موجب انهدام جمعي مي شود ممنوع شده است . (2)

2) در حال صلح يا امان

دسته ديگر از كفار حربي ، كساني هستند كه در قالب نهادهاي معتبر حقوق بين الملل اسلامي چون پيمان صلح ، ‌امان و هدنه ، روابط مسالمت آميزي با مسلمين دارند .

نهاد صلح : هدف از جهاد يا جنگ مشروع از نظر اسلام (3) گسترش توحيد و خدا پرستي و دين اسلام ، بر چيدن فتنه از روي زمين ، رفع هر گونه ظلم و ستم ،‌ نمايش اقتدار سپاه اسلام ، فرصت تفكر براي گمراهان ، اصلاح و تربيت خود مسلمين و افزايش درجه ايمان آنان و بالجمله دعوت به اسلام است .

 

از اين رو آنگاه كه اين اهداف بدون نياز به جنگ قابل تأمين باشد ، دليلي براي اقدام مسلحانه وجود نخواهد داشت . اسلام محور روابط با غير مسلمانان را اصل صلح و همزيستي مسالمت آميز قرار داده است ، از اين رو دعوت به اسلام كه از اهداف عالي جهاد است ،‌ ابتدائاً از طريق مسالمت آميز وجوب پيدا مي كند .

سيره پيامبر اكرم (ص) در دعوت مسالمت آميز از طريق ارسال سفيران و مذاكره با سران كفر پيش از جنگ ها و نيز نصايح و سخنراني هاي ايشان و حضرت علي (ع) پيش از آغاز جنگ ، گواهي بر اين مدعاست .

همچنان كه وجوب دعوت از طريق مسالمت آميز از دلايلي چون : 1) اختصاص بخشي از صدقات واجب به تأليف قلوب كفار براي جذب به سوي اسلام ، 2) قاعده لاضرر (بر اساس اين قاعده مي توان ادعا كرد كه در صورتي كه بتوان با راه حل هاي مسالمت آميز به هدف خود رسيد ،‌ دست زدن به اقداماتي كه منجر به ورود خسارت هاي فراوان جاني و مالي مي شود ، روا نيست . چنانچه بحث ترس نيز در اين راستاست) ، 3) اصل احسان و نيكوكاري ، قابل دستيابي است . (4)

 

نويسنده اي در تحليل رابطه مسلمين و كفار مي گويد : " با مراجعه به پاره اي از آيات و همچنين سيره و رويه پيامبر اكرم (ص) مي توان اذعان كرد كه حالت اولي و اصلي در روابط اسلامي با ديگران بر مبناي تفاهم و مسالمت استوار است نه بر جنگ . البته بعضي از جنگ هاي صدر اسلام همچون جنگ بدر و احد در نگاه نخست با اصالت صلح در روابط بين الملل اسلامي با كفر ، مطابقت ندارد ، ولي تحقيق و بررسي تاريخي نشان مي دهد كه تمامي آنها جنبه دفاعي داشتند . (5)

 

هدف يا مهادنه (قرارداد ترك مخاصمه يا آتش بس) : از جمله مباحثي است كه فقها در اين حوزه مطرح كرده اند .

نهاد امان : قرار داد امان ،‌ عبارت از تعهد متقابلي است كه بين دو طرف مسلمان و غير مسلمان به منظور خودداري طرف مستأمن از امنيت و حمايت سياسي ، نظامي و حقوق اجتماعي در قلمرو طرف ديگر منعقد مي شود . (6)

 

يكي از الزامات اين قبيل نهادها در زمينه روابط امنيتي بين طرفين است و طرفين را (مسلمان يا كافر) ملزم به حفظ احترام و حقوق يكديگر در حوزه امنيتي كرده ، از هر گونه توسل به زور عليه يكديگر باز مي دارد . بر اساس ضوابط اسلامي در صورتي كه كفار با مسلمين در حالت صلح ، مهادنه و يا امان باشند ، پايبندي به چنين پيمان هايي و خيانت و عهد شكني نكردن با ايشان است .

مقام معظم رهبري در اين رابطه مي فرمايد : " پس از آن كه پيمان صلح به صورت صحيح منعقد شد ، شكستن آن بي شك حرام است ." و ما در مباحث فصل چهارم حرمت غدر را كه به معناي نقض پيمان ها و معاهداتي است كه با دشمن بسته شده بيان كرديم و ادله حرمتش را از كتاب ، سنت و جز آنها برشمرديم .

و حتي يادآور شديم كه قدر متيقن و مقصود قطعي پاره اي از آيات قرآن همين شكستن پيمان صلح است و يا از طريق الغاي خصوصيت به ديگر پيمان ها سرايت داده مي شود و به حرمت شكستن آنها حكم مي گردد .

آيات شريفه اي مانند : « الا الذين عاهدتم من المشركين ثم لم ينقضوكم شيئاً » و « فما استقاموا لكم فاستقيموا لهم » و رواياتي كه در باب بيست و يكم از ابواب جهاد العدو كتاب وسائل آمده ، از ادله حرمت نقض عهد هستند .

علامه حلي در تذكره حديثي از رسول خدا (ص) نقل مي كند كه فرمود : " من كان بينه و بين قوم عهد فلا يشد عقدة‌ ولا يحلها حتي ينقضي مدتها او ينبذ اليهم علي سواء‌ " يعني هر كسي با قومي پيمان دارد ، نه تصميمي بگيرد و نه آن را فسخ كند ، مگر آن كه مدت پيمان به سرآيد و يا آن كه به آنان اعلام كند كه بر اثر پيمان شكني آنان ، پيمان شان ديگر اعتباري ندارد . " (7)

 

ترور و اقدامات تروريستي عليه چنين كفاري قطعاً حرام است ، چرا كه نوعي پيمان شكني و اعلان جنگ با ايشان قلمداد مي شود كه بر خلاف وجوب وفا به چنين تعهداتي است و با آياتي چون « اوفوا بالعهد ان العهد كان مسئولا‌» و مصالح مسلمين منافات دارد . جالب است كه صاحب جواهر حتي در مواردي كه مخالفي ساب الامام نيز باشد در زمان هدنه ، تعزير وي را جايز نمي داند . (8)

 

 

 

 

پی نوشت:

1. ر . ك : محمد حسن نجفي ، جواهر الكلام ، ج 21 ، كتاب الجهاد

2. ناصر قربان نيا ،‌فقه و روابط بين الملل ، قسبات ، ش 15 ، و نيز ر . ك : جواهر الكلام ،‌ ج 21 و آثار الحرب في الفقه الاسلامي ،‌ دكتر وحبه الزهيلي و شرح السير الكبير سرخي و ابن هشام ، السيره النبوه ، ج 1 و 4 و محمد الصالح الظالمي ، فقه سياسي در اسلام ،‌ ترجمه رضا رجب زاده ، نشر پيام آزادي ، سال 1359 ، و نيز نهج البلاغه ، نامه 14 .

3. ر . ك : قاسم شبان نيا ، آثار جهاد در روابط بين الملل ،‌ قم مؤسسه امام خميني ،‌ص 68 – 63

4. ر . ك : قاسم شبان نيا ، همان ، ص 153 – 123

5. ر . ك : ناصر قربان نيا ، فقه و حقوق بين الملل ،‌ مجله قسبات ، شماره 15 و 16

6. عباسعلي عميد زنجاني ، فقه سياسي ، حقوق تعهدات بين المللي و ديپلماسي در اسلام ، ص 47 .

7. مقام معظم رهبري (دام ظله) قرارداد ترك مخاصمه و آتش بس ، ص 112 ، نم افزار فقه اهل بيت نور و مجله فقه اهل بيت (ع) ،‌شماره 12 و 12 و 13 .

8. ر . ك : جواهر الكلام ، ج 21 ، ص 345

 

بررسي فقهي اقدامات تروريستي در جوامع اسلامي(4)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31