سنت نبوي در مقابله با تروريسم (3)

4ucv0281

از آنچه في الجمله در خصوص آغاز و منشأ مباحث مربوط به قتل مخالفان به فرمان يا رضايت پيامبر (ص) از كتب روايي و تاريخي اهل سنت بيان شد و با توجه به عدم رعايت ضوابط نقل حديث و ويژگي هاي مورد نظر شيعه در خصوص صفات راويان ، بي اعتباري چنين نقل هايي از نظر شيعه روشن مي گردد .

اما جاي تعجب است كه برخي بزرگان شيعه از جمله مجلسي و طبرسي و نيز برخي معاصرين به اين نقل ها استناد كرده اند . بنابراين ضروري است تا به صورت جدي به واكاوي سند احاديث مورد نظر پرداخته و قوت و ضعف اين سندها روشن شود .

1. سند حديث مربوط به سفيان بن نبيح الهذلي به نقل از مغازي ذهبي (1) چنين است : " محمد بن سلمه ، عن ابن اسحاق ، حدثني محمد بن جعفر بن الزبير عن عبدالله عن عبدالله بن انيس عن ابيه ،‌ قال : دعاني رسول الله فقال ... "

 

در اين حديث محمد بن مسلمه ثقه است ، زيرا علي بن ابراهيم قمي در تفسير خود از وي نقل روايت كرده است . (2) و چون او فقط از ثقات نقل مي كند ، محمد بن مسلمه را بايد ثقه دانست . مرحوم خويي در معجم الرجال الحديث نيز تمام راويان حديث در تفسير قمي را ثقه مي داند . (3)

 

اما ابن اسحاق مجهول است ، زيرا يا در كتب رجالي معتبر شيعه از وي ناكامي برده نشده است و يا اگر نامي از وي به ميان آمده است به دليل عدم ذكر نام كوچك او ، ابن اسحاق مشترك است ،‌ لذا مجهول است و قابل اعتنا نيست .

محمد بن جعفر بن الزبير نيز مجهول است و عبدالله بن عبدالله و عبدالله بن انيس نيز هر دو (پدر و پسر) ضعيف اند ، زيرا گرچه در برخي معاجم از جمله معجم الرجال خويي (4) و رجال شيخ (5) از آنها نام برده شده ، ولي توثيق نشده اند .

 

2. سند حديث منقول از تاريخ طبري در خصوص كعب بن الاشرف چنين است :‌ " ... وحدثنا ابن حميد قال حدثنا سلمه عن محمد ابن اسحاق عن عبدالله المغيث بن ابي برده : من لي بابن الاشرف ... "

در اين سند نيز اين حميد مجهول است و نام وي در كتب رجالي از جمله رجال خويي و رجال قهپايي نيامده است . سلمه و ابن اسحاق نيز هر دو مجهول اند . عبدالله بن مغيث بن ابي برده نيز مجهول است و نام وي در منابع شيعه در شمار اصحاب رسول اكرم (ص) و راويان از او نيامده است .

3. سند حديث منقول از تاريخ طبري در خصوص ابورافع سلام بن ابي الحقيق نيز چنين نقل شده است : "‌ فحدثنا هارون بن اسحاق همداني ، قال حدثنا مصعب بن المقدام قال حدثني اسرائيل ، قال حدثنا ابو اسحاق عن البراء‌ قال : ... "‌

در اين سند نيز همان اشكالات سابق در سندهاي قبلي موجود است ، يعني هارون بن اسحاق همداني ، مصعب بن المقدام ، اسرائيل و ابو اسحاق همگي مجهول اند . البته براء ميان سه نفر مشترك است و هر سه از اصحاب رسول خدا و ثقه هستند ، زيرا كه براء بن عازب الانصاري الخزرجي از اصفياست ، براء بن مالك انصاري در ركاب پيامبر به شهادت رسيد و براء بن معرور از نقباست . (6)

 

با وجود اين ضعف سند ناشي از مجهول بودن عمده راويان سند ، تمام سند را ضعيف مي سازد .

4. اما نقل مربوط به قتل ابوعفك به دست سالم بن عمير به نقل از واقدي (7) به دليل اين كه اقدام سالم بن عمير اصولاً فاقد اجازه ، اذن يا دستور و يا حتي رضايت پيامبر بوده و از اصل داخل در بحث نيست . زيرا سعيد بن محمد و عماره بن غزيه ، اسماعيل بن مصعب ، معصب بن اسماعيل و اسماعيل بن زيد مجهول اند و قابل اعتماد نيستند . (8)

 

5. سند مربوط به قتل اسماء بنت مروان نيز به نقل از واقدي (9) نامعتبر است ، زيرا راويان آن مجهول اند ، در اين خصوص واقدي نقل كرده است : " حدثني عبدالله بن حارب ، عن ابيه ،‌ان ... "‌ در حالي كه هم عبدالله بن حارث ميان ده نفر مشترك است و هم پدر او حارث نيز فاقد كنيه بوده و مجهول است . (10)

 

اگر اعتبار احاديث منقول در موضوع مورد بحث را با توجه به ارزش سندي آنها ارزيابي كنيم ، در واقع نمي توان به اين اخبار تمسك جست و منقولات مربوط به اعمال خشونت بار پيامبر اكرم ، از اصل فاقد وجه و اعتبار خواهند بود . اخباري كه تماماً متكي به نقل مجاهيل باشند ، چگونه مي توانند در تحقيق درباره شخصيت و سنت مؤسس دين مورد استناد قرار گيرند .

 

5. تحليل فعاليت هاي نظامي پيامبر (ص) و اقدامات قهرآميز نامتعارف ايشان

1- 5 اقدامات قهرآميز پيامبر (ص) [ غزوات و سرايا ]

سيره نويسان از اقدامات نظامي پيامبر تحت دو عنوان نام مي برند : نخست غزوات (11) و ديگري سرايا . (12) در تعداد اين فعاليت هاي نظامي ميان سيره نويسان اختلاف است . تعداد غزوه ها را از 26 (13) تا 27 (14) مورد و سريه ها را از 35 تا 81 سريه با تفاوت نقل صاحبان سير ذكر كرده اند .

 

اين اقدامات به تفاوت نقل از سال اول يا دوم هجرت پيامبر به مدينه آغاز و تا سال 11 هجري صورت پذيرفته است . مجموع اين اقدامات نظامي را مي توان حداقل 61 و حداكثر 108 اقدام جنگي براي آن حضرت دانست كه به طور متوسط 6 تا 11 اقدام نظامي در سال مي شود .

نكته اي كه نقش زيادي در بحث ما دارد ، آن است كه تمامي سيره نويسان موارد اقدام به كشتن مخالفان را تحت عنوان سريه ثبت كرده اند و اين بدين معناست كه تلقي تمام سيره نويسان از اين اقدامات ، اقدامات جنگي و داخل در قواعد جنگ و آيين نبرد است ، نه ترور عليه اشخاص و اموال به صورت غافلگيرانه .

آنچه از پيامبر در تمام اين غزوات و سرايا نقل شده است حاكي از الزام فرماندهان و مجاهدان مسلمان به رفتار انساني و عدم تعرض به دو طائفه است : يكي غير نظاميان اعم از زن و مرد و پير و جوان و ديگري نظاميان دشمن كه اظهار اسلام كنند .

حتي در خصوص نظاميان و جنگجويان دشمن نيز در هيچ يك از سيره ها و حتي نوشته هاي نويسندگان و مستشرقان غير مسلمان دستور و توصيه اي از پيامبر نقل نشده است كه نشان دهنده خشونت نامتعارف از سوي پيامبر و مسلمانان باشد . البته نفس جنگ عملي خشونت آميز است كه به عنوان آخرين چاره مورد اقدام قرار مي گيرد .

با توجه به نهي شارع و پيامبر از اقدامات خشونت آميز نامتعارف حتي در شرايط جنگي ، روح پيروي از اصول اخلاقي در رفتار با غير مسلمانان و حتي دشمنان اسلام كاملاً آشكار مي گردد .

 

2 – 5 بررسي علل اقدامات قهر آميز پيامبر (ص)

اين پژوهش آن بخش از اقدامات پيامبر را مورد توجه قرار داده است كه داراي دو ويژگي است: نخست غير مسالمت جويانه بودن آن اقدامات و ديگري طرفيت يهود در اين اقدامات . با توجه به اين نكته بايد پاسخ هايي موجه براي اين پرسش ها يافت :

• آيا يهود ويژگي خاصي داشته اند كه مورد تعرض قرار گرفته اند ؟‌

• آيا اگر پيروان ساير اديان الهي مانند مسيحيان در مسئله دخيل بودند ، باز رفتار سياسي پيامبر با آنان غير مسالمت جويانه بود ؟‌

• در خصوص اقدامات غير مسالمت جويانه با يهود ، پژوهش را مي توان اينگونه به سامان رساند كه اصل در اسلام در رفتار با پيروان ساير اديان چيست ؟ رفتار مسالمت جويانه يا غير مسالمت جويانه ؟

• چه قرائن و دلايلي مي تواند زمينه ساز مسالمت جويي جامعه نوبنياد اسلامي با ساير ملل باشد ؟‌

• چه قرائني مي تواند حاكي از تنش و زمينه هاي ناآرامي در رفتار گروه ها و دسته بندي هاي موجود يك جامعه باشد ؟

• در صورت وجود چنين قرائني ،‌ قواعد رفتاري نبوي چگونه رصد شده است ؟‌

• اصل در رفتار پيامبر اكرم (ص) با غير مسلمانان جامعه تازه تشكيل در مدينه چه بود ؟‌

• در صورت امكان بروز تعارض ، پيامبر از چه مكانيزم هايي بهره گرفت ؟

• اين مكانيزم ها چه محتوايي داشته است ؟

• طرفين (جامعه اسلامي و شخص پيامبر ، طوايف يهود) چگونه اين مكانيزم ها را به كار برده اند ؟‌

• طرفين چه تعهداتي براي استقرار صلح در مدينه داشتند ؟‌

• چه تضميناتي در صورت نقض قرارداد نسبت به طرفين در نظر گرفته بود ؟‌

• آيا در صورت بروز اختلاف ميان طرفين در نحوه اجراي قرارداد يا برداشت و تفسير از مندرجات آن داوري تعيين شده بود ؟

• آيا داوري امري مقبول بود ؟

• داور كه بود و چگونه داوري مي كرد ؟‌

• سؤال محوري ديگر در اين مقطع آن است كه آيا براي قتال با اقدام كنندگان عليه مسلمانان اجازه يا اذن معصوم (پيامبر ، امام) لازم است ؟

• به عبارت ديگر اقدامات پيامبر در قبال طوايف سه گانه يهود مجوز اقدامات مشابه در برابر اهل كتاب با چنان شرايطي مي شود يا نياز به اجازه حاكم اسلامي است ؟

• حكم مسئله در مورد مسلمان اقدام كننده عليه حكومت اسلامي چگونه است ؟‌

• آيا مي توان به صورت غافلگيرانه وي را به قتل رساند ؟

در پاسخ به پرسش هاي مذكور بايد به اين نكته محوري توجه داشت كه ما درصدد واكاوي سنت نبوي در همان عصريم و صواب يا ناصوابي آن اقدامات را در همان شرايط زماني و مكاني مي سنجيم .

بنابراين بايد گفت كه در خصوص طرفيت يهود بدون هيچ ترديدي ، يهود ويژگي خاصي نداشته است . بنابراين اگر مسيحيان يا مشركان مدينه هم به اقدامات تحريك آميز و نقض پيمان ها مبادرت مي ورزيدند ، به يقين رفتار پيامبر همان بود كه درباره طوايف سه گانه يهود داشت .

مؤيد اين امر وضعيت اهل كتاب و مشركان در مدينه است ، زيرا ساكنان مدينه قبل از اسلام در دو گروه جاي مي گرفتند :‌ يهود و مشركان .

 

 

 

پی نوشت:

1. الذهبي ، ص 346 – 347

2. قمي ، ج 1 ، ص 46

3. خويي ، ج 17 ، ص 128

4. همان ، ج 11 ، ص 121

5. رجال شيخ ، ص 44

6. خويي ، ج 4 ، ص 184 – 189

7. واقدي ، ج 1 ، ص 174 – 175

8. خويي ، پيشين ، ص 3 ، 7 ،‌12 ، 18

9. واقدي ، پيشين ، ص 174- 175

10. خويي ، پيشين ، ج 10 ، ص 152 – 154

11. جمع غزوه ، اقدامات نظامي كه پيامبر در آن شركت مي كرد و فرماندهي آن را بر عهده داشت .

12. جمع سريه ، اقدامات نظامي كه پيامبر در آن شركت نمي كرد و كسي را به عنوان فرمانده به همراه جمعي به مأموريت نظامي گسيل مي داشت .

13. مسعودي ، ج 2 ، ص 278 – 288

14. ابن اسحاق ، ج 4 ، ص 280 – 281


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31