وحدت شیعه و سنی در استان سیستان و بلوچستان از دسیسهها و جنایتهای دشمنان وحدت مالامال است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی هابیلیان به نقل از عصر هامون، روزگاری بر وحدت این استان نگذشت مگر اینکه وهابیان خواستند ضربهای بر آن وارد کنند هرچند از غبار این طوفانها حتی گردی بر پیکر این وحدت ننشست.
از همان آغازین روزهای همبستگی شیعه و سنی، گروههائی که داعیه طرفداری و برابری اقشار و حمایت از طبقه محروم را داشتند و مستقیم و غیرمستقیم توسط دشمنان کینهتوز این ملت بزرگ، حمایت میشدند، دستشان به خون زن، مرد، کودک، پیر و جوان شیعه و سنی این استان آلوده شد و برای رسیدن به اهداف شومشان به هر جنایتی دست زدند .
پیر، جوان، کودک، زن و مرد را ترور کردند. در کوچه و بازار و محل آمد و شد مردم و حتی در محل اقامه نماز، بمبگذاری کردند.
حتی زنان و کودکان را مورد حملات مسلحانه قرار دادند. به هر نحو که توانستند برای وحدت شیعه و سنی مانع شدند و از جنایات هولانگیز انتحاری، بمبگذاری ترور شخصیت و آدمربایی و... دریغ نکردند.
ننگینترین ماْموریتها را به نفع دشمنان این مرزو بوم انجام دادند و تا کنون در رکاب آنان ایستادند که چه آگاهانه و چه ناآگاهانه مجری تصمیمات سرویسهای جاسوسی آمریکا، انگلیس و اسرائیل شدهاند و در روز پاکی چون تاسوعای حسینی، که شیعه و سنی در کنار هم برای عزاداری آل پیامبر(ع) حضور داشتند دست به قطعه قطعه کردن آنان زدند وبلوار امام خمینی (ره) شهرستان چابهار را آغشته به خون شهدا کردند، چرا که در کنار هم بودن شیعه و سنی خاری تیز به چشم دشمنان این منطقه است.
ساعت ۱۰ و۳۰ دقیقه روز چهارشنبه ۲۴آذر ۱۳۸۹ خورشیدی برابر با تاسوعای حسینی ۱۴۳۲هجری قمری و در حالی که جمعیت عزادار و بر افروخته از عشق و ارادت به سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع)، غرق عزاداری و نوحه سراییاند، صدای مهیب انفجار بمب، فضای شهرستان چابهار را پر میکند.
انفجارمهیب همه جا را به لرزه در میآورد و لحظهای بعد دود غلیظ و بوی خون و باروت در فضای سراسر معنویت صفوف عزاداران چابهاری را درهم میپیچد. بویی که مردم این استان با آن غریبه نیستند بویی که ۵ ماه قبل در شب میلاد حضرت عباس(ع) در زاهدان پیچیده بود این بار در تاسوعای آن حضرت در چابهار به مشام میرسید.
در این حادثه تروریستها چند نفر بودند، بمب اول توسط عامل انتحاری که جلیقه انفجاری را در زیر لباس خود مخفی ساخته بود منفجر میشود.
در همان لحظات اول ۳۳ نفر از عزادارن به شهادت میرسند به گونهای که خون آنها بلوار امام خمینی (ره) چابهار را رنگین میکند و بوی آشنای شهادت در هوای شرجی چابهار پخش میشود.
تروریست دوم قصد نزدیک شدن به محل ازدحام جمعیت پس از انفجار اول را دارد، اما توسط ماموران شناسایی و قبل از هر اقدامی به هلاکت میرسد.
مردمی که در روز تاسوعا همگی در خیابان حضور دارند برای کمک به مردم و نجات مجروحان به محل حادثه میشتابند، اینجا دیگر شیعه و سنی برای یاری رساندن به یکدیگر دست از پا نمیشناسند همه به هم یاری میرسانند باز خون شیعه و سنی بعد از حادثه تروریستی پیشن در کنار هم ریخته میشود.
شرایط ویژه پس از انفجار، موجب گردید ورودیها به خیابان بسته شود و همه دستگاههای امنیتی فعال گردند.
دقایقی پس از انفجار
دردناکترین زمان، زمان جمع آوری شهدا بود، آشنا و غریب معنی نداشت اینجا حس انسان دوستی بود که در همه مردم چابهار وجود داشت و به یکدیگر یاری میرساندند.
همه از حادثهای که تنها از افکار و دستان شوم وهابیت بر میآمد، گفتوگو میکردند و هر کس در آن لحظات سخت، میاندیشید که چه کاری باید و میتواند انجام دهد.
پیکرهای زخمی مجروحین و شهیدان با وسایل نقلیه شخصی و آمبولانسهایی به بیمارستان امام علی (ع) چابهار منتقل شدند و آنچه از کینه وهابیت باقی ماند، بیش از ۵۰ مجروح حادثه بود که عدهای از آنان به شدت مجروح شده بودند و ۳۹ نفر شهید که الی الابد مظلومیتشان گریبانگیر دشمنان ولایت است.
در این میان یک فروند هواپیما به چابهار پرواز کرد تا مجروحانی که نیاز به تجهیزات و مراقبت بیشتری دارند را به زاهدان منتقل کند.
در میان مجروحان و شهدا از هر سن و از هر قشر، شیعه و سنی و طبقهای دیده میشدند. پیر، جوان، کودک، زن و مرد.
درمیان شهداء وجود طفل دوماهای بنام ثناء پردل باعث پی بردن به عمق مظلومیت حادثه تاسوعای چابهار میشود و چهره واقعی و پلید دشمنان وحدت در منطقه را نشان میدهد.
کوچکترین شهید حادثه چابهار (ثنا پردل)
در یک کلام تاسوعا در چابهار، حقیقتاً به تاسوعایی به یادماندنی در تاریخ، پس از تاسوعای حسینی (ع) تبدیل شده بود.
مساجد، حسینیهها و تکیههای حسینی امروز مجهز به گیتهای امنیتی و بازرسی بدنی بودهاند که تروریستها مجبور به انجام این اقدام وحشیانه در خیابان و معابر پر رفتوآمد کردند. این حادثه نشان میدهد که تروریستها به شدت تحت فشار نیروهای بیگانه هستند و مجبور به انجام هرگونه عملیاتی و به هر شکلی شدهاند؛ چرا که پیش از این آنان فقط شیعیان را هدف خود معرفی میکردند ولی اینگونه جنایت که در خیابان و بدون در نظر گرفتن شیعه و یا سنی بودن مردم صورت میگیرد، نشان میدهد که آنها برای انجام جنایتها هیچ فرقی بین شیعه و سنی قائل نیستند و این امر تنها بهانهای برای رسیدن به اهداف شوم بیگانگان در منطقه است.
و اما سوالهایی که بعد از گذشت سالها از این ماجراها هنوز در حافظه تاریخ بیپاسخ مانده این است که چه کسی پاسخ خواهد گفت؟ به راستی چه کسی از این جنایت ددمشانه سود برد؟ آیا اقدامی که فضای امنیت روانی مردم را مشوش کرده و باعث تشدید اختلاف بین مذاهب اسلامی میشود را میتوان جز مزدوری و سرسپردگی برای دشمنان تفسیر کرد؟ کشتن افراد بیگناهی که نه در میدان جنگ که در صفوف عزای سالار شهیدان مشغول عزاداری بودند، برای دفاع از کدام حق و برای رسیدن به کدام آزادی است؟
محمد مقدم