جنایت‌های ضدانقلاب ذره‌ای ما را از اهدافمان دور نمی‌کند

Firuoozi

شهید کوروش فیروزی، فروردین ۱۳۴۸ در روستای گتک کرمان در خانواده‌ای مذهبی و پرجمعیت به دنیا آمد.

او تحصیلات عالیه‌اش را در رشته‌های علوم آزمایشگاهی و حقوق به پایان رساند و دوران سربازی‌اش را به صورت امریه در دانشگاه علوم پزشکی شیراز گذراند. وی در مرکز انتقال‌خون مشغول به کار شد. در سال ۱۳۷۸ ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دو فرزند است.

کوروش فیروزی ۷خرداد۱۳۸۸ در حالی که برای اقامه نماز همراه دوستانش به مسجد علی‌بن ابی‌طالب‌‌(ع) زاهدان رفته بود، در انفجار مسجد توسط گروهک تروریستی جندالله(جندالشیطان) به شهادت رسید.

آنچه در ادامه می‌خوانید شرحی است بر گفت‌وگوی هابیلیان با همسر شهید کوروش فیروزی:

وقتی با همسر شهید فیروزی برای مصاحبه تماس گرفتیم گفتند هر زمان مقدور باشد خودشان اطلاع می‌دهند. مدتی از تماسمان نگذشته بود که اعلام آمادگی کردند. بعد از سلام و احوال‌پرسی گرم توضیح دادند که بروشوری آماده از شهید دارند لذا تصمیم گرفتیم مصاحبه را خلاصه کنیم اما بعد از شروع صحبت‌ها آنقدر گرم گفت‌و‌گو شدیم که مصاحبه‌مان به طور کامل انجام شد! آنچه در ادامه می‌خوانید بخش کوتاهی از این گفت‌و‌گو است:

«سال ۱۳۷۸ ازدواج کردیم. هردو دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان بودیم. من در رشته مامایی درس می‌خواندم و او در رشته علوم آزمایشگاهی مشغول تحصیل بود. قبل از قبولی در رشته علوم آزمایشگاهی در دو رشته شیمی و دانشگاه تربیت معلم هم قبول شده بود. اما چون به این رشته‌ها علاقه نداشت درس را نیمه‌تمام‌‌ رها کرده و مجددا در کنکور شرکت کرده بود.

رشته علوم آزمایشگاهی را خیلی دوست داشت می‌گفت: «من خدا را زیر میکروسکوپ آزمایشگاه می‌بینم!»

کوروش علاقه زیادی به قرآن داشت. برای همین در دانشگاه کانون قرآن و عترت را راه‌اندازی کرد. زمینه ساز علاقه‌مندی او به قرآن پدرش بود. ایشان همیشه بعد از نماز صبح قرآن تلاوت می‌کرد و بچه‌ها با صدای قرآن پدرشان از خواب بیدار می‌شدند.

آشنایی من و همسرم هم از کانون قرآن و عترت آغاز شد. من در آن کانون به علت فعالیت‌های قرآنی زیادی که داشتم مسئول قسمت خواهران بودم.

من و کورش همیشه سعی داشتیم مبنای زندگی‌مان متفاوت باشد. اولین جایی که بعد ازدواج رفتیم گلزار شهدا بود تعهدات زندگی‌مان را آنجا بستیم.

سال‌های اول زندگی ساکن تهران بودیم. هر دو فرزندم در تهران متولد شدند. کورش مقید بود بچه‌ها در مراسمات مذهبی حضور داشته باشند برای همین اولین مکانی که فرزندان‌مان را بعد از تولد بردیم مراسم دعای کمیل بود. نسبت به تربیت بچه‌ها خیلی حساس بود. تاکید داشت فرزندانمان با قرآن انس داشته باشند برای همین هر روز در خانه برنامه تلاوت قرآنمان به راه بود‌.

همسرم‌‌ همان اول ازدواج گفت که زندگی‌اش را براساس کارش تنظیم می‌کند و اگر روزی نیاز باشد در محروم‌ترین نقطه فعالیت کند حتما به آنجا می‌رود. برای همین بعد از مدتی عازم زاهدان شدیم. کوروش در مرکز انتقال‌خون کار می‌کرد و ماموریت زیاد می‌رفت اکثر اوقات من و بچه‌ها تنها بودیم.

ایشان بسیار مهمان‌نواز بود. زمانی که مهمان به منزلمان می‌آمد برایش سنگ تمام می‌گذاشت؛ اما زمانی که در خانه مهمان نداشتیم معتقد بود غذا‌هایمان باید ساده باشد.

ملاک و معیار ارزشیابی‌هایش همیشه قرآن بود. می‌گفت هرچه داریم از قرآن داریم و زندگی‌مان را مدیون قرآن هستیم.

بسیار پرکار و پر تلاش بود. خیلی کم استراحت می‌کرد. گاهی که اعتراض می‌کردم می‌گفت در قبر وقت زیادی برای استراحت دارم!

شاید خیلی از مستحبات را انجام نمی‌داد؛ اما نسبت به واجبات بسیار مقید بود و بقیه وقتش را صرف مردم می‌کرد. سعادت و خوشبختی را در خدمت به خلق می‌دید. همه دوستان و اقوام خوش‌برخورد بودنش را تایید می‌کنند.

روز ۷خرداد۱۳۸۸ برای سالگرد ارتحال آیت‌الله بهجت در دانشگاه علوم پزشکی برنامه داشتیم. بنا بود کوروش برای همراهی سخنران برنامه برود و من و بچه‌ها خودمان به دانشگاه برویم.

همسرم و سخنران برنامه قبل از مراسم دانشگاه به مزار شهدای زاهدان رفتند. نزدیک اذان بود. مهمانشان گفت: «نمازمان را در مسجد علی بن ابی‌طالب بخوانیم.» به همین علت عازم مسجد شدند.

هنوز در منزل بودم که برادر شوهرم زنگ زد و گفت: «کوروش همراهش را جواب نمی‌دهد. شنیده‌ام در مسجد علی بن ابی‌طالب بمب‌گذاری شده است.» من که از موضوع اطلاع نداشتم گفتم: «نگران نباشید امشب در دانشگاه مراسم است کوروش رفته آنجا. تا دقایقی دیگر من و بچه‌ها هم می‌رویم.»

وقتی به دانشگاه رسیدم دوستانش گفتند کورورش نیامد و رفته مسجد علی ابن ابی‌طالب. خودمان را به مسجد رساندیم. اجازه ورود نمی‌دادند. تمام دوستانش می‌دانستند کوروش شهید شده اما کسی به من چیزی نگفت. تا اینکه حدود ساعت ۳ شب خبر شهادتش را شنیدم.

رفتن کوروش برایم خیلی سخت بود. فقط گریه می‌کردم. من همیشه برای شهادت فرزندانم دعا می‌کردم؛ اما تحمل دوری کورش را نداشتم با اینکه می‌دانستم او روزی شهید خواهد شد. بالاخره رفتن از این دنیا برای هرکسی اتفاق می‌افتد و چه بهتر که شهادت نصیب انسان شود. نیت خالصانه کوروش او لایق شهادت کرد.

دشمنان این ممکلت باید بداند هرچه این اتفاقات بیشتر رخ دهد فرزندان ما مهیا‌تر می‌شوند. ما مسلمان‌زاده شده‌ایم تا در خدمت اسلام باشیم و این جنایت‌ها ما را از راهمان برنمی‌گرداند.»


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان