اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(20)

Amolجلسه دوم :

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله گیلانی : دومین جلسه بررسی فاجعه آمل که به دست به اصطلاح "سربداران جنگل" انجام گرفته ، آغاز می شود و طبق معمول دادگاه های انقلاب اسلامی تیمناً و تبرکاً آیاتی چند از کلام الله مجید ، قرائت و کیفر خواست متهم دیگر تلاوت خواهد شد .

(تلاوت آیات نخستین سوره توبه )

 

آیت الله گیلانی : آیات تلاوت شده از ضمائر اهل کفر خبر می دهد . آنها که کفر در وجودشان صورت جوهریه پیدا کرده، مراعات مسائل انسانیت را نمی کنند و قرآن کریم امر صریح می کند که پیشتازان جامعه کفر باید ریشه کن شوند . مادام که از آنها در کره زمین دارای قدرت و توانی باشند ، سبب اضطراب ساکنین کره زمین اند .

« ... فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ .. » آنها از مزایای احکام فطرت محرومند . (توبه/12)

یکی از خانواده های محترم شهدا تقاضای صحبت کرده است . دادستان محترم اجازه می فرمایید چند جمله این مصیبت دیده صحبت کند ؟ شما آقایی که تقاضای صحبت کرده اید 10 دقیقه وقت صحبت دارید .

نماینده خانواده شهدا : بسم الله الرحمن الرحیم ، نثار ارواح جمیع شهدای اسلام، صلوات . با سلام به حضرت مهدی منجی عالم بشریت و نائب بر حقش امام امت ، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود به رزمندگان دلیر اسلام در تمام صحنه های حق علیه باطل و با توسل به ارواح پاک انبیای عظام و ائمه معصومین علیهم الصلوه و السلام . حسب الامر خانواده محترم شهدا با کسب اجازه از جناب محمدی گلپایگانی و دادستان محترم ، مطالبی را به عرض می رسانم .

مقدمتاً عرض کنم که این تقاضا را بنده ننوشتم . بنده را از آمل به عنوان پدر دو شهید امر فرمودند ، تحت عنوان اینکه بتوانم تا اندازه ای مطالبی را عنوان کرده باشم در خدمت تان بیایم و سخنران نیستم . شاید اولین بار در عمرم باشد ، که در مقابل تریبون قرار می گیرم و صحبت می کنم (حدود 50 سال از عمرم می گذرد) بنابراین اگر در طول صحبتم مطالبی را نتوانستم برسانم یا غلط ادا کردم ، می بخشید .

البته ما خانواده شهدا حرفی نداریم بزنیم . ما خانواده شهدا که از حزب اللهی های پاک این مرز و بوم اسلامی هستیم ، اهل عمل بوده و اهل حرف نیستیم و عمل مان از قبل از انقلاب تا الان و کسب حلال مان ...

این پدران و مادران شهدا را ملاحظه می فرمایید ... منتها فرصت طوری است که نمی دانم چه عرض کنم . مطالب زیاد است و اگر بخواهم مجمل بگویم ، ادای سخن نمی شود و اگر بخواهم گسترده بگویم ، فرصت نیست . خلاصه این که ما خانواده شهدا اهل عملیم ، اهل حرف نیستیم . منتها حسب الامر ایشان آمدیم مطالبی را به عرض برسانیم .

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

« قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا » (کهف/ 104 _ 103)

تمام درگیری های مستضعفین جهان با مستکبرین در هر مورد در این آیه نهفته است . ما می خواهیم خدمت شما عرض کنیم که یک مقدار از مطالبی که این آقا آنجا عنوان فرمودند ، بحث سر خلق و اینها ، همه بهانه است . همه مطلب در این آیه است .

گوینده خبر ، حقیقت عالم جناب هستی ، عقل ، شعور و علم کل است و شنونده خبر ، انسان کامل ، پیغمبر اکرم ، نخبه دار هستی ، به فعلیت رسیده در همه صفات . پس خبر باید خیلی مهم باشد . می فرماید " آیا زیان بارترین عمل را به تو بگویم چیست ؟ " نمی فرماید قتل ، بی عصمتی ، دروغ گویی ، ربا یا زنا . صور را می فرماید ، یعنی آن کل را به انسان کامل می فرماید : " زیان بار ترین عمل ، عمل کسانی است که « الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ ... ، عمل کسانی است که تمام هم و کوشش شان برای همین دنیاست و خیال می کنند آنچه که اینها می کنند ، درست است . »

به نظر ما این آقایان آنهایی هستند که در دوره طاغوت تحت عنوان درس خواندن از خانواده های مرفه _ حالا تک و توکی ممکن است باشد که فرض بفرمایید استعدادی داشته اند و به اینها بورس داده اند _ ولی عموماً از خانواده های مرفه این مملکت یا وابسته به دربار یا سرمایه دارانی بودند که به عناوینی به آن دستگاه خدمت می کردند ، در جشنواره به آنها پول می دادند ...

بچه هایشان در این مسیر از امتیازاتی استفاده کرده اند رفته اند آنجا . آنها خاصیت درس خواندن در وجودشان کمتر بود . نتیجتاً از کاباره ها و دانسینگ ها ، از اماکن فساد سر در آوردند و در آنجا هم دست های پلید سازمان سیا به عناوین مختلف با اینها در تماس بود .

ممکن است بعضی از اینها نمی دانستند ، ولی عموماً این جریانات را آنها ساخته بودند و به قول محلی ما " سرکه می گذاریم ، بماند برای روز مبادا " ، اینها را داشتند تربیت می کردند و دیدیم که انقلاب ما که بحمدلله یک غربیل آسمانی دارد ، گاه گاهی این تفاله ها را بیرون می ریزد ...

آنها که دیدند این انقلاب دارد به ظهور می رسد ، اینها را تربیت کردند و فرستادند اینجا و این آقایان نه این که از سی خرداد به این طرف ... کم لطفی می فرمایند ، ایشان از همان اوایلی که وارد ایران شدند ، چه بلاها که بسر ما نیاوردند .

باور بفرمایید اینها ، تمام گروهک ها با هم در تماسند و تماس شان مرموزانه است. نه این که از خودشان همه بدانند ، عده ای از آنها هستند که می دانند ؛ بقیه آلت دستند . اینها را مثل عروسک کوکی کوک می کنند : " برو آنجا ، چشم ، برو اینجا ، چشم . " بقیه دست خود آنها بود .

از تمام انفجارات این مملکت اطلاع داشتند ، بی اطلاع نبودند . از تمام درگیری های خیابانی بی اطلاع نبودند ، هر نقشه ای که داشتند ، هر ترفندی که داشتند ، زدند که به لطف پروردگار نگرفت . البته عزیزانی را از ما گرفتند ؛

عزیزانی مثل فرزند من که خدا شاهد است همه فرزند من هستند . نمی خواهم از فرزندم تعریف کنم ، من فرزند دومم را جدیداً تقدیم کردم . دو تا پسر داشتم ، یکی در 23 دی 59 در اثر توطئه کفر به طرز مرموزانه ای شهید شد که الان در جریان رسیدگی هستیم . سرنخی داریم ، منتها فرصت نشد که خدمت مسئولین محترم بگویم . فرزند دوم من جدیداً ، شاید سه چهار روز بعد از دومین سالگرد اربعین دومی شهید شد . این فرزندم یک پارچه چریک بود ، بلایی به اتفاق یارانش ، به سر اینها در جنگل آورد ...

این دو روزی که خدمت شما هستیم ، یک یک این پدران و مادران شهید مطالبی به بنده فرمودند که اگر فرصت شد ، اینجا بیان می شود . مسائلی داریم که بایست محبت بفرمایید در رئوس برنامه تان قرار بگیرد .

عرض ما این است که این آقایان وقتی از همه ترفندها مأیوس شدند ، آمدند به جنگل .حق هم همین بود ، ذات شان جز این نمی پذیرفت ، مگر آمریکا جنگل نیست ؟ از محیطی که حیوانات دو پا داشت آمدند به محیطی که حیوانات چهار پا داشت .

از محضر مقدس دادگاه می خواهم از اینها این پرس و جو بشود ( اینها خیلی رند هستند ، توبه می کنند به قول خودشان و می دانند که همه می روند ) ریشه را به دست نمی دهند . قربان ما این ریشه را نخشکاندیم ، ریشه سرمایه داری است .

اینها در جنگل از لحاظ مالی ، نظامی ، فکری و غذایی تدارک می شدند . اینها با اجازه و کمک کی آمدند به شهر ؟ همه آنها را ما ریشه یابی کرده ایم و می شناسیم ، این آقایان آمدند ، شب را خوابیدند ، اطاق ها داشتند ، جاها داشتند . ما در یک اطاق پشت یک بام ، 13 مفسد را یکجا گرفتیم . صاحب خانه الان در آمل زندان است ، می گوید من در خانه نبودم ، بچه ام مریض بود ، بردم بیمارستان .

5 _ 4 سال حبس می گیرد و بعد عفو می خورد و در آینده نزدیکی می آید بیرون . اینها در آنجا تدارک می شدند . این درست که چادر داشتند ، زاغه ها غذا و مهمات داشتند ، ولی گوشت شان را آنها می دادند ؛ حتی غذای شان را بعضی وقت ها از تهران می آوردند . خوب منطقه وسیع بود ، نمی توانستند ببینند از کجا می رود .

نیروهای کاری ما هم که مستحضرید در جبهه ها هستند و اینها آمدند تا در جبهه ها ما ببازیم . چون کفر جهانی دیدند که در جبهه نمی توانند پیش ببرند ، اینها را به جنگل فرستادند ، تا 500 ، 5000 نیرو را معطل کنند و ما را درگیر کنند که از جنگ غافل بشویم ، که به لطف پروردگار این ترفند نگرفت .

ما می دانیم که اینها به وسیله گاودارها و سرمایه دارانی که همه گاوهای آنجا مال آنهاست تدارک می شوند ، کدام شان را گرفتند ؟ الان شنیدم بچه های بعضی از آنها را گرفتند . همه ما مدرکی نداریم که بگوییم تو به این دلیل مجرم هستی ، ولی شهر ، آنها را می شناسد ، اینها در دوره طاغوت خیلی مقام داشتند و درآمدشان زیاد بود . الان همه اینها قطع شده . خوب ، اینها بیکار که نمی نشینند ، مرموزانه کار می کنند . در آینده نزدیکی بعضی هایشان بیرون می آیند و سوار ماشین آخرین سیستم می شوند .

من از این پدران پیر شهید داده شرمم می آید . تازه وضع من از همه اینها بهتر است . چکاره ام ؟ تقریباً منشی یک دفترخانه ، 25 سال است که کار می کنم ، یک خانه دارم که آن هم در رهن بانک مسکن آمل است . همه این پدران آزادمردند ، توی اینها الان پدرانی هستند که وضع مادی شان خوب نیست .

خدا شاهد است مسئول بنیاد شهید می آید می گوید : " بیایید بگیرید ." می گویند : " کمک برای چه ؟ مگر فرزند داده ایم برای کمک ؟ " خود من ده شاهی کمک مادی نگرفتم . پسرم فنی بود ؛ توی رشته صنعتی بود . کار برایش گرفتم با 5000 تومن ، رفت پاسدار شد با 1800 تومن . پولش را هم در راه خدا می داد و سرش را هم در این راه داد .

اینها می گویند که ما پاسداران را زدیم . شما کجا پاسدار را کشتی ؟ شما با کمال ناجوانمردی ، شبانه جلوی بچه های ما را با لباس پاسداری گرفتید و گفتید که ما پاسداریم و پیاده شان کردید و به قول خودتان اعدام انقلابی کردید . پاسداران ما شما را نابود کردند . شما در روز حادثه چوپان زاده ای را که چوپان مردم بود و با چرخ دستی بیسکویت می فروخت زدید . پیرمرد چاه کن مشهدی را شهید کردید .

فرصت نیست که اسم شهدا را بخوانم . توی آنها قاضی بزرگواری بود به نام آقای قریشی که با خانمش توی ماشین در حال حرکت بود ، یک وقت خانم دید که ماشین منحرف شده و سر شوهرش افتاده پایین .

یک لیسانس محترم دیگر که کارمند بانک بود ، این همه سر و صداها را به هیچ گرفت و صبح رفت تا به کار و زندگیش برسد ؛ ناجوانمردانه او را شهید کردند . شما اینها را شهید کردید . کارگران توی انجمن های اسلامی مظلومانه تا صبح کشیک می دادند ، تا پدران آن مفت خوران شب خرناس بکشند ؛ صبح مشغول توطئه شان بشوند .

بعضی از خانواده شهدا اسامی اشخاص را دارند ؛ سرنخ هایی دارند . جناب حاکم شرع آمل مرد محترمی هستند . مشغول کار هستند ، منتها این ضد انقلاب ها این قدر مسائل فرعی خلق می کنند که ایشان با درگیر شدن در آن مسائل ، مسائل اصلی را فراموش می کنند . پیام 8 ماده ای امام هم مورد سوء استفاده یک عده ای قرار گرفت . نتیجتاً آنها هم فعلاً یک مقدار (نمی گویم خدای نکرده تعلل) آن قاطعیتی را که ما انتظار داریم به خرج نمی دهند .

ما انتظار بیجا نداریم . خدا شاهد است حتی حاضر نیستیم که اصلاً اینها کشته بشوند ، که مثلاً درد ما دوا بشود . درد ما این نیست که بچه های ما شهید شده اند ؛ درد ما این است که چرا اینها آدم نشده اند ؟

چطور این عینیت جامعه را دریافت نکرده اند ؟ اگر کمونیست هستند ، لهستان و افغانستان برایشان بهترین پند است . اینها در بحث می گویند در افغانستان حکومت خلقی است و دارند با فئودال ها می جنگند . می گویم اگر فئودال ها را می خواهی سرکوب کنی ، چرا دهات را بمباران می کنی ؟ کشاورز آنها چرا فرار کرده آمده اینجا ؟ آنها که به او زمین مجانی می دهند ! ثانیاً آیا دو سه میلیون فئودالند ؟

نمی خواهند بپذیرند دروغ می گویند ، کمونیست کدام است ؟ البته ما کمونیست را نفی می کنیم ، پلیدند ، کثیفند ، ولی اینها اکثرشان کمونیست نیستند ؛ اکثرشان در سیای آمریکا تربیت شده اند و آمده اند اینجا ، نسل جوان های ما را زدند . ما وقتی این چهره ها را در آمل می بینیم رنج می بریم ؛ البته حاضر نیستیم یک نفر بی گناه مورد تهمت قرار بگیرد .

در مورد تعداد شهدا اینجا اظهار شد که 40 تن شهید شدند ، درست است . روز حادثه و آن شب ، بیشتر پاسدارها و بسیجی های ما را شبانه ناجوانمردانه شهید کردند . در روز حادثه عابر را می زدند . من عیادت بچه ای رفتم که تنها فرزند پدرش بود ؛ روستایی 14 ساله ای بود . می گفت : " مرا با آر.پی.جی زدند ، سه جای شکمم سوراخ شد و خون سرازیر شد ، مرا با وانت به نوشهر بردند ، حدود 12 تا خون تزریق کردند و الان هر قدر غذا می خورم ، بر می گردانم . " اینها این قبیل افراد را زدند .

تعداد شهدا بیش از 40 نفر است . اینها در روزهای اول جلوی ماشین ها را می گرفتند ، روحانی پیرمرد بزرگواری را که با زن و بچه اش ، داشت می رفت گرفتند ، راه را بند آوردند و اعدام انقلابی ! کردند . وقتی عمامه خونین این روحانی را به آمل آوردند ، محشری شد . ما هر چه می کشیم از دست این گردن کلفت ها ، سرمایه دارها و نقشه کش های کل می کشیم و الا اینها هر چه بروند ، اگر ریشه برقرار باشد ، باز جوانه می زند ، بالا می آید .

در مورد " 6 بهمن " که می گویند به خاطر این نیامدم ، دروغ می گویند . من الان یادم آمد که در ششم بهمن 59 ، اینها یا گروهک های دیگر ، حادثه دیگری آفریده بودند . اینها روی مناسبتی ششم بهمن را انتخاب کرده بودند . این که می گویند آبان آمدیم و درگیر شدیم و برگشتیم ، دروغ می گویند . برای این که آن مینی بوسی را که می گویند دو سه نفر از افرادشان از محمودآباد ، توی راه گرفتند که ما را ببرید توی جنگل ، یکی از بچه را دیدند و درگیر شدند و نتوانستند بیایند آمل !

و آمل ! چرا آمل آمدند ! آمل ویژگی خاصی دارد ، که هیچ شهری در ایران ندارد . طوایف مختلف در آمل هستند که همدیگر را می شناسند و چشم هم چشمی دارند و برای این که مال بیشتر جمع کنند ، به طریق های مختلف غیر شرعی عمل می کردند . از آن نیت ها ، از آن حرام خوری ها ، نطفه هایی بروز کردند که از اول انقلاب تا الان در مسیر غلطند و اینها بی مأخذ آمل را انتخاب نکردند ؛ اصلاً علامت و علائم داشتند . درد ما این است که اینهایی که الان در زندان هستند و محاکمه می شوند ، به عناوین مختلف رها می شوند .

ما را دریابید ! آنها در نروند ! تعداد زیادی هم از اینها در آمل پنهانند و این آقایان می دانند و نمی گویند . شاید بچه های آمل هم توی همین ها باشند . سپرغمی اسم معروفی است . و اسلحه هایی هم که می گویند 70 تا بود ، خیلی از آنها هنوز پنهان است .

مسائل دیگری هم هست ، منتها مسئله کلی ما این است که ریشه یابی بشود که عده ای از گاوداری های عمده را که در آمل هستند و سالم هم هستند ، گرفتند ، اما بعد ول کردند و اینها ، آنها را لو ندادند . اینها بی خود به آمل نیامدند . اما اینها آن آملی هایی را که به این افراد ، چراغ سبز نشان دادند و آوردند ، لو ندادند . محبتی بفرمایید به اینها رسیدگی کنند و یا شما رسیدگی فرمایید .

نکته دیگر این که ، همه ما به شما حق می دهیم که یک باغبان برای سالم نگه داشتن یک درخت ، یعنی برای به بار نشستن یک درخت ، یک مقدار برنامه هایی را پیاده کند . وقتی باغبان متوجه می شود که روی این درخت ، حیوانات زیادی از قبیل شته ، کنه و میکروب نشسته اند ، اینها را سم پاشی می کند . اگر کسی بگوید که چرا سم پاشی می کنی ؟ اینها حیوانند ، جاندارند ، وجود دارند. می گوید بله ! ولی وجودشان در مقابل وجود میوه اصلاً ناچیز است ؛ تا اینها سم پاشی نشوند ، درخت به ثمر نمی نشیند .

این پیکر انقلاب ما مثل شجری است که بایست استوار بشود و این میکروب ها و میکروب های دیگر بایست گندزدایی بشوند . مبادا اینهایی که در رابطه با جنگلند ، صرفاً به خاطر اینکه رفتند 20 تا سیگار خریدند ، از دست شما در بروند ؛ اینها فردا می آیند دهن کجی می کنند به ما .

این دست مرا ملاحظه می فرمایید ، این دست عملی انجام می دهد . نبایستی گفت این انگشت کوچک کمتر کار کرد و این انگشت بزرگتر چون قوی تر است ، بیشتر کار کرد . نه ! متحداً این کار را انجام دادند .

اگر اینها در جنگل تدارک نمی شدند ، چطور می توانستند 4 ماه آنجا بمانند . ما زن هایی را در همین آمل می شناسیم که الان تو خانه شان هستند ، ولی 4 ماه ، 4 ماه نبودند ، کسی نمی تواند تلنگر به اینها بزند . چرا ؟ امیدوارم که خدای متعال شما را و ما را در راه هدف مقدس مان مؤید و موفق بدارد ، فاتحه مع الصلوات .

( فاتحه و صلوات حاضران )

 

اسناد اتحادیه کمونیست های ایران در واقعه آمل(۱۹)


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان