دولت آمریکا استاندارد دوگانهای در قبال سازمانهای تروریستی دارد. آن دسته از گروههای تروریستی که اهداف واشنگتن را تامین نمیکنند، محکوم میشوند اما آنهایی که به پیشبرد اهداف آمریکا کمک میکنند، مورد حمایت مالی آن کشور قرار گرفته و آموزش میبینند و حتی به عنوان «مبارزین آزادیبخش» و یا «عوامل ضدشورش» شناخته میشوند. اقدام اخیر آمریکا در حذف نام سازمان مجاهدین خلق(منافقین) از فهرست گروههای تروریستی را در نظر بگیرید. مجاهدین خلق(منافقین) برای مبارزه با شاهی تأسیس شد که در سال 1953 (1332 شمسی) توسط سازمان سیا در منصب خود ابقاء گردید. در سالهای اخیر، خوی تروریستی این سازمان فروکش نکرده است؛ به طوریکه افسران اطلاعاتی آمریکا معتقدند این سازمان در ترور دانشمندان هستهای ایران نقش داشته است، اما اقدامی که در عمل، مجاهدین خلق(منافقین) انجام داده، همسوکردن خود با واشنگتن و اسرائیل بوده است و این موضوع تنها عاملی است که مشخص مینماید آیا یک سازمان در لیست گروههای تروریستی قرار میگیرد یا خیر؟
این نفاق و دورویی در حقیقت موضوع جدیدی نیست و اخباری که هر از چند گاهی منتشر میشوند اصول حقیقی مورد تبعیت واشنگتن را آشکار میسازند.
در آگوست 2011، مشخص گردید که معاون وزیر امنیت عمومی السالوادور، اورلاندو مونتانو، از سال 1989 تا 1992 در حومه بوستون زندگی می کرده است. ماهها پیش از آن، دادگاه ملی اسپانیا، مونتانو و 19 نفر دیگر از مقامات ارتش سالوادور را به اتهام نقشداشتن در کشتار شش کشیش در سال 1989 تحت تعقیب قرار داده بود. اما آمریکا کمترین توجهی به این فرایندهای قضایی و حقوقی نداشت. هیچ نشانه ای از استرداد مونتانو به اسپانیا دیده نمیشود. البته با توجه به مشغلههای مختلف دولت آمریکا از جمله تلاش برای بازداشت و زندانیکردن بدون محدودیت شهروندان آمریکایی یا تعقیب جولیان اسانژ که توسط معاون رئیس جمهور به عنوان یک «تروریست مدرن و از لحاظ تکنولوژیکی پیشرفته» شناخته میشود، عدماسترداد یک مجرم قابل درک است!
آسانژ با انتشار اطلاعاتی که موجب سرشکستگی واشنگتن شد موفق به کسب این عنوان گردید! اما سالهای متمادی خدمت مونتانو به آمریکا بهویژه در اوج جنگ داخلی السالوادور، روزهای بازنشستگی او را در منطقه «نیو انگلند» آمریکا برایش تضمین نمود. کمیتهای حقیقتیاب که مورد حمایت سازمان ملل نیز بود، اعلام کرد ارتش السالوادور و زیر شاخههای آن مسئول کشتار 75000 نفر از غیر نظامیان طی سالهای جنگ بوده است. انسانیت رئیسجمهور کارتر هرگز از مرزهای السالوادور عبور نکرد. به طوریکه اسکار رومرو، اسقف اعظم، مجبور به التماس از او برای قطع کمکهای آمریکا به ارتش السالوادور شد. کارتر به درخواست او توجهی نکرد و رومرو یک ماه بعد به قتل رسید. دستور ترور از شخصی صادر گردیده بود که فارغ التحصیل از مکانی به نام «مدرسه آمریکا» بود. امروز این مجموعه با نام «مؤسسه همکاری امنیتی نیمکره غربی» شناخته میشود. اما به گفته یکی از مربیان سابق این موسسه، پس از تغییر نام، هیچ تغییری در عملکرد آن ایجاد نشده است.
ریگان به محض در دست گرفتن قدرت، با آمادهنمودن زمینه برای آموزش نیروهای سالوادوری توسط نیروهای آمریکایی مستقر در هندوراس، سیاست خارجی کارتر را ادامه داد. در سال 1989 مونتانو به جایگاه امنیتی ویژه دست یافت که در زمان کشتار کشیشها نیز در همان جایگاه قرار داشت. در سال 1981 همان گروه که با حمایت آمریکا شکل گرفته و کشیشها را به قتل رسانده بود، صدها کشاورز را نیز به قتل رساندند. مربیان آنها در دانشکده نیروهای ویژه ارتش آمریکا با توجه به شناختی که از آنان داشتند از این موضوع متعجب نشده بودند!
مباحث اینچنین که به طور کلی گزارشاتی از «کشتارهای دستهجمعی» ارائه میدهند نمیتوانند به خوبی بیانکننده عمق فجایع رخ داده باشند. بنابراین مناسب است حادثهای که برای یک زن کشاورز سالوادوری رخ داده کمی شرح داده شود: زمانی که این زن به منزل خود وارد شد، مادر، خواهر و سه فرزند خود را مشاهده نمود که دور میز نشستهاند. سر همه آنها از بدنشان جدا شده بود. دست هر یک از قربانیان به حالتی روی سر خود قرار گرفته بود که به نظر بیاید در حال نوازش آن هستند. اما قاتلان مجبور شده بودند دست نوزاد این خانواده را برای اینکه روی سرش ثابت بماند با میخ به جمجمهاش بچسبانند. پیش از اینکه قاتلان خانه را ترک کنند، کاسهای پر از خون در وسط میز قرار داده بودند. در صورتیکه جنایت و وحشیگری رخ داده در این صحنه را بارها و بارها بتوان تصور کرد، شاید بشود گوشهای از آموزشهای نظامی ارتش آمریکا در آمریکای لاتین را متوجه شد.
چراغ سبز واشنگتن به جنایتکاران آمریکای لاتین و حمایت ادامهدار آن از دولتهای غیرقانونی کودتا در هندوراس و پاراگوئه، وضعیت فعلی را ناامیدکننده و غمبار مینمایاند. اما نگاهی دقیقتر به رویدادهای اخیر بیانگر داستان دیگری است. تابستان گذشته هیئتهایی از مؤسسه نظارت بر دانشکده آمریکا با رؤسای جمهور اکوادور و نیکاراگوئه دیدار نمودند که طی این دیدارها هر دو رئیس جمهور قول دادند از ارسال نیرو به آمریکا به منظور آموزش نظامی خودداری کنند.