"آفتاب مطهر"(22)

شهید مطهری برای جلوگیری از تحریفات به پاخاست ، قلم به دست گرفت ، سخنرانی کرد ، کلاس تشکیل داد ، به افشاگری پرداخت ، مقاومت کرد و حقایق را باز گفت ، زیرا می دید گروهی دارند با روش های گوناگون ، اعتقادات ، باورها و سنت های اصیل را تحریف می کنند

Bookroom.ir File 3945

افشای انحراف :

تبلیغات دروغین ، داستانی است که هم تاریخ بگونه ای انکار ناپذیر نقل کرده ، هم در متون دینی آمده است و نیز بالاتر از همه اینها ، قرآن به روشنی بر آن تصریح می کند ، قرآن بارها می فرماید هیچ پیامبری را نفرستادیم ، مگر این که او را مسخره کردند ، (1) هیچ پیامبری را مبعوث نکردیم ، مگر این که گفتند شاعر است یا دیوانه . (2)

پس یکی از رفتارهای کفار با انبیاء این بود که کاری کنند تا دیگران به سخن و دعوت آنان بی اعتنا باشند . اگر این تبلیغات دروغین مؤثر می شد ، به هدف خود می رسیدند . آنگاه نه کسی به فرستادگان الهی ایمان می آورد و نه کسی تصدیق شان می کرد . دشمنان نیز هنگامی که حامیانی می یافتند ، مسئله را جدی تر گرفته ، به آزار روانی و فیزیکی انبیاء مانند تبعید کردن و کشتن آنان می پرداختند ، (3) اینها نمونه هایی بسیار دارد .

یکی از راههایی که برای مبارزه با دعوت انبیاء به کار می رفت ، تحریف تعالیم و آموزه های آنان بود . یعنی وقتی در روش های پیش گفته موفق نمی شدند ، برای این که مردم را از مسیر حق منحرف کنند و به مقاصد شوم خود برسند ، می گفتند ما می پذیریم که این شخص پیامبر و کلامش صحیح است ، اما آنچه او گفته این نیست که شما می گویید ، ما گفته های او را بهتر می دانیم :

« فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللّهِ لِيَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا يَكْسِبُونَ » ، " پس وای بر آنهایی که کتاب را به دست خویش می نویسند تا سودی اندک برند و می گویند که از جانب خدا نازل شده ، پس وای بر آنها بدانچه نوشتند ، وای بر آنها از سودی که می بردند ." (بقره/79)

عده ای بودند که نمی گفتند حضرت موسی (ع) یا سایر انبیاء دروغ می گویند ، یا پیامبر نبوده اند ، بلکه می گفتند : پیامبر بوده اند ، اما توراتی که حضرت موسی (ع) آورده نزد ماست (4) و آن که شما می گویید تورات نیست . این یکی از کارهایی بود که در زمینه تحریف لفظی انجام می دادند .

اما این که اوضاع آن روزگار چگونه بود که می توانستند با تورات چنین کنند ، خود داستانی دارد . در آن دوران امکانات چاپ یا مانند آن نبود ، هنگامی که کتاب آسمانی نازل می شد ، تنها گروهی اندک می توانستند بنویسند و نسخه برداری کنند . همیشه از افتخارات رجال کنیسه (5) این بود که نسخه های تورات را پیش خود نگاه می داشتند و آنها را به کسی نشان نمی دادند . به همین سبب گاهی فرصتی پیش می آمد که خودشان هم چیزی بنویسند و بگویند اینها نسخه هایی است که نزد ما بوده است .

شایع تر از تحریفات لفظی ، تحریف معنوی بود ، یعنی می گفتند منظور حضرت موسی (ع) یا عیسی (ع) از فلان سخن ، این است که ما می گوییم ، نه آنچه شما می فهمید . این عیناً همان تفسیر متون یا قرائت جدید از یک متن دینی است که در ادیان پیشین فراوان به چشم می خورد . پیگیری پیشینه تاریخی این موضوع نشان می دهد ، اگر چه تفسیر متون به منزله شاخه ای از فلسفه مطرح نبوده ، ولی تفسیرهای نادرست متون دینی پیشینه ای بسیار دیرین دارند .

در اسلام برخی از این کارها انجام شدنی نبود ، تحریف لفظی قرآن امکان ندارد ، زیرا خداوند خود ضمانت کرده است که الفاظ قرآن تا روز قیامت دست نخورده باقی بماند ، (6) بنابراین کسی نمی تواند ادعا کند قرآن راستین نزد من است ، اما کتاب آسمانی پیشین چنین نبوده اند .

برای نمونه از کتاب اصلی حضرت عیسی ، یعنی انجیل ، چیزی باقی نمانده است . چهار کتاب هست که چهار نفر دیگر نوشتند و به نام کتاب مقدس در اختیار مسیحیان گذاشتند ، (7) از کتاب های پیامبرانی چون نوح و ابراهیم (8) و زبور داوود (9) هم چندان اطلاعی در دست نیست .

گرچه قرآن از تحریف لفظی مصون است ، ولی تحریفات معنوی امکان دارد ، اگر نهج البلاغه امیرالمؤمین (ع) را مرور کنید ، خواهید دید در آن زمان که هنوز چند سال از رحلت پیامبر اکرم (ص) نگذشته بود ، امام علی (ع) از دست کسانی که قرآن را غلط تفسیر می کنند ، می نالد :

« وَ اَنَّهُ سَیاتی عَلَیکُم مِن بَعدی زَمانَ لَیسَ فیِهِ شَی اَخفی مِن الحق وَ لا اَظهَر مِن الباطِل وَ لا اَکثَر مِن الکِذب عَلی الله وَ رَسوُلَه وَ لَیسَ عِند اَهل ذَلک الزمان سلعه أبوُر مِن الکِتاب إذا تُلیِ حَق تَلاوتهُ وَ لا اَنفَق مِنه إذا حُرِّفَ عَن مَواضِعه وَ لا فِی البِلاد شیء انکر مِن المَعروُف وَ لا اَعرَف مِن المُنکر فَقَد نَبِذ الکِتاب حَملتهُ وَ تَناساه حَفظتهُ فَالکتاب یُومئذٍ وَ اَهلِه طریدان مَنفیان وَ صاحِبان مُصطَحبِان فِی طَریق واحِد لا یؤویهما مؤو ، فَالکتاب وَ اَهلَه فِی ذِلک الزَمان فِی الناس وَ لَیسا فیِهم وَ مَعَهُم وَ لَیسا مَعَهُم لانّ الضَلاله لا تَوافق الهُدی وَ اِن اِجتمَعا» ،

" همانا پس از من روزگاری بر شما فرا خواهد رسید که چیزی پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل و فراوان تر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد . و نزد مردم آن زمان کالایی کسادتر از قرآن نیست ، اگر آن را درست بخوانند و تفسیر کنند و متاعی پر رونق تر از قرآن یافت نمی شود ، آنگاه که آن را تحریف کنند و معانی دلخواه خود را رواج دهند ، در شهرها چیزی ناشناخته تر از معروف و شناخته تر از منکر نمی باشد .

حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش می کنند . پس در آن روز قرآن و پیروانش از میان مردم رانده و مهجور می گردند و هر دو غریبانه در یک راه ناشناخته سر گردانند و میان مردم پناهگاهی ندارند . پس قرآن و پیروانش در میان مردم اند ، اما گویا حضور ندارند ، با مردم اند ، ولی از آنها بریده اند ، زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند ، گرچه کنار یکدیگر قرار گیرند ."

این پیشگویی ها را اکنون می توان درک کرد . کسانی که از تحریف لفظی قرآن ناامیدند و چاره ای جز بازی با معانی قرآن ندارند ، نظریه ای را مطرح و آن را دستاویز خود ساخته اند ، نظریه ای که می گوید از یک کلام حق می توان فهم های متفاوتی به دست آورد و معلوم نیست فهم شیعه از قرائت سنی ها بهتر باشد و چه بسا قرائت پیروان ادیان دیگر از قرائت ما مسلمانان جالب تر باشد .

البته این مسئله چیز تازه ای نیست ، اما کسی که امروز دامی نو گسترانیده ، جان هیک (10) است ، او کتاب هایی در این زمینه نوشته که مطالبش مورد انتقاد بزرگان قرار گرفته است . البته عواملی نیز وجود دارد که کمک می کند گروهی فریب این تحریفات را بخورند ، از جمله آن که التزام به موازین دینی در دنیای کنونی برای برخی دشوار است . .

هیک می گوید تمام ادیان بر خلاف تفاوت های ظاهر ، در ابراز حقیقت واحدند . در واقع این تفکر می گوید حقیقت ، رستگاری ، نجات و کمال منحصر به دین خاصی نیست و همه ادیان از حقیقت بهره ای دارند و پیروان ادیان در عین داشتن اعتقادی خاص ، می توانند در کنار هم زندگی کنند . این هم زیستی مسالمت آمیز را به تولرانس یا تسامح تعبیر کرده اند .

امروزه نظریاتی جدید با جاذبه هایی دروغین مطره است که گرچه دین ، آنها را نمی پسندد ، ولی افراد ظاهر بین را قانع می کند . بنابراین شرایط برای گمراهی آنان و سقوط شان در این مرداب فراهم می شود .

هیچ جنایتی بدتر از پنهان سازی حقایق دین ، جلوگیری از گسترش آنها یا تحریف شان وجود ندارد ، در اقوام گذشته این تحریفات می شد و در امت اسلامی نیز این کارها امکان دارد . علمای اسلام وظیفه دارند نخست جلوی این تحریفات را بگیرند ، سپس مردم را به سوی راه حق ارشاد کنند و آنان را از غلطیدن در این گرداب ها برحذر دارند .

ادله عقلی ، شرعی و روایی فراوان وجود دارد که این حرکت ضروری است و اگر واجب عینی قطعی نباشد ، برای علما واجب کفایی است . آنان باید حقیقت دین را آشکارا به مردم بگویند و اگر سکوت کرده ، در برابر تحریفات خاموش باشند و اجازه دهند حقایق دین با تحریفات لفظی و معنوی وارونه و باعث گمراهی مردم شود ، بی تردید به فاجعه ای رضایت داده اند که از جنایت بنی امیه در کربلا ، بدتر و اسف بارتر است .

قاتلان سیدالشهداء گناهی سنگین مرتکب شدند ، عزیزترین افراد و پاک ترین خون ها را بر زمین ریختند و آن همه ظلم و جنایت کردند ، اما چقدر توانستند به دیانت مردم ضرر بزنند و آنها را گمراه کنند ؟ خداوند اراده فرمود با وقوع این حادثه در کربلا ، نه تنها آسیبی به ارزش ها نرسد ، بلکه دین الهی و سنت محمدی زنده و ارزش های معنوی شکوفا شدند .

شهید مطهری برای جلوگیری از تحریفات به پاخاست ، قلم به دست گرفت ، سخنرانی کرد ، کلاس تشکیل داد ، به افشاگری پرداخت ، مقاومت کرد و حقایق را باز گفت ، زیرا می دید گروهی دارند با روش های گوناگون ، اعتقادات ، باورها و سنت های اصیل را تحریف می کنند .

او هنگامی که دید بحث جبر و اختیار ، عدل الهی و موضوع سرنوشت انسان ها بگونه ای تحریف شده در میان جوامع اسلامی مطرح شده است و مردم برداشت هایی نادرست از این موضوعات دارند و حتی برخی می خواهند انحطاط مسلمانان را به سرنوشت جبری آنان مرتبط کنند ، با سخنرانی و نوشته هایی ارزشمند ، حقیقت بحث های کلامی و فلسفی مسائل اسلامی را در این قلمرو باز گفت .

همچنین زمانی که مشاهده کرد در نشریات برخی گروه های به ظاهر اسلامی و آثار شماری از روشنفکران مسلمان ، تحریفاتی درباره جهان بینی اسلامی وجود دارد ، مجموعه ای را در همین موضوع طی سال های 56 و 57 نگاشت . (11)

آن شهید وقتی می دید برخی مداحان ، مرثیه سرایان ، روضه خوان های حرفه ای کم سواد و نیز تعزیه خوانان برای ایجاد سوز و گداز کاذب و گریاندن مردم ، از حوادث کربلا و حماسه عاشورا برداشتی نادرست دارند ، هدف امام حسین (ع) را تحریف می کنند و تاریخ این قیام شکوهمند را از مسیر اصلی و هدف مقدس آن خارج می کنند ، در یک مجموعه سخنرانی و یادداشت ارزشمند ، که همه آنها چاپ شده و در اختیار علاقمندان قرار گرفته است ، مردم و شیفتگان ساحت خامس آل عبا را از این تحریفات آگاه کرد و حقایق و وقایع اصیل این حرکت پر بار و مقدس را برای آنان باز گفت . (12)

همچنین در زمان رژیم پهلوی ، گروهی از نویسندگان داخلی و نیز برخی مستشرقان ، با نوشتن کتاب های تاریخی کوشیدند تحریفی در مسیر تاریخ ایران پدید آورده ، روابط ایران و اسلام را بر خلاف آنچه بوده است ، معرفی کنند و مردم را به دوران باستان و روزگار پیش از اسلام توجه دهند .

برای نمونه تأکید کردند برخی مقاومت ها ، مانند شعوبیه ، گسترش زبان فارسی ، تصوف و حتی تشیع ، ایستادگی روح ایرانی در برابر اسلام است و ادیبان و حکیمانی چون فردوسی و شیخ شهاب الدین سهروردی مظهری از این مقاومت اند .

شهید مطهری در برابر این تحریف به پا خاست ، او نخست طی سخنرانی هایی با عنوان خدمات متقابل اسلام و ایران ، حقایقی را در این زمینه باز گفت . سپس خطاهای این مورخان و اغراض برخی نویسندگان داخلی و خارجی را افشا کرد . (13) تکمیل شده این بیانات با افزوده هایی در قالب کتابی چاپ شد . (14)

 

پی نوشت:

1. وَلَقَدِ اسْتُهْزِىءَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُواْ مِنْهُم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ ، پیامبرانی را هم که پیش از تو بودند ، مسخره می کردند ، پس استهزاء کنندگان را عذابی که به ریشخندش می گرفتند فرو گرفت . (انعام/10) و نیز ر . ک رعد/ 32 ، انبیاء/ 41

2. قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ، گفت این پیامبری که به سوی شما فرستاده شده است ، دیوانه می باشد . (شعراء/27) و نیز ر.ک صافات/36 ، دخان / 14 ، ذاریات / 39 و 52 . طور / 29

3. يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ يَعْتَدُونَ ، به آیات خدا کافر شدند ، پیامبران را به ناحق کشتند و نافرمانی کردند و تجاوز ورزیدند . (بقره/61)

4. پس از مرگ حضرت موسی (ع) نسخه تورات نزد گروهی از یهود بوده که بنا به توصیه آن حضرت ، هر هفت سال آن را برای مردم می خوانده اند ، بنابراین تحریف و دستبرد در آن برای حافظانش خیلی آسان بوده است و دیگران از آن اطلاعی نداشتند .

5. کنیسه یا کنشت به معبد یهود و نصارا گویند ، امروزه معبد یهود را کنیس و معبد مسیحیان را کلیسا ، معبد مسلمانان را مسجد و جامع و معبد بت پرستان را هیکل می گویند . (اقرب الموارد)

6. إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ، ما قرآن را نازل کرده ایم و خود نگهبانش هستیم . (حجر/9)

7. حضرت عیسی بن مریم (ع) چهار سال قبل از مبداء تاریخ میلادی به دنیا آمده و در حدود سی سالگی دعوت خود را شروع نموده است ، مدت دعوت عیسی (ع) سه سال طول کشیده است ، کتاب آسمانی عیسی که مردم را به آن دعوت کرده ، انجیل است . این کتاب مقدس بر اثر حوادث گوناگون تاریخی از بین رفته است ، به طوری که اثری از آن نمانده است . بعد از این که انجیل اصلی از بین رفت ، حواریون عیسی آن را بازنویسی کردند ، چنان که امروزه نزد مسیحیان چهار انجیل ، متی (مصحف اول دارای 28 باب و 1070 آیه) ، انجیل مرقس (16 باب و 1678 آیه) ، انجیل لوقا (24 باب و 1282 آیه) و انجیل یوحنا (21 باب و 876 آیه) قرار دارد ، این کتاب ها از نظر تعداد باب و آیات اختلافات زیادی دارند و مشخص است از انجیل اصلی بسیار فاصله دارند .

8. طبق برخی از روایات بر حضرت ابراهیم (ع) کتاب آسمانی صحف نازل گردید که شامل ده صحیفه بود .

9. کتاب حضرت داوود (ع) زبور بود که به آن مزامیر هم می گویند . این اثر حاوی سرودها و دعاهایی است که حضرت داوود نبی از مشهورترین مؤلفان آن بوده و به همین دلیل تمام آن به نام وی معروف است . ولی جمع آوری این سرودها در حدود هزار سال از زمان حضرت موسی تا ایام عزرا انجام یافته است . مزامیر یا زبور به پنج بخش تقسیم می شود که برخی مزمارهای آن به افراد دیگری که گمنام هم بوده اند ، منسوب می باشد . (گلی زواره)

10. جان هیک ، از فلاسفه معاصر است که موضوع کثرت گرایی دینی را مطرح کرد و تقریباً در همه آثارش این موضوع مطرح شده است . البته این نظریه مبتنی بر الهیات لیبرالیستی بوده و مستقیماً از پروتستانیسم لیبرال به وجود آمده است . وجوه کثرت گرایی جان هیک عبارتند از : تسامح ، یعنی پیروان دیگر ادیان محترم شمرده شوند ، نجات ، یعنی غیر مسیحیان می توانند به نجات افراد این آیین نائل گردند.

11. واپسین اثر قلمی استاد مطهری کتاب مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی است که در این طرح ایشان بخش امامت و رهبری را هم در نظر گرفته بود ، اما متأسفانه فرصت تألیف آن را به دست نیاورد .

12. کتاب حماسه حسینی حاوی مجموعه سخنرانی ها و یادداشت های شهید مطهری درباره حادثه کربلاست که در ضمن آن ، بسیاری از افکار غلط ، برداشت های نادرست و تحریفات لفظی و محتوایی قیام کربلا را باز گفته است .

13. کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران ، پس از مقدمه ای مفصل درباره ملیت و نژاد و دیدگاه اسلامی در این باره ، در سه بخش تدوین یافته است . در دومین بخش خدمت اسلام به مردم ایران تشریح گردیده و در سومین بخش خدمات علمی ، فعالیت های فرهنگی و تبلیغی و نقش ایرانیان در شکوفایی تمدن اسلامی و گسترش اسلام در برخی مناطق آسیا و افریقا ارزیابی شده است . در مباحثی از این کتاب ، شهید مطهری اشتباههای مورخان ایرانی و برخی غربی ها را درباره رابطه ایران و اسلام و چگونگی گسترش تشیع در این سرزمین به طور مستند نقد و رد کرده است .

14. سخنرانی در دانشگاه تهران ، 1380/2/10. سخنرانی در مسجد اعظم قم به مناسبت سالگرد شهادت استاد مطهری ، 1379/2/11

 

"آفتاب مطهر"(۲۱)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31