"آفتاب مطهر"(14)

« فصل پنجم »

آفت زدایی از بوستان فرهنگ و عقیده

در هر جامعه ای قشرهایی وجود دارند که از حیث فکری و علمی توانا هستند ، ولی از نظر ایمان ، باور و درک دینی ضعیف اند

Bookroom.ir File 3945

•خود باختگان غرب زده :

در هر جامعه ای قشرهایی وجود دارند که از حیث فکری و علمی توانا هستند ، ولی از نظر ایمان ، باور و درک دینی ضعیف اند . یعنی پرداختن به مسائلی همچون کارهای علمی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی برایشان مجال تعمق در دین و تعبد و تقید مذهبی نگذاشته است .

به هر روی ، گرایش های درونی ، شرایط زمانی و مکانی و یا علت های دیگر ، مانع از توجه جدی ، قوی و ژرف این قشر به دیانت شده است و به همین دلیل کمتر کوشیده اند پایه های اعتقادی خود را استوار کنند .

این افراد می توانند در برخی مسائل فکری ، سیاسی و علمی ، مطالب را به خوبی ارزیابی و مباحث را حلاجی کنند ، با طرف مقابل مجادله ای قوی داشته باشند و به قول عامه مردم مو را از ماست بکشند و نقد رد یا دفاع کنند ؛

ولی درباره مسائل دینی از آنجا که کاری عمیق و ریشه دار نکرده اند ، استاد کافی ندیده اند، مطالعه جهت دار نداشته و شرایط محیطی و ویژگی های تربیتی و آموزشی برایشان مساعد نبوده ، یک نوع انحراف دینی پیدا کرده اند .

در زمان ما ، نمونه روشن اینها همین روشنفکرهای غرب زده اند . ممکن است این افراد در مسائل علمی مانند علوم دقیقه ، علوم تجربی یا علوم انسانی بسیار قوی باشند ، زیرا در این رشته ها بررسی های بسیاری داشته اند و کما بیش در این عرصه ها سخن ها ،نوشته ها و کتاب هایی هم از خود به یادگار نهاده اند ، می توانند خودی نشان دهند و بدرخشند ؛

اما چون در برابر افکار غربی یک نوع شیفتگی افراطی داشته اند یا در فضایی زندگی کرده اند که اندیشه های وارداتی غربی چیره بوده است ، زرق و برق و ظواهر اروپایی را دیده اند ، توسعه و پیشرفت های علمی ، صنعتی و فناوری های آنان را مشاهده کرده و در برابر ایشان هویت خود را از دست داده اند ، نگرش دینی ، باورهای مذهبی و تعهد اخلاقی آنان اثر پذیرفته است .

آنان به علت ضعف بنیه دینی تصور کرده اند دین یک مانع و مزاحم برای رسیدن به موفقیت های علمی و به دست آوردن رفاه مادی و آسایش در زندگی فردی و اجتماعی است . به همین جهت فکر می کنند باید دیانت را به حاشیه رانده ، یا حتی آن را کنار بزنند ! شاید گوشه و کنار هم این نگرش را ابراز کنند و اگر شرایط را مساعد دیده ، گوش شنوایی بیابند ، که البته چنین شرایطی کم هم نیست ، این تصورات غلط را رواج دهند .

اینها دین را یک دستی می گیرند ، یعنی آنچنان که باید دین را نشناخته اند و در مقابل ، دلباخته غرب ، استکبار و دنیای کفر شده ، پذیرفته اند که دستاوردهای جهان غرب و سلطه گران غربی منهای دیانت است .

از آنجا که شرایط در یک کشور اسلامی و انقلابی و سرزمینی که بیشتر مردمش به دین و باورهای خود معتقدند و عشق می ورزند ، برای آنان مساعد نیست و جامعه آنچه را مطرح می کنند ، بر نمی تابد ؛ افکار واقعی و نگرش های درونی خود را با صراحت بر زبان نمی آورند و می کوشند آرام آرام در گوشه و کنار مطالبی را مطرح کنند ، تا کم کم زمینه ای برای سخنان اصلی شان فراهم شود .

آنان از جایی که آسیب پذیرتر است آغاز می کنند ، نقطه ضعف هایی را که در کلمات برخی سخنرانان ، نوشته ها و نشریات وجود دارد ، بزرگ نمایی می کنند و می کوشند نکته ای را که در حاشیه ها و پاورقی ها دیده اند و بسیار جزئی و قابل چشم پوشی است ، یک معضل بزرگ و خطای نابخشودنی نشان دهند و اینگونه ابهت مروجان دیانت و کارشناسان مسائل اعتقادی را خرد کنند ، زیرا می دانند تا زمانی که مردم به علمای دین ، مراجع تقلید و ناشران فرهنگ اهل بیت معتقدند و سخن ، طرح و مباحث آنان را می پذیرند ، به آسانی فریب نمی خورند .

همانگونه که امام خمینی (ره) بارها فرموده اند : " اسلام منهای روحانیت یعنی ، اسلام منهای اسلام ." آنان چون به دین اعتقادی ندارند ، به مروجان دیانت یورش می برند . پس این سوی و آن سوی می کاوند تا دستگیره ای بیابند و مردم را نسبت به باورهای خود و رهبران دینی تضعیف کنند و به تدریج به سوی مقاصد خطرناک تر گام بردارند و جوی فراهم شود که بتوانند عقاید درونی خود را بر زبان آورند .

به همین دلیل این حرکت از آغاز انقلاب کنون ، بسیار آرام و حساب شده رو به فزونی است ، یعنی حرکتی تکاملی برای یک توطئه حساب شده ، از نقطه ای آغاز شد و بسیار آرام ، جهت دار ، و با نقشه پیش می رود و هر روز برگی را ورق می زند . کم کم کار به جایی می رسد که در حقانیت امام و اصل ولایت فقیه تردید روا می دارند و باید آماده بود که در اصل خدا ، دین و اعتقادات نیز خدشه وارد کنند .

البته این حادثه رخ داده است ، اما بسیار تدریجی و پنهان ، برخی حرکت ها بسیار روشن و همه فهم است ، ولی برخی هنوز درست آشکار نشده است . تردید روا داشتن در عقاید از دیدگاه آنان ، به معنای اصطلاح رایج در فرهنگ ما به معنای باطل شمردن چیزی است .

علمای مسئول ، رهبران شایسته و روحانیان آگاه باید مراقب این حرکت های فکری و فرهنگی باشند ، اجازه ندهند عده ای با نام روشنفکر ، حساب شده با مبانی دین به مبارزه برخاسته ، باورهای استوار آیین اسلام و موازین شرع مقدس را چیزی شبیه افسانه و افسون تلقی کنند و چنین به جامعه القا نمایند که دوران دین باوری به پایان رسیده و دیگر در اجتماع جایی برای مسائل اعتقادی و مقدس وجود ندارد و تنها علم یکه تاز میدان زندگی است .

اینها بزرگ ترین خطرهایی هستند که اسلام و موازین آن را تهدید می کنند و عالمان دینی باید وظیفه خود را در برابر اینها تشخیص داده ، به صورت معقول ، شایسته و سنجیده با این حرکت های خطرناک برخورد کنند .

شهید آیت الله مطهری از نادر عالمانی بود که در بحث ها ، سخنرانی ها و نوشته های خویش ، اندیشه های چنین روشنفکرانی را درباره مسائل اسلامی نقد کرد و لغزش های فکری آنان را که بیشتر ناشی از آگاهی اندک این قشرها از معارف اسلامی بود ، آشکار ساخت .

او به منزله کارشناس مسائل دینی و دیده بان دیانت ، با دلسوزی و احساس تعهد ، در واکنش به برداشت های نادرست عده ای ، نظراتش را به شکل سنجیده و منطقی بیان کرد (1) و برداشت هایی را که با حقایق دینی و واقعیت های مسلم آیین اسلام تباین داشت ، مردود اعلام کرد . (2)

 

پی نوشت:

1. شهید مطهری ضمن آن که در بسیاری از بیانات و یادداشت های خود از روشنفکر متدین و متعهد و گره گشای مسائل فکری و فرهنگی جامعه با تحسین یاد کرده است ، روشنفکر غرب زده را مورد انتقاد و ملامت جدی قرار داده است . کتاب " استاد مطهری و روشنفکران " مشتمل بر مباحث منتخبی از آثار آن شهید است که وجه مشترک آنها ارزیابی توأم با نقد نظرات افراد منورالفکر در دیدگاه های اسلامی آنان می باشد و هفت بخش دارد :

بخش اول انتقاد از برداشت غلط برخی روشنفکران مسلمان از معجزه ختمیه است ، در بخش دوم دو کتاب اسلام شناسی و از کجا آغاز کنیم دکتر علی شریعتی مورد نقد قرار گرفته است ، از اشتباه های گروه فرقان این بود که شهید مطهری درصدد آن است که نام و یاد و آثار دکتر را از صحنه روزگار حذف کند ، در حالی که از یادداشت های استاد برمی آید که وی می خواسته است با نشان دادن نقاط مثبت و منفی آثار دکتر شریعتی و جدا کردن اشتباهاتش آثلارش را برای عموم قابل استفاده کند .

در بخش سوم تأثیر پذیری برخی روشنفکران مسلمان از فلسفه حسی و مخالفت آنان با تفکر و تعمق در مسائل ماوراء الطبیعی گوشزد شده و نظرات مهندس مهدی بازرگان در کتاب راه طی شده در اثبات توحید و معاد نقد و بررسی گردیده است . بخش چهارم نقد استاد شهید بر تفکرات غلط برخی افراد چون بنی صدر از رهبری نهضت اسلامی است . در پنجمین بخش نظرات استاد درباره اقبال لاهوری آمده است ، بخش ششم بیانگر مبارزه آن متفکر متدین با تفسیر مادی قرآن توسط برخی روشنفکران و گروه های روشنفکری است و در آخرین بخش استاد به انتقاد از نظر برخی افراد روشنفکر مبنی بر مادیت تاریخ از نظر قرآن پرداخته است .

از نظرات و نقدهای استاد بر می آید که برخوردش با روشنفکران مسلمان بگونه حذفی و خصمانه نبوده است ، بلکه نقاط قوت و جنبه های مثبت کارشان را هم مد نظر قرار داده و درباره آنان و افکارشان منصفانه قضاوت کرده و در یادداشتی نوشته است : این طبقه (روشنفکران مؤمن و مسلمان) می تواند حلقه ارتباط فرهنگ غربی و فرهنگ اسلامی واقع شوند ، مشروط بر این که برنامه هایی که به وسیله این طبقه اجرا می شود تحت نظارت و کنترل دقیق افرادی باشد که در فرهنگ اسلامی پرورش یافته اند و در علوم اسلامی اعم از تفسیر ، فقه ، اصول ، کلام ، فلسفه و ادبیات تخصص یافته اند و اگر این نظارت به طور دقیق و جدی صورت نگیرد ، زیان اینگونه افراد و برنامه هایی که اجرا می کنند از سودش بسی بیشتر است . (مقدمه کتاب)

2. سخنرانی درباره استاد فرزانه شهید مرتضی مطهری ، مصاحبه با استاد مصباح به مناسبت دهمین سالگرد شهادت استاد مطهری

"آفتاب مطهر"(13)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31