«پیتر ون بورن» عضو سابق وزارت خارجه آمریکاست که 24 سال در این نهاد مشغول به خدمت بوده است. وی در سال 2009 از طرف وزارت خارجه به عراق اعزام شد و طی یک سالی که در آنجا بود، سرپرستی دو گروه از «تیمهای بازسازی استانی» را که زیر نظر وزارت خارجه و ارتش آمریکا اداره میشد، برعهده داشت. ون بورن در سال 2012 خاطرات و مشاهداتش از گروههای موسوم به بازسازی استانی را در قالب کتابی منتشر کرد. انتشار این کتاب بههیچوجه به مذاق وزارت خارجه خوش نیامد و تبعات سنگینی را برای ون بورن به همراه داشت. از جمله محدودیتهایی که بر ون بورن بهخاطر نگارش کتابش تحمیل شد، میتوان به تعلیق دسترسی به اسرار سازمانی، مصادره گذرنامه دیپلماتیک، رفتن به مرخصی اجباری، منعشدن از ورود به ساختمان وزارت خارجه و قرارگرفتن در لیست افراد مسئلهدار به لحاظ امنیتی اشاره کرد. وزارت خارجه همچنین بهطور مرتب مطالب وبلاگ ون بورن، توییتها و پستهای فیسبوک وی را رصد میکرد و حتی او را متهم به ارتباط با سایت ویکی لیکس کرد. در نتیجه این فشارها، ون بورن در نهایت مجبور شد علیرغم میلش از سمت خود استعفا دهد. آنچه میخوانید، مصاحبه بنیاد هابیلیان با این عضو سابق وزارت خارجه آمریکاست.
اکنون در ماههای پایانی دوران ریاست جمهوری اوباما قرار داریم. شما بهعنوان یک کارشناس سیاست خارجه آمریکا که سابقه بیش از دو دهه فعالیت در وزارت خارجه را داشتهاید، عملکرد اوباما را در این حوزه، بهخصوص در منطقه خاورمیانه، چگونه ارزیابی میکنید؟ بهنظر شما آیا اوباما به وعدهاش برای تغییر در سیاست خارجه آمریکا عمل کرد؟ برای مثال، آیا اوباما توانست در استراتژی فاجعهبار «جنگ پیشدستانه» که جرج بوش آن را دستور کار قرار داده بود، تغییری ایجاد کند؟
مردم آمریکا و خاورمیانه به عینه دیدند که اوباما نهتنها در سیاست خارجه بوش تغییری ایجاد نکرد، بلکه باعث شد اوضاع از زمان رئیسجمهور قبلی، وخیمتر شود. پس از خروج نظامیان آمریکایی از عراق در سال 2011، اوباما در سال 2014 بار دیگر ایالات متحده را به جنگ در این کشور وا داشت. او به لیبی و سوریه حمله کرد و از جنگ عربستان در یمن حمایت کرد. اوباما به چند کشور در گوشه و کنار خاورمیانه نیروی زمینی اعزام کرد. او در سیاست آمریکا در قبال فلسطین تغییری ایجاد نکرد. اوباما تقریباً در کل آفریقا نیروی نظامی مستقر کرد و وعده داد سربازان آمریکایی بهمدت نا محدود در افغانستان باقی خواهند ماند.
آیا شما در دو نامزد اصلی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نشانهای را دال بر تجدیدنظر در سیاست خارجی خصمانه و شکستخورده اوباما و بوش مشاهده میکنید؟
من هیچ تغییری را به چشم نمیبینم. هم کلینتون و هم ترامپ طرفدار جنگ در خاورمیانه در پوشش «ازبینبردن داعش» هستند. من بیم آن دارم که این شعار بهانهای شود برای بهراهانداختن موج وسیعی از مداخلات نظامی در برخی دیگر از کشورهای منطقه.
حمایت دولت آمریکا از عربستان سعودی را که بزرگترین دولت حامی گروههای تروریستی است، چگونه ارزیابی میکنید؟
آمریکا علناً از عربستان سعودی در جنگ یمن حمایت میکند و به آنها اسلحه مخوف مانند بمبهای خوشهای میفروشد تا از آن علیه اهداف غیرنظامی استفاده کنند. آمریکا همچنان چشم خود را بر حمایت عربستان از تروریستهای افراطی بسته است و در واقع مشتاق است تا شواهد مداخله دولت سعودی در یازده سپتامبر را نادیده بگیرد. در خصوص علت این حمایتهای آمریکا میتوان به نفت و پول فراوان سعودیها و سابقه دولت مردان آمریکایی در نگرش کوتاهمدت اشاره کرد.
وزیر خارجه عربستان سعودی اعلام کرده است که سرنگونی بشار اسد شرط لازم برای ازبینبردن داعش است. آیا این گفته را قبول دارید؟
به باور من اسد در حال جنگ با داعش است و این اظهارنظر را بیمعنی میدانم.
نقش آمریکا را در ایجاد داعش و پروبالدادن به آن چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقد نیستم که آمریکا یا هیچ کشور دیگر داعش را بهوجود آورده است. هرچند، به باور من آمریکا در عراق شرایطی را ایجاد کرد که از دل آن شرایط داعش پدید آمد. من همچنین قبول ندارم که آمریکا با منظور قبلی و براساس سیاست، به پدیدآمدن داعش کمک کرد؛ بلکه ایجاد داعش را یکی دیگر از پیامدهای ناخواسته جنگ عراق میدانم که از دید من جنگی وحشتناک و بیفایده و غیرضروری بود. البته، معتقدم آمریکا از شکلگیری داعش بهره برد و از آن به مثابه بهانهای برای بازگشت به عراق و حمله سوریه و گسترش نظامیگری در منطقه استفاده کرد.