قرارداد عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و امارات و بحرین، تحولات منطقه غرب آسیا را دستخوش رویدادهای جدیدی خواهد کرد. بیشک امنیت منطقه نیز با این قرارداد دچار تحولاتی خواهد شد. از این رو و برای بررسی تاثیر این قرارداد بر امنیت و میزان خشونت در منطقه با سیدهای سیدافقهی کارشناس مسائل منطقه غرب آسیا به گفتگو نشستهایم:
تاریخچه رابطه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس با جمهوری اسلامی چه روندی را طی کرده است؟
از ابتدای انقلاب اسلامی، استکبار جهانی که همان مثلث آمریکا، صهیونیسم و ارتجاع عرب که شیخ نشینهای دست ساز استعمار انگلیس هستند، درصدد مقابله با انقلاب برآمدند. این شیخنشینها هویت مستقل و ذاتی ندارند. کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس پس از جنگ جهانی اول و سقوط امپراطوری عثمانی طی یک تقسیم غنائم میان فرانسه و انگلیس و با گذاشتن خطکش روی نقش جغرافیا به وجود آمدند. همین کشورها بعد از پیروزی انقلاب به منظور همبستگی جهت مقابله با انقلاب اسلامی شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل دادند. با وجود اینکه اکنون ایالات متحده بزرگترین شریک تجاری این کشورها است و ترامپ نیز علنا اعلام کرده است که به دنبال نفت منطقه است، با این حال هنوز انگلستان حامی اصلی این شیخ نشینهاست و آنها را از نظر فرهنگی، مدیریت سیاسی و نقشه راه در اختیار دارد. آمریکا و انگلیس با بازیچه قراردادن این حکام مرتجع درصدد تقویت کمربند دفاعی رژیم صهیونیستی و مقابله با بیداری اسلامی و جبهه مقاومت هستند.
در سالهای گذشته شورای همکاری خلیج فارس چه اقداماتی علیه جمهوری اسلامی و جهان اسلام انجام داده است؟
این شورا حامی صدام و حزب بعث عراق در 8 سال جنگ تحمیلی بود. این کشورها با پول باد آورده نفت، صدام را هم در عرصه نظامی اعم از زمین و هوا و دریا و هم در تبلیغات جنگ یاری میکردند. اما هنگامی که در برابر مقاومت 8 ساله رزمندگان و مردم ما کاری از پیش نبردند، شروع به تسویه حساب با صدام کردند. صدام برای فرار از بدهی 24 میلیاردیاش به کویت، به این شیخنشین حمله کرد و همین کشورها اینبار برای برخورد با صدام در کنار آمریکا قرار گرفتند. در سال 2003 هم با کمک همین کشورها جرج بوش پسر توانست صدام را سرنگون کند. اکنون نیز در لیبی و عراق و سوریه و یمن آتشافروزی و فتنه برپا میکنند.
پیش از توافق صلح میان امارات و رژیم صهیونیستی، آیا همکاری مشخصی میان این کشورها وجود داشته است؟
وقتی از عنوان غده سرطانی برای رژیم صهیونیستی استفاده میکنیم نباید این کشورها را از آن مستثنی کنیم. حکام مرتجع این کشورها بخشی از غده سرطانی منطقه غرب آسیا هستند. به عقیده من خطر این حکام از رژیم صهیونیستی بیشتر است. صهیونیستها دشمن آشکار جهان اسلام هستند اما مرتجعین عرب در پوشش مسلمانی بدترین ضربات را به جهان اسلام وارد میکنند. در جریان باشید که سعودی قرآنهایی را به زبان عبری چاپ کرده است که به جای واژه مسجد الاقصی از الهیکل یعنی هیکل سلیمان نام برده شده است. همان نامی که یهودیها بر مسجدالاقصی گذاشتهاند. امام راحل پس از حادثه جمعه خونین حج سال 66 اعلام کردند که صهیونیستها میخواهند مکه و مدینه را بگیرند تا انتقام خیبر را از مسلمانان گرفته باشند. اکنون و با چنین قراردادهای پنهان و آشکاری، این پیشبینی حضرت امام تحقق پیدا کرده است.
آیا این کشورها برای مقابله با جمهوری اسلامی این توافق را امضا کردند؟
محور سازش در چند سال گذشته تمام تلاش خود را برای محدود کردن جبهه مقاومت به کار گرفت. تلاشهای زیادی صورت گرفت اما کاری از پیش نبرد، بنابراین اکنون آشکار بازی میکند. آمریکا بیش از 7 میلیارد دلار برای محدود کردن جمهوری اسلامی در منطقه هزینه کرد اما کاری از پیش نبرده است. با این حال این شیخنشینها جرئت هماوردی با جمهوری اسلامی را حتی در لفظ هم ندارند و برای همین بود که انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات اعلام کرد که این عادی سازی برای مقابله با ایران نیست. گرچه پمپئو بلافاصله اعلام کرد که این ائتلافی اماراتی اسرائیلی برای مقابله با ایران است.
درست است که ترامپ و نتانیاهو به دنبال منافع شخصی از این قرارداد هستند؟
ترامپ وضعیت خوبی در نظرسنجیهای انتخابات آمریکا ندارد، نتانیاهو نیز بحران شدیدی در سرزمینهای اشغالی دارد. حجم فساد او و خانوادهاش به حدی است که اگر در انتخابات راه به جایی نبرد قطعا محاکمه و راهی زندان خواهد شد. در حال حاضر نیز صهیونیستها تظاهرات زیادی را علیه او راه انداختهاند. ترامپ و نتانیاهو از حماقت حکام کشورهای حاشیه خلیج فارس استفاده کردند تا راهگریزی برای عبور از بحرانهای خودشان دست و پا کنند.
این توافق میتواند خشونت و تروریسم را در منطقه افزایش دهد؟
قطعا اینگونه خواهد بود. پمپئو با صراحت میگوید ائتلاف ضد ایرانی. یعنی اعلام جنگ. ولی جنگ روش های مختلفی دارد. هر جنگی لزوما جنگ نظامی نیست. جنگ اقتصادی، جنگ روانی، جنگ سیاسی، جنگ تبلیغاتی، جنگ فضای مجازی. اماراتیها با اینکه کشور میکروسکوپی هستند ولی موظف هستند که پروژههای آمریکاییها و اسرائیلیها را پیاده کنند. در عدن یمن در کنار عربستان چندین سال است که جنایت علیه بشریت میکنند. جزایر حساس و استراتژیک تنگه بابالمندب را اشغال کردند و با همراهی صهیونیستها برای ما مزاحمت ایجاد میکنند. بنابراین احتمال نیست این یک ائتلاف ضد ایران، ضد محور مقاومت و ضد فلسطین است که میخواهند طبق معامله قرن طومار فلسطین را بپیچند.
پس ما باید منتظر فتنههای گوناگون در منطقه باشیم...
منتظر باشیم به این مفهوم که تسلیم نشویم و خودمان را مجهز کنیم. ببینید وقتی سردار بزرگوار شهید حاج قاسم سلیمانی با عملیات تروریستی آمریکا به شهادت رسید حضرت آقا فرمودند آمریکا باید از غرب آسیا اخراج شود. اگر آمریکا از غرب آسیا خارج نشود این فتنهها همچنان ادامه دارد. لذا وقتی آقا فرمودند این پیمانها و این عادیسازی ها ادامه پیدا نخواهد کرد شاید اشاره حضرت آقا به این است که ما دنبال این هستیم که آمریکا را از منطقه اخراج کنیم، بعد شما می خواهید نوچه آمریکا یعنی اسرائیل را بیاورید! ما در فکر این هستیم که آمریکا را از کل منطقه غرب آسیا اخراج کنیم، لذا آنان دچار خطای محاسباتی بسیار بزرگی شده اند و خیانت بزرگی کردهاند. البته از جهتی ماهیت این حکام مرتجع برای مردم آشکار شد. اینها خائنانه میگفتند طرفدار مردم فلسطین هستیم، طرفدار قدس شریف هستیم، طرفدار راه حل دو رژیم هستیم. یکی رژیم اسرائیل یکی دولت فلسطین. اکنون زمین های دولت فلسطین را غصب کردهاند و از بند های مهم معامله قرن این است که 30 درصد از زمین های اشغالی باید به اسرائیل ملحق شود.
جمهوری اسلامی باید چه اقداماتی را برای فتنه انگیزی های احتمالی انجام دهد؟
ظرفیت های مختلفی هست. یکی مبارزه سیاسی است. مردم کشورها باید هم حکام خائن را هم تحقیر کنند هم تحریم کرده و هم به آنها فشار بیاورند. مردم بحرین بعد از این مسئله آرام ننشستهاند. بحرینیها خواب را از سر حکامشان ربودهاند. در نقاط مختلف تظاهرات شبانه داشته و در فضای مجازی بسیار فعال شدهاند. اتباع این کشور در پایتختهای اروپایی و طلاب بحرینی در کشورهای مختلف آرام و قرار ندارند. تظاهرات مردم امکان خوبی است. منتهی این امکان باید مدیریت بشود. این فشارها باید این حکام را وادار کند که عادیسازی مد نظرشان پیاده نشود. این اقدام خطرناکی است که اگر خدای نکرده تحرک نظامی و امنیتی انجام شود دیگر طبیعی است که جنگ را باید با جنگ پاسخ داد.