لاجوردی رویه ای را به وجود آورد که در آن باید حق و حقوق زندانی مراعات و شخصیت او به عنوان یک انسان حفظ شود ، با هر برخورد خشن و غیر انسانی مخالف بود و در قوانین زندانبانی او هیچ نگهبانی اجازه نداشت با تحقیر و توهین یا ضرب و شتم با زندانی رفتار کند |
« غلامعلی پاشازاده »
« فصل دوم »
ایده ها و عملکرد
• زندانی ، انسان قابل تغییر
یکی از مهمترین ویژگی های لاجوردی در اجرای مسئولیتش ، نحوه ی نگرش او نسبت به زندانیان بود . لاجوردی عقیده داشت زندانی حتی اگر قاتل و جنایکار هم باشد ، هنوز دلش کاملاً سیاه نشده و امیدی برای رستگاری او وجود دارد . (1)
از نظر او هر مجرمی می توانست توبه کند و روش زندگی خود را تغییر دهد ، زندان نیز باید محیطی برای همین تغییرات باشد و زندانبان هم باید در این راه به زندانی کمک کند ، به همین دلیل پیوسته تأکید می کرد :
" زندانی انسان قابل تغییر است .باید متنبه شود و مورد آموزش قرار گیرد ، تنبه او همان دور ماندن از جامعه و محروم شدن از نعمت آزادی خواهد بود که مدت این محکومیت را دستگاه قضایی روشن می کند . اما آموزش او باید در محیط زندان و توسط اداره زندان ها صورت گیرد ، این آموزش ها شامل تمرین احترام به زیبایی ، نظم و پاکیزگی است که همگی باید جزء برنامه های کار زندان قرار گیرد . (2)
در نتیجه ی این تنبه و آموزش ، زندانی امکان آن را پیدا می کند که رفتار و بینش خود را تغییر دهد و به شخصیت حقیقی و نهان خود دست پیدا کند .
لاجوردی درباره ی اصلاح پذیری مجرمان ، در یکی از مکاتبات رسمی خود می نویسد :
" ... زندانی قابل اصلاح است ، لذا خطاهای گذشته اش را به رخ او نکشید تا کم کم خطا و گناه از ذهن او دور شود و در باورش چنین بنشیند که انسانی غیر از گذشته است ..."(3)
بر اساس چنین دیدگاهی ، ریاست جدید سازمان در عرصه ی فرهنگی یک سلسله اقدامات بنیادین را در داخل زندان ها آغاز کرد . هدف او تربیت کسانی بود که به زعم دیگران امکان کار فرهنگی درباره ی آنها وجود نداشت . مجرمانی که اغلب در محیط های نامناسب رشد یافته بودند ، از سواد بهره ای نداشتند و با مفاهیم انسانی و اخلاقی تا حد بسیار زیادی نا آشنا بودند ، اما لاجوردی ثابت کرد انجام چنین طرح هایی عملی خواهد بود به شرط آن که نیروهای دلسوز و مدیران لایق به کار گرفته شوند .
لاجوردی رویه ای را به وجود آورد که در آن باید حق و حقوق زندانی مراعات و شخصیت او به عنوان یک انسان حفظ شود ، با هر برخورد خشن و غیر انسانی مخالف بود و در قوانین زندانبانی او هیچ نگهبانی اجازه نداشت با تحقیر و توهین یا ضرب و شتم با زندانی رفتار کند .
لاجوردی در سمینار مدیران کل سازمان زندان ها ، به مدیران ارشد سازمانش تذکر داد به هیچ وجه خود را برتر و بالاتر از زندانی ها ندانند ، زیرا نحیف شمردن زندانیان و گماردن آنها به کارهای پست ، اثر تمام اقدامات فرهنگی دیگر را از میان خواهد برد و برای زندانی ای که به بیگاری کشیده شده ، آوردن هزار حدیث و روایت هم بی تأثیر است ، چون او میان آنچه می شنود و چیزی که می بیند تفاوت زیادی احساس می کند . (4)
پس احترام به شخصیت زندانی و برخورد عادلانه با او زمینه ساز اقدامات فرهنگی دیگر خواهد بود . از جمله اقدامات لاجوردی برای برقراری این عدالت ، هماهنگی غذا میان همه افراد سازمان و زندانی ها بود . او معتقد بود تفاوت غذای زندانی و نگهبان ، اگر چه ممکن است عادی به نظر آید ، اما تأثیرات عمیقی خواهد داشت و می گفت :
" وقتی شما چلوکباب بخورید و زندانی آش ، اگر پیغمبر هم باشید نمی توانید روی او تأثیر بگذارید ." (5)
اگر زندانی ببیند مقام مسئولی که مدام برای آنها از عدالت ، جامعه ی سالم و تهذیب نفس سخن می گوید ، حتی خوراکش متمایز از آنهاست ، چگونه می تواند حرف های او را قبول داشته باشد .
به همین دلیل لاجوردی مقرر کرد غذای همه ی کارکنان سازمان و حتی ستاد مرکزی مستقر در اوین باید با غذای زندانی یکسان باشد و خودش نیز به رغم ناراحتی های گوارشی ، که یادگار محکومیت های پیش از انقلاب بود ، از همان غذا استفاده می کرد . او حتی برای میهمانانش هم تبعیضی قائل نمی شد و اگر کسی برای دیدار یا مصاحبه به حضور ریاست سازمان می رسید ، از او با همان غذای معمولی زندانیان پذیرایی می شد .
از جمله زمانی که خبرنگاری از اتریش برای مصاحبه با او به ایران آمده بود ، از جانب لاجوردی دعوت شد تا ناهار را با هم صرف کنند و خاطر نشان ساخت که با همان غذای زندان از او پذیرایی خواهد شد . (6)
برقراری عدالت یکی از تأثیرگذارترین عوامل در کاهش معاندت کسانی بود که با نظام جمهوری اسلامی سر ستیز داشتند ، زیرا شرایط زندان های ایران را بسیار متفاوت از آن چیزی می دیدند که در بیرون درباره ی آن شایعه سازی و تبلیغ منفی می شد .
• سوادآموزی در زندان
در بررسی زمینه های جرم ، موارد بسیاری را می توان نام برد که هر یک با کمیت و کیفیت خاص خود زمینه ساز جرم هستند . جهل اجتماعی و عمومی که از بی سوادی سرچشمه می گیرد ، یکی از این موارد است . بی سوادی فرد را به سوی جرم سوق می دهد و تنها راه حل آن آموزش مجرمان ، بالاخص سوادآموزی آنها خواهد بود .
در دوران ریاست لاجوردی در سازمان زندان ها، فعالیت های فرهنگی چشمگیری در عرصه ی آموزش اعتقادی و علمی زندانیان آغاز شد . در داخل زندان ها ، کلاس هایی برای آموزش احکام و اخلاق برگزار می شد که شرکت در آنها اجباری نبود و هر کس می توانست به نسبت تمایل خود از آنها بهره بگیرد . لاجوردی اجبار در این زمینه را صحیح و سازنده نمی دانست . (7)
اما در عرصه ی علمی ، سوادآموزی برای زندانیان اجباری بود . تمامی محکومین بی سواد از بدو ورود می بایست در کلاس های آموزشی شرکت می کردند . حتی بازداشتی های دو سه ماهه هم از این امر معاف نبودند و باید طی همان مدت اندک تلاش خود را برای آموختن به کار می گرفتند . (8) این امر تا حدی جدی بود که در صورت تمرد زندانیان از سواد آموزی از تمامی امتیازات خود مانند مرخصی و ملاقات محروم می شدند .
طرح های آموزشی لاجوردی تا آنجا توفیق یافت که در سال 1371 ، رئیس سازمان زندان ها اعلام کرد در خصوص مبارزه با بی سوادی به استثنای تهران ، که همیشه مشکلش از همه جا بیشتر است ، در زندان های هیچ استانی محکوم بی سواد وجود ندارد (9) و حتی یکی از زندانیان حبس ابد موفق شده است به دانشگاه راه پیدا کند . (10)
البته عملکرد لاجوردی گاهی با واکنش منفی مسئولان روبرو می شد . کسانی که عقیده داشتند نباید سرمایه ی کشور صرف آموزش قاتلی شود که حکم ابد به او خورده است و یا اگر چنین فردی تحصیلاتش را به سطح عالی رساند ، چگونه خواهد توانست از علمش به نفع جامعه استفاده کند ؟ (11)
اما لاجوردی استدلال می کرد که علم به ذات خود مطلوب است و مقدمه ای نیست که بعدها به خاطر یادگیری آن پاسخگو باشند ، بنابراین نفس دانش آموختن برای هر کسی حتی قاتل و زندانی ، ولو هیچ استفاده ای از آن نکند ، مفید است .
ضمن این که ممکن است یک محکوم به حبس ابد با فرمان عفو عمومی آزاد شود ، در این صورت به هر شغلی که روی بیاورد اگر باسواد باشد بهتر است تا بی سواد. هزینه ی آموزش زندانیان نیز نه تنها ضرری را به جامعه تحمیل نمی کند ، بلکه منجر به کاهش جرم و جنایت می شود و در نهایت به نفع جامعه خواهد بود .
• کارآموزی و ایجاد اشتغال
بیکاری ، عدم اشتغال و نداشتن منبع درآمد ، یکی از مهمترین عوامل بروز فساد و انحراف در جامعه است . بیکاری به فقر می انجامد و فقر خود انواع جرم و بزهکاری را به دنبال دارد . لاجوردی با تبدیل زندان به محل استراحت و تن پروری مجرمان یا کارتن خواب زمستانی عده ای بیجا و مکان مخالف بود . او عقیده داشت عدم وجود کار اجباری در زندان ضمن گذراندن بیهوده ی عمر زندانی ، روحیه ی راحت طلبی را در او تقویت می کند . (12)
بر این اساس ، موافق قوانین زندانبانی لاجوردی ، محکومین می توانستند به شکل داوطلبانه از خدمات حرفه آموزی ، اشتغال و ثمرات آن بهره مند شوند . طبق توافق نامه ای که میان سازمان زندان ها و مرکز آموزش فنی و حرفه ای وجود داشت ، برخی از زندانیان گواهینامه ی مهارت های تخصصی و برخی فارغ التحصیل دوره های طولانی مرکز شده و گواهینامه ی معتبر برای اشتغال دریافت می کردند .
به علاوه با استفاده از امکانات بنگاه تعاون ، حرفه آموزی و صنایع زندانیان کشور ، زندانیان در مراکز مختلف بنگاه در رشته های قالی باقی ، خیاطی ، پتو بافی ، فلز کاری ، چاپ ، ماشین کاری ، چرم ، کیف و کفش ، کارهای ساختمانی ، کشاورزی و سایر رشته های تخصصی ، کارآموزی می کردند و در عین حال از درآمد نیز برخوردار بودند .
بخش مربوط به بنگاه تعاون ، حرفه آموزی و صنایع زندانیان کشور در زمان آغاز تصدی مسئولیت لاجوردی تقریباً راکد و قریب به ورشکستگی بود ، اما در دوران ریاست او به اوج خود رسید . از جمله ثمرات این بنگاه ، برج محل استقرار فعلی ستاد سازمان است که هزینه ی بنای آن از همین طریق تأمین شد . (13)
برنامه های لاجوردی برای اشتغال زندانیان و تشویق آنها به حرفه آموزی ، در دوره ی خدمت او به خودکفایی سازمان زندان ها منتج شد . در این دوران درآمدهای متفرقه ی زندانیان صرف تعمیرات ساختان و گسترش فضای زندان می شد و میزان آن حتی از بودجه ای که دولت در اختیار سازمان می گذاشت ، بیشتر بود . (14)
از جمله اقداماتی که از محل این درآمدها انجام می گرفت ، می توان به اقدامات عمرانی ، زیبا سازی ، بهداشتی کردن ، تعمیرات ، ایجاد روش و تهیه ی وسایل خدمات ماشینی و مخابراتی ، کمک های ضروری به برخی از کارمندان ، سرمایه گذاری یا افزایش سرمایه برای فراهم آوردن امکان اشتغال و حرفه آموزی اشاره کرد . (15)
شهید لاجوردی درباره ی بهبود وضعیت زندان های کشور با استفاده از درآمد حاصله ی کار خود زندانیان در مصاحبه ای می گوید :
" ... در گردهمایی سه چهار روز قبل که در استان اردبیل بودیم ... در مهمانسرایی اقامت می کردیم که خیلی آلوده و کثیف بود ... من در بعضی گفته هایم این را ادعا کردم که بعضی از زندان های ما از بعضی از هتل های خوب ما به مراتب هم زیباتر است و هم تمیزتر ...
برای مثال اولین سالی که من به سازمان زندان ها آمدم ، به استانی سفر کردم که پانزده روز هم طول کشید . وارد یک زندان شدم ، توی کریدور زندان ، زندانیان خوابیده بودند . آن قدر تاریک بود که من وقتی می خواستم عبور بکنم یک زندانی را لگد کردم . از زندانی عذرخواهی کردم و او هم با همان فرهنگ خودش جواب من را داد . وقتی به آن مأمور گفتم که چرا اینجا لامپ نمی بندی ؟ گفت : قربان ! تأمین اعتبار . و احترام نظامی گذاشت .
بله یک لامپ شصت تومانی احتیاج به تأمین اعتبار داشت ، این همان استان است که حالا علاوه بر این که زندانش واقعاً تبدیل به گلستان شده ، صدها میلیون به نفع خود زندانی درآمد ایجاد کرده است ." (16)
پی نوشت:
1. سخنرانی شهید لاجوردی در مراسم اختتامیه ی چهارمین دوره ی مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم زندانیان ، سمنان ، آبان 1373
2. همان
3. یادمان ، ضمیمه ی ماهنامه ی اصلاح و تربیت ، با همکاری بنیاد فرهنگی شهید لاجوردی
4. آرشیو مجمع فرهنگی شهید بهشتی ، سخنرانی شهید لاجوردی در سمینار مدیران کل سازمان زندان ها ، مرداد 1372
5. همان ، سخنرانی شهید لاجوردی در اداره ی زندان های اصفهان ، بی تا
6. آرشیو مجمع فرهنگی شهید بهشتی ، مصاحبه ی شهید لاجوردی با خبرنگار اتریشی
7. آرشیو مجمع فرهنگی شهید بهشتی ، مصاحبه و بازدید شهید لاجوردی از زندان های استان کرمان
8. همان
9. آرشیو مجمع فرهنگی شهید بهشتی ، سخنرانی شهید لاجوردی در جلسه ی رابطین هیئت مؤتلفه اسلامی
10. همان
11. سؤالات حضار در جمع جلسه ی رابطان هیئت مؤتلفه ی اسلامی
12. سخنرانی شهید لاجوردی در مراسم اختتامیه ی چهارمین دوره ی مسابقات حفظ و قرائت قرآن کریم زندانیان
13. محمد رضا گل گل ، مدیری نمونه و کارآمد ، کیهان ، 31/5/1380
14. آرشیو مجمع فرهنگی شهید بهشتی ، مصاحبه و بازدید شهید لاجوردی از زندان های استان کرمان
15. سند شماره ی 32 از مجموعه ی حاضر
16. سخنرانی شهید لاجوردی در گردهمایی علمی و آموزشی سازمان زندان ها ، ماهنامه ی اصلاح و تربیت ، شهریور 1378 ، ص 47