جریانسازی تروریسم، روایتی بین حقیقت و واقعیت امروز منطقه است. تصورات کور گروههای افراطی با حمایت کشورهای غربی و عربی، تا به حال چهرههای متفاوتی از تروریسم را ظاهر ساخته است. اثرات وخیم این اقدامات دیگر به یک گروه و یا یک ملت یا دولت بر نمیگردد بلکه گریبان سایر ملتها و دولتها را میگیرد. این اتفاق ناگوار برآیندی از دموکراسی ستیزهجو است که روزگاری کشورهای غربی به آن دامن میزدند و اهداف تروریستی خود را در کشورهای جهان سوم جستجو میکردند و در این راستا جهان سوم را علیه جهان سوم میشوراندند؛ کما اینکه این مهم را درحالحاضر نیز در جریان جبهه اعراب علیه سوریه، عراق و یمن شاهد هستیم.
اما امروز شاهد آنیم که جریانات تروریستی جهان سوم به سمت جهان اول در حال حرکت بوده و نمونه تحرکات تروریستی بعد از 11 سپتامبر در فرانسه و بلژیک از جمله آن است. به نظر میرسد تروریسم از مرحله گذار به مرحله ابراز هویت واقعی خود رسیده و مهار آن درحالحاضر فقط و فقط، تعاملات و همکاریهای مؤثر بینالمللی را میطلبد.
اگرچه گاهی دولتها برای مهار تروریسم اعلام آمادگی کرده و همکاریهایی را در سطوح بینالمللی شاهد بودهایم اما گرایش برخی از دولتها به کشورهای غربی و شکاف بین کشورهای شمال و جنوب و همچنین تضاد نظام دوقطبی تا به امروز برآیند مناسب و مطلوبی از مقابله با تروریسم را نشان نداده است.
ما امروز در منطقه تنها حرکت جدی در مقابله با تروریسم سازمانیافته را از سوی کشور خودمان میبینیم. تحرکات تروریستی در خارج و داخل مرزهای کشورمان، همواره باعث شده تا نسبت به تروریسم آگاه بوده و اقدامات مناسبی را علیه آن داشته باشیم تا بتوانیم آن را مهار کنیم.