قطعنامه ضد ایرانی غرب در حالی چهارشنبه شب علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب شد که آمریکا و همپیمانانش با وجود تلاشهای فراوان در به دست آوردن اجماع کامل برای تصویب این قطعنامه ناکام ماندند و ناکامی غرب در به دست آوردن اجماع کامل به خوبي آشکار بود، به طوری که ترکیه و برزیل به صراحت با این قطعنامه مخالفت کردند. «البته تحلیلگران برجسته بین المللی معتقدند تحریم ها علیه ایران اثر خود را از دست داده است تا جایی که علاوه بر عدم ایجاد مانع در برابر پیگیری برنامه صلح آمیز هسته ای این کشور، بر اقتصاد ایران نیز اثرات محدودی خواهد گذاشت. البته امضا اين قطعنامه را بايد از جهات و موارد گوناگون نيز مورد ارزيابي قرار داد.»(1)
يکسويه بودن قطعنامه جديد
در امضا قطعنامه جديد، علي رغم شفافيت تمامي که ايران در همکاري با آژانس و نهادهاي بين المللي داشت، همراهي آن دسته از اعضاي شوراي امنيت – که در ظاهر و تنها براي حفظ منافع خود، با ايران همراه بودند – با آمريکا، شوراي امنيت به معناي واقعي ابزار دست آمريکا و رايزني اين کشور براي اعمال فشار بر کشورهاي مستقل است اما آنچه در اين ميان مشخص است اين است که براي جمهوري اسلامي ايران، نه سياست نون به نرخ روز خوردن روسيه اهميتي دارد و نه سياست متعارض چين که در ارتباط با ايران، نه منابع کشورمان، که سود تجاري خود را ميسنجد و البته سياست آمريکا و انگليس و فرانسه که جاي خود دارد. دراين ميان اگر چه باراک اوباما تصويب اين قطعنامه را پيروزي بزرگ براي خود منظور کرده است اما حتي سياسيون، روزنامه نگاران و چهرههاي شاخص اروپايي و آمريکايي نيز بر بي اثر بودن تحريم جديد نظر مثبت دارند، چنانکه اوباما و هم پیمانان اروپایی اش پیش از این در صدد تحریم های بسیار سخت گیرانه تری علیه ایران بوده اند که شامل بخش نفت و گاز ایران و بانک مرکزی این کشور شود اما در نهایت با مخالفت پکن و مسکو از شدت تحریم ها کاسته شد و در اين خصوص «دیوید آلبرایت رئیس پژوهشکده علوم و امنیت بین المللی در واشنگتن با اشاره به همراهی اعضای گروه 1+5 با آمریکا در تحریم علیه ایران، اظهار داشت: این یک پیروزی بزرگ نبود.»(2) و البته حزب دفاع از قانون اساسی روسیه نيز در همين رابطه با صدور بيانيهاي اعلام کرد ما ضمن موافقت با ایده عدم گسترش سلاحهای هسته ای در عین حال اعمال تحریمها علیه ایران را که بر صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود تاکید می کنند نامشروع می دانیم.(3) و البته پایگاه اینترنتی کارایی تحریم ها علیه بخش بانکی ایران را با این استناد که واشنگتن پیش از این نیز تلاش هایی در این زمینه داشته که به جایی نرسیده است، کم اثر توصیف کرد.
اما مرور سه قطعنامه گذشته شوراي امنيت نيز بر يک سويه بودن اين تحريمها مهر تاييد ميزند و نشان ميدهد تحريمهاي جديد نيز نمي تواند مشکل آمريکا در مورد به انزوا کشاندن ايران را حل کند.
منافع تثبيت شده ايران
اما در بررسي مواضع جمهوري اسلامي ايران آنچه شايان ذکر است اينکه در طي سالهاي گذشته و از زمان امضاي اولين قطعنامه بر عليه ايران تا کنون، يک مشي و شيوه توسط دولتمردان جمهوري اسلامي دنبال شده است و آن هم رسيدن به فناوري هستهاي صلح آمريز در راستاي ان پي تي است. به عبارتي ديگر نه تنها تحريمها بنا به اقرار و شهادت رسانهها و سياسيون غربي و آمريکايي، مانعي در راه توسعه فنآوري هستهاي کشور ايران ايجاد نکرده است بلکه تنها مسئله با ثباتي که در ارتباط ميان ايران و اعضاي شوراي امنيت و مخالفان و موافقان اين جريان وجود داشته و کماکان نيز ادامه خواهد يافت،عزم جدي ايران براي رسيدن دستيابي به فن آوري هستهاي، فارغ از تمام اماها و اگرها است. اينکه برخي دولتمردان چين يا روسيه قبل از تحريمها از ايران حمايت کنند اما به تحريمها راي مثبت بدهند و از سويي ديگر دوباره بر دسترسي ايران به فنآوري صلح آميز تاکيد کنند، چيزي نيست که از اراده ملت و دولت ايران براي رسيدن به هدف بکاهد. اين مسئله حتي در قبال حمايت کشورهاي واقع بيني همچون ترکيه و برزيل نيز صدق ميکند و مردم ايران در راه بي بازگشت خود براي رسيدن به اين هدف، نه از کينههاي دولتمردان آمريکايي ناخرسند ميشوند و نه از تمجيد برخي کشورها حالي به حالي. در مورد تصويب قطعنامه البته مواضع دولتمردان کشورمان نيز قابل تامل بود. مواضعي که کوچک ترين اثري از ضعف و سستي در آن مشاهده نمي شد. محمود احمدي نژاد پس از تصويب اين قطنامه ابراز داشت: کسانی که خود بمب اتم دارند و از آن استفاده و آن را ذخیره کردهاند و با آن دیگران را تهدید میکنند، اکنون به این بهانه که ممکن است در آینده ایران بمب اتم بسازد چپ و راست علیه ما قطعنامه صادر میکنند. این قطعنامهها برای ملت ایران پشیزی نمیارزد، به یکی از آنها پیغام دادم که این قطعنامههایی که شما صادر میکنید مثل دستمال مصرف شدهای است که باید در زبالهدان انداخته شود.
بيانيه تهران مصداق صلح طلبي ايران بود
واکنش متفاوت اعضای گروه 1+5 نسبت به بیانیه تهران، نشان داد که این بیانیه بیش از هرچیز ساختار شکننده گروه 1+5 و دیدگاههای متفاوت آنها نسبت به موضوع هستهای ایران را آشکار ساخت.غربیها و به ویژه آمریکاییها که به حصول توافق در نشست تهران امیدی نداشتند حتی با برخورد آمرانه با ترکیه، اردوغان را از سفر به ایران بازداشته بودند به گونهای که وی تا روز قبل از سفر به تهران نیز در انجام آن تردید داشت. مدودف رئیسجمهور روسیه نیز در آستانه سفر رئیسجمهور برزیل به ایران 30درصد شانس موفقیت برای سفر او قائل شده. توافقنامه تهران ضمن تأکید بر حقوق همهجانبه جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای عضو آژانس در استفاده صلحآمیز و بدون تبعیض در تحقیق، توسعه و تولید و استفاده از انرژی هستهای و همچنین چرخه سوخت هستهای شامل فعالیتهای غنیسازی، تأییدی بر حسن نیت نظام جمهوری اسلامی برای ادامه همکاری سازنده با آژانس انرژی هستهای است. نکتهای که غربیها با عملیات روانی گسترده خود خلاف آن را تصویر میکنند. شفافيت اين بيانيه تا حدي بود که در روزهاي اول اعلام آن، تنها واکنش آمريکاييها به آن، واکنشهايي مبهم و دو پهلو بود. به عبارتي در عين اينکه دولمتردان آمريکايي اين اقدام را مثبت ارزيابي ميکردند، اعلام کردند توافق سه جانبه ایران، برزیل و ترکیه درباره تبادل سوخت هسته ای، سیاست آمریکا در برابر ایران از جمله تلاش برای تحریم این کشور را تغییر نمی دهد. اما بيانيه تهران تا آن حد مثبت بود و افق راه را نيز به خوبي مشخص کرده بود که يکي از روزنامههاي آمريکايي در اين باره مجبور به اعتراف شد و اعلام کرد: « مقامات آمریکایی هیچ واکنشی را درباره ارسال اورانیوم با درصد غنای پایین ایران به ترکیه ابراز نکرده اند، ضمن اينکه توافقنامه بین المللی تهران می تواند به مناقشات بین المللی درباره برنامه هسته ای تهران پایان دهد.»(4) در بررسي اهداف ايران از توافق تهران و مرور برنامههاي هستهاي کشورمان در چند سال اخير در مورد مسائل و پيشرفتهاي هستهاي، پيش گامي ايران در حل مسالمت آميز برنامه هستهاي خود، تنها نشان دهنده صلح طلبي ايران بوده، چرا که تجربه تحريمها و قطعنامههاي گذشته شوراي امنيت نشان ميدهد که شوراي امنيت تنها بازيچهاي در دست آمريکا است و تمام تلاشهاي صلح جويانه ايران نيز نه تنها با ديده ترديد توسط کشورهاي عضو شوراي امنيت نگريسته ميشود بلکه با شانتاژ آمريکاييها، همه تلاشهاي ايران ناکافي دانسته ميشود و در برابر هر تلاش ايران براي نشان دادن صداقت خود، آمريکاييها تنها خواسته خود يعني تعليق کامل را مطرح ميکنند. از اين منظر، جمهوري اسلامي ايران با علم به بازيچه بودن شوراي امنيت و با علم به اينکه اين شورا بر اثر فشارهاي آمريکا باز هم اقدام به تصويب قطعنامه خواهد نمود، اقدام به برگزاري اجلاس و توافق تهران نمود تا از سويي، بيش از پيش حسن نيت و شفافيت خود در برنامههاي هستههاي را به اثبات برساند و از سويي ديگر به تمام طرفداران تز تحريم نشان دهد درستي يا نادرستي افعال ايران در مورد برنامههاي هستهاي، معيار قضاوت شوراي امنيت نيست، بلکه خواست و اراده آمريکا نقش دهنده اصلي معادلات شوراي امنيت است.
با اين اوصاف آنچه مشخص است و راهي که تا به حال نيز طي شده، ادامه فعاليتهاي هستهاي جمهوري اسلامي ايران،به خواست مردم شريف ايران و اراده مقام معظم رهبري است، چنانکه با تداوم يا عدم تداوم فعاليتهاي شوراي امنيت، حسن نيت ايران، هميشه با ديده ترديد نگريسته ميشود، خواست و اراده آمريکا و اعضاي شوراي امنيت نيز براي تداوم و توسعه برنامههاي صلح آميز هستهاي ايران، براي مردم و دولتمردان ايران محلي از اعراب ندارد و راه بي برگشت ما همچنان ادامه خواهد داشت.
تدبير در برابر دشمنان
تا پيش از توافق تهران،آمريکا، انگليس، فرانسه،آلمان همچنان بر طبل زورگويانه خود و عدم حل مشکل برنامه هستهاي ايران از طريق گفتگو تاکيد ميکردند. در اين ميان مزدوران دسته چندمي همچون منافقين نيز با ادامه افراطي گريهاي گذشته خود،از سويي بلند گوي بدون شنونده اين قدرتها شده بودند و از سويي ديگر دائماً بر برخوردهاي افراطي آمريکا باايران تاکيد ميکردند و نزاع و برخورد نظامي با ايران را تنها راه حل اين ماجرا اعلام ميکردند. ظاهرا چند سال نداشتن سلاح باعث شده منافقين که تشنه آدم کشي و خون ريزي هستند، کشتار و ويراني – که خواسته ديرينه آنها است – را در دستان و اراده آمريکاييها جستجو کنند و اميد به تحقق آن داشته باشند. البته همسرسرکرده منافقين ميتواند به شيوه و روش همسر مجهول المکان خود و با مصادره به مطلوب تحريمهاي جديد، منتي هم بر سر اوباما بگذارد و تصريح کند که پيش تر بر لزوم تحريمهاي جديد تاکيد کرده بود و بالاخره اوباما با علم به گفتههاي او، براي تحريم قدم برداشت....!
جدا از آنکه برخي دشمنان کشورمان از قبيل آمريکا و برخي ديگر از کشورها، از توافق تهران درمانده شدند و راه بدون عقل و خرد تحريمهاي جديد را در پيش گرفتند، توافق تهران در حکم خاري بود در چشم منافقين که در گمان خويش، دنيا را مي ديدند در مقابل برنامههاي هستههاي ايران، غافل از اينکه اين توافق با حمايت ترکيه و برزيل و 15 کشور ديگر همراه بود. اما همانگونه که گفته شد، چيزي براي ملت ايران عوض نشده و نخواهد شد. راه ما همان بود که هست و تغييري در برنامههاي جمهوري اسلامي ايران براي دست يابي به فن آوري صلح آميز هستههاي ايجاد نخواهد شد. حال اين مسئله خواست و اراده دشمنان ما باشد يا نباشد.
----------------
1 و2 و 3 – خبرگزاري مهر.
4 - خبرگزاري فارس به نقل از واشنگتن پست.