شغل : پاسدار كميته انقلاب اسلامي
سن : 45 سال
وضعيت تأهل : متأهل داراي 4 فرزند
محل شهادت : خيابان شمشيري ، روبروي پارك
تاريخ شهادت : 18/2/1361
زندگينامه ...
شهيد بيات لو در سال 1316 ديده به جهان گشود . تحصيلات ابتدايي را بيش از پنج كلاس نتوانست ادامه دهد و مجبور به ترك تحصيل و كار شد . از كودكي به اسلام ارادتي خاص داشت و با تعاليم عاليه آن انس گرفته بود و از اين منبع لايزال الهي الهام مي گرفت و زندگيش را بر آن اساس تنظيم مي كرد .
زماني كه اولين طليعه هاي انقلاب اسلامي فرا رسيد ، او نيز به نهضت اسلامي پيوست و با تمام قوا در آن به فعاليت پرداخت . در راهپيمايي ها شركت مي كرد و در تظاهرات در صفوف مقدم قرار داشت و بي آن كه هراسي از گلوله هاي مزدوران گارد سلطنتي داشته باشد ، سينه خود را سپر حفظ برادران و خواهران مي نمود .
پس از پيروزي انقلاب و تشكيل كميته هاي اسلامي به اين نهاد مردمي پيوست و داوطلبانه بي آن كه كوچكترين چشم داشتي داشته باشد به خدمت مشغول شد . او از كميته حقوقي دريافت نمي كرد با وجود آن كه شديداً در مضيقه مالي قرار داشت ، حاضر شد فرش زير پاي خود و خانواده اش را بفروشد ، اما سربار كميته نگردد .
هفته به هفته به منزل نمي رفت و در جواب مي گفت : " بايد بمانم ، اسلام امروز نياز دارد ، بايد بمانم و از اين وديعه الهي پاسداري كنم ." به روحانيت علاقه اي فراوان داشت و همواره مي گفت كه روحانيون دلسوز مردم هستند . بيش از همه به امام عشق مي ورزيد و آرزوي ديدار ايشان را داشت و همواره مي گفت : " كي مي شود كه من نيز به ديدار ايشان موفق شوم ."
از لحاظ اخلاقي نمونه يك انسان مؤمن و مسلمان بود ، از غيبت و دروغ به شدت پرهيز مي كرد و با احسان به ديگران مي كوشيد محتاجان را ياري كند و گرچه خود از لحاظ مادي محتاج بود و ليكن همواره به خانواده هايي كه محتاجش بودند كمك مي كرد . به ولايت فقيه اعتقادي راسخ داشت و از جريانات انحرافي منزجر بود و عاقبت نيز جان بر سر همين اعتقاد نهاد .
شهادتنامه ....
در تاريخ هيجدهم ارديبهشت 1361 شهيد بيات لو به اتفاق سه تن ديگر از جان بركفان كميته انقلاب اسلامي براي حفاظت از جان و مال و ناموس مسلمين و مبارزه با عوامل استكبار جهاني در حال مأموريت حوالي خيابان شمشيري بودند .
در اين بين يكي از واحدهاي تروريستي منافقين كه در كمين امت حزب الله نشسته بودند ، به اتومبيل حامل اين برادران حمله ور مي شوند و سبعانه آنها را به گلوله مي بندند . در اثر اين جنايت ، برادر بيات لو با پيكري آغشته به خون به رحمت حق مي پيوندد و شهيدي ديگر بر كاروان پر شكوه شهيدان انقلاب اسلامي افزوده مي شود .
در گزارش پزشكي قانوني علت شهادت برادر بيات لو به شرح زير عنوان شده است :
" در معاينه علاوم زير مشخص است : 1) جاي ورود گلوله در كتف چپ كه قطر آن حدود 8 ميلي متر است .2) جاي اصابت گلوله در سمت چپ گردن كه قطر آن حدود 8 ميلي متر و داراي حلقه سائيدگي و پاك كننده است .3) جاوي ورود گلوله روي گونه چپ . 4) محل خروج در سمت راست گردن و محل خروج گلوله ديگر در پشت و سمت راست سر . با توجه به شرح فوق علت مرگ اصابت گلوله از سمت چپ با اسلحه اي از نوع تفنگ تعيين مي شود ."
منافقين با به شهادت رساندن اين مرد خدا ، اين شير روز و عابد شب ، اين پاسداري كه عمري را در خدمت به اسلام و مسلمين گذرانده بود ، به چه دست يافتند ؟ آيا توانستند جان بركفان پاسدار را از مبارزه با استكبار جهاني باز دارند ؟ آيا توانستند امت حزب الله را از حضور دائمي در صحنه باز دارند ؟ تاريخ بهترين گواه بر پاسخ به سؤالات و روسياهي منافقين كوردل است . شهيد پيروز است و شهيد بيات لو با شهادت خود پيروز شد .
مزار شهيد : بهشت زهرا ، قطعه 26 ، رديف 22 ، شماره 42