شغل : پاسدار كميته انقلاب اسلامي
سن : 23 سال
وضعيت تأهل : مجرد
محل شهادت : خيابان شمشيري ، روبروي پارك
تاريخ شهادت : 18/2/1361
زندگينامه ....
در سال 1338 در هزارآباد آشتيان ديده به جهان گشود و خردسال بود كه به اتفاق خانواده به تهران عزيمت كرد . تحصيلات ابتدايي را در دبستان موفق و دوران راهنمايي را در دبيرستان ستارخان طي كرد و در تمام طول تحصيل شاگردي ساعي و با پشتكار بود . از نوجواني دلباخته اسلام بود و در مجالس مذهبي شركت مي جست و سخنان روحانيون معظم و خطبا را به گوش دل مي شنيد و در زندگي شخصي و اجتماعي اش به كار مي گرفت و مي كوشيد با تهذيب نفس و پيروي از احكام انسان ساز اسلام مسلماني شايسته باشد .
اوج گيري مجدد نهضت اسلامي و خروج تاريخ ساز امت اسلام مصادف با زماني بود كه خدمت سربازي را مي گذراند و از آنجا كه روحيه اي سرشار از ايمان و اخلاص داشت ، فرمان امام امت مبني بر خروج از پادگان را لبيك گفت و به صفوف بنيان كن انقلاب اسلامي پيوست و با شركت در راهپمايي ها و تظاهرات سهم خود را در براندازي نظام وابسته شاهنشاهي و برقراري حاكميت اسلام از هيچ كوشش و فداكاري دريغ نورزيد .
پس از پيروزي خون بر شمشير و طلوع خورشيد پر فروغ جمهوري اسلامي ، از آنجا كه تحقق آرمان هاي والايش را مي ديد به كميته انقلاب اسلامي پيوست و همچون سربازي جان بر كف به پاسداري از حاكميت مستضعفان پرداخت . رفتار و كرداري شايسته و متين داشت و به سنگيني باري كه بر دوش گرفته بود آگاهي كامل داشت و مي دانست كه دشمنان اسلام آرام نخواهند نشست و توطئه ها و دسائس فراواني در پيش خواهند داشت . مي دانست كه نهال نوپايي كه با فرياد " الله اكبر " در 22 بهمن غرس شده است با خون جواناني همچون او به بار خواهد نشست و آماده بود تا با بذل جان اين نهال را درختي تنومند ببيند .
شهادتنامه ....
شهيد يزديان در يكي از كميته هاي انقلاب اسلامي به خدمت مشغول بود و مانند ديگر يارانش در اين نهاد انقلابي و ساير ارگان هاي مردمي آماج حملات گوناگون ايادي استكبار جهاني و به خصوص گروهك هاي ضد انقلابي قرار داشت .
در روزهايي كه گروهك هاي مفسد و محارب به خصوص منافقين هر لحظه جنايتي جديد مي آفريدند و هر روز فاجعه اي به بار مي آوردند ، او و يارانش مسئوليت سنگين حفظ نظم و پاسداري از ثمرات خون شهيدان را بر عهده داشتند و در حالي كه از همه سو تهديد مي شدند ، در خيابان ها از جان و مال و ناموس مسلمين حفاظت مي كردند .
صبح روز هيجدهم ارديبهشت 1361 شهيد يزديان طبق معمول در انجام اين وظيفه به اتفاق سه تن از برادران عضو كميته انقلاب اسلامي در حين مأموريت در خيابان مورد حمله تروريست هاي منافق قرار گرفت . منافقين اتومبيل حامل آنها را آماج گلوله هاي مسلسل قرار داده و پس از به شهادت رساندن مصيب يزديان ، كامران شيخ ، حسين علي مرادي و قنبر بيات لو با داغ ننگ ديگري بر چهره از صحنه مي گريزند .
پزشكي قانوني علت شهادت برادر يزديان را به شرح زير گزارش كرده است :
" در معاينه علائم زير مشخص است : 1) جاي اصابت گلوله در ساعد و بازوي راست . 2) اصابت گلوله از ناحيه پشت به بازوي چپ . 3) جاي خروج گلوله در پهلوي راست .4) جاي خروج گلوله ديگر در زير بغل سمت چپ . با توجه به شرح فوق علت مرگ اصابت گلوله از پشت .... تعيين مي شود ."
هر جا كه شهيدي در راه اسلام به خون مي غلطد كربلاست و هر شهادتي امتداد خط سرخ عاشورا را در طول تاريخ فرياد مي زند . ايران اسلامي اين كشور بقية الله ، كربلايي به وسعت تاريخ است و شهيدانش همسفران قافله اي هستند كه سالار شهيدان اسلام راهبريش مي كند .
شهيد يزديان در كربلايي از كربلاهاي ايران و در عاشورايي از عاشوراهاي ايران ، همانند حسيني از حسينيان ايران ، به شهادت رسيد تا پرچم گلگون اسلام سرخ تر و تابان تر گردد . يادش گرامي باد .
مزار شهيد : بهشت زهرا ، قطعه 26 ، رديف 22 ، شماره 44
