شغل : پاسدار كميته انقلاب اسلامي
سن : 47 سال
وضعيت تأهل : متأهل داراي 6 فرزند
محل شهادت : خيابان شمشيري روبروي پارك
تاريخ شهادت : 18/2/1361
زندگينامه ....
شهيد حسين علي مرادي در سال 1314 در خانواده اي متدين ديده به جهان گشود . كودكي و نوجواني اش در رنج و محنت و تنگدستي گذشت و شاهدي بود بر تلاش شبانه روزي و مؤمنانه او كه انساني خود ساخته بود و بندگي هيچ كس جز الله را نمي پذيرفت . شهيد مرادي با توكل به خدا زندگي شرافتمندانه اي را پي ريزي نمود و به تشكيل خانواده همت گماشت . اموراتش را از طريق رانندگي مي گذراند و تا پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي به همين شغل اشتغال داشت .
در جريان انقلاب در كنار امت شهيد پرور اسلام عليه بساط ننگين رژيم ستمشاهي مبارزه اي پرشور داشت و در راهپيمايي ها و تظاهرات فعالانه شركت مي جست و در اين راه از بذل جان و مال دريغ نداشت . پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و برقراري نظام الهي جمهوري اسلامي ، وظيفه خود دانست كه همه وجودش را در خدمت به اسلام صرف كند و لذا با درك مسئوليت به كميته هاي انقلاب اسلامي پيوست .
با شروع جنگ تحميلي او نيز چون بسياري ديگر از عاشقان شهادت و حماسه سازان جلوه هاي ايمان به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل عزيمت كرد و مدت چهار ماه در ديار عاشقان به مبارزه با كفار بعثي پرداخت . عليرغم كهولت سني همواره داوطلب انجام كارهاي سخت و جانبازي در راه اسلام بود و براي جوانان بسيجي پدري مهربان به شمار مي رفت و با كوله باري از تجارب گرانقدر راهنماي آنها در همه مسائل زندگي بود .
پس از اتمام مأموريت به تهران بازگشت و مجدداً در سنگر كميته به انجام وظيفه شرعي و انقلابيش ادامه داد . در اين كار، او گذشت زمان و خستگي را نمي فهميد و يكپارچه محو جمال حق شده بود و سرمشقي بود براي همه پيوندگان راه حسين (ع) و حسينيان زمان .
شهادتنامه ...
شهيد مرادي شب روز هفدهم ارديبهشت 1361 را تا صبح به انجام وظيفه مشغول بود . در اين زمان به او و يارانش خبر مي رسد كه توطئه اي در حوالي خيابان شمشيري در شرف وقوع است و وي عليرغم خستگي ناشي از كار شبانه به همراه چند تن از همرزمانش به طرف محل حادثه حركت مي كنند و به محض رسيدن به محل با يكي از تيم هاي تروريستي منافقين كه جهت كشتار امت حزب الله به كمين نشسته بودند مواجه مي گردند .
منافقين كوردل در كمال ناجوانمردي اتومبيل اين عزيزان را هدف رگبار گلوله قرار مي دهند و دست به جنايت شقاوتمندانه ديگري مي زنند و برادر حسين علي مرادي را به اتفاق ياران همسنگر و همرزمش مصيب يزديان ، كامران شيخ و قنبر بيات لو را به شهادت مي رسانند و داغ ننگ ديگري بر چهره كريه نفاق مي كوبند .
پزشكي قانوني علت شهادت برادر مرادي را به شرح زير منعكس كرده است :
" در معاينه داراي علائم زير است : 1) شكستگي و خرد شدن ساق پاي چپ كه در اثر اصابت اسلحه گرم ايجاد شده است .2) جاي اصابت گلوله بر روي سر كه خارج شده است . 3) جاي اصابت گلوله بر روي كتف چپ و قفسه سينه كه از جلو خارج شده است. با توجه به شرح فوق علت مرگ اصابت گلوله تعيين و نوع اسلحه تفنگ مي باشد ."
در كاروان شهيدان كربلا پيرمردان سپيد مو در كنار جوانان ، سيدالشهدا را همراهي كردند و همين تركيب نيز در كاروان شهيدان انقلاب اسلامي ايران نيز بارها به ظهور رسيده است و خط سرخ شهادت را تداوم بخشيده است .
شهيد مرادي عمري را در خدمت به اسلام گذراند و در كمال شرافت زيست و عاقبت با قامتي استوار به دست يزيديان زمان همچون شهيدان كربلا در وصال معبود پر و بالي خونين زد و با عروجي گلگون بر خورشيد شهادت بوسه زد و به جوار حق شتافت . روانش شاد و مقامش والا باد .
مزار شهيد : بهشت زهرا ، قطعه 26 ، رديف 23 ، شماره 43