نام شهيد : پرویز
نام خانوادگي : محبی
تاريخ تولد : 3/10/1337
محل تولد : ماسال
تاريخ شهادت : 19/7/60
محل شهادت : تهران
وضعيت تاهل : مجرد
زندگينامه : شهید بزرگوار پرویز محبی در سال 1337 در شهر ماسال از یک خانواده مسلمان و مذهبی و با درآمدی متوسط دیده به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی را با موفقیت کامل و نمرات عالی به پایان رساند. سال های اول تا سوم متوسط را در دبیرستان شهید مطهری (ماسالی سابق) طی کرد و به علت اینکه معتقد بود ماسال از امکانات آموزشی خوبی برخوردار نیست، به پدرش پیشنهاد کرد در شهرستان رشت به تحصیل اشتغال ورزد و سال چهارم متوسط را در دبیرستان شریعتی رشت خواند، اما روح علم طلبی بلند او ارضاء نشد و تصمیم گرفت بقیه تحصیلاتش را در تهران بگذراند، لذا سال پنجم متوسط را در دبیرستان مروی و سال ششم متوسط را در دبیرستان دارالفنون تهران که مدارس سطح بالای تهران بودند طی کرد، و در طول دوران تحصیلی دبیرستان از مطالعه کتابهای مذهبی و علمی غافل نبود و در تعطیلات تابستانی با توجه به اینکه نیازی به پول نداشت و از رفاه نسبی برخودار بود کار می کرد و وقت خود را به بطلان نمی گذراند . با توجه به اینکه هنوز در سال 55 و 56 از انقلاب خبری نبود ولی همواره خواهران و اقوام و نزدیکان را امر به حفظ حجاب می نمود و معتقد بود که خانم ها باید حضرت زینب (س) را الگو و اسوه خود قرار دهند. وی در سال 56 در کنکور سراسری شرکت و در رشته تکنولوژی پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد و بعد از مراحل گزینش برای ادامه تحصیل به آن دیار سفر کرد. ایشان چون از اعتقادات مذهبی فوق العاده قوی برخودار بود ، لذا از همان بدو ورود به دانشجویان مسلمان دانشگاه که فعالیت مخفی و پنهانی داشتند پیوست، و با شناخت کامل به اوضاع اجتماعی و سیاسی جامعه به آگاهی لازم دست یافت و برای رهائی از دام استعمار و استثمار و نجات از گرداب حکومت شاهی مبارزات سیاسی خود را توسعه داد. وی علاقه وافری به شهید آیت ا.. دستغیب داشت و در سخنرانیهای آن شهید بزرگوار شرکت می نمود و کتاب های ایشان را مطالعه می کرد و پیام ها و نوارهای حضرت امام خمینی (ره) و آیت ا... دستغیب، را در هر فرصتی به زادگاهش می آورد و اقدام به تکثیر و بخش آن می نمود . با اوج گیری تظاهرات ضد شاهی در تظاهرات شیراز شرکت می کرد و یکی از عوامل راه اندازی تظاهرات و تخریب مراکز فساد در شیراز بود. پس از پیروزی انقلاب برای جذب دانشجویان که در سال 58 وارد دانشگاه شده بودند فعالیت بی شائبه ای داشت و دانشجویان را از خطر فریب گروهک ها آگاه می کرد و به سمت و سوی خط اصیل اسلام و انقلاب هدایت می نمود . ایشان یکی از عناصری بود که خواستار انقلاب فرهنگی در دانشگاهها بود ، و خود از نماینده دانشجویان در زمینه انقلاب فرهنگی در دانشگاه بود، و پس از تعطیلی دانشگاه ها مدتی برای مداوای بیماران به آباده رفت و در بیمارستان امام خمینی (ره) به مداوای بیماران همت گماشت. بعد از آن رهسپار زادگاهش شد و در نهادهای انقلابی از جمله جهاد سازندگی و کمیته امداد امام و بنیاد مسکن و بخشداری مشغول به تلاش و فعالیت شد. و همزمان بسیج ماسال را که از ضروریات منطقه بود تاسیس و پس از آن سپاه پاسداران ماسال را در منطقه جنگلی تشکیل داد، و خود فرماندهی ماسال و شاندرمن چوکا و پره سر را بر عهده گرفت، و تلاش زیادی در جهاد سازندگی آن منطقه در امر خانه سازی برای مستضعفین و مدرسه سازی زحمات زیادی را برای آسایش ونیز امنیت آن مناطق داشت . شهید محبی این انسان خستگی ناپذیر در دفترچه خاطراتش می نویسد: هدف رسیدن به الله است ، که رسیدن به این هدف را خدمت به خلق خدا می دانم . و این جوان موفق و مومن و شجاع که از اخلاق نیکویی اسلامی برخودار بود و اعمال و رفتارش باعث شد که با وجود تبلیغات مسموم گروهکها ، تعداد زیادی از جوانان منطقه جذب و عاشق بسیج شوند . لذا بارها گروهک های ملحد و منافقین مسلح و ضدانقلاب قصد ترور وی را نمودند .
سرانجام این دلاور شجاع اسلام و انقلاب در مراجعت از آخرین ماموریت که با موفقیت در تهران انجام پذیرفته بود در تاریخ 19/7/60 در بین راه توسط منافقین کوردل به درجه رفیع شهادت که آرزوی دیرینه اش بود نائل آمد . و پیکر مطهرش در پارک ماسال روبروی مسجد جامع ، مطابق وصیتش به خاک سپرده شد .