
پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 مصادف با اوجگیری جنگ سرد در سطح جهان بود. روزگاری که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده آمریکا از طریق نیروهای نیابتی خود در کشورهای مختلف با یکدیگر درگیر بوده و تلاش میکردند تا بلوک شرق یا غرب را گسترش دهند.
در چنین شرایطی، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بیرون از منازعه دو بلوک شرق و غرب، شوکی به سردمداران جنگ سرد وارد کرد و جهان با این واقعیت روبرو شد که بیرون از دو جدال تمدنی لیبرالیستی و مارکسیستی، میشود از تمدن مستقل اسلامی نیز نام برد که نه وابستگی به شرق دارد و نه سرسپردگی به غرب.
شاید برای همین بود که تنها چند هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، هم گروههای نیابتی وابسته به غرب دست به اسلحه شدند تا علیه انقلاب اسلامی عملیات انجام دهند و هم گروههای چپگرا شورش خیابانی به راه انداختند تا مانع از آن شوند که یک انقلاب غیرمارکسیستی، قطار انقلابهای چپگرایانه را متوقف کرده و مانع از ادامه توسعه تفکرات انترسوسیالیستی در جهان شود.
وجه شباهت همه گروههایی که علیه انقلاب اسلامی اقدام کرده و سعی کردند تا حرکت مردمی ایران را از ریل اصلی خود خارج کنند، استفاده از روشهای تروریستی بود. چه طراحان غربگرای کودتای نوژه و چه گروههای تروریستی که در خرداد 1360 دست به اسلحه شدند تا موجی از خشونت با هدف جنگ داخلی را در ایران به راه بیندازند، همگی از روشهای تروریستی استفاده میکردند.
جالب اینکه حتی رژیم بعثی صدام که وابستگیاش به اتحاد جماهیر شوروی بر همگان معلوم بود نیز برای مقابله با کشورمان همزمان با جنگ کلاسیک از روشهای تروریستی استفاده کرده و با پناه دادن به تروریستهای منافق در خاک خود، عملا سعی میکرد تا به موازات جنگ، تروریسم را در منطقه و به ویژه در ایران اشاعه داده و از این طریق انقلاب اسلامی که سرآغاز موج بیداری اسلامی در منطقه بود را متوقف کند.
با همه این تلاشها که هنوز هم متوقف نشده است، در 41 سال گذشته نه تنها ایران در برابر تروریستهای وابسته به غرب و شرق تسلیم نشد، بلکه به تجربیاتی گرانبها برای شکست تروریستها دست یافت تا آنجا که در سالهای اخیر اگر کشوری در منطقه دچار ویروس مرگبار تروریسم میشد، از ایران کمک میگرفت تا بتواند تروریستها را شکست دهد.
نقش مهم ایران در شکست تروریستها در افغانستان، تاثیر غیرقابل انکار کشورمان در نابودی داعش، تبعید تروریستهای منافق به خاک اروپا از طریق روند سیاسی قدرتمند و نیز منزوی کردن تروریستهایی که به نام قوم کُرد سعی میکردند تروریسم را در منطقه گسترش دهند، همهوهمه دستاوردهای انقلاب اسلامی برای توقف راهبرد تروریستپروری است که نباید ساده از کنار آن شکست.
این پیروزیها در شرایطی است که کشورهای غربی و شرقی بسیاری از کشورها را از طریق همین سناریو دچار ویرانی کردند. از سوریه و لیبی که فرجام آنها پیشِ روی ماست که بگذریم، عراق، افغانستان، پاکستان، مصر، لبنان و بسیاری دیگر از کشورها نیز با همین ویروس تضعیف شده و تلاش شد تا نتوانند به پیشرفتی که شایسته آن هستند دست پیدا کنند.
با در نظر گرفتن این پیشینه، باید اذعان داشت که موفقیت انقلاب اسلامی در شکست تروریسم چه در خاک خود و چه در سطح منطقه، یک برگ برنده قدرتمند در برابر استعمارگران به شمار میرود و نادیده گرفتن این دستاورد و یا تقلیل آن، میتواند انقلاب اسلامی را در آینده دچار خطراتی مشابه کند.
نباید از یاد برد که در جریان بیثباتیهای دهه شصت، ایران بسیاری از فرزندان شایسته، متخصص و متعهد خود را از دست داد و اگر خطر تروریسم پیشِ روی کشورمان دست کم گرفته شود، باز هم استعمار غربی میتواند با احیای تروریستها، همان تراژدی را تکرار کرده و از این طریق انقلاب اسلامی را که اینک در نبود تمدن مارکسیستی، مهمترین رقیب تمدنی لیبرال دموکراسی غربی به شمار میرود را مهار کند.