گروهک‌های تروریستی؛ بازوی جنگ ترکیبی دشمن در عصر جدید

20

گروهک‌های تروریستی با بهره‌گیری از عملیات‌های نامتقارن، جنگ روانی، و فناوری‌های نوین، به ابزاری کلیدی در جنگ‌های ترکیبی-شناختی تبدیل شده‌اند. این گروه‌ها با حمایت قدرت‌های خارجی، ناامنی، مشروعیت‌زدایی، و تضعیف انسجام اجتماعی را در کشورهای هدف دنبال می‌کنند.

نمونه‌های تاریخی مانند داعش، منافقین، و جیش‌العدل نشان می‌دهد چگونه از این گروه‌ها به‌عنوان ابزار نیابتی در جنگ‌های هیبریدی استفاده شده است. در این میان، فضای مجازی به میدانی حیاتی برای گسترش تروریسم رسانه‌ای تبدیل شده، جایی که گروه‌های تروریستی با انتشار اخبار جعلی، تحریک قومیت‌ها، و القای ناامیدی، به دنبال تأثیرگذاری بر افکار عمومی و ایجاد بی‌ثباتی هستند.

در مصاحبه با دکتر علی قادری، کارشناس مسائل بین‌الملل، ظرفیت‌های گروهک‌های تروریستی در جنگ‌های ترکیبی، نمونه‌های تاریخی همکاری آمریکا با این گروه‌ها، و راهکارهای نوین برای خنثی‌سازی تهدیدات سایبری و شناختی را بررسی کرده‌ایم.

 

  1. گروهک‌های تروریستی چه ظرفیتی برای استفاده در جنگ‌های ترکیبی-شناختی نیابتی دارند؟ آیا در این زمینه می‌توان به الگویی تاریخی اشاره کرد؟

گروهک‌های تروریستی به دلیل ویژگی‌های ساختاری، ایدئولوژیک و عملیاتی خود، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای بهره‌برداری در جنگ‌های ترکیبی-شناختی نیابتی دارند.اصولا گروهک های تروریستی در زمان ما به عنوان مزدوران قدرت ها و کشورهای جهان نقش نیابتی را از جانب ابر قدرت ها ایفا می کنند. با توجه به این که درگیری های مستقیم نیابتی در زمان ما دارای تبعات اقتصادی، سیاسی و نظامی و دارای مخاطرات زیادی است در حال حاضر دشمنان با استفاده از گروه های نیابتی سعی دارند به مقاصد مورد نظر خود برسند.در این بین این گروه ها دارای ظرفیت هایی هستند که شناخت آنها می تواند در برنامه ریزی دقیق و موثر برای مقابله با آنها موثر باشد. 

  • اجرای عملیات‌های نامتقارن:

اولین ویژگی ها و ظرفیت های گروه های تروریستی نیابتی اجرای عملیات های نامتقارن است. گروهک‌های تروریستی به دلیل ساختار غیرمتمرکز و انعطاف‌پذیر خود، قادر به انجام عملیات‌های نامتقارن هستند که موجب خواهد شد هزینه‌های نظامی و سیاسی کمی برای حامیانشان به همراه داشته باشد. این عملیات‌ها، مانند حملات انتحاری یا بمب‌گذاری، می‌توانند تأثیرات روانی عمیقی بر جامعه هدف ایجاد کنند و احساس ناامنی را تشدید کنند. این گروه ها همچنین  با استفاده از تکنیک های حملات سایبری یا حملات پراکنده و طولانی مدت می توانند به نقاط ضعف جامعه هدف نفوذ کرده و ضربات موثری وارد کنند. 

  • استفاده از ابزارهای جنگ شناختی:

رسانه یکی از مهمتزین و سهل الوصول ترین و ارزان ترین روشهای تاثیر گذاری بر افکار عمومی جامعه هدف است. در جنگ شناختی دشمن با تولید حجم عظیم از اخبار و داده ها و تحلیل ها تلاش می کند تا ذهن مردم و مسئولان را تحت تاثیر القائات خود قرار دهد و منجر به اشتباهات محاسباتی و در نتیجه ناامیدی و تسلیم مردم و مسئولین در جامعه هدف شوند. این گروه ها از طریق تولید محتوای رسانه تلاش می کنند ترس، دلهره و هراس را در جامعه هدف نهادینه نموده و بر روی شناخت افراد تاثیر منفی گذارند. آنها با روایت سازی های خاص خود به دنبال مشروعیت ردایی از حکومت ها و فعال کردن گسل های قومیتی، مذهبی و نسلی بوده و در تلاشند تا با تاثیر گذاری بر ادراکات و باورهای جامعه هدف، مردم را در برابر مسئولین و حاکمین قرار داده وموجبات بی ثباتی و نا آرامی را در جوامع هدف ایجاد نمایند. 

  • مقبولیت زدایی از ارزشها و هنجارها

یکی از روشهای گروهک های تروریستی در حوزه های شناختی مشروعیت زدایی از ارزشها و باورهای جامعه هدف است. ارزشها و باورها در یک جامعه عامل همبستگی و انسجام و اتحاد و ضامن بقاء و حیات آن جامعه است. ارزشها و هنجارها در جوامع بشری از بطن تاریخ و تمدن و ایدئولوژی های جوامع نشات می گیرد و عامل پیوند بین اقوام مختلف در یک کشور است. به عنوان مثال ارزشهای دینی در جامعه ما که در بطن زندگی  وحیات این مردم رسوخ کرده و هنجارهایی که منبعث از ملیت و تمدن ایرانی است نیز در تمامی تار و پود جامعه ما نفوذ کرده و این دو عامل است که حجم زیادی از مزدم ما با گویشهای مختلف و نژادها و اقوام متعدد و متکثر را به یکدیگر پیوند داده است. این گروهک ها با استفاده از مقبولیت زدایی از ارزشها و هنجارها در تلاشند تا هویت و بن مایه یک کشور را با چالش مواجه نمایند و آن جامعه را بی هویت نموده یا هویت مورد نظر خود را جایگزین کنند. بنابراین زمانی که مردم و جوانان در جوامع هدف در تقابل با ارزشها و هنجارها در آیند آنگاه آن جامعه دچار آنومی یا سرگشتگی شده و پایه های نظام سیاسی، فرهنگی و هویتی آن جامعه با مشکلات  متعدد مواجه خواهد شد.  

  • مشروعیت زدایی

مشروعیت یک نظام سیاسی یکی از مهمترین عوامل دوام، بقاء و حیات یک نظام سیاسی است. اساسا در جوامع کنونی حکومتها و دولت ها بدون مشروعیت قادر به تداوم اعمال حاکمیت نخواهد بود. البته در رابطه با مبانی مشروعیت در نظام های غربی و نظام های دینی به ویژه نظام شیعی مطالب بسیاری می توان مطرح کرد که نیازمند زمان مفصلی است. اما به طور خیلی مختصر می بایستی اشاره کرد که در نظام لیبرال دموکراسی مبنای مشروعیت حاکمین خواست و اراده مردم است اما در نظام اسلامی به ویژه نظام شیعی مبنای مشروعیت اراده الهی است.لذا گروهک های تروریستی در قالب جنگ شناختی – ترکیبی در تلاش هستند تا طرح مباحث متعدد مشروعیت نظام های سیاسی به ویژه نظام اسلامی در ایران را در ذهن مردم جامعه ضعیف نمایند. وجود مشروعیت در یک نظام سیاسی موجب اطاعت مردم از حاکم و حاکمین خواهد شد. بنابراین مشروعیت زدایی می تواند موجب نافرمانی مدنی شده و مردم را در برابر نظام حاکم قرار داده و موجبات ایجاد ناآرامی و بی ثباتی را فراهم می آورد.   

  • روایت سازی های کاذب

گروه های تروریستی عموما با ارائه ایدئولوژی های افراطی در تلاشند تا افراد و جوانان ناراضی را با ارائه دیدگاه های افراطی و ساختارشکنانه و با استفاده از مفاهیم تند در قبال نظام ارزشی جامعه به خود جذب نموده و موجبات استفاده از آنها در اقدامات انتحاری استفاده نمایند. در دنیای کنونی برتری تکنولوژیکی غرب  به گروه های افراطی و بنیاد گرایانه و تفکرات سلفی این امکان می‌دهند تا افراد را برای عملیات‌های انتحاری یا اقدامات خشونت‌آمیز جذب و آماده کنند. این ایدئولوژی‌ها با استفاده از روایت سازی های کاذب که برگرفته ار روایت های دینی یا قومی منحرف شده می باشد از شکاف های اجتماعی و قومیتی و مذهبی در کشورهای هدف استفاده نموده و موجب احساس هویت و تعلق و همبستگی و انسجام کاذب را در میان اعضای گروه شده و موجبات آشوب و ناامنی را در جوامع هدف فراهم می نماید.

  • بهره گیری از فناوری‌های نوین:

دشمن به مدد برتری تکنولوژیکی و با استفاده از فناوری های نوین حجم گسترده ای از حملات شناختی را بر جوامع هدف از جمله جامعه ما به راه انداخته است. گروهک‌های تروریستی از فناوری‌های دیجیتال، مانند ربات‌های اطلاع‌رسانی، هوش مصنوعی و محتوای چندرسانه‌ای، برای انتشار پیام‌های خود و تأثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده می‌کنند. این ابزارها به آنها امکان می‌دهد تا با هزینه کم، تأثیرات گسترده‌ای ایجاد کنند.

حملات سایبری، مانند هک وب‌سایت‌ها یا انتشار اطلاعات جعلی، نیز بخشی از ظرفیت این گروه‌ها در جنگ ترکیبی است.

الگو های تاریخی

در طی بیش از 4 دهه از تاریخ انقلاب اسلامی حجم عظیمی از الگو های شناختی گروهک های تروریستی را می توان نام برد که بنده تلاش می کنم بسیار مختصر به مواردی اشاره کنم.

گروهک‌های تروریستی مانند داعش، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه‌های مرتبط با پ‌ک‌ک (مانند پژاک) به دلیل ویژگی‌های ساختاری، ایدئولوژیک و حمایت‌های خارجی، ظرفیت‌های قابل‌توجهی برای استفاده در جنگ‌های ترکیبی-شناختی نیابتی علیه جمهوری اسلامی ایران دارند. به عنوان مثال گروهک تکفیری داعش به‌عنوان یک گروه تروریستی سلفی-جهادی، در مقاطعی به‌عنوان ابزاری نیابتی در جنگ‌های ترکیبی علیه ایران و متحدانش (مانند دولت سوریه و عراق) عمل کرده است. این گروه با بهره‌گیری از ابزارهای نظامی، رسانه‌ای و روانی، تأثیرات عمیقی در منطقه ایجاد کرده است. این گروه از طریق انتشار ویدئوهای خشونت‌آمیز و تبلیغات گسترده در شبکه‌های اجتماعی، مانند تلگرام و توییتر، تلاش کرد تا ضمن جذب افراد سرخورده در جوامع هدف ،  ترس و ناامنی را در مردم کشورهای هدف، از جمله ایران، گسترش دهد. این گروه با تولید محتوای چندرسانه‌ای حرفه‌ای، روایت‌های افراطی خود را ترویج کرد و به جذب نیرو از سراسر جهان پرداخت. همچنین  داعش در ایران اقدام به عملیات های نامتقارن از جمله حمله به مجلس شورای اسلامی و حرم امام خمینی در ژوئن 2017 انجام داد. این حملات، هرچند محدود، با هدف ایجاد ناامنی روانی و تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای امنیتی ایران طراحی شده بودند.  داعش همچنین با ترویج روایت‌های فرقه‌ای (سنی علیه شیعه)، تلاش کرد تا شکاف‌های مذهبی را در ایران و منطقه تشدید کند و از این طریق انسجام اجتماعی ایران را هدف قرار دهد.

 همچنین  سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به عنوان یکی یکی از گروه‌های شناخته‌شده‌ای است که در جنگ‌های ترکیبی-شناختی علیه جمهوری اسلامی ایران نقش ایفا کرده و به‌عنوان ابزاری نیابتی برای برخی دولت‌های غربی و منطقه‌ای عمل کرده است. این گروهک تروریستی با بهره گیری از رسانه مانند تلویزیون و وب‌سایت‌های وابسته، و همچنین شبکه‌های اجتماعی، روایت‌های جعلی علیه نظام ایران منتشر می‌کنند. این گروه با انتشار اخبار جعلی یا تحریف‌شده، سعی در تضعیف مشروعیت نظام و ایجاد ناامیدی در افکار عمومی دارد. گروهک منافقین همچنین با همکاری سرویس‌های اطلاعاتی غربی، مانند موساد و سیا، اطلاعات حساسی از برنامه‌های هسته‌ای و نظامی ایران جمع‌آوری کرده‌اند. افشای اطلاعات هسته‌ای ایران در سال 2002 توسط این گروهک نمونه‌ای از نقش نیابتی آنهاست. این گروهک همچنین با حمایت ا=آمریکا و رژیم صهیونی با تشکیل کمپین های تبلیغاتی گسترده در خارج از کشور به دنبال ایجاد جبهه واحد ضد جمهوری اسلامی است.

نمونه تاریخی اقدامات تروریستی این گروهک هدایت ناآرامی‌های 1396 و 1398در ایران بود که از طریق روایت سازی های کاذب در قالب شبکه‌های اجتماعی و انتشار محتوای تحریک‌آمیز، اعتراضات را به سمت خشونت و عملیات مسلحانه  مانند حملات به پایگاه های بسیج  و مردم هدایت نمودند. همچنین گروهک های تجزیه طلب همچون جریانات کوموله و جریانات تجزیه طلب ترک با ترویج گفتمان‌های قوم‌گرایانه، به‌ویژه در مناطق کردنشین  و ترک نشین ایران، تلاش می‌کنند تا شکاف‌های قومی را تشدید کرده و حس جدایی‌طلبی را تقویت کنند. این اقدامات بخشی از جنگ شناختی برای تضعیف هویت ملی و انسجام اجتماعی ایران است. این گروه ها با ایجاد کمپین های تبلیغاتی و جعل روایت های کاذب قوم گرایانه به دنبال تجزیه کشور هستند.  حمله به پاسگاه های مرزی و شهادت جمعی از سربازان و نظامیان ایرانی در سالهای اخیر نمونه های تاریخی این مورد است.

2 . آیا نمونه‌هایی تاریخی از توسل آمریکا به گروهک‌های تروریستی برای پیشبرد جنگ ترکیبی-شناختی علیه ایران و دیگر کشورها و جوامع هدف سراغ دارید؟

موضوع استفاده از گروه‌های تروریستی به‌عنوان ابزار جنگ ترکیبی-شناختی توسط ایالات متحده، موضوعی پیچیده و حساس است که نیازمند بررسی دقیق و مبتنی بر شواهد است. نمونه های زیادی از استفاده از سوء استفاده آمریکا از گروهک های تروریستی در کشورهای مختلف جهان وجود دارد که بررسی آن نیازمند تحقیق مفصلی است اما به طور خلاصه به نمونه هایی اشاره می شود.

  1. منافقین

آمریکا در بیش از چهار دهه اخیر با استفاده از سازمان منفور منافقین و با حمایت گسترده این گروهک تروریستی اقدامات خشونت آمیز متعددی از جمله ترور بیش از 17 هزار نفر از مردم ایران در ابتدای انقلاب، بمب گذاری های متعدد که منجر به شهادت تعداد زیادی از سران کشور و نمایندگان مجلس شد در تما این اقدامات ایالات متحده نه تنها این اقدامات را محکوم نکرد بلکه به طور آشکار و پنهان حمایتهای مادی و معنوی و لجستیکی را از این گروهک به عمل آورد. در دوران 8 سال دفاع مقدس آمریکا از این گروه به عنوان جاسوسان صدام حسین استفاده می کرد. پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003، منافقین تحت نظارت نیروهای آمریکایی در اردوگاه اشرف قرار گرفتند. اگرچه این گروهک در آن زمان در فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات متحده قرار داشت (از 1997 تا 2012)، برخی گزارش‌ها حاکی از همکاری اطلاعاتی غیرمستقیم بین آمریکا و این گروه است. برای مثال، مجاهدین اطلاعاتی درباره برنامه هسته‌ای ایران ارائه کردند که در افشای تأسیسات هسته‌ای نطنز در سال 2002 نقش داشت.پس از حذف مجاهدین از فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا در سال 2012، این گروه به فعالیت‌های سیاسی و رسانه‌ای علیه ایران ادامه داد و از حمایت برخی محافل سیاسی در آمریکا برخوردار شد. این حمایت‌ها شامل سخنرانی‌های مقامات سابق آمریکایی در رویدادهای این گروه و تأمین مالی فعالیت‌های رسانه‌ای آنهاست. این گروهک تروریستی با استفاده از بلندگوهای رسانه ای آمریکا از طریق کمپین‌های رسانه‌ای، انتشار اطلاعات جعلی یا تحریف‌شده و تلاش برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی بین‌المللی، به‌عنوان ابزاری برای جنگ روانی علیه ایران عمل کرده‌اند. این اقدامات با هدف تضعیف مشروعیت نظام ایران و تشدید فشار سیاسی و اقتصادی انجام شده است.

  1. حمایت از گروهک تروریستی جیش الظلم (جیش‌العدل) در منطقه سیستان و بلوچستان

گروه جندالله (که بعدها به جیش‌العدل تغییر نام داد) یک گروه شبه‌نظامی سلفی است که در منطقه سیستان و بلوچستان ایران فعالیت داشته و از سوی ایران به‌عنوان یک گروه تروریستی شناخته می‌شود. این گروه حملات متعددی علیه نیروهای نظامی و غیرنظامی ایران انجام داده است.زجیش العدل در اوایل دهه 2000 با هدف ادعایی دفاع از حقوق قوم بلوچ و مبارزه با دولت ایران شکل گرفت. این گروه حملات تروریستی مانند بمب‌گذاری و ترور مقامات ایرانی را انجام داده است. گزرش ها حاکی است که این اقدامات با حمایت مستقیم ایالات متحده انجام شد.. برای مثال، در سال 2007، شبکه خبری ABC گزارش داد که مقامات آمریکایی با رهبران جندالله در ارتباط بوده و از آنها برای جمع‌آوری اطلاعات علیه ایران استفاده کرده‌اند. این گزارش ادعا می‌کند که این حمایت‌ها بخشی از استراتژی گسترده‌تر برای فشار بر ایران بوده است. همچنین، اسنادی که توسط ویکی‌لیکس منتشر شد، نشان می‌دهد که برخی مقامات آمریکایی از فعالیت‌های جندالله آگاه بوده و این گروه را به‌عنوان ابزاری برای بی‌ثبات‌سازی ایران تلقی می‌کردند.

  1. حمایت از گروه‌های شورشی در سوریه (جبهه‌النصره و گروه‌های مرتبط)

در جریان جنگ داخلی سوریه (2011 به بعد)، ایالات متحده از برخی گروه‌های شورشی مخالف دولت بشار اسد حمایت کرد که برخی از آنها با گروه‌های تندرو مانند جبهه‌النصره (شاخه القاعده در سوریه) ارتباط داشتند. این حمایت‌ها به‌طور غیرمستقیم به تضعیف متحدان ایران (دولت سوریه و حزب‌الله) منجر شد. این گروه های شورسی اساسا به عنوان گروه های نیابتی از طرف آمریکا و کشورهای مرتجع منطقه ای به مقابله با جریان مقاومت پرداختند. ایالات متحده و متحدانش از گروه‌های شورشی تحت عنوان «معارضان میانه‌رو» حمایت کردند تا دولت اسد را سرنگون کنند.برنامه‌های CIA و وزارت دفاع آمریکا برای آموزش و تسلیح گروه‌های شورشی در سوریه، مانند برنامه «Timber Sycamore»، به برخی گروه‌های تندرو مانند جبهه‌النصره کمک غیرمستقیم کرد. اسناد منتشرشده نشان می‌دهند که آمریکا با تسلیح این گروه ها نقش مهمی در اقدامات این گروهک های تروریستی داشته است. برخی پست‌های شبکه‌های اجتماعی، مانند اظهارات تولسی گابارد، ادعا می‌کنند که آمریکا به‌طور غیرمستقیم از گروه‌هایی مانند جبهه‌النصره، احرارالشام و حتی داعش حمایت کرده است. این ادعاها، اگرچه بحث‌برانگیزند، نشان‌دهنده انتقادات داخلی در آمریکا از سیاست‌های مداخله‌جویانه است.

4- حمایت از مجاهدین افغان در جنگ علیه شوروی (عملیات سایکلون)

یکی از بارزترین نمونه‌های تاریخی استفاده آمریکا از گروه‌های شبه‌نظامی در جنگ نیابتی، حمایت از برخی از مجاهدین افغان در دهه 1980 علیه اتحاد جماهیر شوروی است. اگرچه این مورد مستقیماً علیه ایران نبود، اما تأثیرات غیرمستقیمی بر ایران داشت و الگویی برای استفاده از گروه‌های مسلح در جنگ‌های نیابتی ارائه کرد.

در جریان جنگ افغانستان (1979-1989)، آمریکا از طریق عملیات سایکلون (Operation Cyclone) میلیاردها دلار تسلیحات و کمک مالی به مجاهدین افغان ارائه کرد تا علیه نیروهای شوروی بجنگند. این گروه‌ها شامل جناح‌های مختلفی بودند که برخی از آنها بعدها به گروه‌های تروریستی مانند القاعده تبدیل شدند.

سازمان سیا با همکاری پاکستان و عربستان سعودی، تسلیحات، آموزش و منابع مالی را به مجاهدین افغانی  ارائه کرد. این حمایت به سقوط دولت مورد حمایت شوروی در افغانستان و تضعیف اتحاد جماهیر شوروی کمک کرد.این گروه ها با ترویج روایت " جهاد علیه کمونیسم" به جذب و توسعه گفتمان خود می پرداختند.

 

۳- گروهک‌های تروریستی چگونه با فعالیت در شبکه‌های اجتماعی به ابزار دشمن در به‌راه‌انداختن تروریسم رسانه‌ای علیه ملت ایران تبدیل می‌شوند؟

گروهک های تروریستی با بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی به ابزارهای مؤثری برای دشمنان در به‌راه‌انداختن تروریسم رسانه‌ای علیه ملت ایران تبدیل می‌شوند. تروریسم رسانه‌ای به استفاده از رسانه‌ها و پلتفرم‌های دیجیتال برای انتشار ترس، نفرت، اطلاعات جعلی و روایت‌های تحریف‌شده با هدف تضعیف انسجام اجتماعی، مشروعیت‌زدایی از دولت، و ایجاد بی‌ثباتی روانی و سیاسی اطلاق می‌شود. این گروه‌ها با استفاده از ویژگی‌های شبکه‌های اجتماعی، مانند دسترسی گسترده، سرعت انتشار و قابلیت هدف‌گذاری مخاطبان، به‌عنوان بازوهای نیابتی دشمنان عمل می‌کنند. در ادامه، چگونگی این فرآیند و مکانیزم‌های آن علیه ملت ایران بررسی می‌شود.

این گروهک های تروریستی از طریق انتشار جعلی و تحریف واقعیت ها در مورد وضعیت جامعه ایران به دنیال ایجاد و توسعه ناامیدی، کاهش اعتماد عمومی به نهاد های حاکمیتی و توسعه نارضایتی های اجتماعی و ایجاد ناآرامی و ناامنی روانی و شناختی در جامعه هستند. این گروهک ها با استفاده از فعالیت در شبکه های اجتماعی پربازدید از جمله تلگرام، توییتر( ایکس) و اینستاگرام به بازنشر اخبار و تصاویر جعلی می پردازند. این گروهک ها همچنین با ترویج افکار  و اندیشه های تفرقه افکنانه از طریق گزاره های قومیتی، فرقه ای و مذهبی به دنبال تحریک احساسات قوم گرایانه با هدف جدایی طلبی و تجزیه طلبی هستند. این اقدامات با هدف تضعیف انسجام و همبستگی ملی ایرانیان و تشدید دوقطبی های قومی و مذهبی به منظور بی ثبات سازی سیاسی انجام می شوند. از جمله اهداف دیگر این گروهک های تروریستی ایجاد و توسعه ترس، هراس و ناامنی شناختی  وروانی است.  ایجاد فضای ترس و ناامنی روانی موجب شکستن روحیه ملی و اراده، عزم مقاومت و ایستادگی یک ملت شده و موجبات تسلط دشمنان را بر جامعه هدف را فراهم می آورد. همچنین گروه ک های تروریستی با انتشار و بازنشر محتواهای ایدئولوژیک سعی در تحریک احساسات جوانان و جذب آنها دارند. این گروهک ها پس از جذب جوانان با برگزاری دوره های آموزشی فشرده جوانان را برای عملیات های تروریستی آماده می کنند. همچنین این گروهک ها به منظور دریافت کمک های کشورهای معاند اقدام به جاسوسی و فروش اطلاعات حساس کشورهای هدف می کنند. در این راستا این گروهک ها با همکاری شبکه های جاسوسی کشورهای غربی در تلاش برای جذب کمک های مالی و لجستکی هستند.

4- با توجه به همکاری تاریخی آمریکا با گروهک‌های تروریستی (مانند منافقین و داعش) در جنگ‌های هیبریدی، چه مکانیسم‌های جدیدی برای مقابله با ترکیب تروریسم سایبری و عملیات روانی این گروهک‌ها در فضای مجازی پیشنهاد می‌کنید؟

برای مقابله با تروریسم سایبری و عملیات روانی و شناختی گروهک‌های تروریستی در فضای مجازی، به‌ویژه در چارچوب جنگ‌های هیبریدی، نیاز به رویکردهای چندوجهی و نوین است که ترکیبی از فناوری، سیاست‌گذاری، آموزش عمومی و همکاری بین‌المللی باشد. این گروهک‌ها با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای سایبری، به انتشار اطلاعات جعلی، تحریک خشونت، جذب نیرو و ایجاد بی‌ثباتی روانی می‌پردازند. با توجه به همکاری تاریخی ایالات متحده با برخی گروه‌های تروریستی در جنگ‌های نیابتی علیه ایران (مانند حمایت غیرمستقیم از مجاهدین خلق یا گروه‌های تکفیری در منطقه)، مقابله با این تهدیدات نیازمند استراتژی‌های پیشرفته، چند وجهی ، دقیق و بومی شده هستیم.  

  • طراحی مکانیسم رصد و پایش سایبری :

استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی در حال حاضر از مهمترین ابزارهای رصد، پایش و تحلیل اطلاعات و داده های منتشر شده از طریق گروهک های تروریستی محسوب می شود. تهیه نظام نامه رصد و پایش و تحلیل داده ها توسط سازمان پدافند غیر عامل جزو ضروری ترین نیازهاست. وجود یک نظام نامه رصد و پایش موجب ایجاد مکانیسم هماهنگ و یکپارچه داده ها خواهد شد. البته در این زمینه قرارگاه هایی ایجاد شده از جمله قرارگاه فضای مجازی اما نیازمند توسعه و به روز رسانی است. از طریق تحلیل داده ها محتواهای مخرب ردیابی و راهکارهای مقابله با آن طراحی و تدوین می شود.

  1. توسعه و روز آمد سازی زیرساخت‌های دفاع سایبری ملی

ایجاد یک فرماندهی مرکزی سایبری برای هماهنگی بین نهادهای نظامی، امنیتی و غیرنظامی در دفاع از زیرساخت‌های دیجیتال و مقابله با حملات سایبری گروه‌های تروریستی می تواند در جلوگیری از تشتت و ایجاد هماهنگی و هم افزایی در مقابله با تحرکات تروریستی مثمر ثمر باشد. این شامل حفاظت از زیرساخت‌های حساس (مانند شبکه‌های بانکی یا انرژی) و پاسخ سریع به حملات سایبری است. این اقدام از طریق تقویت پدافند غیرعامل سایبری با استفاده از فایروال‌های پیشرفته، رمزنگاری قوی و سیستم‌های تشخیص نفوذ و با استفاده از توانمندی های بومی و داخلی انجام می شود. برای نمونه رژیم صهیونیستی با استفاده از فناوری های سایبری از طریق منفجر کردن پیجر ها موجب شهادت و جانبازی تعداد زیادی از مجاهدین حزب الله لبنان شد. همچنین در جنگ تحمیلی دوازده روزه آمریکا و رژیم صهیونی شاهد استفاده حجم عظیمی از عمیات سایبری توسط واحد سایبری 8200 رژیم صهیونی بر علیه کشورمان بودیم. هک حسابهای بانکی و بخشی از پدافند هوایی کشور از نمونه های جنگ 12 روزه تحمیلی است.  که  نشان دهنده نیازمند بازتعریف نظام نامه های دفاع سایبری در کشور متناسب با شرایط جدید هستیم.

  1. ارتقای سواد رسانه‌ای و آموزش عمومی:

ارتقاء سواد رسانه ای از طریق توسعه آموزش های عمومی رسانه ای برای افزایش آگاهی شهروندان درباره شناسایی اخبار جعلی، پروپاگاندا و تکنیک‌های عملیات روانی یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با جنگ شناختی و عملیات روانی دشمن است. این برنامه ها می بایستی به طور منظم و مداوم از طریق نهادهای آموزشی و رسانه ملی انجام شود. به نظر می رسد تهیه نظام نامه ملی سواد رسانه ای و به روز رسانی اسناد بالادستی در این مورد هستیم. جنگ تحمیلی دوازده روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی کلکسیونی از عمیات شناختی و رسانه ای دشمن بود که نیازمند تحقیق و بررسی جداگانه و مفصلی است. اما برای نمونه انتشار خبرها و تحلیل های جعلی به منظور ایجاد و توسعه ترس و هراس در جامعه و شکستن اراده و عزم مقاومت و ایستادگی انجام شد را می توان به عنوان نمونه ارائه کرد.

4- توسعه همکاری های منطقه ای و فرامنطقه ای

بهره گیری از تکنولوژی های جدید و استفاده از متحدان و ایجاد همگرایی های منطقه ای و فرامنطقه ای و اشتراک گذاری داده ها و اطلاعات می تواند موثر واقع شود. در این حوزه استفاده از نهادها و سازمان های بین المللی  و کنشگری فعال در این سازمان ها و  تدوین و تصویب قوانین سختگیرانه و دستورالعمل های بین المللی می تواند به کنترل و مهار جریان رسانه ای گروهک های تروریستی کمک نماید.

برای نمونه منافقین با استفاده از شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر و تلگرام برای انتشار اخبار جعلی درباره خسارات حملات اسرائیل به ایران استفاده کرد. این گروه با انتشار محتواهایی مانند «نابودی کامل تأسیسات هسته‌ای ایران» یا «کشته شدن تعداد زیادی از فرماندهان ارشد سپاه»، سعی در بزرگ‌نمایی تأثیر حملات و تضعیف روحیه عمومی ایرانیان داشت. برای نمونه  تولید پست‌هایی در شبکه X نشان می‌دهند که حساب‌های وابسته به منافقین به دنبال ایجاد وحشت و ناامیدی در میان ایرانیان بودند.

همچنین گزارش وال‌استریت ژورنال از عملیات «نارنیا» و «عروسی خونین» اسرائیل در 13 ژوئن 2025 نشان می‌دهد که منافقین احتمالاً اطلاعات جاسوسی برای هدف‌گیری دانشمندان و فرماندهان ایرانی در اختیار موساد قرار داده‌اند. این همکاری اطلاعاتی با انتشار محتوای هماهنگ در شبکه‌های اجتماعی تقویت شد تا تأثیر روانی حملات افزایش یابد. همچنین با توجه به اینکه یکی از اهداف رژیم صهیونی تجزیه ایران است این رژیم با استفاده از گروه های تجزیه طلب مانند پژاک، که در مناطق کردنشین ایران فعال هستند، از شبکه‌های اجتماعی برای ترویج روایت‌های جدایی‌طلبانه و تحریک اقلیت‌های قومی در جریان حملات اسرائیل استفاده کردند. این گروه‌ها با انتشار محتوای ویدئویی و متنی در اینستاگرام و تلگرام، ادعا کردند که حملات اسرائیل به تأسیسات نظامی ایران نشان‌دهنده ضعف دولت مرکزی و فرصتی برای «قیام قومی» است. برای مثال در جریان حملات ژوئن 2025، حساب‌های اینستاگرامی منتسب به پژاک ویدئوهایی منتشر کردند که ادعا می‌کردند حملات اسرائیل به تأسیسات نظامی در پیرانشهر (منطقه کردنشین) به دلیل «سرکوب کردها» بوده است. این محتواها با هدف تحریک احساسات قومی و ایجاد شکاف اجتماعی منتشر شدند، در حالی که منابع رسمی نشان می‌دهند این حملات به تأسیسات هسته ای ایران مرتبط بودند.

 منبع: فرهیختگان


مطالب پربازدید سایت

یادداشتی از بنیاد هابیلیان

مستکبر تروریست

دل نوشته همسر شهید تقی ضروری

به یاد یار، همدم و پارهٔ تنم

ماریا موریجی، کارشناس ایتالیایی

حملات سایبری و بن‌بست در مدیریت اردوگاه اشرف ۳

وکیل شکات پرونده جنایات منافقین خبر داد

پیگیری قرار توقیف اموال منافقین در سایر کشور‌ها

قاضی دادگاه در چهل‌ودومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای منافقین

میزبانی کشور‌های عضو معاهدات ضد تروریستی از متهمین اتهامات تروریستی خلاف معاهدات است

بر اساس تازه‌ترین گزارش سالانه تروریسم ایران

جیش‌الظلم سال ۱۴۰۳ مسئول ۷۰ درصد حملات تروریستی علیه ایران بود

در ادامه برنامه دیدار با شخصیت های مختلف کشور

آئین اهدای کتاب «دائره‌المعارف 23000 شهید ترور» به حاج محمود کریمی

جدیدترین مطالب

ماریا موریجی، کارشناس ایتالیایی

حملات سایبری و بن‌بست در مدیریت اردوگاه اشرف ۳

بر اساس تازه‌ترین گزارش سالانه تروریسم ایران

جیش‌الظلم سال ۱۴۰۳ مسئول ۷۰ درصد حملات تروریستی علیه ایران بود

وکیل شکات پرونده جنایات منافقین خبر داد

پیگیری قرار توقیف اموال منافقین در سایر کشور‌ها

در ادامه برنامه دیدار با شخصیت های مختلف کشور

آئین اهدای کتاب «دائره‌المعارف 23000 شهید ترور» به حاج محمود کریمی

قاضی دادگاه در چهل‌ودومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای منافقین

میزبانی کشور‌های عضو معاهدات ضد تروریستی از متهمین اتهامات تروریستی خلاف معاهدات است

دل نوشته همسر شهید تقی ضروری

به یاد یار، همدم و پارهٔ تنم

یادداشتی از بنیاد هابیلیان

مستکبر تروریست

گفت‌وگوی هابیلیان با محمدحسین قربانی زواره، پژوهشگر حوزه جنگ‌های ترکیبی و شناختی

گروهک‌های تروریستی به مثابه ابزار جنگ شناختی در راهبرد قدرت‌های خصم

مطالب پربازدید بخش گفتگو

گفت‌وگو با فینیان کانینگهام روزنامه‌نگار سرشناس ایرلندی

کشتار غیرنظامیان ایرانی فاقد هرگونه اهمیت اخلاقی برای رژیم صهیونی است

گفت‌وگو با «اورسولا آستا» تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک از آرژانتین

توازن قدرت در غرب آسیا به‌تدریج در حال تغییر به زیان منافع ژئوپلیتیکی غرب است

گفت‌وگو با «فائزه محمد» نویسنده و روزنامه‌نگار عمانی

اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه مرتکب جنایت جنگی شد

گفت‌وگو با «یحیی الحدید» فعال بین‌المللی حقوق بشر

غرب می‌داند تجاوز رژیم صهیونی و آمریکا به ایران نقض قوانین بین‌المللی است

هاشمی‌نژاد در گفت‌و‌گو با باشگاه خبرنگاران جوان:

ردپای منافقین در جنگ ۱۲ روزه

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان