حضور برارد در گردهمایی حامیان فرقه رجوی در پاریس، 26ژوئن2010
ژان پير برارد[1]، سیاستمدار فرانسوی است که در سال 1948 در «اورن»[2]، شهرستانی در شمال غربی فرانسه، متولد شد. وی درابتدا معلم بود، سپس وارد سياست شد و توانست تا معاونت شهرداری مونتروی[3] ، شهری در حومه شرقی پاریس، خود را ارتقا دهد؛ سمتی که تا سال 1984 در آن مشغول به فعالیت بود. در آن سال، وی به عنوان شهردار همان شهر انتخاب شد و تا سال 2008 در آن منصب باقی ماند. برارد در سال 1956 به حزب كمونيست فرانسه پيوست، یعنی همان سالی که تانکهای شوروی برای سرکوب قیام مردم مجارستان بر ضد حکومت کمونیستی وابسته این کشور وارد بوداپست شدند. این واقعه شاید در کم رنگ کردن اعتقادات مذهبی او نقش داشته است. او در حال حاضر عضو حزب کمونیستی «كنوانسيون آلترناتيو مترقي»[4] و «دفتر پارلمانی ارزیابی گزینههای علمی و فنّی»[5] است.
برارد در سال 1988 نایب رئیس کمیته تحقیق درباره فرقهها و مذاهب در مجلس ملي فرانسه شد. اصرار و التزام او به مبارزه با فرقهها سبب شده است تا او همیشه چهرهای جنجالی باشد. رفتار فرقه ستیزانه او همواره ازسوی جریانهای فرقهای مختلف مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. برارد که اظهار نظرهایش معمولا افراط گرایانه است، چندین بار به خاطر تهمت و افترا علیه گروههای مذهبی در دادگاه محکوم شده است. علاوه بر این، برارد به دلیل مخالفت شدید با قانون رعایت حقوق تولیدکننده در اینترنت، موسوم به «قانون هادوپی»[6] که در سال 2009 در فرانسه تصویب شد، در کانون توجهات قرار گرفته است.
در ادامه به تعدادی از جنجال آفرینی های برارد بر سر ارتباط مقامات فرانسوی با فرقه های مذهبی اشاره میکنیم:
متهم کردن یک پزشک به ارتباط با فرقهای مذهبی
برارد در 4آگوست2004 در نامه ای سرگشاده از «پاتریک پلو»[7] رئیس اتحادیه کارگری پزشکان اورژانس فرانسه، شدیداً انتقاد کرد. برارد با استناد به مشارکت پلو در یک همایش پزشکی مرتبط با فرقه مسیحی «شاهدان یهوه»[8]، موضوعی که نتوانست آن را اثبات کند، او را به داشتن روابط نزدیک با این فرقه متهم کرد. پلو از برارد بابت این اتهام شکایت نمود. او در متن شکایت خود به این نکته اشاره کرد که حمایتش از واکسیناسیون و انتقال خون، اموری که شاهدان یهوه آن را حرام می داند، با عقاید این فرقه در تضاد است. پلو در نهایت شکایت خود را پس گرفت.[9]
حضور برارد در به اصطلاح کمپین تدارک دیده شده توسط فرقه رجوی برای مخالفت با سفر رئیس جمهور روحانی به فرانسه، ژانویه 2016
شکایت شاهدان یهوه از برارد به اتهام افترا
در تاریخ 29سپتامبر2009، دیوان عالی کشور فرانسه با تأیید حکم دادگاهی بدوی، ژان پیر برارد را به جرم افترا به فرقه «شاهدان یهوه»[10] محکوم کرد. برارد گفته بود این گروه شبیه باند جنایتکاران بینالمللی رفتار میکند. دادگاه او را به صورت نمادین یک یورو جریمه کرد. در آن زمان برارد معاون شهردار مونتروی و عضو مرکز بحث برانگیز «هیئت مشترک نظارت و مبارزه با انحرافات فرقهای» [11]بود.[12]
اعتراض به نشان دادن صلیب در شورای شهر
برارد در یکی از جلسات شورای شهر مونتروی که درتاریخ 8نوامبر2006 برگزار شد، با قطع میکروفون یکی از اعضای شورای شهر به نام «آلدرمن پاتریسیا ویسییر» ادعا کرد که صلیب به گردن انداختن او یک نمایش ریاکارانه مذهبی است که اصول سکولاریسم را نقض میکند. برارد در تاریخ 18دسامبر2008 ، به جرم تبعیض مذهبی، در مجموع به پردخت 8500 یورو جریمه محکوم شد.[13]
اعتراض به سارکوزی به علت ملاقات با تام کروز
در تاریخ 30 آگوست 2004، نیکولا سارکوزی، وزیر اقتصاد و دارایی وقت فرانسه، با تام کروز، بازیگر سرشناس آمریکایی طرفدار فرقه ساینتولوژی، ملاقات کرد. واقعه ای که به مذاق برارد خوش نیامد و آن را «خطایی بزرگ» خواند. برارد با کنایه از سارکوزی پرسید: «ممکن است برای کسی سوال ایجاد شود که چگونه ممکن است وزیر با عضوی از یک شبکه بینالمللی قاچاق مواد مخدر و فحشا ملاقات کند و در آن جلسه هیچ سخنی از این امور به میان نیامده باشد.»[14]
ممانعت از برگزاری نمایشگاه لباس اسلامی
برارد در سپتامبر 2005، از برگزاری یک نمایشگاه لباس اسلامی در مونتروی ممانعت به عمل آورده بود، با این ادعا که عملی فرقه ای است و تهدیدی علیه اتحاد ملی فرانسه محسوب می شود. به دنبال شکایت مسلمانان، دادگاه فرانسه وی را به پرداخت 750 یورو جریمه محکوم کرد.[15]
حمایت از فرقه رجوی
برارد با داشتن چنین مواضع ضد فرقه گرایانهای یکی از شاخصترین حامیان فرقه بدنام رجوی است. برای مثال وی در مراسمی با حضور مریم رجوی و نمایندگانی از فرانسه که در تاریخ 17 ژولای 2008 در پاریس برگزار شد، در سخنانی گفت كه پاريس در طول مدت 6 ماهه رياستش بر اتحاديه اروپا، كه آن زمان به تازگی آغاز شده بود، تلاش خواهد کرد درباره حضور گروهك منافقين در فهرست تروریستی تجديدنظر كند.[16]
برارد در حالی از فرقه رجوی حمایت می کند که این فرقه، بنابه گزارشات ارائه شده از جانب افبیآی، دیدهبان حقوق بشر، موسسه رَند و تقریباً هر سازمان دیگری که درباره این گروه تحقیق کرده است، خصوصیات فرقه ها را داراست.
برای نمونه، مطالعه انجام شده توسط موسسه رَند در سال 2009 که تحت عنوان «مجاهدین خلق در عراق: یک معمای سیاسی» منتشر شد، نشان میداد که تا 70درصد از اعضای فرقه رجوی در پادگان اشرف، مقر سابق این فرقه در عراق، بر خلاف خواست خود در آنجا نگه داشته می شدند.[17] جرمی گولکا نویسنده گزارش موسسه رند، به خبرگزاری مینت پرس گفته است: «در اردوگاههای مجاهدین خلق مجموعه کاملی از مناسک اجرا میشود که همگی به صورت مکتوب از تئوری این فرقه استخراج شده است. مناسکی نظیر محرومیت از خواب، کار اجباری، تجرد اجباری، طلاق اجباری وتفکیک جنسیتی».[18]
الیزابت روبین یکی از نویسندگان مجله نیویورک تایمز، که از اردوگاه اشرف یعنی پایگاه سابق فرقه رجوی در عراق بازدید داشته است، در آوریل 2003، مشاهدات خود از ابعاد فرقه گونه اردوگاه را این گونه شرح میدهد:
در اردوگاه اشرف در 40 مایلی شمال بغداد، در نزدیکی مرز ایران، 3,400 عضو این گروه در انزوای کامل در قطعه زمینی به مساحت 14 مایل مربع در بیابانهای خشک و خشن ساکن شدهاند. دسترسی به اینترنت و تلفن وجود ندارد و کسب اطلاعات از دنیای خارج ممنوع است. تصاویری از خانم رجوی و چشمهای سبز و خندان او در هرسو دیده میشود. در حالی که او در خانه لوکس خود در فرانسه زندگی می کند و شوهرش از زمان اشغال عراق توسط ایالات متحده در سال 2003 مخفی شده است...[19]
هنگامی که وارد اردوگاه اشرف شدم، فکر کردم وارد دنیای تخیلی زنبورهای کارگر زن شدهام. همه جا زنانی را دیدم که یکسان لباس پوشیده بودند، یونیفرم خاکی و روسریهایی به رنگ گِل، در وانت بارهای سفید نشسته بودند و این سو وآن سو میرفتند و مات و مبهوت به روبرو خیره شده بودند، چنان که گویی در کارخانهای در چین دوران مائو کار میکنند. دهها زن جوان را دیدم که به داخل تانکها میرفتند، طوری که انگار به قبر خود پا میگذاشتند و آنجا با موتور تانک سر خود را گرم میکردند. دختران یک به یک خود را به من و دو همراه من میرساندند تا طوطی وار داستان تغییر ماهیت دادنشان از انسان به مستخدم خانم رجوی را تعریف کنند. یکی گفت وقتی در ایران زندگی میکرده تمایل به خودکشی داشته تا اینکه خانم رجوي را در اینترنت یافته است...[20]
عکس گرفته شده از داخل پادگان اشرف در سال 2012
سازمان مجاهدین یک سازمان خانوادگی است. شاهد این ادعا اینکه مثلا سه نسل از آنها در این راه کشته شدهاند، یعنی مادربزرگ ها، مادران و دختران. بیشتر دخترانی که ملاقات کردم در مدارس مجاهدین در داخل کمپ اشرف تحصیل کردهاند و جدا از پدر و مادرشان بزرگ شدهاند. اعضای خانوادهها میتوانستند پنجشنبه شبها و جمعهها با هم ملاقات کنند. زمانی که عراق به کویت حمله کرد، بسیاری از این دختران به اردن منتقل و از آنجا به کشورهای دیگر مثل آلمان، فرانسه، کانادا، دانمارک، انگلستان و ایالات متحده قاچاق شدند و آنجا توسط خانوادهای که معمولا از طرفداران مجاهدين بودند از آنها نگهداری شد. وقتی این بچهها 18 یا 19 ساله شدند بسیاری از آنها تصمیم گرفتند به عراق برگردند و جوانترین نسل مجاهدین را در کمپ اشرف تشکیل دهند. کلمه «مصمم» برای توصیف آنان صحیح نیست، چون این دختران و پسران از بدو تولد، اساساً تفکر مستقل را نیاموختهاند، آنها تنها یاد گرفتهاند که کورکورانه از سران سازمان تبعیت کنند.[21]
مسعود بنی صدر، عضو سابق فرقه رجوی که قبلاً نماینده این گروه در سازمان ملل متحد و آمریکا بود، تأیید کرد که این سازمان یک فرقه است:
سازمان مجاهدین خلق تمام عناصر یک فرقه مانند رهبر کاریزماتیک، اجبار به سیاه و سفید دیدن دنیا و ملزم کردن خود به جدایی از خانواده را دارد. پیروان این فرقه هویت خود را از دست میدهند. در کمپ اشرف اعضای گروه را با بحث و جدلهایی که ممکن بود حتی چند روز هم طول بکشد شست و شوی مغزی میدادند. به یاد میآورم که ما را وادار میکردند یک طرف تخته سیاه در یک ستون شخصیت قدیمی و در طرف دیگر شخصیت جدیدمان را بنویسیم. مردی را به یاد میآورم که گفت: «برادرم کارمند سفارت ایران در لندن است. پیش از این به عنوان برادر عاشق او بودم ولی حالا به عنوان دشمن از او متنفرم. حاضرم اگر لازم باشد همین فردا او را بکشم» و همه حاضرین او را تشویق کردند.[22]
دو تن از اعضای سابق فرقه رجوی «آن سینگلتون» و مسعود خدابنده، در سپتامبر گذشته با انتشار کتابی به تشریح روشهای قهرآمیز رهبران گروه برای سرکوب مخالفتها و کنترل اعضا پرداختند. گزارش دیدهبان حقوق بشر نیز به طور مشابه رفتار سازمان را در اردوگاه اشرف زیر سوال میبرد.[23]
دو عضو اسیر فرقه رجوی در حال اجرای سرود در پادگان اشرف، سال2003
دولت فرانسه باید به این پرسش پاسخ بدهد که چگونه به افراد روان پریشی مانند برارد اجازه می دهد که در بدنه حاکمیت فعالیت داشته باشند؟ افرادی که از یک سو به شعائر مذهبی مانند صلیب و پوشش اسلامی حمله میکنند و آن ها را اعمال فرقه ای و تهدیدی علیه اتحاد ملی فرانسه معرفی می کنند و از سوی دیگر از گروهی بدنام که به اعتراف خود نهادهای غربی، خصوصیات فرقه ها را دارا می باشد و سابقه سیاهی از اعمال تروریستی را در کارنامه خود دارد، حمایت و با سران آن نشست و برخاست می کند. آیا دولتمردان فرانسوی خودسوزی اعضای فرقه رجوی را در مقابل سفارت خانههای فرانسه در نقاط مختلف جهان که به دستور رهبران این فرقه در سال 2003 انجام پذیرفت، فراموش کرده اند یا اینکه قصد دارند چشمان خود را بر روی این واقعیات ببندند؟ البته، به نظر می رسد شق دوم قضیه صحیح تر باشد و مشکل اصلی نه در افراد موجود در بدنه دولت فرانسه و سایر دول غربی، بلکه در طرز فکر حاکم بر این دولت ها و معیارهای دوگانه آن ها در برخورد با موضوعاتی نظیر تروریسم است. همان طرز فکری که تروریسم را به تروریسم خوب و تروریسم بد تقسیم بندی می کند تا هرگاه در راستای منافعشان بود، از تروریسم به سود خود استفاده کنند.
پینوشت:
[1] Jean-Pierre Brard
[2] Orne
[3] Montreuil
[4] of the Convention for a Progressive Alternative (CAP)
[5] the Parliamentary Office for evaluation of scientific and technological options
[6] the HADOPI law
[7] Patrick Pelloux
[8] Jehovah's Witnesses
[9] La surprenante charge de Jean-Pierre Brard contre Patrick Pelloux [archive] Le Parisien, samedi 7 août 2004, par Bertrand Parent
[10] Jehovah's Witnesses
[11] the MIVILUDES (Mission interministérielle de vigilance et de lutte contre les dérives sectaires)
[12] (US department of states, BUREAU OF DEMOCRACY, HUMAN RIGHTS, AND LABOR International Religious Freedom Report 2010.)
[13] (« Religion: Brard jugé pour avoir censuré une élue » [archive], sur le Nouvel Observateur [archive], 21 novembre 2008.)
[14] Tom Cruise voulait aussi convertir Chirac [archive] Libération
[15] Jean-Pierre Brard condamné pour discrimination religieuse, 16 janvier 2010
[16] French deputies back Iranian opposition group, National Council of Resistance of Iran, 17 July 2008
[17] “An Iranian Cult and Its American Friends”, ELIZABETH RUBIN, NY times, AUG. 13, 2011
[18] VIDEO: How To Stop Being Terrorists: A Guide For ISIS, Courtesy Of The MEK, mintpressnews, January 21, 2015
[19] “An Iranian Cult and Its American Friends”, ELIZABETH RUBIN, NY times, AUG. 13, 2011
[20] Ibid
[21] “The Cult of Rajavi”, ELIZABETH RUBIN, NY times, July 13, 2003
[22] “A Former MEK Member Talks About the Extremist Iranian 'Cult'”, vice, September 2, 2014
[23] The Life of Camp Ashraf”, Anne Singleton and Massoud Khodabandeh, IRAN-INTERLINK, September 2011