شهيد مختاريان هميشه در برابر مجاهدين منافق و گروهك ها موضع گيري مي كردند، ايشان از گروهك هاي ضد انقلاب متنفر بودند و پشتيبان امام و مستضعفين بودند و به امام علاقه ي زيادي داشتند
|

در سال 1309 در حومه نيشابور روستاي عباس آباد در خانواده اي متدين و زحمتكش پا به عرصه ي هستي گذاشت. پدرش غلامرضا كشاورزي سخت كوش بود كه از هر لحاظ شايسته و پاي بند به اصول دين و مذهب ، و از ارادتمندان خاندان نبوّت بود. از لحاظ اخلاق و رفتار ، بردبار ، بسيار خوب و در قناعت ورزي سرآمد بودند. شهيد در زير سايه ي رحمت خداوند و دستان پينه بسته ي چنين پدري بزرگ شد.
شهيد در دوران كودكي به دليل بيماري دچار فلج مي شوند كه با نذر و نياز والدين عافيت يافته و در صحت و سلامت دوران كودكي را پشت سر مي گذراند.
شهيد بزرگوار دوران كودكي اش در روستاي عباس آباد سپري كردند سپس با خانواده به ديوانگاه سرولايت ، يكي از روستاهاي مجاور عزيمت نمودند و در همان جا مشغول به كار شدند . ميزان تحصيلات شهيد ششم ابتدايي قديم بود.
در سال 1329 با دختر دايي اش ازدواج كرد و نتيجه ي ازدواجشان 2 فرزند ( يك پسر و يك دختر ) مي باشد . شهيد در روستا به شغل كشاورزي مشغول بود و با تراكتور هم كار مي كرد.
بعد از گذشت 25 سال به سبزوار مهاجرت نموده و با دختري از روستاي ايزي ازدواج مي نمايد و ثمره ي اين ازدواج نيز 3 فرزند ( يك پسر و 2 دختر ) مي باشد .شهيد بعد از مهاجرت به سبزوار در اداره ي راه و ترابري مشغول به كار مي شوند و استخدام مي گردند.
صحبت هاي خانواده ي شهيد :
رابطه ي شهيد با والدين و خانواده يك رابطه ي دوستانه و بسيار خوب بود. همچنين با مردم با اخلاق حسنه رفتار و برخورد داشت . شهيد در كار كشاورزي به مادر و پدر مريضش كمك و ياري مي رساند . همچنين در امور زندگي هر كاري از دستش بر مي آمد انجام مي داد . ايشان در زندگي تلاش و كوشش زيادي به خرج مي داد . از او راضي هستيم در كارهاي خانه كمك زيادي مي كرد و پدر خوبي براي فرزندان خود بود . رفتار شهيد با فرزندانش خوب بود و به آنان مي گفت درس بخوانيد و تا زنده بود به فكر آنان بود .
شهيد برخورد خوبي داشت . اگر همسر و فرزندانش را نمي ديد دلتنگ مي شد . اهل نماز و روزه بود و اهميت زيادي به آن مي داد در نماز جماعت مسجد حضور داشت و در ارتباط با حلال و حرام خيلي پرهيز مي كرد . در مسجد هر مراسم مذهبي كه برگزار مي شد ايشان شركت فعالانه داشتند . كلاً زندگي ايشان خاطره است . ايشان از گروهك هاي ضد انقلاب متنفر بودند و پشتيبان امام و مستضعفين بودند و به امام علاقه ي زيادي داشتند . شهيد در اوايل انقلاب به دختر خود اجازه داده بود تا به مدت 2 سال بصورت رايگان در بيمارستان در خدمت مجروحين و مصدومين و نيازمندان باشد و از اين طريق نسبت به ملت شهيد پرور و شريف ايران اسلامي اداي دين كند .
شهيد صفدر مختاريان زندگي ساده اي داشت و با محبت بود . هيچ گونه ناراحتي از زندگي نداشت . هم سر كار مي رفت و هم در منزل به خانواده كمك مي كرد . شهيد علاقه ي زيادي به فرزند داشت . با كساني كه رفتار غير منطقي و داراي عقايد انحرافي بودند ، رفت و آمد نمي كرد . در زمان انقلاب همان روزي كه در مسجد تيراندازي شد ايشان در مسجد جامع بودند و در كنار ساير مردم حزب الهي به وضع مجروحين و شهدا رسيدگي مي كردند .
ويژگي هاي اخلاقي و رفتاري شهيد به نقل از خانواده ي محترمشان :
شهيد فردي خيّر ، يتيم نواز ، مهربان ، دلسوز ، دل رحم و اهل سفر و در كمك به همنوع خود بي نظير بودند . از دروغ بدش مي آمد و مي گفت چرا دروغ بگوييم ؟. ايشان از هر لحاظ الگو بودند . ارادت خاصي به ائمه ي اطهار به خصوص امام حسين (ع) داشت و هر سال محرم ميزبان عزادارن حسيني بود . به ولايت فقيه عشق مي ورزيد .
شهيد در امور خيريه بسيار پيش قدم بودند و اوقات بيكاري خود را صرف كمك به خانواده ، ياري رساندن به همسايگان يا همكاري با مسجد مي نمود . آسفالت جاده ي ايزي به همت شهيد انجام گرفت . ايجاد آب انبار در منزل براي استفاده ي عموم مردم و ...
شهيد براي همه كار انجام مي داد ( به قول خودمان كاربرآمد بود ) شهيد در اوقات فراغت قرآن مي خواند . نسبت به انجام فرايض ديني و عبادي بسيار همّت به خرج مي داد از اوايل انقلاب به نماز جماعت مي رفت حتي در نماز جماعت اداره ي راه و ترابري هم شركت مي نمود .
آخرين توصيه هاي شهيد به نقل از خانواده ي محترمشان :
شهيد 10 روز قبل از شهادتش به روستا آمد و گفت هميشه خوب باشيد و راه خدا را داشته باشيد ، مي گفت پيرو امام و ولايت باشيد . همه ما بايد در راه آرمان هاي امام جان بر كف آماده باشيم .
بعد از شهادت ، خانواده ، شهيد را در خواب مي بينند و گله مي كنند كه دير به دير مي آيي ، شهيد مي گويد نه ، هميشه مي آيم مواظب بچه ها باش . و يا شبي در خواب مي بيند شهيد آمده و 2 جفت كفش اندازه ي پاي دخترش آورده ، همسر شهيد اين را به فال نيك مي گيرد و بعد از مدتي دخترش ازدواج مي كند .
صحبت هاي پسر شهيد :
فعاليت و شركت شهيد در انقلاب به همان اوايل انقلاب بر مي گردد . ايشان در نگهباني هاي شبانه در محله هاي شهر و در راهپيمايي هاي با شكوه شهر شركت داشتند .
پدرم از نيروي مردمي حزب الهي بود . در بسيج فعاليت چنداني نداشت ولي متقبّل كارهاي كساني مي شد كه مي خواستند به جبهه بروند . و در مساجد نيز حضور جدي داشت . ايشان بسيار پركار بودند . در زمينه هاي بنايي ، كشاورزي ، كارگري ، كار با تراكتور ، خلاصه اينكه همه كار از دستش بر مي آمد و براي مردم كار بر آمد بود .
شهيد مختاريان هميشه در برابر مجاهدين منافق و گروهك ها موضع گيري مي كردند . نظر ايشان درباره ي جنگ تحميلي عراق عليه ايران تا لحظه ي شهادت اين بود كه بايد تمام ما ملت بسيج شويم و تكليف صدام متجاوز را يكسره كنيم . ( حرفش تا زمان شهادتش همين بود ).
صحبت هاي دختر شهيد :
افتخار مي كنم كه فرزند شهيد هستم . پدر شهيدم هيچ گونه در انقلاب كوتاهي نداشت .( در حد توان و قدرت در خدمت انقلاب و مردم بود ) دوستان و آشنايان مي گفتند : پدرت هميشه حرفهاي انقلابي مي زد . دوست داشت كه ما تحصيلاتمان را ادامه دهيم . ( اهميّت پدر به سرنوشت فرزندان و عاقبت به خيري آنها ).
نحوه ي شهادت به نقل از خانواده :
ايشان در روز جمعه مورخ 3/7/1360 ساعت تقريباً هشت صبح توسط دو نفر از منافقين كور دل ، رو به روي شهرك ابوذر كه با موتورسيكلت به طرف منزل در حركت بودند ، ترور مي شود و به فيض عظيم شهادت نائل مي گردد . در آن ساعتي كه ترور شد كسي همراهش نبوده ولي بطوري كه گفته شده سوار بر موتور بوده 2 نفر منافق قصد داشته اند موتور ايشان را بگيرند كه شهيد پافشاري مي كند و تسليم خواسته ي آنان نمي شود ، آنان با كلت كمري 2 گلوله به سمت ايشان شليك مي كنند كه منجر به شهادت ايشان مي شود .
محل دفن شهيد :
روز يكشنبه 5/7/1360 مراسم باشكوه تشييع پيكر پاك شهيد صفدر مختاريان برگزار شد و پيكر مطهر شهيد در آرامگاه ابديش در روستاي ايزي به خاك سپرده شد . در اين مراسم جمعي از دوستان و آشنايان از تهران ، سبزوار و اهالي روستا شركت داشتند .
قسمتي از وصيّت نامه ي شهيد :
به نام يكتا پناه عاشقان .
امت شهيد پرور اسلام ، اگر مي خواهيد كشورتان از شر اجانب مصون و محفوظ بماند هرگز دست از پشتيباني ولايت فقيه بر نداريد . اتحادتان را مستحكم كنيد . نگذاريد در بين شما تفرقه بيندازد . اخلاق اسلامي داشته باشيد و هرگز از ياد خدا غافل نشويد .