شهید علیرضاپیری فرزند بدیل در 1شهریور1363 در شهرستان زابل استان سیستان و بلوچستان به دنیا آمد. او فرزند دوم خانواده بود.
او دوره ابتدائی را در دبستان شهید آغاز و دوره راهنمایی در مدرسه شهید طالقانی و مقطع دبیرستان را در مدرسه شهید طباطبایی زابل گذراند. در مدت تحصیلش عضو بسیج دانشآموزی شده بود. اخلاق و رفتار خوب او در مدرسه باعث شده بود که معلمانش از او خشنود باشند.
از همان دوران کودکی به محض شنیدن صدای اذان، وضو میگرفت و نماز اول وقت میخواند. او در رفتارش صادق بود و همیشه با افراد خانواده مهربان بود و به مادرش در انجام کارهای خانه کمک میکرد. با همه با خوشرویی و گشادهرویی برخورد میکرد. در مراسمهای مذهبی و دعای کمیل شرکت میکرد. به ولایت و رهبری بسیار مقید بود، زیرا هر کاری که انجام میداد با در نظر گرفتن اینها بود.
زمانی که رهبر معظم انقلاب به شهر زابل تشریف آورده بودند، او نامهای به رهبر نوشت و گفت: من میخواهم عضو سپاه شوم. شهید به فرمان مقام معظم رهبری(مدظله العالی) به دانشگاه افسری رفت و جزو نیروی انسانی سپاه شد.
همیشه از شهادت صحبت میکرد و آرزویش بود. وقتی خبر شهادت دوستانش را میشنید حسرت آنان را میخورد. آرام و قرار نداشت و بیخواب شده بود. دائم میگفت: ای کاش آنجا بودم و شهید میشدم. چند روز قبل از شهادت به مادرش میگوید من حتما شهید میشوم.
سرانجام در روز چهارشنبه 25بهمن1385 درمیان دوستان و همکارانش به آرزویش رسید. اتوبوس حامل کارکنان سپاه در مسیر حرکتش به وسیله بمبی منفجر شد که در خودروی پیکان جاسازی شده بود. این حادثه توسط گروهک ریگی (جندالشیطان) انجام گرفت. شهید علیرضا پیری از ناحیه جمجمه و پا مجروح شد. قبل از اینکه آمبولانس به بیمارستان برسد، او به شهادت میرسد.