شاید ملت ما اوج جنایت منافقین و گروهک ها را در شکنجه سه پاسدار بشناسند که با آن قساوت سه پاسدار ما را زنده به گور کردند؛ اما نمونههای دیگری هم داریم که به گوش مردم ناآشناست مانند تکه تکه کردن کودک 6 ساله درحالی که جان در بدن داشته است، یا کشف گورهای دسته جمعی نیروهای انقلاب درحالی که پوست بر بدن ندارند.
به گزارش پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان (خانوادۀ شهدای ترور کشور) پروژه روزشمار وقایع تروریستی ایران، پروژهای بزرگ است که واحد پژوهش بنیاد هابیلیان برعهده دارد و در ادامه گفتوگویی جذاب و خواندنی با معاون واحد پژوهش این مرکز دربارۀ روند کار و تجربههای کسبشده در این راه ارائه میشود.
برای سوال اول بفرمایید که پروژه روزشمار وقایع تروریستی ایران از چه زمانی آغاز شد و دلایل پرداختن به این موضوع در بنیاد هابیلیان چه بود؟
در ابتدا عملیات تروریستی اخیر در تهران را به ملت بزرگوار ایران و خانواده شهدا تسلیت عرض میکنم.
آغاز پروژه چندجلدی روزشمار وقایع تروریستی ایران در سال 91 اتفاق افتاد و ایده این پروژه و مسئولیت کار در ابتدا توسط جناب آقای محمدرضا سرابندی کارشناس مجرب حوزه تاریخ معاصر بنیاد کلید خورد. دلایل متعددی درخصوص چرایی آغاز این پروژه بزرگ وجود دارد که میتوان به اثبات قربانی تروریسم بودن جمهوری اسلامی ایران در میان مجامع بینالمللی اشاره کرد. همچنین تکه گمشدهای از تاریخ معاصر کشور برای نسل جوان احساس میشد که مربوط به اقدامات فجیع و بیشمار گروهکهای تروریستی میباشد. در چند سال اخیر هنگامی که با جوانان کشور درخصوص مفهوم ترور و تروریسم در ایران گفتگو میشد تصویر واضحی در ذهن آنان یافت نمیشد و این مظلومیت کشور و شهدای ترور را میرساند؛ حتی بعضا مسئولان کشور نیز از عمق فجایع این گروهکها بیاطلاع بودند و صرفا میتوانستند به وقایع مهمی همچون 7تیر و 8شهریور یا ترورهای مهم صورت گرفته در ابتدای شکل گیری انقلاب اسلامی اشاره نمایند؛ درحالی که بخش عظیمی از قساوت این عناصر مزدور استکبار جهانی مورد غفلت واقع میشد.
از دلایل دیگر پرداختن به این پروژه، تغافل از همه اقدامات عناصر تروریست پس از انقلاب اسلامی در کشور بود. هنگامی که در میان پژوهشگران و عامه مردم از فعالیت گروهکهای تروریستی در ایران سخن به میان میآمد، سخنان منحصر به وقایعی بود که کشور دچار لطمات جانی شده است؛ ساده تر بگویم، اینکه سخن از وقایعی به میان میآمد که ما فقط شهید و مجروح داشتیم و بخش عظیمی از وقایعی که منجر به خسارات مالی و روانی و حتی گاها بدون هیچگونه خسارتی همراه میشد، نبود.
شیوه کار و دسترسی به منابع این پروژه را مختصرا توضیح دهید.
ما در ابتدا شروع به منبع شناسی پروژه کردیم. پس از آن در بدو امر درخصوص دسترسی منابع ما به مشکلات فراوانی خوردیم، وقتی به برخی از ارگانها برای دسترسی به منابع آنان رجوع میشد گفته میشد مگر چنین کاری امکان پذیر است و لذا همکاری نمی کردند؛ البته برخی ارگان ها و موسسات نیز با روی گشاده درخواست ما را پاسخ میدادند. پس از دسترسی به منابع دست اول که شامل اسناد نیروهای مسلح و امنیتی کشور به صورت مکتوب و صوتی و تصویری میشد و همچنین تمامی نشریات اعم از چپ و راست و... آن زمان و منابع دیگر، نوبت به روزنامههای صبح و عصر آن زمان شد. پس از آن به سراغ تمامی کتب چاپ شده در این مقطع زمانی رفتیم. خلاصه بگویم که سعی کردیم تمامی منابع را ببینیم تا کار از حیث منابع نیز به کاری بی نظیر تبدیل شود. البته هنوز هم برای ادامه کار به همکاری همه ارگان ها نیازمندیم و امیدواریم که به ما در رفع مظلومیت از شهدای ترور کمک کنند.
این پروژه شامل چه موضوعاتی است یا به عبارتی چه فیلدهایی دارد؟
در هر جلد از این پروژه اولا به ذکر واقعه پس از مقابله (تطبیق) منابع پرداخته شده است؛ یعنی اینکه پس از تجمیع منابع برای هر خبر، به صورت مجزا روی جزئیات آن خبر بحث و بررسی میشود؛ مثلا در یک منبع گفته واقعه در ساعت 10 اتفاق افتاد و 3 شهید داشته و در منابع دیگر هرکدام ساعت ها و آمار متفاوتی ارائه شده که روی هر کدام بحثهای بعضا طولانی شکل میگیرد تا نهایتا آن خبر به صورت متقن درج شود. در این پروژه میتوان 1. تاریخ و ساعت و مکان عملیات ها، 2. نوع عملیات که توسط گروهک ها انجام شده است (ترور، بمب گذاری، انتحاری، شکنجه، مین گذاری، خمپاره اندازی، شلیک گلوله، استفاده از سلاح سرد، آتش سوزی، سرقت مسلحانه، راهزنی مسلحانه و...) ، 3. نوع سلاح استفاده شده، 4. مشخصات گروهک عمل کننده، 5. خسارات و تلفات احتمالی، 6. مشخصات شهدا و مجروحین احتمالی، 7. نتیجه واقعه و ده ها مورد دیگر را بررسی کرد. همچنین در هرجلد مختصری از اسناد و تصاویر گنجانده شده است. در قسمت پی نوشت ها نیز سعی شده تمامی عبارات و اصطلاحات و کلماتی که برای خواننده نامفهوم و جدید میباشد به صورت کاملا علمی و مستند پاسخ داده شود که این قسمت نیز بر ارزش کار بسیار افزوده است. آخرین مورد هم بخش نمایه کار میباشد که شامل اماکن و اشخاص و احزاب است. این بخش، کار را برای پژوهشگران بسیار ارزشمندتر میسازد.
درحال حاضر پروژه به چه میزان پیش رفته است؟
تاکنون یک جلد از پروژه که دربرگیرنده وقایع تروریستی سالهای 57 (بعد از پیروزی انقلاب) و 58 میباشد، در 425 صفحه تدوین و چاپ گردیده و در اختیار علاقه مندان و پژوهشگران و مسئولان قرار داده شده است. همچنین این جلد به صورت رایگان به کتابخانههای کشور ارسال گردیده است. جلد دوم نیز که دربرگیرنده وقایع سال 1359 میباشد در 660 صفحه تدوین گردیده و ان شاالله طی یک ماه آینده چاپ خواهد شد و در اختیار همگان قرار خواهد گرفت. مابقی مجلدهای این پروژه نیز تقریبا مراحل فیش برداری را پشت سر گذاشته اند و کارشناسان معاونت پژوهش بنیاد در حال انجام مراحل بعدی پروژه میباشند.
درخصوص سال 60 که چندی پیش نیز توسط مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به مظلومیت آن اشاره شد باید عنوان کنم که کار تطبیق اسناد به طور کامل انجام شده و جزئیات کار در حال بررسی میباشد. به جرات میتوان گفت سال 60 بیشترین اقدامات تروریستی را در کشور شامل میشود و اوج قساوت تروریست ها بخصوص منافقین مزدور نیز در این سال به چشم میخورد. از این حیث سختی این جلد به مراتب بیش از مجلدات قبلی و بعدی خواهد بود و تاکنون بدون در نظر گرفتن اضافات و اصلاحات به قریب 800 صفحه رسیده است که پیش بینی من برای این جلد از حیث تعداد صفحات، بیش از 1000 صفحه میباشد. همانطور که ذکر کردم این مسئله نیز اوج جنایات گروهکهای قسی القلب در سال 60 را به خوبی نمایانگر است. از حیث زمانی نیز درخصوص جلد مربوط به سال 60، تلاش معاونت پژوهش بنیاد بر این است که قبل از پایان امسال جنایات این تروریست ها در اختیار مردم قرار گیرد.
از نکات جالب در خلال کار میتوانید به برخی اشاره کنید؟
نکات جالب البته بعضا متاثر کننده در این پروژه زیاد است به طوری که بعضا انسان از این تنوع اقدامات به یاد جمله «منافقین پدر داعش هستند» میافتد و البته اقدامات سایر گروهک ها که شاید بیش از صد گروهک دیگر به غیر از منافقین شناسایی شده که دست به اقدامات تروریستی در کشور زده اند. گروهک هایی که بعضا چند ترور محدود و ناموفق داشته اند و گروهک هایی مانند کومله و دمکرات و فرقان و... که در میان مردم شناخته شده تر هستند. حال که این سوال را مطرح فرمودید به چند نمونه مختصر اشاره میکنم:
شاید ملت ما اوج جنایت منافقین و گروهک ها را در شکنجه سه پاسدار بشناسند که با آن قساوت سه پاسدار ما را زنده به گور کردند؛ اما نمونههای دیگری هم داریم که به گوش مردم ناآشناست مانند تکه تکه کردن کودک 6 ساله درحالی که جان در بدن داشته است، یا کشف گورهای دسته جمعی نیروهای انقلاب درحالی که پوست بر بدن ندارند. یا یک نمونه دیگر که هضمش بسیار سخت است و انسان را یاد قساوت لشکریان یزید و عمربن سعد در کربلا میاندازد این است که، هنگامی که سنندج در محاصره گروهکهای ضدانقلاب کومله و دمکرات بوده، آن ها آب را بر مردم میبندند. مادری به علت نداشتن شیر و نبود آب درحالی که میبیند نوزاد شیرخوارش درحال جان دادن است به خارج از منزل میرود و از عناصر ضدانقلاب تقاضا میکند اگر آب نمی دهید لااقل لب و زبان نوزاد مرا خیس کنید که دارد جان میدهد و یکی از تروریستهای مزدور به او میگوید زبان کودک خود را بیرون بیاور تا به او آب بدهم. وقتی مادر اینکار را انجام میدهد آن عنصر وحشی ضدانقلاب با اسلحه زبان نوزاد و حلق او را نشانه میرود و او را به شهادت میرساند.
یا اینکه شهیدی داریم اهل شمال کشور که معروف است به شهیدی که منافق بود؛ این شهید بزرگوار که گویا کتابی هم در راستای زندگی نامه ایشان چاپ شده، به دستور فرماندهان سپاه منطقه به تشکیلات کمونیستهای ترویست نفوذ میکند اما حق ندارد کسی از پاسداران و حتی همسر و خانواده اش را از ماموریتش در جریان بگذارد، کار به جایی میرسد که وی را از سپاه اخراج میکنند و حتی همسر وی در و دیوار خانه را از شعار مرگ بر منافق پر میکند؛ اما این شهید همچنان هم دم بر نمی آورد و پس از اتمام ماموریتش که منجر به وارد آمدن ضربات جبران ناپذیری به ضدانقلابیون شده بود، این عناصر مزدور ایشان را به طرز فجیعی به شهادت میرسانند و جنازه وی را به آتش میکشند.
یا اینکه در یکی از درگیری ها، یکی از عناصر ضدانقلاب در پوست خر خود را مخفی میکند و در حالت چهارپا به سمت مردم و نیروهای مسلح کشور تیراندازی میکند و هزاران جنایت دیگر که اگر از هر کدام آن ها فیلم و مستند و کتاب و ... تولید کنیم بازهم نخواهیم توانست آن ها را پوشش دهیم.
به نظر شما این پروژه چه دستاوردهایی داشته و در آینده میتواند داشته باشد؟
به نظرم در دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده شهدای هفتم تیر در سال 92 بود که ایشان ظرفیت شهدای ترور را ظرفیت عظیمی معرفی کردند که از سوی مسئولان دچار غفلت شده است و در همان دیدار بود که ایشان از جوانان متعهد انقلابی خواستند با استفاده از هنر و ابزارهای دیگر ظرفیت 17000 شهید ترور را به مردم کشورمان و حتی جهانیان معرفی کنند.
به نظر من این پروژه در درجه اول میتواند در مجامع بینالمللی اثبات کند که ایران خود بزرگترین قربانی تروریسم در جهان است و پس از آن پیگیریهای حقوق بشری درمحکوم کردن عاملان این جنایات که آزادانه در دامن اربابانشان میگذرانند صورت گیرد. دوم اینکه این پروژه دستاورد عظیمی برای پژوهشگران و مجامع دانشگاهی کشور دارد، از این حیث که میتوانند در تحقیقات، مقالات، پایان نامههای خود به این مجموعه بی بدیل مراجعه کنند و به نتایج لازم برسند.
سوم اینکه اهالی هنر، از جمله نویسندگان، کارگردانان، شعرا، مستندسازان و تهیه کنندگان و ... سوژههای بسیار ناب و دست نخوردهای میتوانند از این پروژه استخراج نمایند. به حق میتوان گفت قابلیت صدها فیلم و داستان و ... جذاب برای مخاطب در این پروژه وجود دارد.
چهارم اینکه این پروژه سبب آشناسازی نسلهای متعدد کشور با هزینه هایی که برای این انقلاب داده شده است خواهد شد و موجب ترویج فرهنگ ایثار و شهادت خواهد بود.
پنجم اینکه سبب این خواهد شد که دیگر شاهد آن نباشیم که از سوی برخی مسئولان کشور، جای شهید و جلاد عوض شود و یا به عبارتی اگر کسی هم خواست این کار را تکرار کند، روزشمار وقایع تروریستی ایران جلوی او را بگیرد.
در آخر نیز میتوان شاهد آن بود که دیگر شاهد مظلومیت بیش از این شهدای ترور در کشور نباشیم؛ بحمدلله بنیاد هابیلیان با اقدامات خود توانست ادبیات مربوط به شهدای ترور را در میان مردم و مسئولان جا بندازد و به مردم آگاهی دهد که این کشور 17000 شهید ترور داشته است.
چه مشکلات و محدودیت هایی در میان راه وجود دارد؟
خب طبیعتا از لحاظ نیروی انسانی و منابع مالی دچار محدودیت فراوانی هستیم اما خوشبختانه نگذاشته ایم که این کار عظیم کند یا متوقف شود یا تاثیر بر دقت آن داشته باشد، اما انتظار از مسئولان این است که کمک کنند تا بتوانیم با نیرو و سرعت بیشتری این وظیفه بزرگ را به پایان برسانیم. ضمنا همانطور که در ابتدای عرایضم خدمت شما گفتم، همکاری برخی ارگان ها برای مجلدات بعدی نیاز ضروری ماست که امیدواریم این اتفاق بیفتد.
پروژه تا کجا پیش خواهد رفت و پیشبینی شما از لحاظ زمانی و تعداد مجلدات این پروژه چیست؟
قطعا هدف ما دربرگرفتن وقایع تروریستی کشور از ابتدای انقلاب تا کنون بوده و ان شاالله با قدرت پیش خواهیم رفت. اما پیش بینی ما این است که با توجه به شرایط کنونی برای تحقق کامل هدفمان، لااقل سه تا چهارسال زمان لازم است. و پیش بینی این حقیر از تعداد مجلدات این پروژه حدود هفت یا هشت جلد است که البته میتواند تغییر کند.
ممنون از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید. اگر نکته پایانی مدنظر هست بفرمایید.
قطعا چیزی که مشخص است این است که این پروژه عظیم که از حیث سند بی نظیر است، شاید دچار اشکالاتی باشد که از همه پژوهشگران و عزیزان میخواهیم نظرات و پیشنهادات خود را در جهت تکمیل این کار ارائه نمایند. همچنین از همه عزیزانی که ما را در این پروژه همراهی میکنند کمال تشکر را دارم بخصوص دوستان ما در معاونت پژوهش بنیاد هابیلیان.
کلیپ معرفی جلد اول روزشمار وقایع تروریستی ایران