خواهر شهید زينب كمايی با بیان اینکه 17 هزار شهید ترور مظلوم واقع شدهاند، معتقد است آنگونه که برای شهدای دفاع مقدس کار شده، به شهدای ترور پرداخته نشده است.
به گزارش پایگاه خبریتحلیلی هابیلیان (خانوادۀ شهدای ترور کشور) و بهنقل از فارس، در سالهای پرتلاطم دهه شصت دختری 14 ساله به جرم باور و عمل انقلابیاش در کوچهپسکوچههای شهر و در میان آوار با گرههای چادرش به شهادت میرسد تا گواهی باشد از روزهای خونباری که منافقین برای مردم ما رقم زدند.
کتاب «راز درخت کاج» با قلمی روان و داستانگونه به خاطرات شهید زینب کمایی به روایت مادرش میپردازد. مادری که روزها و شبهای سخت و طولانی را با دلهره گم شدن نیمهجانش سپری کرد و با ذکر «بای ذنب قُتلت» دختر کوچکش را به خاک سپرد.
نامش میترا بود ولی دوست داشت زینب صدایش کنند. صبور بود اما فعال؛ در کلاسهای قرآن و نهجالبلاغه شرکت میکرد، خوشرو و دلسوز همکلاسیهایش بود. در مدرسه گروهای هنری تشکیل میداد و فعالیتهای تربیتی میکرد. به عیادت مجروحان جنگ در بیمارستانها میرفت و حرفهایشان را سر صف مدرسه برای دخترهای همسنوسالش بازگو میکرد؛ و کارهای بیشمار دیگری که برای منافقین قابل تحمل نبود.
شهید کمایی پس از سی و چند سال همچنان برای دختران نوجوانی که «کتاب راز درخت کاج» را میخوانند، زنده و حیاتبخش است. اگرچه نشر شاهد تبلیغات چندانی برای این کتاب نداشت و سالها مغفول مانده بود، اما تلاش برخیها برای زنده نگهداشتن نام و راه شهید، موجب شد تا «راز درخت کاج» به چاپ یازدهم برسد و برنامههای مختلفی نیز در شهرهایی ازجمله شیراز برگزار شود.
مینا کمایی (خواهر شهید) در گفتوگو با خبرنگار ما به تبیین شخصیت زینب پرداخت.
کمایی درباره کتاب «راز درخت کاج» اظهار داشت: پس از سالها بعد از شهادت زینب، از سوی برخی نویسندگان پیشنهادهایی داشتیم برای ثبت زندگینامه زینب، اما چون با قلم خانم رامهرمزی آشنا بودم از ایشان خواستم که زندگی خواهر شهیدم را به نگارش دربیاورند که بعد از موافقت مصاحبههایی با مادر و خواهرهایم انجام دادند.
خواهر شهید کمایی ادامه داد: مادرم پسازآن حادثه بسیار آسیب دید و حرفهای بسیاری داشتند که در سینهشان محفوظ مانده بود. ایشان همیشه میگفت چرا دختر من اینقدر مظلوم است و به کدامین گناه به شهادت رسیده است. مادرم باوجود بیماریهای متعدد اعتقاد دارد برای این هنوز زنده است تا با معرفی فرزندش پرده از جنایات منافقین بردارد.
وی درباره انتخاب عنوان «راز درخت کاج» بیان کرد: زینب علاقه زیادی به شهدا داشت و بر سر مزار آنها میرفت و هر بار میوهای از درخت کاجهای گلستان شهدا میچید و به خانه میآورد و بعد از شهادتش به همراه شهدای فتحالمبین در گلستان شهدای اصفهان در زیر یک درخت کاج به خاک سپرده شد.
مینا کمایی از عُلقه عاطفی و ارتباط دختران نوجوان با شهید زینب کمایی خاطرنشان کرد: در مسابقه کتابخوانی «راز درخت کاج» که برای اولین بار در شهر مشهد برگزار شد، دخترهای نوجوانی را میدیدم که از الگو قرار دادن زینب و تهیه برنامه خودسازیشان میگفتند.
خواهر شهید زینب کمایی در مورد مستند «من میترا نیستم» گفت: جمعی از بچههای با اخلاص موسسه آسمان هفتم این مستند را تهیه کردند که در جشنواره عمار در سینما فلسطین به نمایش گذاشته شد و بعدازآن هم چند باری از تلویزیون پخش شد که در معرفی هرچه بهتر شهید کمایی مؤثر بود.
مینا کمایی که خاطرات حضور در جبهه و فعالیتهایش در بیمارستان آبادان را در کتاب «دختران اُپی دی» به ثبت رسانده در پایان تأکید کرد: آنگونه که برای شهدای دفاع مقدس کارشده برای شهدای ترور کار نشده و نیاز هست به 17 هزار شهید ترور و ثبت خاطرات آنها برای نسلهای بعد اهتمام ویژهای شود.