تنظیم و ویرایش: سلیم صدیقی آنچه که در ادامه میآید گفتاری است که بلافاصله پس از عملیات مرصاد در مرداد 1367، توسط فرماندهان دفاع مقدس حاضر در صحنه آقایان سردار محسن رضایی، سردار سعید قاسمی و سردار اسدالله ناصح، در تنگه چهارزبر در 34 کیلومتری غرب کرمانشاه روایت و برای اولین بار منتشر می شود. اکنون در این تنگه استراتژیک، بنایی به یادبود عملیات مرصاد احداث گردیده است و امروزه به تنگۀ مرصاد شناخته می شود و نمادی است از شکست مفتضحانه منافقین و سرنوشت کسانی که به این مرز و بوم خیانت کردند.
مرز خسروی همواره یکی از محورهای اساسی تهدید نظامی ما در طول تاریخ بوده
حد و حدود منطقه عملیات مرصاد، دقیقاً از محور قصرشیرین، یعنی از مرز خسروی شروع می شود و منافقین از این محور داخل کشور شدند و مرز خسروی یکی از محورهای اساسی تهدید نظامی ما در طول تاریخ بوده؛ یعنی در آنجا ما میبینیم که حتی تیمور لنگ هم وقتی که تاریخ نوشته، گردنه پاطاق را به عنوان یک منطقه دفاعی بسیار خوبی در ارتباط با حملات زمینی غرب کشور مطرح میکند و میگوید که گردنه پاطاق یک نقطه پدافندی بسیار خوبی است؛ بنابراین همه هجومهایی که میشده، یکی از محورهای اساسیاش محور قصرشیرین بوده برای همین در عملیات منافقین محور قصرشیرین انتخاب میشود.
دقیقاً عراق چند روز قبل از تهاجم منافقین، عملیات گستردهای را شروع کرده بود و موقعی هم که منافقین حرکتشان را شروع کردند ما دیگر نیرویی در خط نداشتیم؛ عراق آمده بود و سرپلذهاب را گرفته بود، گیلانغرب تا تنگه کلداوود را گرفته بود لذا منافقین از مرز خسروی وارد کشور شدند و در ادامه به قصرشیرین، سرپلذهاب، تنگه کلداوود و تا جاده اصلی کرمانشاه به قصرشیرین ادامه دادند. (سردار اسدالله ناصح)
منافقین با حمایت حزب بعث میخواستند خود را به تهران برسانند!
منافقین کوردل، با این خیال که صدام و صدامیان برایشان درست کرده بودند و با ذهنیتی که داشتند و فکر میکردند که این مرز و بوم آغوش گرم خود را برای آنها باز خواهد کرد و جایگاهی دارند، یک حرکت و تک هماهنگ شدهای را با عراق که از قبل هم برنامهریزی کرده بودند، در محور قصرشیرین، سرپلذهاب، کرند غرب و در نهایت خود اسلامآباد و این محور که به گردنه چهارزبر معروف است، که بیست و اندی کیلومتر تا باختران فاصله دارد، پیشروی کردند و خیالاتی هم داشتند و در برنامهریزیشان این بود که تا همدان و قزوین و در نهایت با ایجاد جنگ روانی خود را به تهران برسانند. (سردار سعید قاسمی)
پذیرش قطعنامه یکی از عوامل مؤثر حمله منافقین علیه جمهوری اسلامی بود
پذیرش قطعنامه شاید یکی از عوامل بسیار مؤثر حرکت و حمله منافقین علیه جمهوری اسلامی در عملیات مرصاد بود. چرا؟ چون که آنها به همه طرفدارانشان گفته بودند که جمهوری اسلامی با جنگ افروزی زنده است و پشت سر جنگ است که توانسته تمام مشکلاتش را مخفی کند! لذا به محض این که قطعنامه پذیرفته شد، آنها مطلبی را تحت عنوان «شکست طلسم اختناق» مطرح کرده و طرفدارانشان را جمع و سخنرانی کردند و گفتند الان بهترین شرایطی است که ما میتوانیم عملیات خودمان را انجام بدهیم. (سردار اسدالله ناصح)
منافقین در حمله به کشورمان دچار توهم بودند
هنگامی که قضیه ی پذیرش قطعنامه 598 پیش آمد، طبیعتاً یک خمودگی و سستی در نیروهای ما ایجاد شد. دشمن فکر کرد که این سستی و خمودگی در روحیه نیروهای ما، ناشی از این است که نتوانستهایم جنگ را آنگونه که حضرت امام خمینی(ره) میخواستند، یعنی با پیروزی به پایان برسانیم. طبیعتاً موضعی که حضرت امام خمینی(ره) در بیاناتشان اشاره می کردند این بود که باید از انقلاب اسلامی دفاع و عمل به تکلیف کنیم.
با این گمان منافقین و حزب بعث فکر کردند که دیگر انسجام جمهوری اسلامی از هم پاشیده و بهترین فرصت هست که به کشورمان حمله ی مجدد کنند لذا از جنوب اولین رخنه را کردند که با بسیج مردم دلیر و حزبالله خوزستان جلوی اینها گرفته شد و منطقه دیگری که منافقین با حمایت حزب بعث از قبل روی آن کار کرده بودند منطقه قصرشیرین، ریجاب دالاهور، کرند غرب، سرپلذهاب و در نهایت اشاعه این جنگ روانی به باختران بود. (سردار سعید قاسمی)
حزب بعث و منافقین از چند جبهه به کشورمان حمله کردند
نکته ی دیگری که لازم به توضیح است اینست که دقیقاً با پذیرش قطعنامه حرکتهایی از طرف رژیم بعث انجام و از فاو شروع شده بود. آنها عملیات نظامی بسیار گستردهای را از جنوب شروع و به ترتیب منطقه ی شلمچه، بعد منطقه فکه و نهایتاً در غرب کشور پیشروی کردند.
در غرب کشور هم منافقین همزمان به چند دلیل که عمده ترین آن، بحث پذیرش قطعنامه بود و اینکه عراق خط نیروهای خودی را شکسته و کسی دیگر در خط نیست که مقاومت کند و بحث سومشان هم این بود که رزمنده ها به دلیل درگیریهای گستردهای که در جنوب توسط حزب بعث شروع شده بود، همه درگیر هستند و دیگر کسی در غرب نیست، به کشورمان حمله کردند. (سردار اسدالله ناصح)
توطئهی بزرگ دشمنان در پایان جنگ تحمیلی خنثی شد
یک توطئه بزرگی را دشمنان ما آماده کرده بودند که در گام اول میخواستند خرمشهر را بگیرند و در گام دوم با کمک همه گروههای ضدانقلاب اعم از منافقین و دموکراتها میخواستند بیایند باختران را بگیرند و در گام سوم عراق به اهواز حمله میکرد. این سه تا گام را آماده کرده بود و قرار بود قبل از آتشبس این سه تا گام را بردارند که الحمدالله همه ی آنها خنثی شد. (سردار محسن رضایی)
منافقین برای این عملیات تمام نیروهای خود را از سراسر دنیا فراخوان کرده بودند
منافقین فراخوانی گستردهای را از سراسر دنیا انجام دادند و همه نیروهای خود را فراخوان کردند و با استعداد نیروی حدود پنج هزار، حملهشان را شروع و حدود یازده تیپ را سازماندهی کرده بودند.
البته این نیروها به غیر از نیروهایی بودند که قبلاً در اختیار داشتند و به آنها آموزش داده بودند. خیلی از نیروهای منافقین که تازه به آنها پیوسته بودند اصلاً آموزش ندیده بودند. ما حتی فرد خارجی که یک زن فرانسوی بود و احتمالاً شوهرش یکی از منافقین بوده و با همدیگر آمده بودند داخل، داشتیم که او را اسیر کردیم. یا نیروهایی دیگری را گرفتیم که اینها از خارج آمده بودند، از کشورهایی مانند سوئد و فرانسه که هیچ آموزشی ندیده بودند و یک توجیه کلی شده و حرکت کرده بودند. (سردار اسدالله ناصح)
منافقین در ترافیک همان «خلقی» که از آن دم میزدند گیر کردند
در این مسیر خودروهای برزیلی، تویوتاهای ژاپنی و انواع و اقسام تجهیزاتی که همه کارنکرده هست مشاهده میشد. منافقین با آن ذهنیتی که داشتند که وقتی وارد کشور شوند مردم به آنها می پیوندند! پیشروی خودشان را شروع کردند؛ لیکن در این محور مردم به جهت این که از دست این منافقین کوردل، صدمه نبینند، سعی در این داشتند که منطقه را خالی بکنند و در این خالی سازی شهرها، منافقین که با همین تجهیزات به قول بچهها گاز ماشین را گرفته بودند که بیایند تک بکنند و بروند به سمت باختران در این ترافیک خلقی گیر کردند. (سردار سعید قاسمی)
مردم به استقبال شما میآیند!
جالب است که منافقین طوری نیروهایشان را مغزشویی کرده بودند، که یکی از مسئولان منافقین، حدود دو سه روز قبل از عملیات، به نیروهایش اعلام میکند و میگوید که آن قدر وضع داخل کشور به هم ریخته است که به محض این که صدای شنی چرخهای تانکهای شما روی جادهها بلند بشود، مردم میآیند به استقبال شما! یعنی با این دید و با این استدلال مضحک، منافقین هجوم گستردهشان را شروع کردند که الحمدلله با تو دهنی محکمی از طرف همان مردم مواجه شدند. (سردار اسدالله ناصح)