شصتونهمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد به پایان رسید و هیئت شرکتکننده ایرانی در بالاترین سطح در این اجلاس شرکت نمود. رئیسجمهور در این سفر پنجروزه جلسات متعدد، دیدارهای دوجانبه، چند گفتگوی خبری با شبکههای تلویزیونی، نشست خبری و در نهایت سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل را در برنامه داشت.
بنا به آمار پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، در این سفر پنجروزه رئیس قوه مجریه در 31 برنامه مختلف حضور داشته است که در 23 مورد از این جلسات موضوع تروریسم و افراطیگری یا به صورت مستقیم در محورهای مورد بحث قرار داشته و یا از موضوعات فرعی مطرح شده بوده است. بیش از نیمی از سخنرانی رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل به موضوع تروریسم در منطقه غرب آسیا، خطر گروههای تکفیری برای جامعه بینالملل، عوامل تشدید خشونت و افراطیگری، کشورهای حامی تروریستها و موضوعات پیرامونی آن بوده است. آقای روحانی در گفتگو با شبکههای خبری سیانان و پیبیاس نیز بیشتر به شرایط بحرانی منطقه و ائتلاف آمریکایی مبارزه با داعش پرداخت. محور اصلی صحبتهای رئیسجمهور در جمع اعضای اندیشکدههای آمریکا نیز بحران تروریسم بوده است.
همچنین روحانی در اکثر دیدارهای دوجانبه با سران کشورهای دنیا، چه کشورهای منطقه که ذینفعان اصلی در بحران منطقه هستند و چه دیگر کشورها از شرق آسیا تا آمریکای جنوبی، یکی از موضوعات اصلی را بحران تروریسم در منطقه و خطر آن برای کل جهان دانسته بود. این خود نشان میدهد گرچه کانون اصلی افراطیگری و تروریسم در منطقه غرب آسیا قرار دارد، اما قرائن و شواهد نشان میدهد که در صورت عدم برخورد صحیح با این بحران، بهزودی همچون بیماری ویروسی به دیگر نقاط جهان نیز سرایت میکند.
نزدیک به 13سال از بهاصطلاح جنگ جهانی علیه تروریسم به رهبری آمریکا میگذرد. جرج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا پس از حملات 11سپتامبر ائتلافی از کشورهای همپیمان خود تشکیل داد و با لشگرکشی به 2کشور افغانستان و عراق، به افکار عمومی جهان القا کرد که این جنگ مبارزه علیه تروریسم و برای خشکاندن ریشه گروههای تندرو میباشد. در همان زمان با اینکه جمهوری اسلامی ایران بیشترین تهدید را از جانب گروهای تروریستی در منطقه همچون دولت طالبان در افغانستان میشد، اعلام کرد این لشگرکشیها تنها بهانهای برای حضور آمریکا در منطقه است و هدف ایالات متحده نابودی تروریسم نیست.
حملات نظامی آمریکا به این دو کشور همسایه ایران صورت پذیرفت و دولتهای مستقر در این کشورها توسط ماشین جنگی آمریکا و کشورهای همپیمانش سقوط کردند؛ اما میراث بهجامانده پس از این حملات آن چیزی نبود که واشنگتن قول آن را داده بود.
شرایط امروز جهان مؤید دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در ابتدای تشکیل این ائتلاف آمریکایی بوده است. خطری که آن زمان تنها در چند کشور محدود وجود داشت، امروز از مرز کشورهای اسلامی و عربی فراتر رفته و در قلب کشورهای اروپایی خودنمایی میکند. بسیاری از کشورها در مرکز قاره آفریقا همچون نیجریه با گروههای افراطی همچون بوکوحرام دستوپنجه نرم میکنند. تفکر تکفیری در دورافتادهترین کشورهای شرقی همچون استرالیا نیز رسوخ کرده و تمام اینها مؤید آن است که برنامه آمریکا برای مبارزه با تروریسم در خوشبینانهترین حالت شکست خورده است.
آمریکا و متحدین غربی و منطقه آن با سیاستهای چندگانه در مبارزه با معضل تروریسم و حمایتهای متعدد از برخی گروههای تروریستی که در راستای منافع آنها حرکت میکنند، نهتنها باعث از میانرفتن این پدیده شوم شدهاند؛ بلکه به تقویت آن نیز کمک کردهاند. ازطرفدیگر، ایجاد بحرانها و موضوعات بیارزش و سوقدادن افکار عمومی به این موضوعات و تیرهکردن روابط کشورهای منطقه، موجب ایجاد فرصت برای تقویت گروههای تکفیری شده است. بحرانآفرینی درخصوص فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران و افزایش نگرانی ساختگی در میان کشورهای عربی منطقه از ایران هستهای، سبب فاصله گرفتن کشورها از یکدیگر و نرسیدن به یک برنامه مشترک برای ریشهکن کردن افراط و خشونت شده است.
بحرانی که امروزه در پی سیاستهای غلط کشورهای غربی در غرب آسیا شعله کشیده و همهروزه ابعاد گستردهتری پیدا میکند، بیشک در مدتی کوتاه به غربیترین و شرقیترین نقاط دنیا نفوذ خواهد کرد. گفتگوهای صورتگرفته در سطح سران کشورهای مختلف در نشست امسال سازمان ملل نشان داد که نگرانی از فراگیرشدن این غده سرطانی افزایش یافته است؛ اما آنچه که نباید از نظر دور داشت اینکه کشورهایی که در دو دهه گذشته در جنگ علیه تروریسم توفیقی نداشتهاند و حتی به تقویت آن نیز کمک کرده اند، صلاحیتی برای رهبری مجدد این خواست همگانی ندارند.
همانگونه که جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده است، مبارزه واقعی با افراط و خشونت تنها به دست کشورهای منطقه صورت میپذیرد. دخالت کشورهایی که فرسنگها با این منطقه بحرانی فاصله دارند تنها به پیچیدهترشدن معادلات میانجامد.