بیتردید یکی از بغرنجترین دردسرهایی که تروریسم برای تمدن بشری ایجاد کرده است مشکل استفاده بیرویه از ابزار اعدام است. این ابزار حقوقی در قانون مجازات اسلامی دستاویزی است برای برقراری تعادل و نظم در عرصه اجتماع انسانی اما، وقتی این وسیله مفید در دست اژدهای خشونت کور برخاسته از تروریسم قرار گیرد موجبات سوختن هستی انسانها را فراهم خواهد آورد. در ادامه به دنبال ارائه تحلیلی از معضل اعدام در گروههای تروریستی هستیم. برای رسیدن به این مقصود نخست بایستی این نکته را در نظر بگیریم که گروههای تروریستی بنابر انگیزههای مختلفی میتوانند از ابزار اعدام استفاده کنند. برخی از این اهداف عبارتند از:
دستهای از گروههای تروریستی بر اساس برخی اهداف متعصبانه مذهبی و شبه دینی دست به استفاده افراطی از ابزار اعدام میزنند. مشابه چنین کاربردی را میتوان در گروهکهای تکفبری مانند جندالشیطان و یا جیشالظلم و سایر گروههای این چنینی دید.
دسته دیگری از تروریستها کسانی هستند که به دلیل ساختار بسته و مخفیانه و یا جاهطلبیهای شخصی رهبران خود مجبورند به دلایل مختلف مثل حفظ اسرار و ساختار مخفیانه خود دست به تصفیه سازمانی اعضا با سود جستن از ابزار مخوف اعدام بزنند.
داستان دردناک اعدامهای بیرویه زمانی جالبتر میشود که بدانیم با وجود این که سازمانهای تروریستی همواره از اعدامهای دستهجمعی جهت ارعاب ملتها و مخالفان خود بهره میبرند به تنهایی بیشترین تبلیغات را علیه مخالفان خود در خصوص کاربرد اعدام دارند که نمونه بارز آن را میتوان در تبلیغات منافقین درباره اعدام اعضای خویش در سال 1367 دید. گروهک منافقین امروزه نیز با راهاندازی کمپینهای ظاهراً حقوق بشری با هدف مخالفت با مجازات اعدام به این سیاست تبلیغاتی خود ادامه میدهد. اما آنچه از نفس وجود تناقض انکار و مخفی کاری در مورد کاربرد اعدام اهمیت دارد تفاوت در موتور محرکه استفاده از این نوع مجازات در بین گروههای تروریستی است. به عبارت سادهتر:
در حالی که موتور محرکه اعدامهای بیرحمانه در گروههای افراطگرای مذهبی باورهای تند مذهبی است در بیشتر اوقات رنگ و بوی تکفیر نیز به خود میگیرد.
در گروههای تروریستی قومیتگرا و یا سازمانهایی با ایدئولوژی چپ التقاطگرا نظیر منافقین این گونه از خشونت خاصیتی فرقهگرایانه به خود میگیرد که میتواند آثار متفاوتی نیز به دنبال داشته باشد. برخی از این مؤلفههای متفاوت عبارتند از:
- اعدام در دورن یک فرقه تروریست مخفیانهتر از یک گروه ستیزهجوی به ظاهر مذهبی صورت میگیرد چرا که عنصر سانسور در درون فرقهها غلیظتر از سایر تروریستها است.
- به این دلیل که ایمان مذهبی پشتوانه تکفیریها است، بنابراین تکفیریها نیازی به توجیه سیاسی و یا انجام شوهای تبلیغاتی ضد اعدام در بیرون از گروه خود نمیبینند. برخلاف فرقهای مانند منافقین که با ایجاد سرابی به ظاهر ایدئولوژیک انجام اعدامهای وحشیانه را به صورت کاملاً مشمئزکننده برای اعضای فریب خورده خویش توجیه میکند و با مظلومنمایی و قربانی جلوه دادن خویش در مجامع حقوقبشری ظاهری معصوم به خود میگیرند.
- نکته دیگری که در این خصوص باید گوشزد شود این است که تکفیریها برای اعدام مخالفین و یا اعضای درون سازمانی خود پیش از برپا داشتن مراسم اعدام آنها را شستشوی مغزی نمیدهند. این در حالی است که دستاندرکاران و رهبران فرقههای تروریست با انجام عملیات روانی و مغزشویی قربانیان خود را پیش از اعدام به صورت کاملاً غیر ارادی مجبور به اعتراف ضد خویش میکنند. چنین شیوهای را فقط میتوان در یک تشکیلات جهنمی مانند منافقین دید که با ساختاری استالینیستی دست به اعدام مخفایانه و ددمنشانه اعضای خود میزند و یا اگر توان چنین کاری را در مورد اعضای جدا شده خود نداشته باشد، به خط و نشان کشیدن و آزار این بختبرگشتگان میپردازد.
آنچه درمورد آینده دستگاه اعدام تروریستها فارغ از ایدئولوژی آنها میتوان گفت:
- استفاده از اعدام چه به صورت رسمی و چه به شکل مخفیانه چهره تروریستها را کریهتر میکند و جذب اعضای جدید را برای آنها روزبهروز سختتر خواهد کرد.
- نگاه ریاکارانه فرقه تروریستی مانند منافقین در خصوص مقوله اعدام نشاندهنده سرابی است که این فرقه و هزاران گروهک ریز و درشت دیگر مانند پژاک برای اعضای سادهلوح خویش میسازند تا بدان وسیله افراد بیشتری را در خدمت هوسهای جاهطلبانه خود درآورند.