خبرگزاری رویترز به تازگی آمار 1500 کشته و مجروح را درباره اغتشاشات اخیر در ایران منتشر کرد، لکن پس از مدت کوتاهی مشخص شد که منبع رویترز در خصوص آمار فوقالذکر گروهک تروریستی منافقین بوده است. این خبر پس چندی توسط مسئولان کشوری تکذیب شد. آنچه بیش از اغراق بیش از اندازه در این آمار مهم است استفاده بیدریغ خبرگزاری بزرگی مانند رویترز از منافقین به عنوان یک منبع خبری موثق است. تجربه علمی و حرفهای نشان میدهد چنین کاری یک اشتباه استراتژیک است اما نگاه نقادانه به ما میگوید که باید به دنبال عوامل احتمالی این گاف استراتژیک باشیم. در اولین نگاه میتوان دو حالت برای این مسئله در نظر گرفت:
- با در نظر گرفتن این حالت میتوان دریافت این آمار مغرضانه از منافقین را صرفاً یک اشتباه توسط این مرجع خبری جهانی دانست.
- با اصالت دادن به احتمال دوم باید گفت چنین عملی توسط این خبرگزاری مشهور یک اقدامه عامدانه و چه بسا یک نوع عملیات روانی مهندسی شده است که با اهداف خاصی طراحی و اجرا گشته است. با عنایت به اهمیت و حساسیت موضوع خبر فوق در محافل داخلی و بینالمللی و نیز با توجه به تجربه حرفهای رویترز در عرصه خبر میتوان این طور نتیجه گرفت که این کار نه یک اشتباه ساده بلکه یک حرکت استراتژیک جهت بازی با افکار عمومی ملت ایران و مردم جهان است. اما آیا خبرگزاری رویترز در عرصه این بازی فریبکارانه تنها است؟ کاملاً واضح است که می توان دستهای سیاه منافقین را در پشت این گاف خبری بزرگ دید. با این اوصاف باید دید گروهک منافقین از انجام یک عملیات روانی این چنینی چه راهبردهایی را دنبال میکند.
این اهداف شوم را میتوان چنین برشمرد:
- اغراق هر چه بیشتر در ارائه آمارهای این چنینی میتواند به تضعیف چهره سیاسی ایران نزد افکار عمومی بینالمللی بیانجامد. ناگفته پیداست که این مقوله از آمال و آرزوهای دور و دراز منافقین بوده و هست.
- منافقین که سالها است به دور از فضای سیاسی ایران هستند این گونه میاندیشند که با این آمارسازیها میتوانند نقش گروهک خود را در حوادث ایران برجسته کنند.
- براساس تجربه سیاسیتاریخی وقتی یک جامعه در شرایط هرج ومرج قرار میگیرد فضای ذهنی و افکار عمومی آن برای پذیرش جنبشهای وحشتناک سیاسیاجتماعی با ماهیت توتالیتر مهیا میشود. اگر کمی به مشخصههای ایدئولوژی منافقین با دقت بنگریم پی خواهیم برد که این گروهک ضدانسانی دقیقاً به خاطر توتالیتر بودن ساختار تفکر پوسیده خویش با انتشار این قبیل اخبار کذب سعی در دامن زدن به هرج و مرج اجتماعی در ایران و قبضه قدرت سیاسی دارند.
- پخش چنین شایعهای به صورت مستقیم سرمایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی و لایه اعتماد میان ملت و دولت را هدف قرار داده است و به طور قطع و یقین با چنین منظوری طراحی شده است.
- بیتردید رجوی و هوادارانش در هنگام اعلام چنین آماری گوشه چشمی نیز به کسب یک عنوان پرطمطراق در محافل دهان پر کن حقوق بشری داشتهاند. ادعای حمایت از حقوق بشر به ویژه پس از هم آغوشی منافقین با آمریکا و متحدانش یک حربه همیشگی در دست این گروهک وطن فروش بوده است.
فارغ از موارد فوق آنچه بیش از همه مهم است این است که بنا به دلایلی چند منافقین در رسیدن به اهداف خود با وجود به راه انداختن این قسم بازیها ناکام خواهند ماند. علل این امر را میتوان این گونه برشمرد:
- کارنامه دوستداران رجوی در خصوص مقابله با دموکراسی و زیرپا نهادن حقوق بشر سیاهتر از آن است که با این خیمه شب بازیها بتوان آن را ترمیم کرد و مردم ایران هرگز رنجهایی را که به وسیله منافقین متحمل شدند را فراموش نخواهند کرد.
- خبرگزاریهای بینالمللی غربی و اروپایی مانند رویترز و... اگر بخواهند یک رفتار حرفهای را در پیش بگیرند چارهای جز این نخواهند داشت که با منافقین برای همیشه قطع رابطه کنند وگرنه مجبور خواهند بود آبرو و اعتبار خویش را گرو بگذارند.
- ایدئولوژی و ساختار حکومتی منافقین به حدی وحشتناک و افتضاح است که نه تنها این گروهک نمیتواند از مردم ایران بخواهد که این شیوه استالینیستی حکومت را دوست داشته باشند بلکه این گروه لجام گسیخته حتی نمی تواند در میان احزاب گوناگون و متشتت اپوزیسیون آیندهای برای خود متصور باشد.
با این حساب میتوان گفت منافقین به دلیل عدم داشتن یک درک صحیح از تحولات سیاسیاجتماعی ایران معاصر و به خاطر عدم حضور مستقیم در عرصه سیاسی ایران دیر یا زود ارزش خود را حتی به عنوان یک منبع برای غولهای رسانهای غرب از دست خواهند داد.