موسسه آمریکایی «شورای اصول اخلاق و امور بین المللی کارنگی» روز گذشته با انتشار مقاله ای مطوّل به قلم یکی از اعضای ارشد خود به موضوع سازمان منافقین و حذف آنها از فهرست تروریستی آمریکا پرداخت.
به گزارش سرویس بین الملل هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، «دیوید اسپیدی» در این مقاله ابتدا به لابیگری گسترده این سازمان تروریستی و خرید تنی چند از سیاست مداران آمریکایی برای خروج از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا (FTO) پرداخت.
وی در ادامه افزود: دلیل ظاهری حذف نام سازمان مجاهدین خلق مستقر در عراق از سوی آمریکا (از فهرست تروریستی) این است که این (گروه) یک نیرویی در تبعید است که خود را وقف از بین بردن نظام کنونی در تهران نموده است.
وی سپس مروری به اظهارات یکی از مأموران سازمان CIA «ری مک گاورن» در سال 2005 پیرامون منافقین داشت:
ری مک گارون همکاری آمریکا با سازمانهایی مثل منافقین را به این دلیل می داند که به قول وی آنها خود ایرانی هستند و حاضرند برای آمریکا کار کنند.
پیش از این ما آنها را یک سازمان تروریستی می دانستیم. و آنها واقعاً (تروریست) هستند. ولی آنها اکنون تروریستهای ما هستند و ما از فرستادن آنها به ایران دریغ نمی کنیم.
این افسر بازنشسته سازمان CIA در ادامه به چند مورد از فعالیتهای مخفی که این افراد می توانند در ایران برای آمریکا انجام دهند از قبیل اتصال سنسورهایی به منظور نظارت برنامه هسته‌ای ایران، علامتگذاری اهدافی برای حملات هوایی، و شاید ایجاد اردوگاههای مخفی به منظور کنترل مکانهای نظامی در ایران و همچنین ایجاد یک مقداری خرابکاری در ایران اشاره نمود.
اسپیدی در ادامه به اظهار نظر «کارن کوتایوسکی» یکی از مقامات سابق پنتاگون راجع به منافقین اشاره نمود که: سازمان مجاهدین خلق حاضر است کارهایی را انجام دهد که ما از انجام آن شرممان می آید. اما برای چنین مأموریتهایی ما از آنها استفاده می کنیم.
دیوید اسپیدی در ادامه این سوال را مطرح می کند که این مأموریتها چیست؟
وی برای پاسخ به این سوال اشاره به بیانیه وزارت خارجه آمریکا راجع به منافقین در سال 1997 که به دنبال آن نام آنها را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار داد نمود.
در این بیانیه اینچنین آمده: مجاهدین خلق یک کمپین بمب گذاری در ایران راه انداختند که به دنبال آن دفتر حزب جمهوری و دفتر نخست وزیری را مورد حمله قرار دادند که باعث کشته شدن 70 تن از مقامات بلندپایه ایرانی از جمله رئیس قوه قضائیه آیت الله محمد
(حسینی) بهشتی، رئیس جمهور محمدعلی رجائی و نخست وزیر محمدجواد باهنر شد.
به علاوه ترورهای سازمان مجاهدین خلق از طیف وسیعی از پرسنل نظامی و شهروندان آمریکایی در دهه 1970 گرفته تا ترور حداقل پنج تن از دانشمندان برجسته هسته ای ایران در طی ماههای گذشته می باشد.
سپس نویسنده گریزی می زند به مقاله الیزابت روبین در روزنامه نیویورک تایمز که حاصل مشاهداتش از کمپ اشرف و وضعیت فرقه گونه اعضای این گروه بود.
این نویسنده در ادامه این سوال را مطرح می سازد که دلیل این تغییر 180 درجه ای سیاست آمریکا چیست؟ و چرا اکنون رخ داده است؟
او سه دلیل را ذکر می کند: اول اینکه حضور منافقین در عراق داشت به به یک عامل تنش بین عراق و آمریکا تبدیل می شد.
دوم اینکه، رفت و آمد بیش از حد اعضای این گروهک در کاخ سفید نشانگر عدم تمایل آمریکا به تعامل با ایران بود.
عامل سوم از نظر این نویسنده برای حذف منافقین از فهرست تروریستها این است که این سازمان هم پول می خواهد و هم پول می گیرد و هم اینکه از آن به گونه ای استراتژیک استفاده می کند.
وی در انتها خاطرنشان کرد که عواقب حذف منافقین از فهرست تروریستی می تواند آنها را قادر سازد تا در کنگره آمریکا برای ایران نقش احمد چلبی را برای عراق بازی کنند.
در انتهای مقاله وی تصریح کرد که این تصمیم دولت آمریکا مثال روشنی از تأثیر پول و لابیگری در واشنگتن می باشد.
