محمد شیخالاسلامی 3فروردین1315 در شهرستان بانه متولد شد. تعالیم اسلامی را نزد پدر فرا گرفت. تعلیم یافتن فرزند نزد پدر در خانواده آنان سنت گشته بود. بنابراین پرورش ماموستا شیخ الاسلامی در خانوادهای فرهیخته، عاقبتی درخشان هم برای وی و هم برای فرهنگ اسلامی را نوید میداد. وی غیر از تلمذ و و شاگردی نزد پدر، از علوم سایر علما نیز برخوردار گشت تا آنکه در سال 1336 از سوی عالم و استاد بزرگ مرحوم ملاباقر مدرس، مجاز و پس از آن به عنوان مفتی فقه شافعی و دبیر شورای افتاء انتخاب شد. نزدیک به 20 سال در شهرستان سقز به تعلیم و تدریس فقه و اصول پرداخت. پس از آن حدود شش سال نیز در دانشگاه تهران به تدریس فقه و اصول فقه بر اساس مذهب امام شافعی پرداخت. وی هم چنین 15 سال نیز در سنندج به تدریس و تعلیم علوم دینی در مدارس دینی پرداخت و به صورت همزمان در دانشگاههای کردستان نیز به تدریس مشغول بود.
ایشان عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج بود و در دوره سوم و چهارم مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده مردم خدمت میکرد. همچنین در شورای عالی مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی عضویت فعال داشت و برای وحدت جامعه اسلامی بیوقفه تلاش میکرد.
ایشان معتقد بود پشتیبانی از ولایت فقیه جامعه اسلامی را از گزند دشمنان ایمن و مصون میسازد. مجموع این فعالیتها و اعتقادات موجب شده بود دشمنان اسلام با وی دشمنی کنند. هرچه تهدیدش کردند نه تنها راه به جایی نبردند بلکه بر استواری و ثبات قدم وی افزودند. گروهک سلفی توحید عاقبت وی را در 26شهریور1388 پس از ادای فریضه نماز مغرب در مسجد به شهادت رساند. پیکر پاک این فقیه مجاهد مطابق وصیتش در تپه شیخ محمد باقر سنندج مدفون است.
آنچه در ادامه می خوانید شرحی است بر مصاحبه با پسر شهید(محمدامیر شیخالاسلام):
«غروب 26شهریور1388 بود و پدرم میخواست برای اقامه نماز مغرب برود. ماه مبارک رمضان بود. قبل رفتنش مادرم خیلی اصرار داشت که نروند چون ماموستا برهان عالی چند روز قبل ترور شده بود و مادر میگفت برای نماز مغرب نرو و بگذار برای نماز تروایح، چون آن زمان خیابانها شلوغتر میشود؛ اما ایشان گفت که من قلم روی کاغذ بر ضد هیچ کسی نگذاشتم و کسی برای ترور من نمیآید. اگر هم کسی این کار را کرد حتما رضایت دهید و او را ببخشید چون یقینا آنها از جوانهای جاهلی هستند که توسط ضدانقلاب فریب خوردهاند.
ما هم اصلا فکر نمیکردیم که این اتفاق بیفتد. ایشان تشریف برد مسجد. ضارب که از عناصر گروهک تروریستی توحید بود خودش را در سرویس بهداشتی مخفی کرده بود و زمانی که پدرم نماز را تمام کرد و وارد حیاط شد از پشت سر به سمت ایشان شلیک کرد و از معرکه گریخت.
به یقین کسانی که برداشتهای اشتباه از اسلام دارند به انجام این کارها دست میزنند. این اتفاق در حالی رخ دادکه پدرم در میان مردم کردستان معروف بود به کسی که برای نجات انسانهای کجرو و منحرف تلاش میکند؛ حتی چند سال قبل از شهادت ایشان که جریانی در کردستان پیش آمد و عدهای اخلالگر شهر را به آشوب کشیدند پدرم معتقد بود این جوانها فریب خوردهاند و برای آزادیشان اقدام کرد.
پدرم کسی بود که با مردم همراه بود و با اینکه راننده برایشان گذاشته بودند؛ اما راه مسجد را پیاده میرفت که با مردم باشد.
کسانی که با این گروهکهای معاند نظام همکاری میکنند باید بدانند طنابی به گردنشان است که از سمت آمریکا و صهیونیست مدیریت میشود. من به نمایندگی خانواده شهید ماموستا شیخالاسلام اعلام میکنم که ما پشت نظام هستیم و این گروهکها هیچ کاری نمی توانند انجام دهند.
در ادامه به بخشی از سخنان ماموستا نوری درباره شهید ماموستا شیخالاسلام اشاره شده است:
شهید حاجی ماموستا شیخالاسلام عالم برجسته اهل سنت شافعی مذهب استان کردستان، عالم مستعد و توانمند و چهرهای وحدت دوست و وحدت طلب در استان کردستان بود که واقعا از علمای بسیار محبوب مردم منطقه محسوب میشد که متاسفانه به دست کوردلان ضداسلام به شهادت رسید و حقیقتا داغ بسیار گرانی را در قلب مردم منطقه و مسلمانان شافعی مذهب برای همیشه گذاشت.
شهید شیخ الاسلام چهرهای بود که برای تمام جهان اسلام شناخته شده بود. فضیلت و بزرگواری و علم و دانش و وسعت علمی ایشان بسیار زیاد بود.
ایشان برای وحدت مسلمانان و مردم منطقه بسیار تلاش میکرد و متاسفانه دشمنان اسلام به خصوص دشمنان وحدت اسلامی نگذاشتند این ابر مردم بهرهاش به مردم برسد.
آنچه که تروریستها اعتراف کردند این بود که آنها براساس برداشتی از آیات قرآن دارند جلسه گذاشتند که این اشخاص باید مورد هدف قرار بگیرند و طبق اقراری که گفتند هدفشان دامنه زدن به اختلافات مذهبی بوده است. البته که برداشت آنها ناصحیح است و حقیقتا استنباطی که از قرآن میکنند به اتفاق نظر تمام علمای اسلام غیر قابل قبول است.
بیشتر بخوانید
ارادت شهید ماموستا شیخالاسلام نسبت به ولایت فقیه و تاکید بر ولایتمداری