گروه رجوي و پيوند با حزب بعث عراق(4)

Rajavisadam

همكاري اوليه سازمان با ارتش عراق

از مجموعه اولين اقدامات سازمان ، مورد تخليه تلفني به دليل نقش با اهميت و جامع آن ، بالاخص در خدمت به عراق نمونه وار در اينجا مي آيد .

تخليه تلفني يا جاسوسي تلفني كه با شيوه ها و تكنيك هايي چون زير پا كشي ، استنطاق ، تهديد ، تطميع ، يك دستي ، تجاهل و غيره اقدام به كسب اطلاعات محرمانه مي شود ، از ابتداي پيروزي انقلاب تا كنون يكي از مهمترين روش هاي گردآوري اطلاعات طبقه بندي شده توسط سازمان محسوب مي گردد .

نخستين شواهد در مورد تلاش سازمان در اين زمينه ، مربوط به سال 59 است . طبق رهنمود مركزيت به برخي از اعضاي سازمان تأكيد شده بود كه نظام فاقد پيچيدگي لازم است و شما مي توانيد از اين روش جهت كسب اطلاعات استفاده نماييد .

متن اين مدرك درون گروهي كه مربوط به فاز سياسي است ولي در دروه فاز نظامي به دست آمده به شرح زير است :

" چگونه مي توان با تلفن از مزدوران ارتجاع اطلاعات گرفت : بعضي از مسئولان ارگان هاي مختلف ارتجاع كه با مسئله حفاظت برخورد مستقيمي ندارند هنوز نسبت به مسائل حساس نشده اند (به قول معروف هنوز آنتن دار نشده اند) لذا از طريق تلفن مي توان پاره اي از اطلاعات را كه بعضاً مهم نيز هست از آنها گرفت .

اطلاعاتي كه از طريق زير به دست مي آيد مي تواند مورد استفاده قرار گيرد :

1. در مورد سوژه هايي كه هيچ ردي از آنها نداريم مي توان از ارگان هاي مختلف در مورد سوژه اطلاعات گرفت و با ارتباط اين اطلاعات مي توان به سر نخ هايي رسيد .

2. در مورد سوژه هايي كه اطلاعات مختصري از آنها داريم از طريق تلفن اين اطلاعات را كامل كنيم . اكنون تجربياتي كه در اين زمينه وجود دارد توضيح مي دهيم .

مهمترين قسمت تلفن محمل آن است ، محمل بايد خيلي جا افتاده و حساب شده باشد كه اصلاً به ذهن طرف نرسد كه ممكن است تلفن مشكوك باشد ، براي انتخاب محمل بايد به پارامترهاي زير توجه نمود :

قبلاً بايد روي محمل فكر كرد و براي تمام سؤال هايي كه ممكن است حول و حوش محمل مطرح شود ، جواب تهيه كرد ... "

سازمان در دوران جنگ ، از زمان حضور تشكيلاتي در كردستان عراق و افزايش همكاري هاي متقابل ، اطلاعات به دست آمده را بيشتر در زمينه اطلاع رساني به عراق (جهت افزايش اعتماد مقامات امنيتي و سياسي رژيم صدام و سرويس دهي بيشتر و كسب امكانات مالي و نظامي) خرج مي كرده است .

در آن زمان سازمان قبل از هر چيز در پي آن بود كه :

1. روند برنامه هاي جاري و طرح هاي دراز مدت ارتقاي توان دفاعي كشور را شناسايي نمايد .

2. از محتواي فرمان هاي فرماندهي كل قوا به سياست گذاران و مجريان نيروهاي مسلح مطلع شود .

3. زمان و انگيزه ورود هيئت هاي نظامي و سياسي خارجي و نوع مذاكرات و مشخصات و اهداف مأموران اعزامي نيروهاي مسلح به خارج از كشور را پي ببرد .

4. با شناسايي تغيير و تحولات پايگاه هاي هوايي و پادگان ها ، مأموريت ها و نقل و انتقالات فرماندهان و تجهيزات و خطوط توليد كارخانجات نظامي ، امكان ارزيابي دقيق تر توان دفاعي و تهاجمي را براي رژيم عراق تأمين نمايد .

5. از زمان و مكان و محتواي مراسم مهم نظامي و كميسيون هاي كه در سطح عالي ستادي تشكيل مي شد ، مطلع شود .

6. مسائل و معضلات و نارسايي هاي پرسنل و مشكلات ستادي و لجستيكي نيروهاي مسلح را به دست آورد .

از آنجا كه تخليه تلفني نسبت به ساير روش هاي جاسوسي به دليل سهل الوصول بودن ، كم هزينه بودن ، كم خطر بودن ، سرعت بيشتر در دسترسي و انتقال اطلاعات ، امكان دستيابي به همه مراكز و افراد مورد نظر ، عدم هوشياري و آموزش كافي در بين بسياري از مسئولان و ضعف امكانات فني در جلوگيري از اين شيوه ، از امتيازات منحصر به فردي برخوردار است و در سطح وسيعي مورد استفاده سازمان قرار گرفته است .

رجوي بعدها در خارج كشور در يك جمع خصوصي عنوان نموده است : " 80 درصد مكالمات تخليه تلفني كه با داخل كشور داشته ايم ، موفقيت آميز بوده است . " (1)

پس از اعلام رسمي حضور كامل سازمان در عراق از سال 1365 ، كه مقدمات علني آن در ملاقات طارق عزيز نايب نخست وزير عراق با مسعود رجوي در دي ماه 1361 ، فراهم شد و روابط اطلاعاتي و نظامي با عراق رسميت تبليغاتي يافته بود ، بالاترين سطح خدمات رساني ممكن به ارتش عراق در تداوم عليه ايران ، از سوي سازمان انجام شده است .

مسعود جاباني عضو سابق سازمان كه خود در عمليات نظامي داخل عراق به شدت زخمي شده است ، درباره نوع روابط سازمان و عراق چنين مي نويسد :

" كشور عراق ، زمين و تداركات و تجهيزات نظامي و لجستيكي و هزينه ارتش آزاديبخش مجاهدين را تأمين مي كرد و در مقابل مجاهدين اطلاعات جبهه ها و تحركات نظامي ايران و شنود بي سيم ارتش ايران را به دولت عراق مي داد ..... اين عراق بود كه كاملاً سازمان را در خدمت خود گرفته بود . " (2)

محمد حسين سبحاني از مسئولان اسبق اطلاعاتي و امنيتي سازمان درباره نحوه هماهنگي عراق و سازمان در زمينه كسب اطلاعات مي نويسد :

" ..... استخبارات عراق (سازمان اطلاعات نظامي) از طريق مهدي ابريشمچي ، پرسش هاي اطلاعاتي مورد نياز ارتش عراق را در مورد شناسايي محل پل ها ، تأسيسات آب و برق ، كارخانه ها و مراكز اقتصادي و نظامي ايران را به مسعود رجوي مي داد و سپس رهبري سازمان نيازهاي اطلاعاتي استخبارات عراق را به ستاد اطلاعات سازمان ارجاع مي داد . ستاد اطلاعات نيز بعد از كار اطلاعاتي بر روي سؤالات ، اقدام به تهيه پاسخ هاي آن مي كرد ." (3)

به نوشته سبحاني : " مسئوليت ستاد اطلاعات سازمان را تا كنون (سال 1383) مهدي افتخاري ، هادي روشن رواني ، مهدي براعي ، مسعود خدابنده ، حميد باطني و زهره حسني بر عهده داشته اند .... در ستاد اطلاعات ، جمع آور اطلاعات نظامي براي عمليات هاي نظامي و تروريستي مورد نظر بود ." (4)

در اين ستاد شبكه شنود وجود داشت كه يكي از منابع جاسوسي و كسب اطلاعات براي رژيم صدام حسين بود و شبكه هاي بي سيمي و مخابراتي ايران را در جبهه هاي جنگ مانيتور و شنود مي كرد .

اعضاي سازمان در اين بخش ، پيام هاي رمز فرماندهان ارتش و سپاه را به دليل آشنايي به زبان فارسي و فرهنگ ايراني ، با رمز گشايي كشف مي كردند . سپس مسئول ستاد اطلاعات پيام هاي كشف شده را به مهدي ابريشمچي و نهايتاً در اختيار ارتش صدام حسين قرار مي داد . در سال 1366 مسئوليت اين بخش با محسن سياه كلاه از اعضاي مركزيت سازمان بود . (5)

مهدي خوشحال عضو سابق سازمان با استناد به اسناد و مداركي كه از همكاري هاي اطلاعاتي سازمان و عراق در اروپا منتشر شده است ، مي نويسد :

" مجاهدين خلق نه تنها به راحتي آب خوردن اطلاعات سري كشورشان را در اختيار عراقي ها قرار مي دادند ، بلكه رهبرشان براي خوش رقصي نزد افسران اطلاعاتي عراق ، نه تنها ايراني بودنش را منكر مي شد ، بلكه صريحاً وطن خود را عراق و خون خود را هم عراقي مي خواند . " (6)

جمشيد طهماسبي يكي ديگر از جدا شدگان سازمان چنين نوشته است :

" .... مجاهدين خلق تبديل به عوامل نفوذي ارتش عراق و حزب بعث در ايران شدند . با خلوص و اخلاص به نفع ارتش عراق و رژيم صدام حسين جاسوسي كردند ... " (7)

به نوشته اعضا و مسئولان جدا شده سازمان ، علاوه بر روش هاي مرسوم كسب اطلاعات ، سازمان از ارتباطات خانودگي اعضا و هواداران نيز در بسياري اوقات بدون اطلاع و موافقت آنان بهره برداري نموده و اطلاعات محرمانه نظامي را از داخل كشور گردآوري كرده و به رژيم صدام انتقال مي داد . (8)

جاسوسي سازمان با امكانات صدام

در كنار پشتيباني نظامي ، مالي ، اطلاعاتي و تبليغاتي رژيم بعثي صدام از سازمان كه بخش قابل توجهي از اسناد به دست آمده پس از سقوط صدام حسين به جزئيات اين مسائل اشاره دارد ، نظر به اهميت تخليه تلفني ، عليرغم مشكلات متنوع عراقي ها ، بهترين و گسترده ترين امكانات با دستور شخص صدام حسين در اختيار منافقين قرار مي گرفته است .

اسناد موجود (9) حاكي است ، يكي از وظايف اصلي مقرهاي مختلف سازمان در مناطق هم جوار با ايران ، تخليه تلفني و جمع آوري اطلاعات جبهه و جنگ بوده است .

پی نوشت ها:

1. بررسي تخليه تلفني توسط منافقين ، پايان نامه كارشناسي ، دانشكده امام باقر (ع) ، تاريخ رساله 1374 ، ص 14 – 22 ، با تلخيص

2. جاباني ، روانشناسي خشونت و ترور (كنكاشي در سازمان مجاهدين خلق ايران) ، انگلستان ، ايران اينترلينگ ، چاپ اول 2005 ، 1384 ، ص 68

3. سبحاني محمد حسين ، روزهاي تاريك بغداد ، جلد 1 ، كلن ، كانون آوا ، چاپ اول ، زمستان 1383 ، ص 304

4. همان

5. همان ، ص 306 – 307

6. براي قضاوت تاريخ ، متن مذاكرات مسعود رجوي با مسئولين اطلاعاتي عراق در زمان حكومت صدام ، انگلستان ، ايران اينترلينگ ، چاپ اول ، تابستان 1383

7. همان ، ص 45

8. سبحاني محمد حسين ، روزهاي تاريك بغداد ، جلد 1 ، كلن ، كانون آوا ، چاپ اول ، زمستان 1383 ، ص 304 – 307

9. همانگونه كه در گفتار پيشين اشاره شد ، پس از فرو پاشي رژيم صدام حسين ، اسناد منتشره ارتباط منافقين و صدام اعم از صوتي و تصويري و مكتوب در خارج از كشور عرضه شده و بر روي سايت هاي اينترنتي قرار گرفت كه بخشي از آنها توسط مؤسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي جمع آوري و نگه داري شده است . در بخش هاي مختلف كتاب به اين موارد استناد شده كه از جمله بحث حاضر مبتني بر آنها نگاشته شده است .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31