«کوشش برای برپایی جبهه متحد .... ! »

تروریسم ضد مردمی(10)

Teroroism

دیدیم که سازمان با تمام محظوراتش با شیوه های مختلفی رابطه حسنه خود را با حزب دمکرات به نحوی که از نظر جذب نیرو ، مسئله دار شدن هواداران و حفظ امکانات فعالیت سیاسی علنی خطری جدی تهدیدش نکند نشان داد .

این بحث جهت آشنایی بیشتر با سابقه ارتباطات این دو گروه انجام شد ، اینک به تلاش سازمان در جهت تشکیل یک جبهه برای دستیابی به توان سرنگونی حکومت که در نهایت به تشکیل شورای ملی مقاومت و اتحاد رسمی با حزب دمکرات منجر شد می پردازیم و مجدداً یادآوری می کنیم توجه به دو مشخصه ذکر شده را .

نخستین گام ها ، اتحاد با فدایی ها :

در اوایل پیروزی انقلاب این مطلوب سازمان بود که بتواند با سازمان چریک های فدایی خلق که در اولین روزهای پیروزی انقلاب به عنوان شاخص گروه های کمونیستی مطرح بود و همچنین نزدیکترین جریان نسبت به منافقین محسوب می شد ، به اتحادی دست یابد و در این راه با تمام قوا هر چند کمتر موفق کوشش می کرد که زمینه سیاسی اجتماعی موجود را که به هیچ وجه اجازه چنین کاری را نمی داد به تدریج آماده و آشکار کند .

مهمترین اشکال کار در اینجا بود که با توجه به مرز بندی مشخصی که بین مردم مسلمان و کمونیست ها وجود داشت در صورت کوچکترین بی احتیاطی در این رابطه سازمان بایستی قید جذب هواداران را بزند چه اکثریت قریب به اتفاق جوانانی که به هر حال مسلمان بوده و انقلاب اسلامی و رهبری امام را ( نه دقیق و آگاهانه ) به ویژه در آغاز قبول داشته و با ظاهر سازی های سازمان امکان جذب شان می بود در صورتی که نزدیکی آشکار بین منافقین و فدایی ها را می دیدند به طرفش نمی رفتند .

از سویی دیگر این کار با مسلمان نمایی هایی که باعث تحرک و مانور بیشتری در زمینه فعالیت های سیاسی ، تبلیغی برای سازمان و همچنین دستاویزی برای جلب حمایت های ضمنی و صریح برخی چهره های سرشناس می گردید ، منافات داشت .

با این همه سازمان با برنامه ریزی حساب شده ای در پی ایجاد فضایی بود که در آن مارکسیست ها به عنوان متحدینی مناسب و مفید برای مسلمانان در جهت ادامه انقلاب و بر علیه دشمنان آن معرفی بشوند .

شعارهایی نظیر اتحاد همه نیروهای ضد امپریالیستی و یا به کار بردن اصطلاحاتی نظیر اپورتونیست های چپ نما برای آن دسته از مارکسیست شده های سازمان که زودتر از موقع پوسته مسلمان نمایی را دریده و ماهیت خود را آشکار کرده بودند و برخورد نه چندان جدی با آنان و یا اعلام این که ما بین مارکسیست های اصولی و اپورتونیست ها فرق می گذاریم و ... همه در جهت آشتی دادن روحیات مسلمانان با گروه های چپ بود .

شعارهایی مثل درود بر مجاهد سلام بر فدایی که در اجتماعات گروه ها داده می شد نیز در این رابطه بود .

اما برنامه ریزی منافقین در این جهت با شکل دلخواه پیش نرفت ( هر چند اثر خود را در محدوده ای کوچک بخشید ) و فدایی ها با شرکت در اعمال مسلحانه کردستان و ایجاد درگیری های گنبد در اوایل سال 58 بر علیه حکومت ماهیت واقعی خود و در عین حال حرکات مکارانه منافقین را افشا کردند .

و بنابراین خود مانعی بر سر راه نقشه منافقین در رابطه با ایجاد زمینه برای حرکت به سوی اتحاد با فدایی ها و تشکیل یک جبهه متحد به وجود آوردند .

سازمان که از اقدامات مسلحانه فدایی ها به دلیل ایجاد اشکال برای برپایی یک جبهه ناراحت است این ناراحتی را به صورت عوام فریبانه بروز می دهد و در انتقاد ملایم و دوستانه ای به فدایی ها می گوید که مبادا به دام امپریالیسم بیفتند .

ولی حقیقت این است که مسئله امپریالیسم مطرح نیست بلکه مسئله مقابله با نظام جمهوری اسلامی مطرح است و این که با اینگونه اقدامات زودرس چرا فدایی ها درجه هوشیاری مردم را بالا می بردند و مانعی برای مانورهای لازم می گردند .

خود رجوی بعدها در تاریخ 18/10/60 در مصاحبه با نشریه ضد انقلابی ایرانشهر چاپ آمریکا با تلخی از این موضع یاد کرده و اعتراف می کند که اقدامات مسلحانه فدائیان امکان تشکیل جبهه را از بین برد .

البته برای این که احترام فدائی های اقلیت را نگه دارد جریان را کلاً به حساب اکثریت می گذارد ، ولی واضح است که در یکی دو ماه بعد از پیروزی انقلاب در داخل سازمان چریک های فدائی خلق چیزی به عنوان دو خط متفاوت اقلیت ، اکثریت وجود نداشته و این هم از چشم بندی های مسخره رجوی برای رعایت همه جوانب است .

رجوی در این مصاحبه در ارتباط با تشکیل جبهه متحدی از مخالفان جمهوری اسلامی صحبت کرده و اعتراف می کند که سازمان همواره در پی ایجاد چنین جبهه ای برای براندازی بوده است ولی محظورات اجازه نمی داد و بعد به عنوان اولین قدم نمونه می آورد که :

"... به عنوان مثال بگذارید از بازی غلط جریان موسوم به اکثریت در گنبد یاد کنم که نه فقط یکی از عوامل متلاشی شدن سازمان چریک های فدائی خلق در یک مقطع گردید ، بلکه بالفعل امکان برپایی جبهه را در یک مقطع مشخص از بین برد . "

و در ادامه شرح می دهد که چگونه بعدها هم در جریان انتخابات مجلس شورا مجدداً فدائی ها تحت عنوان سازش مجاهدین با لیبرال ها ضربه ای دیگر زدند ، به هر صورت این وحدت در آن مقطع منتفی می گردد .

تشکلی از غیر مارکسیست ها _ غیر خط امام با محور منافقین :

به دنبال مسئله فوق سازمان به دنبال متحدان دیگری می گردد که دافعه چندانی در جامعه نداشته باشند و از طرفی اتحاد با آنان به منزله ضدیت با گروه های چپ به حساب نیاید ، ترکیب مورد نظر به این صورت پیدا شد :

1. جنبش علی اصغر حاج سید جوادی ، یک جریان مشکوک که در زمان فضای باز جیمی کارتری به منظور آماده کردن مهره های آینده مورد نظر آمریکا در حکومت با اقدامات حاج سید جوادی شروع شده بود ، یک جریان آمریکایی همراه با مخالفت های آشکار با اسلام و ضدیت با حکومت مذهبی و مبلغ حکومت لائیک اروپایی .

2. جنبش انقلاب مردم ایران " جاما " ،که به مقتضیات شرایط تبدیل شده بود به جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران ، جریان بی محتوایی که پس از مدتی مترقی نمایی به کاسه لیسی بنی صدر افتاد .

3. سازمان اسلامی شورا " ساش " ، گروهی که فقط اسمی از او برای اعلام برخی مواضع شبیه به مجاهدین خلق وجود داشت ، رهبر این گروهک " آشوری " بود که نظراتش مورد توجه گروهک تروریستی فرقان قرار داشت .

4. جنبش مسلمانان مبارز ، جریانی که مبلغ نوعی اسلام روشنفکری متمایل به چپ به شمار می آمد .

آنچه در همه اینها مشترک بود علاوه بر دو مورد فوق عدم اعتقاد به اسلام فقاهتی بود که روحانیت خط امام و در رأس آن شخص امام مروج آن بودند و انقلاب بر پایه آن قرار داشت .

هدف سازمان این بود که کلیه عناصر و جریان های انحرافی غیر مارکسیستی را در پوشش این اتحاد جمع آوری کرده و خودش در رأس به عنوان قوی ترین این گروه ها و به عنوان خط دهنده قرار بگیرد .

اما این اتحاد هم بعد از مدت کوتاهی از هم پاشید ، گروه های مزبور به جز جنبش علی اصغر حاج سید جوادی حاضر نبودند و توان این را هم در خود نمی دیدند که به اندازه منافقین و به دلخواه آنان رو در روی جریان انقلاب اسلامی بایستد .

ضمن این که جنبش مسلمانان مبارز که مهمترین این چهار گروه بود خود داعیه رهبری و تحلیل مشخصی غیر از منافقین داشت و زیر بار رهبری خط منافقین نمی رفت . مثلاً یکی از موارد مورد اختلاف مسئله امام بود که منافقین می گفتند امام کشش ادامه مبارزه به خصوص مبارزه ضد امپریالیستی را ندارد ! در حالی که جنبش مسلمانان مبارز ظاهراً نظری به جز این داشته و معتقد به توان امام برای بسیج توده ها در یک مبارزه ضد امپریالیستی بود !

منافقین روی گروه های دیگری هم برای پیوستن به این اتحاد کار کرده بودند که موفقیتی به دست نیاوردند . از جمله نهضت آزادی که به دلایلی از جمله حضور آنها در حکومت و موضع گیری قطعی روحانیت خط امام در برابر منافقین به خود اجازه دخول در چنین اتحادی را ندادند .

مسعود رجوی در مصاحبه با ایرانشهر دو عامل مهم را در این مرحله از عوامل شکست در تشکیل جبهه می شمارد :

1. امتناع جنبش مسلمانان مبارز در غلطیدن به مواضع ضد انقلابی منافقین

2. ترس و سستی نهضت آزادی در رابطه با این مسئله .

رجوی چنین می گوید :

" ... البته حتی بعد از قضایای گنبد نیز ما با تمام قوا در صدد آمده بودیم که قدم اول را از طریق گردآوری نیروهای به اصطلاح مسلمان یا ترقی خواهانی که دافعه مشخص مارکسیستی نداشتند برداریم ، لیکن آنجا نیز سست عنصری امت فروشان ( جنبش مسلمانان مبارز ) و برخی عوامل طبقاتی مربوط به ترس و سستی نهضت آزادی که قصد ورود در آن را نداریم همه تلاش هایمان را به باد داد . "

( مصاحبه با ایرانشهر ، 18/10/60 )


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان