پیمان میان غرب و کومله ایجاد ناامنی در منطقه کردستان بود

Far

حزب کومله در واقع جریانی جدایی‌خواه در کردستان راه اندازی کرد که ظاهراً خواهان خودمختاری بود و تلاش داشت برای کردستان یک هویت سیاسی مجزا در نظر بگیرد. این درخواست تجزیه‌طلبی که در طول حیات خود در پیوند با دولت های بیگانه به وجود آمد به شکل برخورد نظامی و تروریستی ظاهر شد و صحنه سیاسی مناطق کردنشین را به طور جدی ناامن کرد. در این میان نظام جمهوری اسلامی ایران برای برقراری امنیت، نیروهایی را در مناطق کردنشین مستقر ‌کرد تا از تسلط حزب کومله بر آن مناطق جلوگیری کند. سردار شهید فرهاد شاهچراغی از جمله نیروهایی بود که بدین منظور به کردستان اعزام شد.

شهید فرهاد شاهچراغی در تاریخ 14فروردین1340 در شیراز متولد شد. وی در 7سالگی وارد مقطع دبستان شد و تا سال سوم هنرستان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از آن با شنیدن زمزمه‌های انقلاب درس را رها کرده و فعالیت‌های انقلابی‌اش را آغاز کرد و بارها مورد ضرب و شتم ساواک قرار گرفت. فعالیّتهای مبارزاتی شهید پس از پیروزی انقلاب نیز ادامه یافت. با آتش افروزی‌های ضد انقلاب در غرب کشورمان، پس از گذراندن دورۀ کماندویی راهی کردستان گردید و در این منطقه حماسه‌های زیادی آفرید که هنوز بعد از سال‌ها خاطره رشادت‌های او در آزادسازی شهربانی بوکان، حکایت می‌شود . وی در ادامه، عازم منطقۀ سردشت گردید و مدتی در این منطقه، به مبارزه با منافقین پرداخت.

سردار شهید فرهاد شاهچراغی با شروع جنگ تحمیلی، عازم خوزستان شد و در سمت فرماندهی عملیات ایستگاه هفت آبادان به جهاد با دشمن بعثی پرداخت. در این عملیات شهید مورد اصابت چندترکش قرار گرفت و به اهواز و از آنجا به شیراز انتقال یافت. شهید پس از بهبودی نسبی بار دیگر به جبهه باز گشت و در سمت فرماندهی، در عملیات ثامن‌الائمه شرکت کرد. وی بار دیگر راهی کردستان شد و فرماندهی سپاه بوکان را به عهده گرفت.

سردار شهید فرهاد شاهچراغی سرانجام در 13آذر1360 در حالی که به عنوان فرمانده گردان انجام وظیفه می‌کرد، در حد فاصل "بانه"و "سر دشت " برای آوردن یکی از نیروهای زخمی تحت امر، به سمت عوامل گروهک تروریستی کومله بازگشت که مورد اصابت تیر آنان قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

آنچه در ادامه می‌خوانید شرحی است بر مصاحبه با برادر شهید فرهاد شاهچراغی(فرزاد شاهچراغی):

زمانی که انقلاب پیروز شد، فرهاد وارد اطلاعات سپاه شد و از همان اول با منافقین و کمونیست‌ها و فدایی‌ها درگیری داشتند. همچنین او به همراه دیگر سپاهیان توانسته بودند یک خانه تیمی را شناسایی و افرادش را دستگیر کنند.

منافقین لیستی داشتند که در این لیست اسامی افرادی بود که می‌خواستند ترورشان کنند. در لیست ترور منافقین مردم عادی و بچه های سپاه و افراد مختلف بودند. اسم فرهاد هم در آن لیست بود.

فعالیت های انقلابی او از مسجد محل شروع شد، از شب‌هایی که در مسجد مراسم بود و تظاهرات‌ها بر پا می‌شد.

او در تیم شهید فقیهی بود که تبلیغات ها و... را برنامه‌ریزی می‌کردند و بزرگترهای شهر و افراد انقلابی در این گروه بودند.

این کارها و فعالیت‌ها مربوط به سال 1356 بود که مخفیانه انجام می‌شد؛ اما در سال 1357 رساله امام و سخنرانی‌های ایشان را در سطح  شهر و بین اعضای مسجدها توزیع می‌کردند.

چندین مرتبه ساواک به سراغش آمد؛ اما بیشتر دنبال شبکه‌ای که آن‌ها را هدایت می‌کردند، بودند. خیلی اذیتش کرده بودند. مدام تحت تعقیب بود.

عشق به امام‌خمینی(ره) و انقلاب به خاطر مادر و پدرم در دل ما بچه‌ها است.

بچه فوق‌العاده دست‌ودل‌بازی بود و از کودکی هرچه که داشت بین همه تقسیم می‌کرد.

از بچگی بسیار نترس و با جرئت بود. روز جمعه بود و مادرم تصمیم گرفت که همگی به بیرون از شهر برای گردش برویم. ما ماشینی نداشتیم. ناگهان برادر بزرگم گفت که ای کاش یکی از بنزهای 180 را کرایه می‌کردیم. پدرم آن روز کار داشتند و قرار بود که عصر به ما ملحق شوند. ناگهان فرهاد را بینمان ندیدیم. در کوچه دنبالش می‌گشتیم که دیدیم فرهاد کنار راننده‌ای نشسته است و به سمت منزل می‌آید. هیچ کدام از ما باورش نمی‌شد که یک کودک 5ساله  بتواند از عهده کرایه کردن ماشین بر بیاید.

فرد سیدی که در اداره آموزش و پرورش کار می‌کرد، روزهای پنج‌شنبه که روضه داشتیم به منزلمان می‌آمد و دعا می‌خواند. وقتی فرهاد به سن 6سالگی رسید به مدرسه رفت و او را راه نداده بودند. وقتی شنیده بود که به خاطر سنش او را در مدرسه راه نمی‌دهند، از مدرسه تاکسی گرفته بود و به تنهایی پیش آن سید رفته بود تا از او بخواهد کاری کند تا او را در مدرسه راه بدهند. سید تا مدت‌ها باورش نمی‌شد که او تنها این کار را کرده است.

قبل از انقلاب تازه پشت سیبیلش سبز شده بود. دوازده ساله بود که جلوی آن دسته از جوان‌هایی که سر کوچه می‌ایستادند و متلک می‌انداختند، می‌ایستاد و آنان را از سر کوچه خودمان جمع می‌کرد.

شهید در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شد و همگی ما نمازخواندن و روزه‌گرفتن را از دوم ابتدایی آغاز کردیم.

او از سال 1357 تمام عمرش را وقف انقلاب و جنگ کرد و به کردستان رفت.

 

 

 

 


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان