پژاك؛ سري در غرب و دمي در قنديل

اين روزها غرب، حمله گسترده اي را عليه جمهوري اسلامي ايران در جبهه حقوق بشر آغاز كرده است. به راستي چرا برخوردي جدي با آلمان كه ميزبان سركرده گروهك تروريستي پژاك است، صورت نمي گيرد؟

Gorg Dar Mish

با شروع هزاره سوم، منطقه خاورميانه شاهد تحولات بسياري بود. درحالي كه آمريكا طرح خاورميانه بزرگ را دنبال مي كرد، حادثه مشكوك 11 سپتامبر روي داد و فصل جديدي در سياست بين الملل رقم خورد. جنگ جهاني عليه تروريسم آغاز شد و سران كاخ سفيد اعلام كردند؛ هر كه با ما نيست، با تروريست هاست.

افغانستان و عراق به اشغال ناتو و آمريكا درآمدند و اين درحالي بود كه به اذعان تمام تحليلگران سياسي، هدف اول از لشكركشي آمريكا به خاورميانه، جمهوري اسلامي ايران بوده است. تحليل چرايي عدم حمله آمريكا به ايران، موضوعي جداگانه است و پرداختن به آن مجالي ديگر مي طلبد، اما ساده لوحانه است اگر گمان شود، آمريكا از حمله به ايران كاملا چشم پوشي كرده است.

ويژگي هاي ايران- اعم از ايدئولوژيك، سرزميني، مردمي، نظامي و...- برخورد با آن را براي آمريكا دچار پيچيدگي هاي خاصي نموده است. سران كاخ سفيد- چه جمهوري خواه و چه دموكرات- به خوبي دانسته و مي دانند كه ايران را با چند روز بمباران و پرتاب چند موشك نمي توان به زانو درآورد. از اين رو بود كه طرحي همه جانبه براي جنگ با ايران در سه سطح تهيه شد و در دستور كار قرار گرفت. اين سه سطح عبارتند از؛ جنگ سخت، نيمه سخت و جنگ نرم.

سطح نخست (جنگ سخت) به دلايل متعدد براي واشنگتن قابل اجرا نبوده است. هر چند سياستمداران آمريكايي هرازگاهي از آن به عنوان ابزاري تبليغاتي و رسانه اي در قالب گزينه اي بر روي ميز ياد مي كنند. سطح سوم (جنگ نرم) در ابعادي گسترده و در قالب هاي گوناگون به شدت در حال پيگيري است. حمله به بنيان هاي فكري و اعتقادي مردم و ايجاد شبهات رنگارنگ در اين سطح قابل ارزيابي مي باشد. مهم ترين ابزار دشمن در اين سطح را مي توان شبكه هاي ماهواره اي دانست كه طي چند سال اخير تمركز آنها بر مخاطب ايراني به طور حيرت انگيزي افزايش يافته است.

سطح مياني برخورد با ايران در نقشه تقابل آمريكا- ايران، جنگ نيمه سخت است. در اين سطح تركيبي از دو سطح پيشين با هدف تأثيرگذاري توأمان فيزيكي و رواني به اجرا درمي آيد. يكي از مهم ترين محورهاي اين سطح برخورد، استفاده از ابزارهاي قوميتي است. در همين راستا، گروهك هاي مختلفي با ادعاي حمايت از قوميت هاي ايران طي سال هاي اخير تشكيل شده است؛ گروهك جندالشيطان در جنوب شرق، پژاك در شمال غرب و گروهك هاي تجزيه طلب به نام خلق عرب در جنوب غرب كشور. بمب گذاري، ترورهاي كور و بعضا هدفمند در راستاي ايجاد ناامني و جو رعب و وحشت در كنار تبليغات رسانه اي دو محور عمده فعاليت گروهك هاي مذكور بوده است. اخبار آشكار و پنهان به روشني نشان داده است كه سر نخ همه اين گروهك ها به اشغالگران آمريكايي و انگليسي در افغانستان و عراق مي رسد. اين روزها با عمليات رزمندگان جان بركف نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در غرب و شمال غرب كشور، شاهد قطع يكي ديگر از انگشتان دست چدني آمريكا هستيم.

گروهك تروريستي پژاك كه كمتر از يك دهه از تشكيل آن مي گذرد را مي توان نمونه جالبي از سياست هاي مزورانه و البته تا حدي احمقانه آمريكايي ها در منطقه دانست. آمريكايي ها از سويي اين گروهك را به طور رسمي تروريسم مي خوانند، اما هنگامي كه ايران اقدام به برخورد با آن مي كند، سيل عظيمي از پروپاگاندا را به راه انداخته و مدعي مي شوند ايران به غيرنظاميان حمله كرده، كردها آواره شده اند، به خاك عراق تجاوز شده و ادعاهاي واهي از اين قبيل. ادعاي مضحك تجاوز به خاك عراق درحالي است كه قريب به يك دهه است كه آمريكا رسماً و بدون هيچ مجوز بين المللي، اين كشور را اشغال كرده و اينك بر خلاف تعهدات و توافقنامه هاي رسمي كه خود پاي آنها را امضا كرده، حاضر به ترك اين كشور نيست.

همان گونه كه در خبرهاي رسمي نيز از قول مقامات ايراني اعلام شده، چنين ادعاهايي صحت ندارد، اما اگر لازم باشد كه تروريست هاي پژاك در داخل خاك عراق نيز مورد تعقيب و تنبيه قرار بگيرند، حداقل واشنگتن حق ندارد ادعايي در اين زمينه داشته باشد. آمريكايي كه نيروهاي خود را از ده ها هزار كيلومتر آن سوتر به بهانه مبارزه با تروريسم به اين سوي دنيا گسيل كرده و نقض حريم كشورها: مانند پاكستان- براي آن امري روتين شده است، چطور مي تواند ايران را از برخورد با گروهكي مانند پژاك نهي كند!؟ گويا سياست هاي منافقانه كاخ سفيد را پاياني نيست. از سويي گروهك هايي مانند منافقين و پژاك را تروريست مي خوانند و از سويي ديگر آنها را تجهيز و تسليح كرده و براي برخورد با آنها مرثيه سرايي مي كنند و مضحك تر آنكه، اوباما براي ما پيام تبريك نوروز مي فرستد!

اين روزها غرب، حمله گسترده اي را عليه جمهوري اسلامي ايران در جبهه حقوق بشر آغاز كرده است. به راستي چرا برخوردي جدي با آلمان كه ميزبان سركرده گروهك تروريستي پژاك است، صورت نمي گيرد؟ همان آلماني كه صدام را به تسليحات شيميايي مجهز كرد و باعث قرباني شدن صدها هزار ايراني و مردم كرد شد، امروز ميزبان سركرده تروريست هاي مدعي حقوق خلق كرد است! مقابله با اين سياست هاي مزورانه علاوه بر صلابت، مستلزم بصيرت نيز هست. رزمندگان سپاه به خوبي وظيفه خود را در مقابله با اشرار و مزدوران آمريكا انجام مي دهند، اما امروز جنگ تنها در بلندي هاي قنديل نيست، سطح گسترده تري از جنگ در عرصه رسانه وجود دارد. افشاي ماهيت اين گروهك هاي تروريستي، تشريح و توضيح ارتباط آنها با غرب، برشمردن جنايات آنها عليه ايران و ايراني و پاسخ به ادعاهاي واهي رسانه هاي حامي تروريسم كمتر از انهدام مقرهاي آنان نيست. پژاك فقط دمي متعفن است، سرافعي تروريسم عليه جمهوري اسلامي ايران را بايد در غرب جست و با بصيرت آن را به سنگ كوبيد.

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31