وقتی منافقین کارشناس اقتصادی می شوند!

تلاش براي القاي ناکارآمدي و تناقض گويي در ميان سياسيون و مسئولان اقتصادي در مورد هدفمند کردن يارانه‌ها يکي از سياست‌هاي منافقين در اين رابطه است تا جايي که با مرور مطالب و نوشته‌هاي سايت‌هاي منافقين علاوه بر پي بردن به غير واقعي بودن ساختار اين مطالب، مي‌توان به غرض ورزي براي انتشار روحيه نااميدي در جامعه اشاره کرد

Rajavi 19«به گزارش جوان آنلاين گروهک تروریستی منافقین در تلاشند با بحرانی جلوه دادن وضعیت برخی شرکت ها آن را به قانون هدفمند کردن یارانه ها، تحریم های اقتصادی و همچنین جریان اقتصادی شکل گرفته در بدنه نظام ربط دهند. عناصر این گروهک تروریستی اخیراً در تماس مکرر با مرتبطان محیط های کارگری، برخی شرکت ها و مراکز صنعتی ضمن تلاش برای شناسایی هویت حقوق مالکین آنها قصد دارند املاک شرکت را منتسب به نهادهای انقلابی اعلام کرده و از آن به عنوان ناکارآمدی دولت سوء استفاده تبلیغاتی کنند و با بحرانی جلوه دادن وضعیت این شرکتها، آن را به جریان اقتصادی شکل گرفته در بدنه نظام ، شکست ایران در مقابله با تحریم های اعمال شده و بزرگترین جراحی اقتصادی کشور(هدفمند کردن یارانه ها) ربط دهند.»(1)

طرح هدفمند کردن يارانه ها که در دستور کار دولت نهم قرار گرفت و در حال حاضر مراحل نهايي خود را براي اجرايي شدن پشت سر ميگذارد، براساس مدلهاي مشابه و موفق بين المللي و بومي سازي آن براي نجات از "اقتصادي تمام يارانه اي" اجرا ميشود. يکي از دلايل اجراي آن نيز پرهزینه بودن یارانه عمومی به جهت فراگیر بودن اين يارانه ها است که با توجه به افزایش جمعیت و افزایش قیمت کالاها و خدمات در بازارهای جهانی، بار مالی دولت افزایش قابل توجهی یافته است.

«تجربه هدفمند کردن يارانه ها در کشورهايي همانند لهستان، بلغارستان، اندونزی، چین، ترکیه، الجزایر، مصر، تونس و یمن نشان ميدهد حجم یارانه حامل های انرژی در کشور ما نيز در مقایسه با متغیرهایی مثل بودجه دولت و تولید ناخالص داخلی بسیار بالاست. بنابراين در صورت هدفمندسازی آن و اصلاح قیمت حامل ها، منابع قابل توجهی آزاد خواهد شد که دولت میتواند این منابع را صرف برنامه های توسعه ای و اجتماعی خود كند. در راستای اصلاح بهینه قیمت حامل ها یکی از روشهای مناسب، بررسی تجربه کشورها در این زمینه است. »(2)

از سويي ديگر ارائه حامل های انرژی با بهایی ارزانتر از بازار بین الملل در دهه های گذشته، بار سنگین انباشته ای را در طول چند دهه بر دولتها تحمیل کرده است. به طوری که این موضوع نیز به دفعات از سوی برخی کارشناسان و فعالان اقتصادی کشور مورد توجه قرار گرفته است و جملگی آنان براین باور هستند که نباید اهمیت این موضوع را فراموش کرد. اما از سويي ديگر سياستهاي تخريبي در مورد هدفمند سازي يارانه ها حربه اي است که از زمان آغاز تاکنون توسط برخي منتقدين مغرض و در راس آنها منافقين دنبال شده است،تا جايي که خطيب نماز جمعه تهران در اين مورد و در خطبه هاي نماز جمعه ابراز داشت: «از جمله مواردی که دشمنان در پی برنامه ریزی علیه آن هستند، قانون هدفمندی یارانه هاست که ۱۷۰ رسانه علیه آن تبلیغ و طراحی می کنند و می خواهند دل مردم را خالی کنند. تلاش دشمنان برای ضعیف نشان دادن اقتصاد کشور است در حالیکه اگر یکصدم آنچه امروز در فرانسه می گذرد در کشور ما می گذشت، بوق های استکباری رها نمی کردند»(حجت الاسلام سيداحمد خاتمي در نماز جمعه تهران)(3)

نبايد از اين نکته نیز غافل شد که طرح مذکور در ساختار خود دو دسته منتقد به همراه دارد؛دسته اي از اين منتقدين به دليل عدم شناخت از ساختار اين طرح است که دست به انتقاد زده و ابعاد آن را به بوته نقد مي گذارند. در اين ميان هر چه به زمان اجراي هدفمندي يارانه ها نزديکتر مي شويم مي توان با اطلاع رساني بيشتر و پخش برنامه هاي تخصصي از رسانه ملي و چاپ مطالب و مقالات بر ضرورت اجراي اين طرح تاکيد بيشتري نمود. بيشترين تمرکز دسته اول بر روي احتمالات ناشي از فشارهاي اقتصادي بر مردم است، فشارهايي که براي شروع يک کار بزرگ تا حدودي هم طبيعي به نظر مي رسد و قاعده انجام و سامان يافتن هر کار بزرگي نيز اين است که تا مدتي بايد سختي ها را تحمل کرد. تمام برنامه هاي بزرگ اقتصادي و سيستم هاي رياضت کشي که کشورهاي بزرگ اجرا کرده اند نيز در فرمولي نانوشته،با همين رويه دست و پنجه نرم کرده است و از اين رو برخي تبليغات مخالفان داخلي،جدا از اينکه برخي از اين نقادي ها منصفانه و دلسوزانه است،ممکن است در دستهاي ديگر از مخالفان داخلي،صبغه و ريشه سياسي هم داشته باشد که مي توان بخشي از آن را در ماجراي شکست انتخاباتي عناصر فتنه رياست جمهوري سال 88 جستجو کرد. اما دسته دوم که مخالفان نظام و واخوردگان و بريدگان و طرد شدگان از مردم و نظام هستند، با شيوه و روش خزنده خود نسبت به اجراي اين طرح واکنش نشان مي دهند. در زمره اين انتقادها،بايد اضافه کرد نظرات به اصطلاح کارشناسي که در بيان و کلام دولتمردان آمريکايي و انگليسي و از زبان رسانه هاي آنها(بي بي سي و صداي آمريکا) منتشر مي شود. اما شيوه و روش شناسي مخالفان اجراي اين طرح هوشمندانه نيز در جاي خود قابل تامل است. مخالفاني که افراطي ترين بيان آنها را مي توان در نظرات و خبر پراکني هاي سايتهاي زنجيره اي منافقين جستجو کرد.

تلاش براي القاي ناکارآمدي و تناقض گويي در ميان سياسيون و مسئولان اقتصادي در مورد هدفمند کردن يارانه ها يکي از سياستهاي منافقين در اين رابطه است تا جايي که با مرور مطالب و نوشته هاي سايتهاي منافقين علاوه بر پي بردن به غير واقعي بودن ساختار اين مطالب، مي توان به غرض ورزي براي انتشار روحيه نااميدي در جامعه اشاره کرد؛ «صادق محصولی وزیر رفاه احمدی نژاد گفت: فعلاً دولت به طور رسمی اعلام نکرده است که مبلغ ۸۱هزار تومان واریزی ماهانه، دوماهه و یا سه ماهه است و این در حالی است که احمدی نژاد در مصاحبه روز شنبه خود در تلویزیون گفت این مبلغ دو ماهه می باشد.»(4)

از سويي ديگر تلاش براي بحراني جلوه دادن جامعه در آستانه آغاز بزرگترين جراحي اقتصادي کشور نيز يکي از روش هايي است که منافقين و شبکه هاي تلويزيوني و خبرسازي خارجي بيش از پيش در صدد دنبال کردن آن هستند. مواردي چون بیکارسازی های گسترده، حذف سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی کردن همه بخشهای تولیدی و خدماتی، آزاد گذاشتن دست بازار در تعیین قیمتها و دستمزدها و در نتیجه افزایش نجومی قیمت کالاها و کاهش دستمزدها به حداقل ممکن، زدن از بیمه های بیکاری و درمانی و خدمات عمومی مثل بهداشت و آموزش و پرورش و مواردي از اين دست از جمله مواردي است که منافقين درتلاشهاي مذبوحانه خود براي رسيدن به آن هستند!

بنابراین می توان گفت طرح هدفمند کردن یارانه ها، با تمام نقاط ضعف و قوت اش، محصول بضاعت علمی و کارشناسی کشور است. به علاوه این طرح، یک پروژه محرمانه نیست که دسترسی به آن محال یا دشوار باشد بلکه هم اکنون جزئیات آن در دسترس است و کسانی که نقدی بر آن دارند، می توانند به طور مستدل ارائه نمایند. با این حال، کم نیستند اشخاص و گروه هایی که تا پیش از این، از بی سروسامانی یارانه ها در اقتصاد ملی ایران، ناله ها سر می دادند ولی اینک منتظرند طرح هدفمند کردن یارانه ها شکست بخورد تا به دستاویز آن، به دولت و شخص احمدي نژاد بتازند. این در حالی است که شکست طرح هدفمند سازی یارانه ها فی نفسه ضرری را متوجه شخص احمدی نژاد نخواهد ساخت زيرا او، دومین و آخرین دوره ریاست جمهوری اش را طی می کند بلکه واقعیت این است که اگر این طرح با ناکامی مواجه شود، اقتصاد ملی و به معنای واضح تر، ملت ایران در آینده دچار مشکلات عدیده خواهد شد و دشمنی با این طرح در حقیقت دشمنی با ملت و سرنوشت ایرانیان است. از این رو، کشاندن طرح تحول اقتصادی به میانه دعواهای سیاسی حاضر، چه از سوی دولت باشد و چه از سوی منتقدان و مخالفانش، و چه از سوي منافقين طرد شده از دين و کشور، محلي از اعراب ندارد.

واقعیت این است که بخش اعظم مخالفان طرح هدفمند سازی یارانه ها، در واقع مخالف اصل این طرح و حتی نحوه اجرای آن نیستند بلکه چون مخالف دولت هستند، متمایل اند طرحی که خود بدان باور دارند، شکست بخورد در غير اين صورت اگر مخالفت آنها، مبانی علمی دارد، چه پیشنهادی بهتر از پیشنهاد احمدی نژاد که «اگر طرح بهتری دارند، آن را رو کنند.».

منافقين هم سالهاست که در حاشيه مزدوري روزگار مي گذرانند و نتوانسته اند با طرحي سالم، حتي خرج و مخارج و اقتصاد خود را تامين کنند و همواره خود را در اختيار اين و آن قرار مي دهند و پولش را مي گيرند. اين بدبختها را چه به طرح اقتصادي دادن!

 

پی نوشت:

1 – جوان آنلاين

2 – ايسنا

3 – فارس

4 – سايت رسمي منافقين


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31